دین در بسیاری از وجوه با هم تفاوت و حتی متعارض میباشد. یکی از مهمترین کانونهای تعارض در بین پیروان این دین ، نوع نگاه به رابطه بین حکومت و سیاست میباشد. گروهی از این افراد معتقدند که دین تنها باید به خود محدود بوده و با سیاست هیچ ارتباطی نداشته باشد. چون هر پرچمی که قبل از حکومت امام زمان ( عج ) برافراشته گردد محکوم به شکست است[۱]. برخلاف این نظر گروهی دیگر از مسلمانان بر این اعتقادند که دین بدون سیاست هیچ گونه ارزشی نداشته و سیاست نیز بدون دین راه بجایی نخواهد داشت.[۲]
هر حکومتی در هنگام تشکیل به دنبال نوعی از مشروعیت میگردد که فلسفه وجودی حضور خود را درمنطقه توجیه نماید. پس از رسیدن به این مقصود در جهت حفاظت از خود در مقابل دشمنان داخلی و خارجی ایده و اندیشهای را طلب کرده که با بسط آن آینده خود را بیمه نموده و با طیب خاطر به فعالیت خود ادامه دهد.
این چنین حکومتی بایستی از چنان زیرساختهایی برخوردار باشد که تا مدتها به فعالیت خود ادامه دهد ( مانند مشروعیت مردمی ، وحدت در هیات حاکمه و … ). شناخت چنین زیر ساختهایی و چگونگی رسیدن به آن توسط یک حکومت امری است که مورد توجه تمام حکومتهای بعد قرار گرفته تا از آن در جهت نیل به اهداف خود استفاده نمایند. مذهب تشیع نیز به عنوان یک زیر ساخت در پابرجا نگهداشتن حکومت صفویان عمل کرده است. صفویان با روشهای مختلف مردم را به این مذهب دعوت کرده و از این طریق فلسفه وجودی خود را مهیا نمودهاند. از سوی دیگر به علت وجود دو دشمن قدرتمند در دوسوی کشور- عثمانی و ازبک - لزوم استفاده از قدرتی عظیم در داخل بر آنها روشن گردید که با ترکیب مذهب تشیع و تعصب ایرانی سعی در نیل به این مقصود داشتند که موفق بودن یا نبودن آنان در این تصمیم امری است که در این تحقیق سعی می شود به آن پاسخی مناسب داده شود.
بر اساس نگرشی دیگر به نظر میرسد که تا قبل از تشکیل چنین حکومتی شیعیان نسبت به عناصر غیر ایرانی و سنی نگرش منفی نشان میدادند که حاضر به پذیرش همچنین دولتی شده و با خون خود در موارد مختلف از آن حفاظت نمودند. این فرضیه نیز بایستی با کنکاش فراوان مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در پایان تحقیق به آن پاسخ جامعی داده شود.
بدون شک در تشکیل هر حکومت عوامل و بسترهایی بوده است که یکی از این عوامل در تشکیل حکومت صفوی را می توان نهضتهای شیعی زمان تیموریان و قبل از آن دانست ، این مفروض در قسمتهایی از تحقیق به عنوان زمینههای تشکیل حکومت صفوی مورد بررسی قرار میگیرد.
اهداف تحقیق :
ـ شناسایی وضعیت مذاهب و نهضتهای مذهبی قبل از دوران صفویه و پس از تشکیل آن.
ـ شناسایی نقش مذهب شیعه در شکل گیری حکومت صفوی.
ـ بدست آوردن رابطه مذهب و هویت ملی در آن عصر.
سؤالات تحقیق :
اگر قبول نمائیم که غالب جغرافیای ارضی و انسانی جامعه ایرانی در قبل از روی کار آمدن حکومت صفویه با گرایش اهل سنت شکل گرفتهاست، (با این پیش فرض) سوال اصلی این پژوهش چنین میباشد
چگونه در زمان صفویه ایرانیان به تشیع گرایش یافتند ؟
سؤالات فرعی تحقیق عبارتند از :
۱ . تشیع در دوران آغازین صفوی چه نقشی را در هویت ملی بر عهده داشت ؟
۲ . عکس العمل مردم ایران به حاکمیت طولانی عناصر غیر ایرانی و سنی ؟
۳ . چه جنبش هایی زمینه استقرار دولت شیعی در ایران را فراهم کرد ؟
فرضیات تحقیق :
فرضیه اصلی تحقیق :
بسترهای پیدایش و گسترش تشیع در زمان قبل از صفویان با وامداری تسنن نسبت به تصوف شیعی افزایش یافت که با آمدن صفویان زمینههای بروز آزادانه آن شکل گرفت ، هرچند که عوامل فرعی دیگری چون تصوف شاه اسماعیل نیز در این میان نقش داشته است.
