نمودار ۲-۵: چرخه زندگی مقصد مدل باتلر (هال و پیچ، ۲۰۰۲: ۶).
۱ـ اولین مرحله در فرایند توسعه گردشگری مر حله « کشف» است. باتلر عقیده دارد که برای یک شهر تعداد معدودی گردشگر وجود دارد و اثرات اقتصادی گردشگری کم است. تعداد گردشگران به اندازه ای نیست که سبب فراهم آوردن امکانات خاصی باشد، زیرا عوائد دریافتی کم است. ارتباط گردشگری با اقتصاد محلی بسیار کم است و افراد محلی، منطقه خود را در کنترل خود دارند. ارتباط با گردشگران معمولاً صمیمی است و با آنها به عنوان مهمان افتخاری رفتار می شود. این مرحله، مرحله کشف نامیده می شود. فعالیت گردشگری به صورت رسمی وجود ندارد و در حاشیه قرار می گیرد. در این مرحله گردشگران معمولاً ناگزیر به تطبیق خود با شرایط محلی هستند (هال و پیچ، ۲۰۰۲: ۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲ـ به عنوان مرحله « وارد عمل شدن » نامیده می شود. این مرحله افزایش فعالیت های گردشگری است. در این مرحله تعداد گردشگران شروع به افزایش می کند. در این مرحله معمولاً گردشگران مدت اقامت کوتاهتر اما با تعداد بیشتری به یک مکان مقصد می آیند. مؤسسات تجاری شروع به احداث خدمات و امکانات تخصصی گردشگری می کنند. مهمانخانه ها و هتل های کوچک و مکان هایی برای غذا خوردن احداث می شود که به فراهم آوردن راهنما و فعالیت های گردشگری کوچک می پردازند. بعضی از مردم به سادگی یک یا دو اتاق برای گردشگران، در خانه های خود فراهم می کنند. تعداد گردشگران به اندازه ای است که عوائد کافی به همراه دارد. مرحله اثرات افزایشی وجود می آید یعنی فراهم آوردن امکانات گردشگری امکانات بعدی را با خود به همراه می آورد و جذب یک گردشگر سبب جذب گردشگرهای بعدی می شود. خدمات رسانی به گردشگران به صورت رسمی صورت می گیرد و اجتماع، به تدریج خود را با فعالیت های گردشگری و حضور گردشگران تطبیق می دهد (هال و پیچ، ۲۰۰۲: ۶).
۳ـ در مرحله توسعه؛ رشد سریع گردشگر و تغییرات دراماتیک در همه جنبه های بخش گردشگری در یک مدت زمان نسبتاً کوتاه بوجود می آید. این مرحله نیز مانند سایر مراحل مدل به صورت انتقالی صورت می گیرد تا اینکه به سرعت صورت گیرد. نرخ رشد واقعی گردشگری و خصوصیات رشد بستگی به عوامل جاذب و تلاش هایی داردکه برای کنترل مدیریت گردشگری میشود. مقصد گردشگری وارد یک سیستم یکپارچه رسمی گردشگری می شود که سیستمی از شرکت ها و بنگاه های غیرمحلی و فرا ملی است و فعالیت گردشگری در قالب یک ساختار کاملاً سازمان یافته صورت می گیرد. هتل های کوچک تبدیل به هتل های بزرگ می شوند. در این مرحله دورنمای گردشگری شکل گرفته و مقصد حالتی فرا ملی می یابد (هال و پیچ، ۲۰۰۲: ۶).
۴ـ این مرحله با عنوان « تحکیم بخشی» نامیده می شود. در این مرحله نرخ رشد گردشگران و سایر فعالیت های مربوط به گردشگری کاهش می یابد گرچه تعداد واقعی گردشگران درحال افزایش است. بر طبق نظر باتلر، کل تعداد بازدیدکنندگان در یکسال بیش از جمعیت ساکن در مقصد است. آنچه در این مرحله اهمیت دارد این است که سطح توسعه گردشگری بیش از ظرفیتهای کشش محیطی، اقتصادی و اجتماعی مقصد است و سبب رو به زوال رفتن محصول گردشگری می شود. در این مرحله گردانندگان گردشگر و زنجیره هتل ها سفرهای توریستی را ترتیب می دهند و مقصد، جزئی از یک سیستم یکپارچه می شود و گردشگر بر اقتصاد منطقه غالب است. جاذبه های موجود حالت تخصصی و غیرمنحصر به فرد به خود می گیرند. علاوه بر این فصلی بودن فعالیت گردشگری مانعی برای اقتصاد منطقه است (هال و پیچ، ۲۰۰۲: ۶).
