۵- رابطه بین ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی با اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان
۶- رابطه بین سبک فرزندپروری مقتدرانه والدین با اهمالکاری تحصیلی دانش-آموزان
۷- رابطه بین سبک فرزندپروری مستبدانه والدین با اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان
۸- رابطه بین سبک فرزندپروری سهلگیرانه والدین با اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان
۹- رابطه بین سبک فرزندپروری مسامحهکار والدین با اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان
۵-۱) فرضیه های پژوهش
۱-۵-۱) فرضیه های اصلی
۱- ویژگیهای شخصیتی سهم معنیداری از واریانس اهمالکاری دانش آموزان را تبیین می کنند.
۲- سبکهای فرزندپروری والدین در اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان تفاوت ایجاد می کند.
۲-۵-۱) فرضیه های فرعی
۱- بین عامل برونگرایی با اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی وجود دارد.
۲- بین عامل روانرنجورخویی با اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت وجود دارد.
۳- بین عامل گشودگی با اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی وجود دارد.
۴- بین عامل مقبولیت با اهمالکاری تحصیلی دانشآموزان رابطه منفی وجود دارد.
۵- بین عامل وظیفهشناسی با اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی وجود دارد.
۶- بین سبک فرزندپروری مستبدانه والدین با اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت وجود دارد.
۷- بین سبک فرزندپروری مقتدرانه والدین با اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی وجود دارد.
۸- بین سبک فرزندپروری سهلگیرانه والدین با اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت وجود دارد.
۹- بین سبک فرزندپروری مسامحهکار والدین با اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت وجود دارد.
۶-۱) متغیرهای پژوهش
متغیر ملاک: اهمالکاری تحصیلی
متغیرهای پیشبین: سبک فرزندپروری والدین و ویژگیهای شخصیتی
۷-۱) تعاریف متغیرها
۱-۷-۱) تعاریف مفهومی
اهمالکاری تحصیلی: تمایل غالب و همیشگی بعضی از دانش آموزان برای به تعویق انداختن فعالیتهای تحصیلی و سهلانگاری در انجام آن ها (نینان[۱۳]، ۲۰۰۸).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شخصیت: مجموعه ای از ویژگیهای نسبتاً پایدار و بیهمتا میباشد که ممکن است در موقعیتهای مختلف تغییر کند؛ که پنج عامل آن عبارتاند از برونگرایی، روانرنجورخویی، گشودگی، مقبولیت و وظیفهشناسی (پروین و جان[۱۴]، ۲۰۰۰، ترجمه جوادی و کدیور، ۱۳۸۱).
سبکهای فرزندپروری: هر خانواده شیوه های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش بهکار میبرد، این شیوه های خاص همان سبکهای فرزندپروری خانواده هستند (هاردی و همکاران، ۱۹۹۳).
۲-۷-۱) تعاریف عملیاتی
اهمالکاری تحصیلی: نمرهای که آزمودنیها از پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (۱۹۸۴) بهدست میآورند.
ویژگیهای شخصیت: نمرهای که آزمودنیها از پرسشنامه ویژگیهای شخصیت فارسی فرم کوتاه (۵۰ سؤالی) گلدبرگ[۱۵] (۱۹۹۹) بهدست میآورد.
سبکهای فرزندپروری: نمرهای که آزمودنیها در پرسشنامه (۷۷ سؤالی) سبکهای فرزندپروری ساختهشده توسط نقاشیان (۱۳۵۸)، بر اساس کار شیفر، بهدست میآورند.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
۱-۲) مقدمه
با توجه به اینکه هدف پژوهش حاضر تبیین اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان بر اساس ویژگیهای شخصیتی و سبکهای فرزندپروری میباشد در این قسمت به مبانی نظری این متغیرها پرداخته می شود.
۲-۲) بخش اول: اهمالکاری تحصیلی (متغیر ملاک پژوهش)
۱-۲-۲) اهمالکاری تحصیلی
سابقه تاریخی اهمالکاری به سه هزار سال قبل بر میگردد، اما حتی امروز برای ما قابل فهم نیست که چرا کاری را که امروز میتوانیم انجام دهیم به تأخیر میاندازیم. اگرچه توصیف اهمالکاری در متنهای مصر، یونان و روم باستان به چشم میخورد ولی برای اولین بار با این نام در زبان انگلیسی و در سال ۱۵۴۸در دیکشنری آکسفورد آمده است. واژه انگلیسی «Procrastination» که در فارسی معادل اهمالکاری، تعلل، سهلانگاری، طفره رفتن و به تعویق انداختن کار است از Procrastinatus مشتق شده است که از دو قسمت Pro (روبهجلو) و crastinus (از فردا) تشکیلشده است (استیل، ۲۰۰۷).
