رهبر مستبد شخصی است که دستور میدهد و انتظار دارد که اوامر او مورد قبول واقع شوند:
. - بدون مشورت با زیر دستان تصمیم گرفته و دستور را ابلاغ میکند
- جزئیات نحوه انجام کار را به زیر دستان بازگو میکند.
- به ندرت به زیر دستان اجازه اخذ تصمیم میدهد.
- از زیر دستان اطاعت محض را انتظار دارد.
- خود را نسبت به زیر دستان بالاتر میپندارد.
- خط مشی سازمانی را به تنهائی تعیین و مشخص میکند.
- نسبت به کار گروهی نظر مساعد ندارد
- معتقد است که اگر خطائی از زیر دست سر بزند باید مجازات شود
ب- سبک دموکراتیک
رهبری که از سبک دموکراتیک استفاده می کند به نیاز ها و علایق کارکنان توجه دارد و اختیارات را تفویض میکند:
- سعی میکند قبل از اخذ تصمیم در مورد کاری، با زیر دستان مشورت کند.
- نظارت بر کار زیردستان را در موقع اجرای دستور به حداقل میرساند.
- تا حد امکان به زیر دستان اجازه اخذ تصمیم میدهد.
- به تفویض اختیار و عدم تمرکز در کار، معتقد و پایبند است.
- در صورتی که زیر دست مرتکب خطائی شود، او را راهنمائی میکند.
ج- سبک عدم مداخله
رهبر عدم مداخله (بی بند وبار ) از اعمال قدرت و دخالت در کارها ا جتناب می ورزد. در این سبک واحدهای مختلف سازمان به دلخواه خود هدف های متناقض را دنبال می کنند، که عاقبت منجر به هرج ومرج خواهد شد. و نقطه مقابل رهبر مستبد، رهبر بی بندو بار است و خصوصیات زیر را دارا است:
- علاقه به راهنمائی و هدایت زیر دست ندارد
- به ندرت خط مشی و دستورالعملی را برای رسیدن به هدف تهیه میکند
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- آزادی کامل به زیر دست میدهد و اجازه میدهد هر نوع تصمیمی که مایل است، اتخاذ کند
- تلاشی برای تغییر رفتار ،عقیده و نظر زیر دست به نفع سازمان انجام نمیدهد.
۲-۶-۲) مطالعات اوهایو
در سال ۱۹۴۵ میلادی دفتر تحقیقات بازرگانی دانشگاه ایالتی اوهایو به سرپرستی استاگدیل با بهره گرفتن از پرسشنامه توصیف رفتار رهبر دو بعد ساخت دهی و مراعات را در زمینه سبک رهبری مطرح کرد . هریک از این ابعاد نشانگر سبک یا شیوه رفتار مدیر است که به اختصار توضیح داده میشود.
الف- بعد ساخت دهی
ساخت دهی یعنی این که یک رهبر در جهت تأمین هدفهای مورد نظر نقشهائی را که خود وزیر دستانش باید ایفا کنند، به نحو احسن تعیین کند. ساخت دهی شامل تعیین رفتارهائی است که در جهت سازماندهی کارها، تعیین روابط سازمانی و هدفها صورت میگیرد. رهبر در کار شالوده ریزی سازمان ، ابتکار عمل زیادی به خرج میدهد. او انتظار دارد که کارکنان استانداردهای معینی را رعایت کرده و کارها را مطابق جدولهای زمان بندی شده انجام دهند و به عامل ضرب العجل توجه زیادی میکند.
ب- بعد مراعات
رهبری که در سازمان مراعات دیگران را می کند همواره می کوشد بین خود و زیر دستان احترام واعتماد متقابل به وجود آید . به نظرها و عقاید و احساسات آنها اهمیت داده و به آنها احترام میگذارد و می کوشد تا اسباب رفاه و آسایش زیر دستان را فراهم نماید . رفتار وی دوستانه و صمیمی است و مساوات را رعایت میکند.
در مطالعه رفتار رهبر محققان دانشگاه اوهایو دریافتند که ساخت دهی و مراعات دو بعد مشخص و مجزا را تشکیل می دهند. قوی بودن در یک بعد لازمه ضعیف بودن در بعد دیگر نیست . رفتار یک رهبر میتواند با هر نوع ترکیبی از این دو بعد توصیف شود . در نتیجه در طی این مراحل بود که رفتار رهبراولین بار به جای این که روی یک پیوستار واحد ترسیم شود، بر روی دو محور جداگانه ترسیم گردید.
۲-۶-۳) مطالعات میشیگان و سبک های لیکرت
پروفسور رنسیس لیکرت استاد دانشگاه میشیگان مدت سی سال الگوها و سبک های رهبری را مورد بررسی قرار داده و در نتیجه این تحقیقات، اندیشه هائی را که در درک رفتار رهبری اهمیت دارند بسط داده است.
