وحشی بافقی: کمالالدین (شمسالدین محمد) وحشی بافقی در سال ۹۳۹ ه.ق در بافق متولد شد و در سال ۹۹۱ ه.ق در یزد درگذشت. وحشی در سوز و گداز بینظیر بود و نوآوری او در این زمینه واسوخت را به عنوان یک شاخهی فرعی در مکتب وقوع به وجود آورد.
فصل دوم
مبانی نظری
(تحلیل عروضی)
۲-۱. مقدمه
بررسی بعد عروضی شعر و تحلیل آن، در کنار سایر عوامل موسیقیایی در شعر، کمک شایانی به کشف روحیات شاعرانی میکند که نمونهای از مردمان یک دوره بودهاند. بدین منظور لازم است با علم عروض و مبحث تناسب اوزان با محتوای شعر و کیفیت احساسی که هر وزن به خواننده منتقل میکند، آشنا باشیم. البته نوع تأثیرگذاری وزن بر اشخاص، تا حدودی بستگی به سلیقهی افراد دارد و میتوان گفت این که وزنی برای فردی حزنانگیز و برای دیگری طربانگیز باشد یک مفهوم نسبی است و از سویی دیگر لحن خواندن و ادای شدید یا آرام هجاها نیز بر حس دریافت کننده تأثیرگذار است. اما تقسیمبندی پژوهشگرانی که دربارهی این موضوع کار کردهاند براساس ساختار موسیقیایی اوزان عروضی و بررسی اشعار بزرگان ادبیات فارسی است که به دلیل ارائه رویکردی جدید و جذاب از علم عروض کاریست درخور تأمل و ستایش.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۲٫ موسیقی
علم عروض ارتباطی تنگاتنگ با علم موسیقی دارد. موسیقی علمی است که از بدو خلقت بشر، در طبیعت پیرامون او وجود داشته و رفته رفته در کلام و نوشتههای او ظاهر گشته است. شاعران بدون این که عروض بدانند اشعارشان را با وزنی صحیح میسرایند؛ چرا که موسیقی پدیدهای در فطرت آدمی است «آب که در چشمه میجوشد و در جویبار جاری است. باران که میبارد، یا برف یا تگرگ. آذرخش که میجهد یا تندر که میترکد. حتی فصلها که میآیند و میروند و رنگها که دگرگون میشوند و برگها که برمیآیند و میریزند همه چیز یک ریتم خاص دارد؛ ریتمی منظم و بسته به تکرار» (کیانوش، ۱۳۵۲: ۱۱).
تکرار، موسیقی را میآفریند و موسیقی، زبانی برای بیان احساس میشود؛ تا آنجا که هنگام خواندن شعری به زبانی دیگر، اگر معنا را ندانیم این آهنگ کلمات است که ما را دچار احساس میکند و باعث التذاذ میشود.
چهار نوع موسیقی با نام موسیقی کناری (موسیقی قافیه و ردیف)، موسیقی بیرونی (وزن عروضی)، موسیقی درونی (هماهنگی واژگان و طنین حروف) و موسیقی معنوی (تناسب مفاهیم کلمات)، ساختار آهنگین شعر را شکل میدهند.
شعر، ترکیبی از هر چهار نوع موسیقی است و اگر موسیقیها را حذف کنیم، تبدیل به سخنی معمولی میشود. بنابراین میتوان گفت که شعر، موسیقی کلمات است. به گفتهی ولتر: «شعر موسیقی روحهای بزرگ و حساس است، شعری که در شنونده غرور یا امید یا خشم یا اندوه ایجاد نکند شعر نیست» (دادگر، ۱۳۸۲: ۱۹). اگرچه هر چهار گونهی موسیقی در القای احساس شاعر مؤثرند اما از میان آنها، وزن به عنوان موسیقی بیرونی اولین آهنگیست که هنگام خواندن یک اثر، جلوهگری میکند و خواننده را تحت تأثیر قرار میدهد تا جایی که عدهای معتقدند وزن کوشش ذهن را کاهش میدهد، اما زرینکوب آن را عاملی کمکی جهت فهم و ضبط معنی میداند (زرین کوب، ۱۳۷۲: ۱۰۵). جهت آشنایی با هریک از انواع موسیقی، به فراگیری علم مربوط به آن نیازمندیم. قافیه، عروض، بدیع و بیان از علوم مرتبط با موسیقی کلام هستند. موسیقی بیرونی به عنوان اصلیترین ویژگی نظم، دارای ابعادی است که شناخت آن ابعاد، مطالعهی علم عروض را میطلبد.