فرضیات فرعی :
۱ . نقش تشیع در ایران دوره آغازین صفوی بمثابه هویت ملی.
۲ . واکنش ایران به حاکمیت طولانی عناصر غیر ایرانی و سنی.
۳ . جنبشهای مردمی شیعه در ایران زمینه استقرار دولت شیعی در ایران را فراهم کرد.
فصل دوم : معرفی و نقد منابع و مآخذ
منابع ایرانی :
عالم آرای صفوی :
کتابی که با عنوان عالم آرای صفوی نگارش گردیده دارای عنوان و نویسنده مشخصی نمی باشد زیرا در نسخههای مختلف این کتاب با نام های مختلفی چون عالم آرا ، عالم آرای صفویه و عالم آرای شاه اسماعیل ضبط شده و مصحح کتاب ، بنابر استدلالاتی ـ نه چندان استوار و روشن ـ از جمله ضبط قدیمیترین نسخه آن را به این نام منتشر کرده و درنتیجه به همین نام شهرت یافته است.
دراین کتاب هرچند اشاراتی درباره سلسله نسب شاه اسماعیل از شیخ صفی ، خوانین ترکستان سلاطین تیموری و عثمانی آمده ، لیکن قسمت اعظم آن درباره روی کارآمدن شاه اسماعیل و شرح دلاوریها و فتوحات اوست ، اما نه به صورت دقیق تاریخی بلکه بیشتر به شیوه داستانسرایی و قصه گویی با عبارات عامیانه و مطالبی کم و بیش مغلوط و ناشی از اشتباه در مسائل تاریخی. به نظر میرسد که این کتاب نسخه نقالی بوده و براساس تاریخ خاندان شیخ صفی که به حدس درست مصحح کتاب یکی از عوام شیعه با شاخ و برگهای فراوان و لاف و گزافهای یک ارادتمند معتقد و دوستدار ولی کم اطلاع و کم سواد آن را فراهم آورده و این احتمال وجود دارد که کتاب به قصد نقالی و قصه گویی در قهوه خانه تهیه شده باشد. از نام مؤلف و نویسنده نسخه اطلاعی در دست نیست ، لیکن مشخص می باشد که کتاب در سال ۱۰۸۶ ـ سال دهم سلطنت شاه سلیمان و در آغاز پنجاه سال پایانی سلسله صفویه ـ تالیف شده است.
احسن التواریخ :
احسن التواریخ تالیف حسن بیگ روملو ، ظاهرا کتابی در تاریخ عمومی در دوازده جلد بوده ، لیکن با آنکه مؤلف خود به مجلدات قبل اشاره کرده ، تاکنون جز دو جلد واپسین یعنی جلد های یازدهم و دوازدهم ، در هیچ یک از کتابخانههای موجود در داخل و خارج از کشور ، نشانی از ده جلد دیگر به دست نیامده است.
جلدهای موجود تاریخ ارزندهای بر اساس وقایع سال به سال حوادث تاریخی ایران و کشورهای هند و عثمانی ، همراه با شرح حال دانشمندان ، بزرگان ، شاعران ، وزیران و سال وفات ایشان می باشد. جلد یازدهم از سال ۸۰۷ یعنی آغاز سلطنت شاهرخ پسر تیمور ، آغاز شده و تا طلوع دولت قراقویونلو وآق قویونلو و ذکر پادشاهان این دو سلسله ترکمان ادامه دارد. جلد بعد از آغاز روی کار آمدن صفویه و با ذکر پادشاهی سلاطین اولیه تا آغاز سلطنت شاه محمد خدابنده ادامه دارد. به نظر میرسد که مؤلف از هواخواهان شاه اسماعیل دوم بوده که به دست عمال شاه جدید کشته شده و کتاب به همین جهت ناتمام مانده است. مؤلف در آن زمان در دستگاه سلطنتی سمت قورچی داشته و در نیمه دهه پنجم زندگانی خود بوده چرا که خود در حوادث سال ۹۳۷ ه ق به تولد خویش در این سال تصریح کرده است.
