ویژگی های اهمال کار :
-
- تعلل ورزیدن و به تعویق انداختن
-
- اهمال کاری به سرعت به صورت عادت در افرادظاهر می شود و از نظر آماری این عادت نزد بیشتر مردم رایج است . امام حسن (ع) می فرمایند : کسی که به چیزی عادت کرده ، بازگرانیدن او از عادتش شبیه معجزه است.
-
- -این بیماری مسری است و از حالتی به حالت دیگر از فردی به فرد دیگر و از جامعه ای به جامعهی دیگر سرایت می کند این امر می تواند به خانواده و جامعه و فرهنگ یک کشور آسیب وارد سازد . پژوهش های روانشناسی نشان می دهد این عادت در جوامع روندی روبه رشد دارد(آقا تهرانی ،۱۳۸۲).
آثار اهمال کاری :
-
- بیشتر افراد از تأخیر در انجام کار خود و دیگران ناراحت و پشیمان هستند.
-
- اهمال کاران در خود احساس پوچی و بی ارزشی می کنند.
-
- در بیشتر گزارش هایی که اهمال کاران داده اند این نکته جلب توجه می کند که آنان از بی اعتمادی بنفس خود گلایه کرده اند .
-
- بالاخره استمرار بر اهمال کاری انسان را به وادی حیرت و سر گردانی سوق خواهد داد(یائو[۳۰]،۲۰۰۸)
پیامدهای اهمال کاری :
-
- افسردگی : این بیماری خود گواه و نتیجه ی این است که اهمال کار می خواهد خود را از رنج اهمال کاری نجات دهد. لازم به ذکر است تا زمانی که اهمال کاری به شکل اعتیاد در نیامده افسردگی ناشی از آن درمان پذیر است اما هنگامی که اهمال کاری عادت شد در مان آن بسیار دشوار است.
-
- بی کنترلی و بریدگی
-
- وحشت زدگی درونی ، دلهره و احساس ترس های درونی نا گفته نماند که ویژگیهای فوق از نشانه های شکست روحی اهمال کار است (همان منبع).
بررسی علل اساسی اهمال کاری
-
- آسیب ها و ناهنجاریهایی که مربوط به روان شخص اهمال کار است : خود کم بینی ، توقع بیش از حد از خود ، پایین بودن سطح تحمل ، کمال طلبی وسواس گونه ، اشتیاق به لذت جویی کوتاه مدت ، فقدان قاطعیت و عدم اعتماد بنفس.
-
- آسیب هایی که در ارتباط با دیگر اشخاص و با محیط اطراف ، خود را نشان می دهد ؛ نارضایتی از وضع موجود ، عدم تسلط بر کار ، نگرش منفی به کار ، نگرش غیر واقع بینانه از دیگران ، احساس عدم مسئولیت ، لجبازی با دیگران(استیل،۲۰۰۷).
آسیب های اهمال کاری مربوط به محیط
دسته دیگر عوامل مؤثر در اهمالکاری، در ارتباط با سایر انسان ها میباشد که به آنها اشاره میکنیم:
۱. نارضایتی از وضع موجود:برخی پنداشتهاند که بها دادن بیش از حد به امور مادّی همچون: خوب خوردن، خوش گذراندن و … از عوامل جدی خودکمبینی میباشد و خودکمبینی نیز به اهمالکاری منتهی میشود. اما باید گفت: دارایی و فقر در ابتلا به اهمالکاری نقش چندانی ندارد. هرچند این خودکمبینی میتواند بر بستر دارایی و یا ناداری قرار گرفته و بسان انگل به حیات خود ادامه دهد. ولی به نظر میرسد، آنچه بیش از همه در ایجاد اهمالکاری مؤثر است عبارت است از: «پرتوقعی و عدمرضایت از وضع موجود.» آری! پرتوقعی و نارضایتی از وضع موجود دو عامل مؤثر برای ایجاد سرخوردگی است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در کتاب بشاره المصطفی لشیعه المرتضی آمده است: « سلمان فارسی گوید: دوست گرامیام رسول اکرم(ص) مرا به چند نکته سفارش کردند که تا آخر عمرم آنها را از دست نخواهم داد. یکی از سفارشات این بود: (در امور دنیای خود) به پایین دست خود بنگر، نه به بالا دست خود(الطیری ،۱۴۲۰). در وضعیت دوم چون ترس از عدم موفقیت بر جان شخص، غالب میشود. بنابراین، او نمیتواند سعی و تلاش خود را با آرامش به انجام رساند و به شکست می انجامد. پس وحشت و اضطراب بار دیگر سرک کشیده، مانع موفقیت او میشود. بنابراین، هر کاری که شروع میکنید، باید از پیش، خود را برای مواجهه با برخی مشکلات پیشبینی نشده آماده سازید. در حالی که، این احتمال و آمادگی کاملا طبیعی و منطقی است. هربرت برث معتقد است که «تحمل ناپذیری در میزان شناخته شده در فرد، موجب حرکت و سازندگی میشود، و در حد افراط، موجبات بیرمقی و رخوت او را فراهم میکند.»