اهمالکاری یا به آینده موکول کردن کارها عادتی است که در بسیاری از افراد وجود دارد. اهمالکاری عملی است که در نظر اول، هدفش خوشایند کردن زندگی است ولی در اغلب موارد جزء استرس، بههمریختگی و شکستهای پیاپی پیامد دیگری ندارد. اهمالکاری از طریق ممانعت از پیشرفت و عدم دسترسی به اهداف، پیآمدهای نامطلوب و جبرانناپذیری به همراه دارد (گلستانیبخت و شکری، ۱۳۹۲). اهمالکاری بهعنوان یک عادت رفتاری در نظر گرفته می شود که شیوع فراوانی در جوامع مختلف دارد و روند رو به رشد آن بسیار گسترده است. این عادت، با تأخیر در انجام دادن کار یا مسئولیت توأم است و درنتیجه پیامدهای ناخوشایندی به همراه دارد (بلونت و پسیل[۱۶]، ۲۰۰۰).
روانشناسان در تعریف اهمالکاری گفتهاند: اهمالکاری این است که کاری را که تصمیم به اجرای آن داریم به آینده موکول کنیم (روساری، کوستا، نونز
، گونزالز-پیندا، سالانو و والی[۱۷]، ۲۰۰۹). همچنین فراری و پسیل (۲۰۰۰) اهمالکاری را حالتی میدانند که در آن تأخیرهای مکرر در انجام تکلیف بهعنوان شیوه زنگی فرد تلقی میگردد. برخی پژوهشگران بین اهمالکاری و تنبلی تمایز قائل شده و ذکر می کنند که فرد تنبل نسبت به انجام دادن کار بیمیل است درحالیکه اهمالکار، اغلب با مشغول نگهداشتن خود از انجام دادن تکلیفی اجتناب میورزد که هماکنون اولویت دارد (نینان، ۲۰۰۸). اهمالکاری میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار داده و از مشکلات گریبان گیری است که تقریباً همیشه بر بهرهوری و بهزیستی افراد اثر سوء دارد (بالکیس و دورو، ۲۰۰۹).
اینکه چه عواملی در پیدایش اهمالکاری مؤثرند بایستی گفت که اهمالکاری از عوامل گوناگونی مانند اعتمادبهنفس پایین، نداشتن طرح و برنامه کاری، عدم توانایی در مدیریت زمان، ترس از عدم موفقیت، احساس حقارت، مشکل در شروع کار، اضطراب و افسردگی تأثیر میپذیرد (فرجاد، ۱۳۷۵).
اهمالکاری شامل مؤلفه های رفتاری، عاطفی و شناختی میباشد که همین مؤلفه ها موجب شکل گیری انواع اهمالکاری می شود (فراری، پارکر و وار[۱۸]، ۱۹۹۲). بحث در مورد انواع اهمالکاری موضوع نسبتاً پیچیدهای است. میلگرام متعقد است که جدا کردن و تقسیم انواع اهمالکاری، امری ذهنی است و در عمل این موارد باهم دیگر همپوشی زیادی دارند؛ به نظر او تقسیم بندی انواع اهمالکاری، به خاطر راحتی درک آن است و فقط امری ذهنی است و امکان وجود همه آنچه ما انواع اهمالکاری مینامیم، در افراد وجود دارد. آنچه سبب ایجاد مفهومی بهعنوان انواع اهمالکاری شده است، تفاوت در مؤلفه های شناختی، عاطفی و رفتاری است که افراد اهمالکار باهم دارند.
اهمالکاری نمودهای گوناگونی دارد که عبارتاند از اهمالکاری عمومی (بالکیس و دورو، ۲۰۰۹)، اهمالکاری تصمیم گیری (ایفرت و فراری[۱۹]، ۱۹۸۹)، اهمالکاری روانرنجورانه (بالکیس و دورو، ۲۰۰۹)، اهمالکاری وسواسگونه (فراری و بک[۲۰]، ۱۹۹۸) و اهمالکاری تحصیلی (دی، منسینک و اوسلیوان[۲۱]، ۲۰۰۰). در بین انواع اهمالکاریها، متداولترین شکل اهمالکاری، اهمالکاری تحصیلی است که نقطه مقابل آن اهمالکاری غیر تحصیلی میباشد (مورفرود، ۲۰۰۸). اهمالکاری غیر تحصیلی مربوط به سایر موقعیتهای زندگی چون پرداخت قبض آب و برق، شستن ظروف، جواب دادن به تلفن و پست الکترونیک و مانند آن ها ظاهر میشود (جانسون و بلوم[۲۲]، ۱۹۹۵). اهمالکاری تحصیلی در فعالیتهای تحصیلی، رفتارهایی چون حاضر شدن برای امتحان، انجام تکالیف خانه و نوشتن مقاله های درسی نمایان است که معمولاً اهمالکاری همراه با عملکرد تحصیلی پایین است. این نوع اهمالکاری را تمایل غالب و همیشگی فراگیران برای به تعویق انداختن فعالیتهای تحصیلی تعریف نموده اند که تقریباً همیشه با اضطراب توأم است. نمونه بارز آن به تعویق انداختن مطالعه درسها تا شب امتحان و شتاب ناشی از آن است که گریبانگیر دانش آموز یا دانشجو میشود. (بک، کونس و میلگرام[۲۳]، ۲۰۰۰).
