شکل گیری پیوندهای پیشین و پسین در بین شرکتهای درون خوشه.
تبادل قوی اطلاعات بین شرکتها، نهادها و افراد در درون خوشه ها، که محیطی خلاق پدید می آورد.
وجود شبکه های تجاری و پیوند تجاری کارامد با بازارهای بزرگ و دوردست.
وجود زیرساخت های متنوع نهادی که پشتیبان فعالیت های خاص در خوشه ها هستند.
شکل گیری هویت اجتماعی – فرهنگی که در بردارنده ارزش های مشترک است و قرار گرفتن نقش آفرینان محلی در محیط محلی که اعتماد متقابل را تسهیل می کند.
وجود تحریم های موثر علیه واحدهایی که برای توافقات جمعی ارزشی قایل نیستند( اشتیمز ۱۳۸۱).
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
رابلوتی ناحیه صنعتی[۱۴] را با در نظر گرفتن چهار عنصر کلیدی تعریف کرده است:
خوشه ای از بنگاه ها که عمدتاً متوسط و کوچک هستند و از حیث مکانی تمرکز یافته و از نظر بخشی تخصص یافته اند.(عوامل فضایی مکانی)
پیشینه قوی اجتماعی و فرهنگی که نسبتاً همگون است و عاملان اقتصادی را به هم پیوند می دهد. این پیشینه باعث ایجاد کد رفتاری می گردد که مقبولیتی عمومی و گسترده دارد و اغلب صنفی بوده و در برخی موارد آشکار می باشد.(عوامل فرهنگی اجتماعی)
مجموعه ای از پیوندهای رو به عقب ، افقی و روابط بازار کار که مبتنی بر مبادلات بازاری و غیر بازاری کالا، خدمات، اطلاعات و افراد هستند.(عوامل اقتصادی و سازمانی)
شبکه ای از نهادهای محلی خصوصی و دولتی که عاملان اقتصادی خوشه ها را پشتیبانی مس کنند.( عوامل سیاستگذاری و نهادی)
بانیاسکو ۱۹۸۸ و تریجیلا[۱۵] ۱۹۴۸ طی مطالعات خود تاثیرات مثبت موقعیت فضایی(مکانی) شامل قیمت پایین زمینو نیروی کار،هماهنگی مطلوب بین بانکهای محلی و صنعت، انسجام اجتماعی و پیشینه فرهنگی مشترک را از عوامل مهم در ایجاد خوشه صنعتی عنوان نموده اند. مطالعات آنها در ادبیات تحقیق ایتالیای سوم مورد تایید و تاکید قرار گرفت (پایک، ۱۹۹۶).
اسفووزی[۱۶] طی تحقیقی به این نتیجه رسید که خوشه های صنعتی به عنوان ماهیت مکانی اجتماعی مطرح هستند.بنابراین مکان در این سیستم مطرح است و به عنوان عاملی که شبکه روابط محلی شکل گرفته بین عاملان اقتصادی را پیچیده تر می کند، مطرح می شود. علاوه بر این، مجاورت جغرافیایی در خوشه های صنعتی همواره با تخصص یافتگی بخشی در ارتباط است. به گونه ای که خوشه شرکت های مربوط به یک صنعت خاص و مجموعه صنایع و خدمات وابسته آنها در منطقه ای که از نظر مکانی محدود است واقع شود.(Sforz,1990)
در تحقیقات جداگانه ای که توسط کارییو[۱۷] و همکاران انجام گرفت اثیات گردید که حس اعتماد اغلب به عنوان عامل اصلی در روابط تجاری و تبیین و توضیح رفتار همکاری در ناحیه های صنعتی مطرح می شود. با این تحقیق بحث خوشه های صنعتی وارد دنیای جدیدی که اجتماع حرف اول را در آن می زند ، می شود.(Karaev et all,2007)
سون و همکاران (۲۰۰۹) نیروهای پیش برنده برای رشد و توسعه خوشه های صنعتی را مورد مطالعه قرار داده و جهت انتخاب بهترین سیاست برای توسعه خوشه های صنعتی ، روش رتبه بندی سیاست های توسعه اس با بهره گرفتن از AHP فازی را به کار بردند. بنابراین درمطالعات این محققین ، نیروهای پیشران توسعه خوشه ، به عنوان شاخص های تصمیم و سیاست های توسعه خوشه به نیروهای پیشران توسعه خوشه در این مطالعات عبارت بودند از :
۱) شرایط عوامل، ۲) شرایط تقاضای محلی ، ۳) صنایع مرتبط و پشتیبان ، ۴) ساختار، استراتژی و هم چشمی شرکت ها ، ۵)پشتیبانی دولت، ۶)فرهنگ
سیاست های توسعه خوشه نیز به ۵ نوع تقسیم می گردند : ۱) سیاست واسطه گری ، ۲)سیاست جانب تقاضا، ۳) سیاست آموزش ؛ ۴) سیاست ارتقای پیوند های بین المللی، ۵) سیاست چارچوب گسترش دهنده.