۲. نگرش منفی نسبت به کار:اگر از شما رفتاری سر زند که آن را ناپسند و گناه تلقی کنید، بی شک از آن بابت در خود احساس شرمساری، انفعال، اضطراب و هیجان را فراهم ساختهاید. این هیجان میتواند عامل و موجب عقب انداختن کار شود. وقتی کار را در غیرزمان مقرر به استاد تحویل دادید و او از شما به خوبی تحویل نگرفت، شرمندگی فزونی یافته و پس از آن، در انجام کار بعدی سردی بیشتری نشان خواهید داد. این همان اهمالکاری است، بلکه سردی خود عامل پا برجایی اهمال در جان آدمی خواهد بود. برای درمان این آفت، تلاش کنید از خطاها جداً پرهیز کنید تا اندیشه خود کمبینی در شما زدوده گردد و تقویت نشود. توجه کنید که در اسرع وقت، اقدام عملی را بر هر چیز دیگری مقدم بدارید(آلیس[۳۱]،۱۳۸۵).
۳. نگرش غیر واقع بینانه به دیگران: پل هاک و آرونت بک گفتهاند: «افسردگی با خصوصیاتی همراه است. آدم افسرده خود را سرزنش کرده و از دیگران ترحم میطلبد. این حالتها با حس بدبینی نسبت به این و آن همراه است. از نظر وی، همه چیز بد جلوه میکند، در حالی که مردم بد نیستند. زندگی زیبا و دوست داشتنی است.» بنابراین، اگر افسردگی درمان گردد و شخص به این باور برسد که باید خودش از درون با بدیها و زشتیهای خود به جنگ و ستیز برخیزد و از حوادث نترسد، به یقین با اهمال به مبارزه پرداختهاست.
۴. احساس عدم مسؤولیت در برابر دیگران: اگر انسان در برابر دیگران احساس مسئولیت نکند و تنها خودمدار باشد، در نتیجه اهمیت چندانی به دیگران نداده و در ارتباط با این و آن کم میآورد. برای درمان این مشکل، از روش جایگزینی میتوان استفاده کرد؛ به این معنا که شخص لحظهای بیندیشد که اگر او به جای دیگران بود دوست داشت که دوستانش با او چگونه برخوردی داشته باشند. امام علی(ع) در نامه خود به فرزندش امام مجتبی(ع)نوشتند: «ای پسر جانم، سفارش مرا بفهم، و خود را میان خویش و دیگران ترازو قرار بده. یعنی از برای دیگری همان را بخواه که برای خود میخواهی و مخواه برای او آنچه را که برای خویش نمیپسندی و ستم مکن همچنان که برای خود نمیپسندی. و نیکی کن همانطور که برای خود دوستداری.» در کتاب شریف نهجالبلاغه بیش از دو بار و در سایر متون اسلامی فراوان آمده است که در برخورد با دیگران از این روش جایگزین بهره برید. بی شک بدون این راهکار تفهیم و تفاهم و ارتباط درست با دیگران حاصل نخواهد شد؛ چرا که انسان بر مبنای خودمداری و خودمحوری میاندیشد و میگوید که چرا دیگران این انانیت را برنمیتابند.