اهمالکاری در خصوص تکالیف تحصیلی یک مشکل رایج در میان دانشجویان و دانش آموزان است و از مهمترین علل شکست یا فقدان موفقیت فراگیران در یادگیری و دستیابی به برنامه های پیشرفت تحصیلی است. تقریباً یکچهارم دانشجویان گزارش می دهند که مکرراً تا درجهای اهمالکاری می کنند که برای آن ها ایجاد استرس می کند که این امر عملکرد آموزشی ضعیف آن ها را موجب می شود (بالکیس و دورو، ۲۰۰۹).
۲-۲-۲) نظریه های اهمالکاری
برخی پژوهشگران اهمالکاری را یک مشکل رفتاری معرفی کردهاند. در این دیدگاه اهمالکاری بهعنوان یک مشکل رفتاری شناختهشده و هدف از درمان کاهش نسبت یا درصد زمان اهمالکاری و افزایش نسبت یا درصد مطالعه یا فعالیت میباشد. برخی دیگر معتقدند اهمالکاری یک مشکل شناختی است. در این دیدگاه مبنای اهمالکاری، افکار و باورهای غلط و غیرمنطقی در مورد چگونگی شرایط و نتایج فعالیتهاست. به اعتقاد برخی پژوهشگران، اهمالکاری یک مشکل انگیزشی است؛ در این دیدگاه اهمالکاری به دلیل تنبلی یا بیانگیزه بودن نیست، بلکه ازآنجهت انجام میگیرد که افراد اهمالکار علاقهمند به انجام فعالیت دیگری هستند. اهمالکاری میتواند یک عادت باشد که درنهایت به کاهش انتظار خودکارآمدی فرد منجر میشود. به اهمالکاری بهعنوان یک اختلال شخصیتی نیز نگریسته شده است. در این دیدگاه اهمالکاری بهعنوان ضعف وجدان (با ویژگیهایی چون بیارادگی، نداشتنپشتکار، تنبلی، عدم توجه و ضعف قدرتطلبی) شناختهشده است (کاظمی، فیاضی و کاوه، ۱۳۸۹).
نظریههای گوناگون در مورد اهمالکاری وجود دارد. نظریههای رفتاری اهمالکاری را بر اساس نظریه تقویت تبیین می کنند؛ یعنی به تعویق انداختن کار برای فرد اثر تقویتی بیشتری دارد. رویکرد روان تحلیلگری اهمالکاری را بهعنوان یک رفتار مسئلهدار که نشاندهنده هیجانهای روانی زیربنایی است و بیشتر دربرگیرنده احساسهایی نس
بت به خانواده فرد میباشد شناسایی میکند. رویکرد شناختی بر نقش باورهای غیرمنطقی و چشمداشت غیرواقعبینانه در اهمالکاری تأکید میکند (بالکیس و دیورو، ۲۰۰۹).
۱-۲-۲-۲) نظریه روان تحلیل گری اهمالکاری
بر اساس نظریه روانکاوی فروید[۲۴] اهمالکاری اساساً درنتیجه اضطراب به وجود می آید (فروید، ۱۹۵۳، به نقل از جاردات[۲۵]، ۲۰۰۴). اضطراب علامتی هشداردهنده برای خواستههای ناهشیار سرکوب[۲۶] شده «خود[۲۷]» است، بهمحض اینکه «خود» اضطراب را تشخیص میدهد، برای دفاع آماده می شود. بر اساس مکانیسمهای دفاعی پویا[۲۸] و اجتناب از تکلیف، تکالیفی که به اتمام نمیرسند در درجه اول به این دلیل کنار گذاشتهشدهاند که تهدیدی برای «خود» محسوب میشدند. در مکتب روان تحلیل گری هر اختلال روانی با مکانیزم های دفاعی مشخصی همراه است؛ بنابراین، اهمالکاری یک مکانیزم برای کاهش ناراحتیهای ناشی از اضطراب است.
افراد مضطرب، تفسیرهای فاجعهباری از رویدادهای عادی دارند و این باورهای غیرمنطقی اضطراب را موجب شده و تکالیف خاصی بسیار ناخوشایند به نظر میرسد که خود اهمالکاری را موجب میشوند (سپهریان، ۱۳۹۰). راثبلوم، سولومون و ماراکمی[۲۹] (۱۹۸۶) بیان کردهاند که دانشجویان به دو دلیل اساسی مکرراً به اهمالکاری اقدام میکنند: ترس از شکست و بیزاری از تکلیف. همچنین آن ها دریافتند که تفاوت دانشجویانی که به دلیل بیزاری از تکلیف به اهمالکاری اقدام میکنند با آنهایی که به دلیل ترس از شکست اهمالکاری میکردند؛ این بود که گروه دوم اضطراب بالا و عزتنفس پایین گزارش کردند.
۲-۲-۲-۲) نظریه کمالگرایی، ترس از شکست و دوری از اضطراب