جدول(۳-۱۶). شرح جلسات ۷۲
جدول (۴-۱). میانگین و انحراف استاندارد نمرات آزمودنیها را در پرسشنامه سازگاری زناشویی(نمره کل) ۷۴
جدول(۴-۲). نتایج آزمون لوین ۷۵
جدول(۴-۳). نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسه نمره کل گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون ۷۵
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
جدول(۴-۴). میانگین و انحراف استاندارد نمرات عامل توافق پرسشنامه سازگاری زناشویی ۷۶
جدول(۴-۵). نتایج آزمون لوین ۷۶
جدول(۴-۵). نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسه میزان توافق در مرحله پس آزمون ۷۷
جدول(۴-۶). میانگین و انحراف استاندارد نمرات رضایت در مرحله پیش آزمون و پس آزمون ۷۸
جدول(۴-۷) . نتایج آزمون لوین ۷۸
جدول (۴-۸). نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسه میزان رضایت در مرحله پس آزمون ۷۹
جدول(۴-۹). میانگین و انحراف استاندارد نمرات انسجام در مرحله پیش آزمون و پس آزمون ۸۰
جدول(۴-۱۰). نتایج آزمون لوین ۸۰
عنوان صفحه
جدول(۴-۱۱). نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسه انسجام گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون ۸۱
جدول(۴-۱۲). میانگین و انحراف استاندارد نمرات آزمودنیها در مرحله پیگیری ۸۲
جدول(۴-۱۳). نتایج آزمون لوین ۸۲
جدول(۴-۱۴). نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره(آزمون لامبدای ویلکس) ۸۳
جدول(۴-۱۵). تاثیر غنی سازی بر کیفیت روابط در مرحله پیگیری ۸۴
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱- مقدمه
خانواده اولین، مهمتربن و والاترین نهاد اجتماعی در تاریخ بشری است که زمینه تکوین، رشد و شکوفایی عاطفی و اجتماعی اعضای خود را فراهم میکند و ازدواج حساسترین تعهد عاطفی است که انسان برای برخورداری از آرامش روانی و روابط گرم و صمیمی آن را میپذیرد. نتایج پژوهشها نشان میدهد که مسائل و مشکلات خانوادگی روز به روز در کشورمان در حال افزایش یافتن است وکیفیت روابط زناشویی افت پیدا میکند. افزایش طلاق و کشمکشهای خانوادگی نه تنها اساس خانواده ها را تهدید میکند، بلکه تهدیدی جدی برای جامعه و نظامهای اجتماعی میباشد. چرا که تربیت نسلی سالم و برخوردار از سلامت روان که بتواند آینده جامعه را بر دوش بکشد، در محیطی که آرامش و امنیت در آن کم باشد، میسر نمیشود. درکشور ما زوجها مشکلات شدید و فراگیری را در حین برقراری رابطه و حفظ آن تجربه میکنند. در واقع مشکل درماندگی زناشویی بیش از هر مقوله دیگری سبب مراجعه برای دریافت خدمات مشاورهای و بهداشت روانی میگردد(فقیرپور، ۱۳۸۳). این عوامل نشانگر کیفیت روابط زناشویی پایین و ضعف در مهارتهای زناشویی است.
بسیاری از اینگونه مشکلات زناشویی به صورتی پنهان در بستر خانواده ادامه مییابند و موجودیت خانواده را مورد حمله قرار میدهند. در چنین خانوادههایی زوجها از رضایتمندی برخوردار نیستند و به دلیل قبح طلاق از نظر شرعی و اجتماعی خود را مجبور به زندگی در شرایط عدم رضایت میدانند و تدریجاً اندوه و درماندگی بر زندگی آنها مستولی میشود و در برخی موارد طلاق پنهان یا طلاق عاطفی رخ میدهد. پیامد این گونه زندگی کردن ممکن است به صورت مشکلات روانی-فیزیولوژیکی، اختلالات عاطفی، اختلالات اضطرابی و غیره بروز کند. طبیعتاً آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد، بزهکاری و روسپیگری نیز مستقیم یا غیرمستقیم با این مسائل ارتباط پیدا میکنند. کیفیت روابط زناشویی پایین و عدم رضایتمندی زناشویی و درماندگی ناشی از فشارهای زندگی زناشویی ضمن اینکه زن و شوهر را در معرض اینگونه آسیبها قرار میدهد، باعث ایجاد محیط ناامنی میشود که در آن زمینه لازم برای رشد مناسب فرزندان فراهم نیست.
مسائل فوقالذکر اهمیت آموزش و پیشگیری را روشن میکند. جامعهی ما از نداشتن یک برنامه منظم و الگوی کارامد برای آموزش زوجها رنج میبرد. هرچند طی سالهای متمادی آموزش خانواده به صورتهای مختلف انجام گرفته، اما این آموزشها بیشتر به انتقال اطلاعات و دانش پرداخته و در سطح نگرش و رفتار کمتر مداخله نموده است. در این پژوهش ضمن معرفی رویکردی نوین در زمینه آموزش مهارتهای زناشویی، میزان اثربخشی این رویکرد در ارتقای سطح نگرش و رفتار زوجها و در ارتقای کیفیت روابط زناشویی مورد بررسی قرار میگیرد.