۵. لجبازی با دیگران:گاه بر اثر استیلای خشم و غضب، شخص از دیگری عصبانی شده و بر مبنای لجبازی با او به رفتاری نامناسب (اهمالکاری) دست میزند.اما او باید بداند که راه اصلاح دیگران نه تنها لجبازی نیست که خویشتنداری، تسلط بر خود، و بر خورد مناسب با آنهاست. در بیانات اهلبیت(ع)آثار بسیار بدی برایلجاجت و سر سختی در برابر دیگران آمده است که از جمله آنها، اموری را میتوان نام برد که عبارتند از: شر، درگیری و جنگ و جدال، نابودی، بیرأیی، خسران و ضرر، فساد رأی، ورود به کارهای بی اهمیت، کینه، خود را در معرض بلا و گرفتاری قرار دادن و… .
۶. تلاش در جلب رضایت همگان:«جو» به مؤسسه «زندگی منطقی در شهر نیویورک» برای مشورت و درمان مراجعه کرده است. او از تن دادن به کارهای فراوان خود، برای جلب رضایت دیگران که او ناخواسته آنها را از خود میرنجاند، شکوه داشت. همسرش از روی عصبانیت که چرا او فرصت ندارد به کارخانه برسد، منزل را ترک کرده است. او کار رسمی خود را بدین سبب نمی تواند به موقع انجام دهد. بنابراین، او از این جهت فردی اهمالکار معرفی شده است. در نتیجه، افکار او پریشان، درهم، مضطرب، و نگران گشته است. آری، به وی گفته میشود که این گرفتاریها را خودش به وجود آورده است.در حال حاضر، چاره آن است که بدون رودربایستی کارهای اضافی را ترک کند، به کارهای اصلی همت گمارد و اندیشه جلب رضای دیگران را از سر بیرون کند.
در نگرش اسلامی ما هرکس که خواهان وصول به کمال مطلق است، باید تمام همت خود را در جلب رضای خداوندی معطوف کند که برترین کمال قابل تصور انسانی است. در کلام وحی، کاملترین انسان، حسین بن علی(ع)، اینگونه توصیف شده است: «یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه …» ای صاحب نفس آرام، به سوی پروردگارت باز گرد در حالیکه، او از تو راضی و تو از او خوشنودی (فجر: ۲۷و۲۸). بنابراین، آخرین و نهایت راه، وصول به بارگاه و مقام رضا و جلب خشنودی حضرت باری تعالی است.
۷. اهمالکاری و پرخاشگری انفعالی:شما خشم خود را فرو میبرید ولی بازتاب آن را به صورت کمکاری و یا سهلانگاری نشان میدهید. بدین شکل، در حال رانندگی وقتی از گره خوردن ماشینها به تنگ آمدهاید و لحظه به لحظه بر عصبانیت شما افزوده شده، به جای اینکه دقیقاً در خط ویژه خود رانندگی کنید تا نظم برقرار گردد، خود مرتکب خلاف شده، تلاش می کنید تا از خط میانی بگذرید. عجیبتر اینکه، به جای حل مسئله، شما با این لجبازی مشکلساز شده و به اعتراض دیگران با بیاعتنایی برخورد میکنید. البته، همیشه رفتار بازتابی به شکل پرخاشگری تجلی نمیکند، بلکه گاه با بیاعتنایی، کمکاری، عدم پذیرش خیرخواهی، و تنها گوشدادن و لجبازی کردن برخورد میشود. اما درمان این آفت، تنها کنترل خود با حفظ خونسردی و آرامش است. باید توجّه داشت که برخی امور از اختیار ما خارج است(شهیدی ،۱۳۸۰).
درمان اهمال کاری
- قدر شناسی از فرصت بدست آمده : شخص اگر گذر زمان و فرصتهای پیش آمده را درک نکند و حرکت زمان را به فراموشی سپرد در واقع خود را گول زده است . برای درمان ، شخص باید زمان را بشناسد و بر آن مبنا کار را اندازه گیری نماید . یعنی برای هر کاری زمان پایان در نظر بگیرد .
