سرمایه انسانی :اشاره به مهارت هاو دانش فردی کارکنان شرکت دارد .
سرمایه ساختاری : شامل مالکیت معنوی ، روش شناسی[۷۴] ، نرم افزار ، اسناد و مصنوعات دانشی دیگر.
سرمایه مشتری : به معنی ارتباط با مشتریان و عرضه کنندگان است .
شکل ۲-۵- مدل سرمایه فکری استوارت
۲-۴-۵-مدل سالیوان :
سالیوان یکی از پایه گذاران و شرکای تجاری گروه مدیریت سرمایه فکری است . گروه مدیریت سرمایه های فکری یک شرکت مشاوره ای است که فعالیت هایش بر ایجاد و تولید ارزش از سرمایه های فکری متمرکز شده است . براساس نظریه این گروه ، از کنار هم قرار گرفتن دورکن اساسی سرمایه انسانی و داریی های فکری می توان به مفهوم و جایگاه سرمایه های فکری دست یافت . مطابق این مدل ، سرمایه فکری از سه جز تشکیل شده است :
منابع انسانی : دراین منابع هوش و خرد کارکنان سازمان در نظر گرفته می شود . منابع انسانی منشأ فن ، تخصص و حافظه سازمانی درخصوص موضوعات مهم و حائز اهمیت برای سازمان هستند . منابع انسانی ، شامل تجارب جمعی، مهارت عمومی تمام کارکنان بنگاه است .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
دارایی های فکری : دانش مشهود[۷۵] طبقه بندی شده و یا توضیحات فیزیکی از دانش خاصی را شامل می شود که سازمان می تواند ادعای مالکیت آن را نموده و بدون ایجاد مشکلی در حقوق معنوی ، آن ها را به سادگی خرید و فروش کند .هر تکه ای از دانش سازمان که معمولاً به شکل مستند کاغذی یا کامپیوتری است ، به عنوان دارایی فکری سازمان تلقی شده مورد حمایت و حفاظت قرار می گیرد . دارایی های فکری منشأ ایده ها و نوآوری هایی هستند که شرکت ها و بنگاهها آن ها را تجاری می کنند.
مالکیت معنوی[۷۶] : مالکیت معنوی یک نوع دارایی فکری است که به صورت قانون قابلیت حمایت ، حفاظت و پیگیری را داراست . از موارد مالکیت معنوی می توان به حق اختراع ، حق تألیف ، علائم ونشان تجاری و اسرار و رموز تولید تجاری اشاره نمود . الگوی سالیوان برای تجسم و نمایش تصویری سرمایه فکری به صورت زیر می باشد .
شکل۲-۶-الگوی سالیوان
دارایی های فکری
سرمایه انسانی
تجربه
فوت و فن
مهارت
خلاقیت
روش شناسی ها
اسناد و مدارک
تصاویر
طراحی ها
برنامه ها
اختراعات
فرایند ها
پایگاه های داده
مالکیت معنوی
حق اختراع
حق تالیف
نشان تجاری
رموز تجاری
۲-۴-۶- مدل بونفر :
بونفر (۲۰۰۳) اعتقاد دارد که بایستی بین چهار جز سرمایه فکری (سرمایه انسانی ، سرمایه ساختاری ، سرمایه بازار و سرمایه نوآوری ) تمایز قائل شد .
سرمایه انسانی [۷۷]: مجموعه ای از دانش های فنی ومستمر در تفکرات کارکنان است .
سرمایه ساختاری : همه مولفه های نامشهود از دانش فنی که قابل تفکیک هستند .
سرمایه بازار [۷۸]: استعدادهای سازمانی در ارتباط با جهان و خارج( به عقیده بونفر این عنصر شامل پایگاه داده ، سهم بازار ، شهرت و اعتبار و محصولات خدمت جدید) است .
سرمایه نوآوری : قابلیت های نوآوری سازمان را در بر می گیرد .
شکل ۲-۷ : ارزش پویای سرمایه فکری بونفر(۲۰۰۲)
از سوی دیگر در رویکرد ارزش پویای سرمایه فکری ، شاخص های ویژه ای را مد نظر قرار داده که بر روی بعد پویا و سازمانی عملکرد اجتماعی - اقتصادی[۷۹] تمرکز کرده و تحت شرایط مختلفی در سطوح خرد و کلان اقتصادی قابل اجرا است .