۵ـ مرحله رکود مرحله بعدی است که به آن مرحله اشباع نیز گفته می شود. در مرحله رکود مشکل افزایش ظرفیت پر یا ظرفیت بیش از اندازه شکل می گیرد و این مساله سبب زوال محصول گردشگری می شود. مقصد ممکن است دارای امکانات بالای گردشگری باشد اما سبب افزایش گردشگران نشود. گردشگران مراجعه کننده معمولاً تکراری هستند (هال و پیچ، ۲۰۰۲: ۶).
۶ ـ ممکن است مرحله رکود برای مدتی وجود داشته باشد و پس از آن، ممکن است دو حالت افزایش و یا کاهش در تعداد گردشگران مراجعه کننده به وجود آید. حالت کاهش زمانی وجود میآید که گردشگرانی که مکرر می آیند با محصولاتی که عرضه می شود راضی هستند. بعضی از بازدیدکنندگان قبلی فوت کرده اند یا قادر به سفر کردن نیستند. در این مرحله معمولاً تلاشی توسط کسانی که فعالیت گردشگر را در مقصد کنترل می کنند صورت نمی گیرد و یا تلاش ها ناموفق هستند. رفتار مردم نسبت به گردشگری حالت مطلوبی ندارد و کسانیکه جدیداً در صنعت گردشگری شروع به رقابت کرده اند، مخصوصاً « فرصت های مداخله گر» شروع به منحرف کردن و تسخیر بازارهای سنتی گردشگری کرده اند. هرچه تعداد گردشگران کم می شود، هتل ها و امکانات تخصصی کمتر مورد استفاده قرار می گیرند. منظور از فرصت های مداخله گر فراهم آوردن فرصت های گردشگری در مکان های دیگری است که بازار گردشگری را به طرف خود جذب می کنند (هال و پیچ، ۲۰۰۲: ۶).
۷- مرحله نوسازی: که منظور از آن، تجدید ساختار مقصد است. در مدل باتلر اینگونه شرح داده می شد که بعد از مرحله رکود؛ مرحله تجدید ساختاری اتفاق می افتد. به عقیده باتلر تجدید ساختار زمانی اتفاق می افتد که محصولات جدید گردشگری عرضه شده و یا تصوری جدید متفاوت از مقصد برای مردم بوجود آید. باتلر یکی از سه حالت های ممکن بعد از مرحله رکود پیشنهاد می کند. سه حالت ممکن عبارتند از: کاهش، ادامه حالت رکود و تجدید ساختار (هال و پیچ، ۲۰۰۲: ۶).
در حالیکه به نظر میرسد که ابتدا مرحله کاهش و بعد مرحله تجدید سازی اتفاق می افتد. توصیه می شود که آنچه به عنوان محصولات جدید گردشگری عرضه می گردد حالت جدید و منحصر به فرد داشته باشد. استنباط از تجارب به دست آمده این است که مرحله تجدید سازی کمتر به صورت «خود به خود»صورت می گیرد بلکه به طی یک مرحله سنجیده و یا به کارگیری استراتژیهای مناسب ایجاد می شود (هال و پیچ، ۲۰۰۲: ۶).