- اولویت بندی کارها : اشخاص برای خود وظایف گوناگونی در نظر بگیرند ، هر کسی باید بتواندکارهای با اهمیتی تر را با اولویت انجام دهد .
- تعیین وقت معین برای انجام کار : اغلب اهمال کاری ها نتیجه عدم آگاهی شخص از وقت معین برای انجام کار است. اگر انجام کاری را مطلق بدون قالب گیری زمانی در نظر بگیریم معمولاً اهمال به آن راه می یابد. برای درمان ، باید شخص زمان را بشناسد و بر آن مبنا ، کار را اندازه گیری کند .
- استفاده از فن جزء به جزء : کارها را به اجزای کوچکتر تقسیم کند تا بتواند بر آن مسلط شود .
- تعیین وقت معین برای اتمام کار ها .
- مشخص کردن کارها .
- اقدام به کار در حد توان: شخص با انتخاب غلط کار خارج از توان ، زمینه اهمال کاری را فراهم کرده است.
- تلاش در ایجاد انگیزه و پرهیز از تنبلی و بی حالی امام علی (ع) می فرمایند : « درد سستی و تنبلی را با داروی عزم و اراده جازم درمان کن » . نکته ای که می تواند انسان را در فرار از تنبلی کمک کند ، نگریستن به نتایج اهمال است .
- شکستن بستر اهمال کاری : بی شک توجیه حفظ موقعیت شخصی ، بستر اهمال کاری است اهمال کار هر چند بخواهد برای بستر خود دلیل و برهان اقامه کند ، ولی خود می داند که دلایلش قانع کننده نیست .
- اهمال کار ، باید برای درمان خویش ، بیش از هر چیز از عامل تقویت و ماندگار شدن اهمال کاری بپرهیزد.
- استفاده از هم پیمانی : شخص با خود عهد ببندد که اهمال نکند و اگر با خود قراری گذاشت ،تلاش کند در انجام آن کوشا باشد . در این گونه موارد می تواند با خدای خود ، همکاران ، همسر ، فرزندان ، عهد خود را در میان بگذارد و از آنان کمک بطلبد .
- تمرین مبارزه با شرم و کمرویی
- خود آشکاری حقیقی ؛ شاید دلیل اهمال کاری ترس از قضاوت دیگران باشد . در هرحال خود را نشان دهید . هرگز نگویید می ترسم در گفتارم اشتباهی رخ دهد . تلاش کنید با مردم صادق و بی تکلف باشید.
- ابراز احساسات کنید .
- وادار کردن فرد به انجام کار : احساس انجام کار ، اغلب از شدت تنش می کاهد و انگیزه بیشتری تولید می کند.
- توجه به عواقب توجیه گرایی ، که اهمال کاری را به شکل اعتیادی بی درمان در می آورد . هنگامی که توجیه عادت شد . ناهنجاری بر انسان حکومت خواهد کرد .
- تلقین درمانی
- تنبیه شرطی شدن اجتنابی
- تغییر محیط اگر رفتار انسان به روشی هدف دار انجام شود ، جایی برای اهمال کاری نخواهد بود چرا که تنها انجام کار ، انسان را از تردید و دودلی و ترس نجات می دهد . بیشتر اهمال کاران منتظر فرصت مناسبی هستند تا حوصله و حال کار را پیدا کنند غافل از این که این روش خود بهانه ای است برای به تأخیر انداختن فرصت های مناسب.
اهمال کار ، باید بیش از هر چیز از عامل تقویت و ماندگاری شدن اهمال کاری بپرهیزد . یعنی از توجیه کار های خویش اجتناب نماید . به هر حال ، راه های مختلف استفاده از اوقات فراغت زندگی را پیدا کند . با تجربه ، تحرک و تلاش امروز برای رسیدن به فردایی بهتر گام بردارد . اهمال کاری زائیده بینش منفی گرایانه ی انسان نسبت به کار است . اگر کاری را مشکل بدانیم و با دیدن منفی به آن نگاه کنیم . توانایی خود را به فراموشی می سپاریم و از آن غافل می شویم و شاید هم توجه به نکات منفی ما را از جهات مثبت و امتیازات آن کار غافل کند(آقا تهرانی ،۱۳۸۲).