وی در روش ارزش پویایی سرمایه فکری ، چهار بعدی که منجر به توانمندی رقابتی شدن سازمان می گردد را با یکدیگر یکپارچه کرده است . (شکل ۲-۸) .
منابع بعنوان ورودی ها : که اشاره به منابع مورد نیاز فرایند های تولیدی شامل منابع مشهود ، میزان سرمایه گذاری در آر و زد [۸۰]و اکتساب فناوری مناسب و … دارد .
فرایند ها : که نقش آنها در صف آرایی و به کار گیری آن دسته از استراتژی های پویایی است که بر مبنای عوامل نامشهود شکل گرفته اند .
سرمایه فکری : به وسیله ترکیبی از منابع نامشهود ساخته شده و می تواند به نتایج ویژه مانند دانش جمعی ، حق ثبت و اختراع ها ، علامت تجاری ، شهرت ، رویه های عادی خاص و شبکه های همکاری منجر شود .
سطح خروجی ها : عملکرد سازمان ها ( سهم بازار ، کیفیت محصولات وخدمات ) به صورت سنتی از طریق تحلیل موقعیت بازار محصولات و خدمات اندازه گیری می شود .
شکل ۲-۸ : چهار چوب ۴ بعدی سرمایه های فکری بونفر
بونفر این چهار بعد را در یک چهار چوب یکپارچه تبدیل کرده و یک ارتباط بین ورودی ها ( منابع ) ، فرایند ها ، دارایی های نامشهود[۸۱] و عملکرد شرکت مطرح کرد .
۲-۴-۷- مدل بنیتس:
بنیتس در سال ۱۹۹۸ بدنبال نظریه های قبلی خود ، سرمایه های فکری را متشکل از سه عنصر سرمایه مشتری[۸۲] ، سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی دانست . از منظر وی بخش عمده سرمایه انسانی را دانش ضمنی افراد تشکیل می دهد . این دانش شامل مهارت های تجربی هستند که به راحتی نمی توان آن ها را به صورت بند بند اذعان کرد . بنیتس عقیده دارد که سرمایه انسانی دارای اهمیت بسیار زیادی است چرا که منبع اصلی خلاقیت و نو آوری محسوب می شود . وی سرمایه ساختاری را شامل مکانیزم ها و ساختار های سازمانی دانسته که در رساندن کارکنان به بیشترین عملکرد ، پشتیبانی می کنند . بنیتس این اجزا را شامل فرهنگ ، سیستم های اطلاعاتی ، تحقیق و توسعه [۸۳] ، فرایند ها ، امور تجاری و کارآیی هر یک از آنها می داند . سرمایه مشتری نیز از منظر بنیتس شامل شناخت کانال های بازاریابی و دانش ارتباط با مشتریان است که هر یک از این دو نقش بسیار مهمی را در یک سازمان بر عهده دارند . علاوه بر این وی جنبه های دیگری مانند ارتباط با رقبا و تامین کنندگان را از اجزای مهم این سرمایه بر شمرده است [۸۴].
۲-۴-۸- مدل هانس و لاواندال[۸۵]:
طبقه بندی دیگری که بایستی از آن نام برد ، طبقه بندی هانس و لاواندال (۱۹۹۷) است . در این طبقه بندی منابع شرکت به دو دسته مشهود و نامشهود تقسیم می شود . در این مدل منظور از منابع نامشهود می باشد که این دو محقق آنها را به دو دسته اصلی منابع ارتباطی و شایستگی تقسیم کرده اند . شایستگی ها به توانایی برای اجرای یک کار خاص اطلاق می شود و به دو سطح فردی (دانش ، مدل هانس و لاواندال، مهارت ها ، استعداد و توانمندی ها) و سازمانی (اطلاعات محور ها ، پایگاه داده ها ، فناوری و رویه ها ) تقسیم می شود . منابع ارتباطی نیز اشاره به شهرت شرکت ، وفاداری مشتریان و ارتباطات شرکت با مشتریان دارد .
شکل ۲-۹ : مدل هانس و لاواندال (۱۹۹۷)
بعد ها لاواندال در مقوله ارتباط و شایستگی را بر اساس آن که کارمند محور یا سازمان محور باشد به دو گروه فرعی فردی و جمعی تقسیم نمود . این تقسیم بندی کمک می کند تا مابین منابع سرمایه انسانی که وابسته به افراد است و منابع سرمایه انسانی که وابسته به سازمان است تمایز قائل شویم [۸۶].
پژوهش های پیشین با موضوع رابطه بین سرمایه فکری ...