مالایوسکات و اویکاس (۲۰۱۰) ارتباط بین سطح یا درجه توسعه یافتگی خوشه و رقابت پذیری را مورد مطالعه قرار دادند. این محققین بیان می دارند که مرحله رشد و توسعه خوشه ها ، تاثیر افزونگی بر سازمان ها و در نتیجه بر توانایی رقابتی آنها دارند . به عبارت دیگر، سطح بالاتر توسعه خوشه ، منجر به افزایش مزیت های رقابتی آن می شود. آنها نتایج مطالعات خود را بدین صورت طبقه بندی نموده اند:
الف) اثر خوشه بر رقابت پذیری بخش های کسب و کار و شرکت ها حداقل سه بعد دارد: کارآفرینی، بهره وری و نوآوری.
درجه رقابت پذیری به پویای های چرخه حیات وابسته است. رقابت پذیری با توسعه خوشه ، افزایش و یا افول خوشه کاهش می یابد.
رقابت پذیری دارای دو بعد است: عوامل و مشخص کننده ها
گاگنه[۱۸] و همکاران (۲۰۱۰) توسعه و تکامل خوشه ها را مورد توجه قرار داده و در مطالعات خود عوامل توسعه را بررسی نموده اند.شایان ذکر است که موضوع پژوهش نویسندگان، به طور مشخص خوشه های تکنولوژی است. آنان نتیجه گیری نموده اند که سرعت توسعه و شکل گیری خوشه تحت تاثیر عوامل درون زا و برون زا می باشد. محققین ، عوامل توسعه خوشه را زیر چهار گروه با عناوین سرمایه انسانی، سرمایه مالی ، سرمایه اجتماعی و سرمایه فیزیکی دسته بندی نموده اند.et all, 2010) Gagné)
الف) سرمایه انسانی: نیروی کار ماهر، تکنولوزی نوآورانه و انتقال تکنولوژی
ب) سرمایه مالی: حمایت دولتی، هزینه های تحقیق و توسعه و خدمات پشتیبان کسب و کار
ج) سرمایه اجتماعی: شبکه سازی، منبع دانش بیرونی، رهبری ، تسهیل کننده ارتباطات و نام تجاری خوشه
د) سرمایه فیزیکی: مهارت آموزی تخصصی و زیرساخت های آموزشی
عزیز و نورهاشیم[۱۹] (۲۰۰۸) با مطالعه ادبیات موضوع، مدل هرم عملکرد خوشه را ارائه کردند که شامل عوامل زیر است:
عملکرد خوشه: این مفهوم شامل نوآوری ایجاد شده به وسیله نقش آفرینان خوشه، میزان موفقیت در تجاری سازی کالای تولیدی و شرکت های جدید شکل گرفته در خوشه است؛
خلق و ذخیره دانش: یکی از دو عامل تعیین کننده سطح نوآوری در خوشه است. ذخیره دانشی در محصولات، فرآیندها، تکنولوژی ها و کارگران دانشی مستتر است؛
حرکت دانش: دومین عامل تعیین کننده میزان نوآوری خوشه است. تعامل، گردهم آیی، همکاری و اقدامات دیگر نقش آفرینان خوشه، سازنده حرکت دانش در یک خوشه است. انتقال دانش باعث خلق دانش جدید می شود؛
نقش آفرینان خوشه: در درون خوشه سازمان های گوناگونی وجود دارند. مهم ترین اثرات روی سیستم خوشه از ناحیه پنج نوع سازمان صنایع، مجامع تحقیقاتی، نهادهای مالی، دولت، و تسهیلگران خوشه است؛
پویایی های خوشه: خوشه ها ایستا نیستند، بلکه پویا و همیشه در حال تغییر هستند؛ مجموعه کلیدی از پویایی های خوشه )شامل مکان، تمرکز و مجاورت(، پیوندها و روابط متقابل میان نقش آفرینان، سرمایه اجتماعی، صرفه جویی های ناشی از تجمع، انبوه سازی حیاتی و نوآوری
جواد سیاهکالی مرادی(۱۳۹۱) در مقاله با عنوان” شناسایی و اولویت بندب خوشه های صنعتی و فناوری قابل توسعه در استان بوشهر” به شناسایی و اولویت بندی آنها پرداخته است. معیارهای بدست آمده سهولت دسترسی به مواد اولیه، تمرکز جغرافیایی، همگن بودن مواد اولیه،دسترسی به نیروی انسانی، ذینفعان گرووه تولیدی یا خدماتی ، تقاضای محصولات گروه تولیدی یا خدماتی و.. می باشد. در این تحقیق جهت اولویت بندی خوشه ها از ترکیبی از روش های AHP ، تحلیل عاملی و تاکسومی استفاده شده است که تنایج بدست آمده نشان می دهد خوشه شیمیایی و پتروشیمی در مقایسه با دیگر خوشه ها دارای اولویت بیشتری است.
کامبیز طابی( ۱۳۹۱) در مقاله با عنوان ” شناسایی و اولویت بندی راهبردهای رشد کسب و کار های کوچک و متوسط ( sme) فعال در خوشه صنعتی گز بلداجی ” به شناسایی و اولویت بندی راهبردهای رشد استفاده شده توسط SME های خوشه صنعتی گز بلداجی که ۷۴ کسب و کار فعال دارد پرداخته است. یافته ها نشان داد که راهبردهای افزایش فروشندگان ، توسعه روابط عمومی و اطلاع رسانی درباره محصولات ، فروش محصولات در مناطق جدید و بهبود و اصلاح محصولات کنونی بیشترین استفاده را داشته اند و راهبرد متمرکز به عنوان اولین اولویت در میان راهبردهای رشد کسب و کارهای این خوشه معرفی شد.
حبیب الله سالارزهی (۱۳۹۱) در مقاله با عنوان “شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر رقابت پذیری کسب و کارهای خوشه صنعتی شیلات استان سیستان و بلوچستان با بهره گرفتن از فرایند تحلیل شبکه ای ” ،خوشه صنعتی شیلات چابهار در چارچوب مدل GEM و عوامل آن که برای ارازیابی رقابت پذیری در خوشه های صنعتی به کار می رود، معرفی کرده است. عوامل موثر شامل زیرساخت،پایه و اساس ،منابع، بازار خارجی، بازارها، تامین کنندگان و صنایع مرتبط،موسسات، بازار محلی، ساختار شرکت و استراتژی رقابتی می باشد. در نتیجه گیری بر اساس ارزیابی مدل GEM بعد پایه و اساس از نظر اهمیت رتبه ۰٫۴۵۸۲ گرفته است که به معنای اهمیت بسیار زیاد آن ،خصوصاً در زمینه زیرساخت ها است. همچنین محیط کسب و کار نیز رتبه بالای ۰٫۲۰۲۲ را کسب کرده است ، که نشان دهنده اهمیت استراتژیک محیط کسب و کار در خوشه است.
مقاله دیگری با عنوان “ارائه یک مدل توسعه یافته ارزیابی خوشه صنعتی با توجه به نوآوری در بنگاههای کوچک و متوسط” توسط جواد ناصربخت(۲۰۰۳) به نگارش درآمده است. در ابتدا چگونگی شکل گیری و قابلیت های نوآوری بنگاههای کوچک و متوسط مورد تحلیل قرار گرفته است و در ادامه، نقش خوشه های صنعتی و سرریز دانش در بنگاههای کوچک و متوسط را با ارائه مدل توسعه یافته GEM مورد بررسی قرار داده شده است.
مصطفی محمد صادق، برنامه ریزی گسترش صنایع کوچک روستایی ، پایان نامه ( کارشناسی ارشد) ۱۳۸۱، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت معلم. این پژوهش که به صورت میدانی در بخش مرکزی شهرستان همدان انجام گرفته ، راه های عملی گسترش صنایع کوچک و متوسط را در بین روستاییان جستجو می کند. در این پژوهش دو مقوله بررسی شده است. ۱٫مکان گزینی بهینه برای ایجاد ناحیه صنعتی بر مبنای نظریه رشد ۲٫یافتن بهترین انواع صنایع مناسب با علت وجودی صنایع کوچک در این ناحیه. در این تحقیق بیشتر از اینکه از مطالعات میدانی منطقه ای استفاده شود و عوامل مکان یابی ناحیه صنعتی تعیین گردد، از مطالعه تطبیقی استفاده شده است. نتایج بدست آمده:
ایجاد ناحیه صنعتی در شعاع ۲۰ کیلومتری شهر همدان بیشترین اولویت را دارد.
بهترین صنایعی که می توان در ناحیه صنعتی مستقر نمود عبارتند از : صنایع لبنی- صنایع چوب و لباس و گلخانه صنعتی
رزازی ،وحید. ارتباط بین تشکیل شبکه و خوشه های صنعتی و رقابت پذیری شرکت در نرم افزار، پایان نامه( کارشناسی ارشد) ۱۳۸۶٫ دانشکده مدیریت علامه طباطبایی. ۳ سوال مطرح شد:
پتانسیل تشکیل چه نوع شبکه یا خوشه هایی در صنعت نرم افزار وجود دارد؟
این شبکه ها به چه صورتی بر شاخص رقابت پذیری تاثیر می گذارد؟
کدام یک از انواع شبکه ها و خوشه ها دارای پتانسیل، رقابت پذیری صنعت را به نحو بهتری افزایش می دهد؟
نتایج بدست آمده:
ایجاد شبکه متشکل از صنایع کوچک در زمینه اطلاع رسانی فروش و ارائه خدمات
همکاری بین شزکتی به منظور به سازی و ارتقای منابع انسانی