۲-۳٫ تعریف عروض
عروض علمی است که از کیفیت به وجود آمدن وزن، انواع آن، سالم یا ناسالم بودن آن و … بحث میکند. به عبارت دیگر «عروض علم و یا فن سنجیدن شعر و کلام منظوم با افاعیل عروضی و پیدا کردن اوزان اشعار بر پایهی آن افاعیل است» (ماهیار، ۱۳۸۵: ۱۳). شمس الدین محمد بن قیس رازی در کتاب المعجم فی معاییر اشعارالعجم، که از قدیمیترین منابع پیرامون عروض است، در تعریف عروض میگوید: «عروض میزان کلام منظوم است همچنان که نحو میزان کلام منثور است، و آن را از بهر آن عروض خواندند که معروضعلیه شعر است یعنی شعر را بر آن عرض کنند تا موزون از ناموزون پدید آید و مستقیم از غیرمستقیم ممتاز گردد» (رازی، ۱۳۶۰: ۲۶). از دیرباز شاعران کوشیدهاند تا شعر را تزئین کنند چرا که زیبایی بیشتر، تحسین بیشتری را به دنبال داشته است. به همین منظور، عروض نیز به عنوان یک علم و با قواعدی دقیق، جهت سنجش زیباترین گونهی موسیقی در شعر، تدوین گردیده است.
۲-۴٫ تاریخچه علم عروض
خلیل بن احمد فراهیدی از دانشمندان قرن دوم در بصره است که بسیاری از محققان از او به عنوان مبدع علم عروض نام میبرند. دربارهی اینکه فراهیدی چگونه در فکر ابداع این علم افتاده است افسانههای فراوانی وجود دارد. عدهای عبور او از بازار مسگران و شنیدن صدای چکش بر طشت مسی و عدهای صدای زنگوله بر گردن شتران و گروهی صدای پای اسبان و برخی صدای کوبیدن چوب توسط زنان بر جامهها را عامل ایجاد جرقهای در ذهن خلیل بن احمد فراهیدی میدانند که منجر به اختراع علم عروض شد. او برای نخستین بار عروض را از روی علم موسیقی در ۱۵ بحر بنا نهاد و بعدها شاعران دیگر با کشف بحرهایی جدید در راه توسعه و تکامل این علم کوشیدند. البته ابوریحان بیرونی معتقد بود که فراهیدی تحت تأثیر وزن هندوان بوده است اما قرائن برای اثبات این مدعا کافی نیست (زرینکوب، ۱۳۷۲: ۱۰۹).
«پیش از آغاز دورهی اسلامی احتمالا دو نوع شعر در ایران رواج داشت که هر دو نیز پیوندهایی با موسیقی داشتند: یکی شعر ترانه یا خسروانی که در واقع شعر موسیقی بود و بدون ملودی خاص خودش وجود نداشت، دیگری شعر تکیهای - هجایی که ملودی نقشی در آن نداشت، اما بنیاد آن بر ریتم استوار بود» (طبیب زاده، ۱۳۸۹: ۹).
عروض فارسی در ایران، در قرن سوم و چهارم، از روی عروض عرب- با بعضی کاستها و افزودها، که آن را با مقتضیات زبان دری منطبق کرد- ساخته شد. اما به دلیل وجود کلام موزون در ادوار بسیار قدیم، فکر وجود بعضی اوزان خاص فارسی پیش از اقتباس عروض عربی قوت میگیرد؛ ادعیهی منظوم کهن در کتیبههای فرس باستان، گاثههای اوستا، وجود کلام منظوم در آثار پهلوی و ادعیه و آثار مانویه، نمونههایی یافت شده هستند که اثبات برخی از آنها خالی از دشواری نیست (زرینکوب، ۱۳۷۲: ۱۰۶).
۲-۵٫ بحر
وزنها به صورت دستههایی همجنس در واحد بزرگتری به نام بحر قرار گرفتهاند. هر بحر از تکرار چند افاعیل عروضی به وجود میآید؛ افاعیلی که میتوانند به شکل سالم و یا زحاف در وزنها ظاهر شوند. در ادبیات فارسی ۱۹ بحر وجود دارد (جدول ۲-۱)؛ که از میان آنها «سه بحر قریب، جدید و مشاکل را از بحور مختص فارسی نامیدهاند زیرا اشعار عربی در این سه بحر بسیار کم است» (سید ترابی، ۱۳۸۹: ۴۹). البته اوزان این سه بحر از اوزان کم کاربرد هستند و تنها قریب مسدس اخرب مکفوف (مفعول مفاعیل فاعلاتن) از اوزان پرکاربرد در میان بحور مختص فارسی زبانان است (وحیدیان کامیار، ۱۳۶۷: ۴۶). متداولترین بحور در ادب فارسی آنهایی هستند که بین فارسی زبانان و عرب زبانها مشترکاند.
معنای لغوی اغلب بحور عروضی با احساسی که خواننده از آهنگ تکرار افاعیلهای موجود در بحر دریافت میکند هماهنگ است (جدول ۲-۱). به عنوان مثال، رمل در لغت به معنای باران کم است و آهنگ حاصل از تکرار فاعلاتن نیز مانند احساسی که هنگام ریزش باران بهاری به انسان دست میدهد القا کنندهی احساس آرامش است. معمولا مضمون شعری هم که با این وزن میآید احساسی اینچنین را برمیانگیزد.
جدول ۲-۱٫ بحور عروضی و معنای لغوی و ساختار آنها
ردیف | نام بحر | معنای لغوی | ساختار(تکرار رکن سالم یا زحافات) | |
۱ | رمل | حصیر بافتن – باران کم | فاعلاتن | مشترک میان فارسی زبانها و عرب زبانها |
۲ | هزج | آواز و سرود | مفاعیلن | مشترک میان فارسی زبانها و عرب زبانها |