لیکرت چهار سبک را تحت عنوان نظام یک یا سبک استبدادی – استثماری نظام دو یا سبک استبدادی – خیر خواهانه نظام سه یا سبک مشاوره ای نظام چهار یا سبک مشارکتی برای رهبری تعیین کرده است . هر یک از این سبکها تشریح می شود:
الف-نظام یک (سبک استبدادی – استثماری)
در این سبک که کاملاً وظیفه مدار و آمرانه است ، رهبر به مرئوسان خود اعتمادی نداشته و روابط رهبرو پیرو مبتنی بر ترس و ارعاب است.
در این سیستم فرض بر این است که انسان ها اساساً برای امنیت مادی کار می کنند و تمامی تصمیمات در رده بالای سازمان اتخاذ میشود و دیگران صرفاً مجبورند که دستورات را اجرا کنند . ارتباطات ازپایین به بالا تقریبا وجود ندار د. کار گروهی در چنین محیطی، تشویق نمی شود . روحیه افراد ضعیف وبازدهی پایین است ، غیبت از کار افزایش می یابد. کارکنان را از نزدیک تحت کنترل قرار می دهد . دراین سبک هر نوع تعامل بین رؤسا و مرئوسان با ارفاق و مدارا از طرف رؤسا و با ترس و احتیاط از طرف مرئوسان صورت می گیرد .
ب- نظام دو (سبک استبدادی – خیر خواهانه)
در این سبک رابطه آمرانه بین رهبر و پیروان همچنان برقرار است . اما رابطه مذکور در این حالت تلطیف شده و رابطه خادم و مخدوم توأم با نوعی مرحمت پدرانه است . در این سبک، تصمیم گیری همچنان بر عهده رهبر بوده و پیروان، مجریان بی چون و چرای اوامرند.
در ا ین سیستم علاوه بر انگیزه اقتصادی ، آرزوی دست یاف تن به نظام و منزلت نیز نقش دارد . طرزسلوک مدیریت با کارکنان محبت آمیز است . رفتار زیر دستان نسبت به مافوق با اطاعت تو أم است.
امکان ارتباطات پایین به بالا تا حدودی فراهم است . تصمیمات مربوط به سیاست گذاری در رد ه های بالای سازمان اتخاذ می شود. برای کار گروهی جایگاهی وجود ندارد . بازدهی این سیستم در مقایسه با سیستم یک اندکی بیشتر است . کنترل افراد از نزدیک برای تقلیل ضایعات و حفظ کیفیت تولید ضروری است.
پ-نظام سه (سبک مشاوره ای)
در این سبک ، اطمینان و اعتماد به مرئوسان در حد مناسبی است و با آنان د ر تعیین پاره ای اهداف مشارکت می شود. اما مسائل و موضوعات عمده سازمانی همچنان به وسیله رهبر مورد بررسی قرار می گیرد. در این سیستم مدیریت با کارکنان مشورت می کند و از پیشنهاد های آنها استقبال می کند. علاقه مندی به کار در کارکنان تشویق می شود . در این نظام برای کسب تجربیات جدید و ایجاد
خلاقیت فرصت هائی به وجود می آید. حس همکاری و آگاهی نسبت به مسئولیت ها در افراد تقویت میشود. کار گرو هی تشویق می شود. اگر چه تصمیمات مربوط به سیاست گذاری در مدیریت رده بالای سازمان اتخاد می شود ، تصمیمگیری در امور عادی در سطوح پایین صورت می گیرد . بازدهی خوب است و غیبت و ضایعات کاهش مییابد .
ت- نظام چهار (سبک مشارکتی)
در این سبک اعتماد و اطمینان به مرئوسان ، در حد کمال است و رابطه ای صمیمانه ومشارکت جویانه در تمام ا مور بین آنها برقرار است و تصمیم گیری ها کپاملاً مشارکتی است وگروههای رسمی و غیر رسمی با هم در آمیخته اند.
لیکرت معتقد است این نظام از بسیاری جهات بهترین سبک مدیریت است . سبک مزبور تمام نیازهای کارکنان را از حیث امنیت اقتصادی ، عزت نفس وبهسازی فردی ارضا می کند . در این نظام ، گروه نقش قاطعی در امور مهم ایفا می کند. در چنین محیطی که افراد به یکدیگر اعتماد دارند ، نگرش های معطوف به همکاری نشو و نما می کنند. افراد هدف های بالایی را برای کامیابی تعیین می کنند و بااحساس مسئولیت و تعهد کار می کنند. تصمیمات در تمامی رده ها و در سراسر سازمان گرفته می شود. بازدهی به حد اعلا می رسد. غیبت از کار کاهش می یابد و ضایعات به حداقل می رسد. به عقیده لیکرت نظام چهار یعنی مدیریت بر اساس اشتراک مساعی ، شالوده استوار ی
برای افزایش بازدهی فراهم می آورد
۲-۶-۴) سبک های شبکه مدیریت