۲-۴-۵-۴)مدل عوامل کنترل درگردشگری
عوامل مختلفی در توسعهی گردشگری نقش دارند که ارتباط و تعامل بین آنها، توسعهی گردشگری را شکل میدهد، اما سه عامل اصلی در توسعهی گردشگری عبارتند از: گردشگران، مردم منطقه و ویژگیهای مقصد. به عبارت دیگر میهمانان، میزبانان و جاذبهها سه عامل اصلی در توسعهی گردشگری به شمار میآیند. منظور از قلمرو گردشگران، همهی کسانی هستند که به مثابه میهمان و جهانگرد وارد منطقهی مقصد می شوند. این حوزه در بر گیرندهی انتظارات و نیازها، فرهنگ، ارز ش ها، خصوصیات شخصیتی و توانمندیهای مالی و اقتصادی گردشگران است. منظور از منطقهی میزبان، همهی افرادی هستند که در مقصد زندگی می کنند و گردشگران به آن ها وارد می شوند . این حوزه نیز در بردارندهی انتظارات و نیازهای مردم منطقه، فرهنگ، ارزشها، خصوصیات شخصیتی و اجتماعی و وضعیت مالی و اقتصادی مردم منطقه است. منظور از قلمرو مقصد ویژگی های تاریخی، فرهنگی، مذهبی، تفر یحی، ورزشی، تحصیلی و سایر خصوصیاتی است که یک منطقه را از سایر مناطق متمایز می سازد (الوانی و پیروزبخت ۱۱۲:۱۳۸۵ ).
در این مدل، پلیس، ویژگیهای مقصد و جاذبههای آن، گردشگران و مهمانان، سه وجه عمده مثلث گردشگری را تشکیل میدهند (نمودار ۲-۶). این در این مدل سه عامل اصلی دارای ارتباط دو طرفه بوده و تحت تأثیر همدیگر قرار میگیرند الوانی و پیروزبخت ۱۱۲:۱۳۸۵ ).
نمودار ۲-۶: عوامل اصلی توسعه ی گردشگری (الوانی و پیروزبخت ۱۱۲:۱۳۸۵)
۲-۴-۵-۵) مدل لیپر
لیپر (۱۹۷۹) مدل خود را در به عنوان یک چارچوب سازماندهی شده در بسیاری از مسائل گردشگری پیشنهاد کرده است. وی بسیاری از مسائل گردشگری را با توجه به فعالیتهای آن در نظر گرفته و بخش های صنعت را مجاز به استقرار می سازد و عامل جغرافیایی را در کل سفر اجتناب ناپذیر، پیش بینی کند. او سه عنصر اصلی را در سیستم گردشگری مؤثر می داند.
۱- گردشگران/گردشگر در این سیستم یک فاعل است. ۲- عوامل جغرافیایی: شامل الف- منطقه تولید کننده مسافر(فشار برای برانگیختن سفر) ب- منطقه مقصد گردشگر(علت وجودی برای گردشگری) ج- منطقه حمل و نقل(مکانهای میانی برای رسیدن به مقصد). ۳- صنعت گردشگری؛ مشتمل بر دامنه ای از تجارتها و سازمانهای درگیر در توزیع محصول گردشگری هستند. هر یک از عناصر و عوامل سیستم گردشگری لیپر نه تنها برای توزیع محصول گردشگری بلکه برای شرایط معاملاتی و آثار گردشگری و البته زمینه های متفاوتی که در گردشگری اتفاق می افتد، با یکدیگر در تقابلند (لیپر، ۲۰۰۴: ۵۳-۵۲ و ۱۹۹۰: ۲۳).
مدل ارائه شده از طرف لیپر بر پایه نظریه سیستمی می باشد؛ این مدل در طبقه بندی مدل های نظری- سیستم گردشگری کل از گونه تشریحی است (نمودار ۲-۷ و ۲-۸).
در مدل لیپر مبدأ و مقصد، دو قسمت عمده گردشگری است که دارای ارتباط دو طرفه بوده و عامل اصلی این ارتباط نیز مسیرهای ترددی است. در این مدل اولین نقش را پلیس و حراست جادهای ایفای نقش میکنند که این امر باعث تسهیل و افزایش تردد خواهد بود. زیرا ارتباط جادهای در این مدل، اصلیترین عامل در گردشگری است. مقصد گرشگری دارای سه جزء مهم بوده که عبارتند از ناحیه گردشگری، منطقه گردشگری که دارای حیطه محدودتری از ناحیه است. همچنین هر ناحیه گردشگری دارای مقصد ارتباطی با منطقه و ناحیه گردشگری است که در تعامل با همدیگر شبکه گردشگری را محیا میسازند (لیپر، ۲۰۰۴: ۵۳-۵۲ و ۱۹۹۰: ۲۳).
نمودار ۲-۷: چرخه مستقیم دو سویه گردشگری به عنوان سیستم گردشگری کل(لیپر، ۲۰۰۴: ۵۳).