تاریخ جهان آرا :
احمد بن محمد الغفاری قزوینی ( قاضی قزوین ) ( ۹۰۰ ـ ۹۷۵ ه ق ) فقیه ، مورخ و شاعر ایرانی است که خانوادهاش ابتدا در ساوه سکونت داشته و سپس مقیم قزوین شدهاند. نامبرده علاوه بر دیوان شعر دارای دو اثر تاریخی به نامهای نگارستان و تاریخ جهان آرا میباشد. نگارستان مجموعهای مشتمل بر سیصد حکایت و مضامین تاریخی مربوط به سلسلههای مختلف مشرق زمین که تاحدی به جوامع الحکایات عوفی شباهت دارد. مؤلف در مقدمه کتاب از ۳۲ منبع اصلی که مورد استفاده اش قرار گرفته نام برده است. در این کتاب مطالب سودمندی وجود دارد که در سایر منابع یافت نمی شود. نسخههای متعددی از این کتاب در کتابخانههای اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت.
اثر تاریخی دیگر نامبرده تاریخ جهان آرا میباشد که به نام شاه طهماسب صفوی و به زبان فارسی تالیف شده است. این کتاب که تاریخی عمومی و حاوی رویدادهای تاریخی تا سال ۹۷۲ ه ق است ، به لحاظ دربرداشتن حوادث تاریخی قرن دهم هجری ، بویژه تاریخ نواحی مختلف ایران ، یکی از منابع سودمند است.
محتوای کتاب به شرح زیر ، در سه قسمت می باشد :
قسمت اول به شرح زندگانی پیامبر بزرگوار اسلام ( ص ) و دوازده امام شیعیان پرداخته است.
قسمت دوم حاوی مطالبی در ارتباط با تاریخ ایران قبل و بعد از اسلام میباشد.
قسمت سوم نیز بر تاریخ صفویه مشتمل است.
در سال ۱۷۹۹ م توسط اوزلی خلاصه ای از متن و ترجمه انگلیسی فصلهای مربوط به پیشدادیان و ساسانیان این کتاب در لندن چاپ و منتشر شده است.
احمد بن محمد الغفاری طی مسافرتی به هندوستان ، در ایالت سند درگذشت.
خلاصه التواریخ :
خلاصه التواریخ تالیف قاضی احمد قمی مورخ قرن دهم هجری است. مولف کتاب مدعی است که تاریخ عالم را از هبوط آدم تا زمان خود ـ روزگار صفویه ـ نگارش نموده ، لیکن چهار جلد نخست این اثر هنوز در هیچ کتابخانهای یافت نشده و تنها قسمت پنجم آن یعنی تاریخ صفویه برجای مانده است. شرح حال مؤلف در کتابهای مختلف آمده و خود نیز تصریح می نماید که اجداد پدر و مادرش در قم زندگی می کرده و از خاندانهای معروف شهر بوده اند. جد پدری او در روزگار ترکمانان آق قویونلو و صفویه سمت قاضی القضاتی دارالمؤمنین قم را داشته و جد مادری وی قاضی شرف الدین عبدالمجید از بزرگان شهر قم و از ارادتمندان حافظ قنبر سبزواری ، خوشنویس معروف ، بوده است. پدر قاضی احمد شرف الدین حسینی ، از منشیان دستگاه دولت شاه طهماسب بوده و از پادشاه عنوان میرمنشی دریافت نمود و هنگامی که سام میرزا به حکومت هرات معین شد ، شرف الدین به سمت منشی او منصوب گردید. قاضی احمد پسر میرمنشی ، مؤلف خلاصه التواریخ در پنجشنبه ۱۷ ربیع الاول سال ۹۵۳ در قم به دنیا آمده و تحت تعلیم و هدایت پدر و حمایت شاهزاده هنرمند و هنرپروری چون سلطان ابراهیم میرزا پسر بهرام میرزا برادر شاه طهماسب ، تربیت شد و زیر دست پدر وارد خدمات دولتی شد. وی در سال ۹۷۴ با پدر خود در نوشتن جواب نامه پادشاه عثمانی شرکت کرد که کار مشترک او و پدرش مورد توجه قرار گرفت و بعد از مرگ شاه طهماسب ، جانشینش ، شاه اسماعیل دوم ، وی را مامور نوشتن تاریخ صفویه کرد و چون او مرد ، خود این کار را دنبال نمود. وی ضمن خدمات اداری مشاغل مختلفی چون ممیزی بلوکات ورامین و استیفای دفتر شرعیات یا وزارت دیوان الصداره یافت و بسیاری از حوادث را به چشم خود دید. آخرین اثری که از وی می یابیم سال ۱۰۱۵ ه ق است که با مولانا محمد امین خوشنویس در قزوین ملاقات کرده است. اسکندر بیک ترکمان مؤلف کتاب عالم آرای عباسی و منشی شاه عباس ، شاگرد قاضی احمد بود و فن انشا و تحریر کتابت و احکام را از وی آموخت.
نثر خلاصه التواریخ پخته ، روان و نسبتا ساده است و وقایع تاریخی را تا سال ۱۰۱۵ ه ق شامل میشود.
تاریخ عالم آرای امینی
تاریخ عالم آرای امینی تالیف ابوالخیر فضلالدین روزبهان بن خنجی متخلص به امین از منابع تاریخی دست اول حکومت ترکمانان آققویونلو، به ویژه زمان حکومت سلطان یعقوب (فرزند اوزون حسن) و اوایل به قدرت رسیدن صفویان (به ویژه اقدامات شیخ جنید، شیخ حیدر و شاه اسماعیل و حوادث دوران آنها) به شمار میآید. مخالفت و کینه مولف کتاب نسبت به دودمان صفوی مشهور و در مطالب کتاب مشهود است. مهمترین مباحث و موضوعات تاریخی کتاب عبارتند از: اوزون حسن و خصوصیات او اختلافات پس از مرگ او بر سر جانشینی وی ، چگونگی به قدرت رسیدن سلطان خلیل فرزند و جانشین اوزون حسن و اقدامات وی برای استحکام سلطنت خویش ، مبارزات سلطان یعقوب (بردار سلطان خلیل و فرزند سوم اوزون حسن (برای دستیابی به قدرت ، اوضاع سیاسی و اجتماعی مناطق تحت حکومت سلطان یعقوب، فتوحات او و نحوه اداره قلمرو حکومت سلطان یعقوب و سرکشیهای زمان وی و سرکوبی مخالفان از سوی او به شکل مفصل و مشروح شیخ صفیالدین اردبیلی و بازماندگان او ، شرح مبارزات شیخ جنید و شیخ حیدر برای کسب قدرت سیاسی و نظامی ، قدرت و نفوذ اخلاقی شیخ جنید و شیخ حیدر در مریدان خویش و وصلت این دو با خانواده اوزون حسن ، جنگهای آنان با شروانشاهان حمایت سلطان یعقوب از شروانشاهان و کشته شدن شیخ جنید و شیخ حیدر. همچنین این اثر راهنمای ارزشمندی برای شناخت طبقات اجتماعی، مناصب و مشاغل دیوانی و اقوام آن روزگار به شمار می آید .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
منابع خارجی :
سفرنامه های ونیزیان در ایران :
این کتاب مشتمل بر شش سفرنامه است که پنج مورد آن را چهارتن از سفیران ونیزی و یک مورد نیز توسط یکی از بازرگانان گمنام از مردم همان دیار نوشته شده است. این عده در فاصله سال های سلطنت اوزون حسن بنیانگذار دودمان آق قویونلو و شاه طهماسب دومین شهریار سلسله صفوی (۹۸۲ ـ ۹۷۹ ه ق / ۱۵۷۴ ـ ۱۵۷۱ م ) به ایران آمدهاند. ماموریت اصلی سفیران آن بوده است که ایران را به جنگ با عثمانی برانگیخته و مانع توسعه و بسط نفوذ ترکان عثمانی در اروپا شوند.