۱-۲- بیان مساله:
مطالعهی روابط زوجین به روشن شدن چهارچوبهای ساختاری که روابط زوجین در آن شکل میگیرد کمک میکند. در اکثر جوامع بررسی کیفیت روابط[۱] زناشویی نقش اساسی در ارزیابی کیفیت کلی ارتباطات خانوادگی دارد. کیفیت روابط زناشویی مفهومی چند بعدی است و شامل ابعاد گوناگون ارتباط زوجین مانند سازگاری، رضایت، شادمانی، انسجام و تعهد میشود( لیوایز واسپنیر[۲]، ۱۹۷۹، به نقل از پالیری، ریگالیا و فینچام[۳]، ۲۰۰۵).
سه رویکرد عمده برای مفهوم سازی کیفیت روابط زناشویی وجود دارد. رویکرد اول مربوط به لیوایز و اسپنیر(۱۹۷۹؛ به نقل از ویتنبورن[۴]،۲۰۰۷) است که کیفیت زناشویی را ترکیبی از سازگاری و شادمانی زناشویی می داند. رویکرد دوم مربوط به فینچام، بیچ و کیمپ-فینچام[۵] (۱۹۹۷) است. بر اساس این رویکرد کیفیت زناشویی منعکس کننده ارزیابی کلی فرد از رابطه زناشویی است. رویکرد سوم نظریه مارکس[۶](۱۹۸۹) است. او چهارچوب نظریه خود را چنین توضیح می دهد: یک فرد متاهل دارای سه زاویه شامل «زاویه درونی ، زاویه همسری و زاویه فرد ذی نفوذ» است. بر این اساس مارکس کیفیت زناشویی را این چنین تعریف می کند: «کیفیت زناشویی نتیجه شیوههایی است که افراد متاهل به طور نظاممند خود را در این مثلث (سه زاویه) سازماندهی می کنند»(مارکس،۱۹۸۹).
از جمله روشهایی که برای ارتقای روابط زناشویی قابل استفاده است، شیوههای غنی سازی است. غنیسازی حرکت برای رشد رابطهی زناشویی است و به تقویت رابطه از طریق ایجاد اهداف و جهتهایی برای ازدواج می انجامد (برگر و هانا[۷]، ۱۹۹۹). غنیسازی به سبکها و شیوههای مختلفی صورت میگیرد و هر کدام از این شیوهها میزان تأثیر گذاری متفاوتی دارند. ولی بر اساس تحقیقات صورت گرفته (گیبلین[۸] ۱۹۸۶؛ به نقل از برگر و هنا،۱۹۹۹) شیوهی ارتقاء روابط [۹] بیشترین میزان اثر گذاری و مطلوبیت را داشته و نتایج پژوهشها در مرحلهی پیگیری نیز پایایی و اثر گذاری این شیوه را بیشتر از سایر روشها نشان داده است.
دراین رویکرد مهارتهایی آموزش داده می شوند که به ارضای نیازهای اساسی خانواده مانند عشق، مهربانی، تعلق، اعتماد، وفاداری، امنیت و لذت کمک می کند(سوکا[۱۰]،۲۰۰۵).
بنابراین با توجه به آنچه در مورد اهمیت کیفیت زناشویی ذکر شد و با توجه به کارآیی و تأثیر گذاری بسیار مناسب شیوهی ارتقائ روابط، پژوهش حاضر در نظر دارد تا اثر بخشی شیوهی ارتقائ روابط را بر بهبود کیفیت روابط زناشویی بررسی کند.
۱-۳- اهداف تحقیق:
-تعیین میزان تاثیر غنیسازی روابط زناشویی بر بهبود کیفیت روابط زناشویی
-تعیین تاثیر غنیسازی روابط زناشویی بر بهبود ابعاد کیفیت روابط زناشویی(توافق، انسجام و رضایتمندی)
۱-۴- اهمیت و ارزش تحقیق:
انجام این پژوهش باعث گسترش حیطه های دانش می شود. با توجه به این که یافته های پژوهش های قبلی نشان داده است که ارتقاء روابط شیوهای موثر برای بهبود و ارتقای ابعاد مختلف زندگی زناشویی است، انتظار می رود نتایج این پژوهش کارایی این شیوه را برای ارتقاءکیفیت روابط زناشویی در فرهنگ ایرانی نشان دهد. همچنین با توجه به این که تاکنون تعریف مناسبی از کیفیت روابط زناشویی ارائه نشده است و ابعاد آن نیز به درستی شناخته نشده است، نتایج این پژوهش به شناخت ابعاد کیفیت روابط زناشویی و نیل به تعریفی جامع در مورد این سازه کمک خواهد کرد.
۱-۵- فرضیه های تحقیق:
- غنیسازی به شیوه ارتقای روابط بر بهبود کیفیت روابط زناشویی موثر است.
- غنیسازی به شیوه ارتقای روابط بر بهبودتوافق زناشویی موثر است.
- غنیسازی به شیوه ارتقای روابط بر بهبود رضایت زناشویی موثر است.
- غنیسازی به شیوه ارتقای روابط بر بهبود انسجام زناشویی موثر است.
۱-۶- تعریف متغیرهای پژوهش:
۱-۶-۱- کیفیت روابط زناشویی:
الف)تعریف نظری: کیفیت روابط زناشویی، هم سازگاری زناشویی[۱۱] و هم شادمانی زناشویی[۱۲] را در بر میگیرد. سطح بالای کیفیت نشان دهندهی وجود ویژگیهای عینی رابطه( بین همسران ) همچون همراهی، ارتباط خوب و عدم تضاد است، که مشخصه رابطه سازگارانهاند. همچنین میزان رضایتمندی از رابطه و همسر را نیز در بر میگیرد. سازه کیفیت زناشویی این سازگاری و رضایتمندی را در یک مفهوم وسیعتر و جامعتر ترکیب میکند(لوی و کتز[۱۳]، ۲۰۰۲). بدین ترتیب کیفیت زناشویی مفهومی چند بعدی است که نه تنها شامل ویژگیهای دورن فردی، بلکه شامل ویژگی های بینفردی همسران نیز هست. بر این اساس گونگ[۱۴] (۲۰۰۷) توافق نسبی زن و شوهر درباره موضوعهای مهم، شریک شدن درکارها و فعالیتهای مشترک و ابراز محبت به یکدیگر را کیفیت زناشویی میداند.
ب)تعریف عملیاتی: منظور از کیفیت روابط زناشویی در این پژوهش نمرهای است که فرد در فرم تجدید نظر شده پرسشنامه سازگاری زناشویی[۱۵] (RDAS ؛ باسبی، کران، لارسن و کریستنسن[۱۶] ، ۱۹۹۵) بدست میآورد.
۱-۶-۲- غنیسازی روابط زناشویی:
الف) تعریف نظری: غنیسازی روابط زناشویی مجموعه مهارتهایی هستند که برای ارضای نیازهای اساسی خانواده مانند عشق، مهربانی، تعلق، اعتماد، وفاداری، امنیت و لذت آموزش داده میشوند. حساسیت دلسوزانه میتواند مهمترین عامل در ارتقای امنیت و اعتبار بخشیدن به رابطه زوجها و ایجاد صمیمیت سازنده و جو سالم برای رشد فردی باشد. بطور اختصاصیتر، عواملی که این رویکرد برای حفظ روابط سالم وطولانی آنها را لازم می داند عبارتند از توانایی حل مشکلاتی که برای هر دو همسر بعنوان عامل فشارزا به حساب میآید، توانایی ایجاد جو حمایتی در هنگام گفتگو برای حل مسئله، توانایی درک دیدگاه دیگری و ارتباط با همسر، توانایی دیدن خود ودیگری به طور روشن و بدون تحریف، توانایی مدیریت تبادل ارتباط منفی و کنترل خشم، توانایی تغییر الگوهای رفتاری که شخص خواهان آن است و توانایی کمک به همسر تا الگوهای ارتباطی خود را به طور مطلوب تغییر دهد. در این راستا نه مهارت به هم پیوسته به زوجها آموزش داده می شود که عبارتند از :۱- مهارت ابرازگری ۲- مهارت همدلی ۳- مهارتهای بحث و مذاکره ۴- مهارت حل مسئله و حل تعارض ۵- مهارت آسان سازی وتساهل ۶- مهارت تغیر خود ۷- مهارت کمک به تغییر همسر ۸- مهارت انتقال و تعمیم ۹- مهارت نگهداری وتداوم (سوکا،۲۰۰۵).
ب) تعریف عملیاتی: در این پژوهش متغیر مستقل غنی سازی روابط زناشویی است که در ۸ جلسه و در مدت ۱ ماه(هر هفته ۲ جلسه) به زوجها آموزش داده شد. در ۸ جلسه، ۹ مهارت ذکر شده در قالب جلسات روانی آموزشی، به صورت گروهی به زوجها آموزش داده میشود.
۱-۶-۳- توافق زناشویی:
الف)تعریف نظری:توافق زناشویی برداشت افراد را از توافق آنها در مورد حیطه های مختلف روابط زناشویی(مانند مذهب، روابط جنسی، سبک فرزندپروری و … ) نشان میدهد. به لحاظ نظری این سازه بعد عینی کیفیت رابطه زناشویی را نشان میدهد(نیلسون[۱۷]، ۲۰۰۵).
ب)تعریف عملیاتی: منظور از توافق زناشویی، نمرهای است که فرد در عامل توافق پرسشنامه سازگاری زناشویی بدست میآورد.
۱-۶-۴- رضایت زناشویی: