برای درک بهتر و یافتن نقاط اشتراک و افتراق رهبران و شخصیت های اسلام گرای ترکیه و مالزی با توجه به ویژگی هایی مانند، سطح تحصیلات، طبقه ی اجتماعی و نحوه ی ورود این افراد به عرصه ی سیاست، و رتبه و جایگاه سیاسی می توان به بررسی مختصری از نقاط اشتراک این افراد رسید. با توجه به مؤلفه هایی که در قالب جداولی در پایان فصل آورده شده است، می توان دریافت که هر یک از رهبران و شخصیت های اسلام گرای ترکیه و مالزی با تحصیلات مشابه و طبقه ی اجتماعی یکسان می باشند. نکته ی قابل توجه در این بررسی، نحوه ی ورود هر یک از این افراد به سیاست است که همگی این افراد و رهبران، از طریق شرکت در احزاب اسلامی و احزاب ملی- اسلامی به عرصه های مختلف سیاسی راه یافته اند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در بررسی احزاب اسلام گرای ترکیه و مالزی با توجه به رهبری حزب، سال تأسیس حزب و موفقیت یا عدم موفقیت حزب در عرصه ی سیاسی کشور و دوره های مختلف انتخاباتی به بررسی نقاط اشتراک این احزاب پرداخته می شود.
احزاب اسلام گرای ترکیه و مالزی در صحنه ی انتخابات و جلب مشارکت سیاسی مسلمانان عملکرد مناسبی داشته و دارند. اکثریت کرسی های پارلمان های ترکیه و مالزی در اختیار احزاب «عدالت و توسعه» و «آمنو» است. این مسئله، نشان از پذیرش و اقبال مردم این دو کشور به برنامه ها و خط مشی و سیاست های این دو حزب در عرصه های داخلی و خارجی دارد. در عصر کنونی به روشنی پیداست دموکراسی، بدون وجود حزب و نظام حزبی که بر اساس آن، رقابت در عرصه ی سیاسی قانون مند و ضابطه مند شده باشد متصور نیست. حزب، مهم ترین سازمان سیاسی در دموکراسی های معاصر است. به باور بسیاری از صاحب نظران، دموکراسی چیزی جزء رقابت حزبی نیست. و دموکراسی بدون وجود احزاب سیاسی و رقابت سیاسی در غالب نظام حزبی معنادار نخواهد بود. بر این اساس، باید گفت در قرائت های میانه رو وجود احزاب به عنوان ابزاری برای رقابت سیاسی با گروه های دیگری که خواهان کسب قدرت هستند پذیرفته شده است. در واقع حامیان قرائت میانه رو و نوگرا از اسلام، رقابت در چارچوب احزاب را پذیرفته اند و این امر در اصل به واسطه ی پذیرش اصل حاکمیت مردم محقق شده است. گروه های حامی این قرائت به اتکای تجربه ی تاریخی خود، طالب آنند که در انتخابات پارلمانی شرکت کنند و در یک فضای آزاد، اسلام را تبلیغ کند. در ترکیه و مالزی شخصیت های اسلام گرا از طریق پیروزی در حزب و شرکت در انتخابات پارلمانی و بعد از آن دست یابی به مقام های ارشد کشوری توانسته اند جایگاه خود را به عنوان رهبران اسلام گرا در جهت پیشبرد اهداف خود در عرصه های مختلف و همنوایی این اهداف با اصول اسلامی به جهانیان نشان دهند.
مذهب در هر دو کشور مالزی و ترکیه نقش پویایی نه تنها در زندگی روزمره مردم دارد. بلکه نفوذ آن در فعالیت های اجتماعی و حتی سیاسی بارز است. این مسئله را می توان به وضوح در سازمان ها و جریان های اسلام گرای این کشور ها مشاهده کرد. وجود سازمان ها و مؤسسات اسلامی و گروه های مذهبی که به تبلیغ و اشاعه ی آموزه های دینی در سطح محلی و کشوری و حتی بین المللی می پردازند، گویای این مسئله می باشد. این گروه ها، با بهره گرفتن از روش های نوین آموزشی و اطلاعاتی، برای جذب افراد جامعه به اسلام و تعالیم دینی می پردازند. در هر دو کشور، سازمان های مذهبی زیر نظر دولت، برای بررسی اموری همچون نظارت بر مدارس مذهبی غیر دولتی و مواد آموزشی آن ها،کنترل کتاب های مذهبی منتشر شده، انتشار کتاب ها و نشریات مذهبی، ارائه ی آموزش های مذهبی در سطوح مختلف قابل مشاهده می باشد.
۲- شباهت در سیاست ها و عملکردهای جریان اسلام گرا
۲-۱- شباهت سیاست ها و عملکردهای جریان اسلام گرای ترکیه و مالزی در بعد داخلی
در جداولی که در پایان این فصل آورده شده است، به صورت خلاصه تمامی ویژگی های جریان اسلام گرایی در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بررسی می شود و در ادامه به نقاط اشتراک و تفاوت این کشورها در عرصه های ذکر شده پرداخته خواهد شد.
با توجه به شاخصه های تعیین شده در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می توان به جمع بندی کلی در مورد نقاط اشتراک در عملکرد ها و سیاست های دو کشور ترکیه و مالزی دست یافت. در زمینه ی مشارکت سیاسی، هر یک از احزاب مسلط در ترکیه یعنی حزب «عدالت و توسعه» و همچنین در مالزی یعنی «حزب آمنو»، رقابت در فضای انتخاباتی را برای دست یابی به قدرت سیاسی پیش رو دارند. ارتباط مستحکم مردم مسلمان و این دولت ها، در واقع اقدام رو به رشدی به نفع دموکراسی با رنگ و لعاب اسلامی است که در این کشورها شکل گرفته است. در این دوکشور، مسلمانانی که از جمله اسلامگرایان فعال به حساب نمیآیند، در فرایند های انتخاباتی مشارکت داشته و احساس روز افزون نیاز به اصول اخلاقی و آگاهی اسلامی را در حوزه های سیاسی وارد کردهاند.
در بحث مردم سالاری و دموکراسی در این دو کشور، می توا ن به موارد مشابه و البته بسیار مهم در روند پیشرفت دموکراسی در جهت آموزه های اسلامی و دینی دست یافت. مواردی چون، حفظ ارزش های اخلاقی به منظور افزایش فرهنگ تسامح در جامعه، تعداد زیاد شرکت کنندگان در انتخابات، جلب مشارکت مردم توسط احزاب اسلام گرا و تسامح و رفتار میانه رو در برابر تنش های مختلف قومی و فرهنگی، باعث شده است روند پیشرفت دموکراسی در این دو جامعه نزدیک به هم دیده شود.
در بحث باز سازی هویت ملی و مذهبی ویژگی هایی چون، دوری از اسلام رادیکال و افراطی در جامعه، ایجاد تلفیقی موفق از ویژگی های ملی، دینی و جهانی در جامعه و ارائه ی این ویژگی ها از طریق تعامل صحیح با مردم، احترام به ارزش های قومیت ها ی مختلف در هر دو جامعه، عزت و افتخار به مسلمان بودن در بین مسلمانان هر دو جامعه، از جمله وجوه اشتراک دو کشور می باشد. در بحث نحوه ی تعامل با گروه ها و ایدئولوژی های رقیب، هر دو کشور به حفظ مصلحت نظام و آرامش جامعه در برابر فشار های داخلی و بین المللی توجه ویژه دارند و سعی کرده اند در برابر این گروه ها، همواره شیوه ای مسالمت جویانه و به دور از تنش را اعمال کنند و در واقع این شیوه عمل را در جهت رشد مردم سالاری و دموکراسی در جامعه می دانند. هر دو کشور در مواجه با اقلیت های قومی و مذهبی کاملاً عملکردی تسامح جویانه همراه با حفظ حقوق اقلیت های قومی و مذهبی را اعمال می کنند.
در عرصه ی اجتماعی، هر دو کشور و در واقع احزاب اسلام گرای این دو کشور در احیای شعائر دینی بسیار موفق عمل کرده اند. حجاب زنان مسلمان، وجود اماکن مذهبی و مساجد بسیار زیبا در هر دو کشور که یکی از نماد های تجلی و شکوه اسلامی است به خوبی قابل روئت می باشد. همچنین، مبارزه با مظاهر ضد دین و اخلاق توسط احزاب اسلام گرا در دوره های مختلف در دو کشور ترکیه و مالزی مسئله ای قابل تحمل می باشد. به این علت که در هر دو کشور، علاوه بر مسلمان، ادیان و قومیت های مختلف با مراسم و آیین های مختلف نیز زندگی می کنند. در بحث نحوه ی عملکرد نهاد های آموزشی می توان گفت، دولت ها و رهبران اسلام گرا در ترکیه و مالزی، به مشاهده ی گسترده ی حضور اسلام هم در محتوای دروس و هم در فضای آموزشی تأکید دارند. مسلمانان این جوامع به آموزش فرزندان در مدارس مذهبی علاقه دارند و درصد والدینی که تمایل دارند فرزندانشان در مدارس مذهبی آموزش ببینند و یا علاوه بر آموزش رسمی، آموزش های مذهبی را نیز فرا بگیرند بسیار دیده می شود. وجود مدارس مذهبی متعدد در جامعه و مدارسی برای آموزش طلاب علوم دینی، همچنین نظارت دولت بر کتاب های آموزش مذهبی و مدارس مذهبی به عنوان نقاط مشترک در بحث آموزشی هر یک از این دو کشور اسلامی است.
در عرصه ی اقتصادی، دو کشور رشد بسیار خوبی را در دوره ی حاکمیت احزاب اسلام گرا داشته اند. تأکید بر زیر ساخت های اقتصادی به منظور رشد روز افزون روند توسعه ی اقتصادی در هر دو کشور، به خوبی قابل درک است. اسلام گرایان در هر دو جامعه، در دوره ای خاص و با توجه به سیاست های اقتصادی مانند توجه بیشتر به مبانی اقتصاد اسلامی توانسته اند جایگاه خود را به عنوان کشوری توسعه یافته در زمینه ی فعالیت های اقتصادی تقویت کنند.
۲-۲- شباهت سیاست ها و عملکردهای جریان اسلام گرای ترکیه و مالزی در بعد خارجی
هر دو کشور ترکیه و مالزی توانسته اند به عنوان دو کشور مسلمان جایگاه خود را در سطح بین الملل و منطقه تثبیت کنند و در موقعیت های مختلف دفاع از ارزش های اسلامی و حقوق مسلمانان سایر نقاط جهان عملکرد مثبت و مسمر ثمری داشته باشند. هر دو کشور موضع مشابهی نسبت به مسئله ی فلسطین دارند به عنوان مثال هر دو کشور در مواردی مشابه در قبال مسئله ی فلسطین مانند کاروان غزه عمل کردند. همچنین می توان تا حدودی موضع دو کشور را در قبال آمریکا مشابه دانست. ترکیه و مالزی در دوره ها ی مختلف، ارتباط و تعامل خود را با آمریکا حفظ کرده اند. اما می توان به این نکته نیز اشاره داشت که هر یک از آن ها در قبال زیاده خواهی های سیاست آمریکا در بحث های بعد از ۱۱ سپتامبر و عملکرد آمریکا در قبال عراق و افغانستان و گروه های اسلام گرا بی تفاوت نبوده و در برابر آمریکا و سیاست های دولت مردان این کشور سکوت نکرده اند. در قبال تعامل با ایران، در هر دو کشور، روند اسلام گرایی و شکل گیری جریان های بیداری اسلامی، متأثر از ایران می باشد. انقلاب اسلامی ایران تأثیر مهمی در گرایش مسلمانان ترکیه و مالزی به اسلام سیاسی داشته است. همچنین رهنمود های امام خمینی (ره) به کشور ها و دولت های اسلامی منجر به گرایش مسلمانان این دو کشور به استفاده از آموزه های اسلامی در زندگی فردی و جمعی و در سطوح مختلف جامعه شده است.
همچنین ترکیه و مالزی به عنوان کشورهایی که گرایش به اسلام میانه رو دارند همواره به مبارزه با عملکرد گروه های بنیادگرا در سطح جهانی و در محدوده ی مناطق خود پرداخته اند و برنامه های مشخصی در قبال فعالیت های تروریستی این گروه ها اعمال می کنند. در بحث بیداری اسلامی در کشور های عربی، به عنوان دو کشور اسلامی به حمایت از بیداری اسلامی در کشور های مصر، لیبی، تونس پرداخته اند.
ب) تفاوت های روند اسلام گرایی درترکیه و مالزی
۱- تفاوت در شخصیت ها، جریان ها واحزاب اسلام گرا
مسئله ی قابل ذکر در شخصیت های اسلام گرای ترکیه این مسئله است که این افراد در جامعه ای به عنوان شخصیت های اسلام گرا مطرح می شوند که نظام لائیک و سکولار ترکیه مانع از انجام فعالیت های این شخصیت ها در سطح جامعه بوده است. به گونه ای که در دوران اربکان، بارها نظام لائیک و همچنین ارتش ترکیه مانع از فعالیت های وی شد. و چندین بار منجر به انحلال احزابی شد که وی پایه گذار آن ها بوده است. این شیوه در مقابل رجایی کوتان نیز اعمال شد. اما آن چه که نتوانست بار دیگر سیاست های نظام لائیک ترکیه و ارتش این کشور را بر علیه حزب عدالت و توسعه و رجب طیب اردوغان موفق گرداند عملکرد مثبت این حزب در تأمین خواسته های افراد جامعه و حرکت به سمت مردم سالاری و اجرای دموکراسی در جامعه با اعمال شیوه هایی مانند تعامل و تسامح با ارتش و نیروه های لائیک و اصلاح قانون اساسی و حفظ ثبات جامعه بوده است. در سوی دیگر بحث یعنی کشور مالزی، شخصیت های اسلام گرای این کشور به عنوان شکل قالب و اصلی در یک حزب یعنی حزب آمنو عضو هستند و در واقع این حزب، سکوی پرش هر یک از این افراد به نظام سیاسی کشور است. اما مورد متفاوت از ترکیه وجود زنان اسلام گرا به عنوان رهبر یک حزب اسلامی است. موردی که در جامعه ی ترکیه مشاهده نمی شود.
در باب تفاوت احزاب این دو کشور، شاید مهم ترین مسئله، قدمت احزاب اسلام گرای مالزی نسبت به ترکیه است. حزب مالای متحد (آمنو) به عنوان حزب حاکم و مسلط مالزی در دوره های زمانی مختلف مطرح بوده است. این حزب در دوره های مختلف به عنوان حزب ثابت در جامعه ی مالزی مطرح شده است و همواره با شیوه های سرکوب احزاب مخالف خود مانند حزب پاس با موضوعاتی مانند این مسئله که حزب پاس در جهت فعالیت های افراط گرایانه و تروریستی فعالیت می کند اجازه ی خود نمایی احزاب دیگر را نداده است. شاید بتوان مسئله ی مهم ثبات و استمرار این حزب در این سال ها را به خاطر تعامل مثبتی دانست که این حزب با قومیت ها و نژاد های مختلف مالزی برقرار کرده است. به هر حال مسئله ی مهم در کشوری چون مالزی، وجود اقوام و نژاد ها و ادیان مختلف در این کشور است و همواره مسئله و دغدغه ی دولت های این کشور، ایجاد شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی برای هر کدام از این گروه ها است که در نتیجه ی آن، دموکراسی و مردم سالاری و رفاه در جامعه حکم فرما باشد.
اما مهم ترین عاملی که سبب شده است امروزه ترکیه در جهان اسلام دیده شود، این مسئله می باشد که ترکیه، از معدود کشورهای اسلامی است که در آن سیاست های مردم سالاری و مجلس نمایندگان واقعی وجود دارد. پس از سال ها فراز و نشیب، دموکراسی در ترکیه اکنون به مرحله ی بلوغ نسبی رسیده است. حزب اسلام گرای ترکیه، مشکلات سیاسی را تا سرحدی که می توان گفت این مشکلات برای همیشه حل شده اند، حل کرده است، مشکل اسلام سیاسی را با ترکیب میزان مناسبی از فشار و آزادی که اجازه می دهد احزاب سیاسی پویای اسلام گرا شکوفا شوند. انجام داده است. اما وقتی سرانجام روزی فرارسد که رأی دهندگان احساس کنند احزاب اسلامی از تکاپو افتاده اند، این گونه احزاب بی تردید در انتخابات شکست خواهند خورد و احزاب دیگری جای آن ها را خواهد گرفت و احزاب اسلامی همانند دیگر احزاب، قدرت را به دیگران واگذار خواهند کرد.
در مورد جریان ها و سازمان ها ی اسلام گرا، وجود گروه های طریقتی در ترکیه است که این مسئله در مالزی در قالب هیچ شکل مشابهی دیده نمی شود. در ترکیه، این گروه ها نقش رابط و عامل مؤثری در گرایش مردم مسلمان این کشور به آموزه های اسلامی و در سال های گذشته تمایل به مشارکت سیاسی فعال داشته اند.
۲- تفاوت در سیاست ها و عملکردهای جریان اسلام گرا
۲-۱- تفاوت سیاست ها و عملکردهای جریان اسلام گرای ترکیه و مالزی در بعد داخلی
با توجه به شاخصه های تعیین شده در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می توان به جمع بندی کلی در مورد نقاط افتراق در عملکرد ها و سیاست های دو کشور ترکیه و مالزی دست یافت. در عرصه ی سیاسی می توان گفت، در مسئله ی مشارکت سیاسی، طریقت ها در ترکیه به عنوان حلقه ی ارتباطی میان مردم و احزاب از دیرباز در این جامعه مطرح بوده اند و این حلقه ی ارتباطی به خاطر تعامل مناسب حزب اسلام گرای عدالت و توسعه بیشتر شده است. اما در جامعه ی چند نژادی و چند قومیتی مالزی نقش گروه های صوفیه و طریقت ها به مانند آن چه در ترکیه وجود دارد بسیار نادر است.
در بحث دموکراسی و رشد مردم سالاری می توان به این نکته اشاره کرد که در ترکیه، حزب عدالت و توسعه و رهبران آن، با ایجاد شورا در میان شرکت کنندگان در انتخابات، تأکید بیشتر بر مشارکت فعال گروه ها ی اسلام گرا و افزایش تعداد شرکت کنندگان در انتخابات، مسیر رسیدن ترکیه به دموکراسی و در واقع پیوستن ترکیه به اتحادیه ی اروپا که موجب شتاب فرایند گذار به دموکراسی در این کشور می شود را هموارتر می کند. در مالزی مسئله مهم در نظام سیاسی این کشور، وجود سیاست و تدابیری ویژه برای اداره ی جامعه ی چند نژادی در این کشور است. همچنین در مالزی وجود دموکراسی پارلمانی محدود متکی به قومیت و مذهب وجود دارد و به نوعی می توان گفت، در مالزی نوعى از دموکراسى، متناسب با واقعیت هاى جامعه مالزى که از مهم ترین ویژگى هاى آن انتقال مسالمت آمیز قدرت به واسطه انتخابات دوره اى است، بر قرار است. اما آن چه در این بین بسیار قابل لمس است، این مسئله می باشد که در مالزی بر عکس ترکیه، ارتش و نیرو های نظامی نقش و دخالتی در عملکرد دولت ندارند.
در بحث نحوه ی تعامل با گروه ها و ایدئولوژی های رقیب، بحث اصلی در جامعه ی ترکیه و برای حزب حاکم، نحوه ی تعامل با گروه های لائیک و ارتش است. در حالی که در مالزی، دولت در دوره های مختلف در پی آرام سازی فضای سیاسی جامعه و ایجاد ثبات در جامعه به خاطر درگیری و اعتراضات قومی و نژادی و یا اعتراضات گروه های مخالف به برنامه های دولت است. شاید بتوان مسئله ی اصلی و عامل اصلی تفاوت در عرصه ی سیاسی این دو کشور را در مسئله ی اصلاح قانون اساسی دانست. که ترکیه و حزب عدالت و توسعه و شخص «رجب طیب اردوغان» توانست به خوبی از عهده ی خواسته های مختلف مردم بر آید و در واقع شرایط گذار به دموکراسی را در این کشور هموارتر کند. در حالی که در مالزی حزب آمنو و شخص »نجیب رزاق» قادر به ایجاد اصلاحات در قانون اساسی این کشور نبوده و مانع از خاموشی اعتراضات احزاب اپوزیسیون دولت نشده است. و در واقع این شرایط در جامعه ی مالزی عاملی برای ابراز این مسئله در مجامع بین المللی است که، مالزی حقوق شهروندان را در این کشور زیر پا گذاشته و در واقع، این مسئله می تواند به عنوان موضوعی قابل طرح برای بیان عدم دموکراسی و مردم سالاری در این کشور باشد.
در عرصه ی اجتماعی و در بحث احیای شعائر اسلامی، برگزاری سالانه ی مسابقات قرآن در مالزی و توجه ویژه همه ی مردم این کشور به آیین های مسلمانان، مسئله ای است که در ترکیه دیده نمی شود. در بحث نهاد های آموزشی، در ترکیه، گروه های مبلغ دینی در شکل وسیع و جهانی در قالب جنبش فتح الله گولن وجود دارند که این مسئله بدین شکل در جامعه ی مالزی موردی ندارد. در بحث تعامل با اقلیت های قومی و نژادی، این مسئله به خاطر شکل و ترکیب خاص جامعه ی مالزی نمود بیشتری دارد و دولت ها در دوره های مختلف برای حفظ ثبات جامعه با همه ی اقلیت ها تعاملی مثبت داشته اند. هر چند که این مسئله نه به شدت مالزی اما در ترکیه نیز قابل رویت می باشد. همچنین مسئله ی بسیار مهم در نحوه ی تعامل با اقلیت های مختلف دینی در ترکیه و مالزی، نحوه ی برخورد دولت ترکیه با شیعیان این کشور می باشد. در ترکیه به مانند مالزی برخورد و جبهه گیری خاصی در برابر شیعیان این کشور اعمال نمی شود. در حالی که در مالزی تدابیر بسیار سخت در برابر شیعیان این کشور وجود دارد و در واقع، شیعیان این کشور به عنوان گروه هایی که مخل و بر هم زننده ی ثبات جامعه هستند شناخته شده اند.
در عرصه ی اقتصادی، هر چند نحوه ی توسعه و روش های پیشرفت اقتصادی دو کشور متفاوت از یکدیگر می باشد. اما مسئله ی قابل بررسی، پی ریزی اقتصاد مالزی بر مبنای مفاهیم و تعالیم اسلامی است و نمود آن را در سازمان های اقتصادی- اسلامی و بانک داری اسلامی در این کشور می توان مشاهده کرد. اما عامل گرایش اسلام گرایان ترکیه به فعالیت های اقتصادی به صورت تمایل به شیوه ای غربی از پیشرفت اقتصادی یعنی لیبرالیسم اقتصادی است. می توان گفت، نمود توسعه ی اقتصادی بر اساس موازین و اصول دینی در مالزی بسیار بیشتر از ترکیه است. و کشور مالزی پیشرفت اقتصادی خود را بر اساس برنامه های کوتاه مدت و بلند مدتی می داند که در سال های گذشته و مبتنی بر رشد و توسعه ی اقتصادی کشوری مسلمان، پی ریزی کرده است.
۲-۲- تفاوت سیاست ها و عملکردهای جریان اسلام گرای ترکیه و مالزی در بعد خارجی
شاید بتوان مسئله ی بسیار مهم و البته متفاوت ترکیه از مالزی را، بحث پیوستن ترکیه به اتحادیه ی اروپا و تلاش های حزب حاکم عدالت و توسعه در جهت هماهنگ کردن وضعیت جامعه ی ترکیه با خواسته های این اتحادیه دانست. مسئله ی دیگر، روابط بین الملل قوی ترکیه در چندین سال گذشته است که بر اساس برنامه و استراتژی وزیر امور خارجه ی این کشور پی ریزی شده است. در تفکر «داوود اوغلو» وزیر خارجه ی ترکیه که وی آن را «عمق راهبردی» می داند، ترکیه می تواند نقش یک صلح ساز بسیار فعال را در سطح بین المللی و منطقه ایفا کند. به طوری که نمود همین شیوه ی سیاست گذاری خارجی را می توان در عملکرد های به جا و به موقع و مثبت ترکیه در قبال مسئله ی فلسطین و لبنان مشاهده کرد. در حالی که در کشوری چون مالزی، شاید بر طبق همان قاعده ی قدیمی بی طرف بودن کشور های جنوب شرق آسیا از مسائل بین المللی، مالزی هیچ گاه به صورت نیرویی فعال در منازعات و مسائل جهان اسلام و یا خاورمیانه شرکت نداشته است. هر چند نمی توان گفت مالزی در این گونه مسائل، نقشی خنثی داشته است. اما آنچه کشور های جهان از زمان شکل گیری و موفقیت حزب اسلام گرای عدالت و توسعه در عرصه ی بین المللی می بینند فراتر از سابقه ی تاریخی این کشور در سطح بین المللی است.
۵- ۱- ویژگی های شخصیت های اسلام گرای ترکیه
شخصیت ها | تحصیلات | طبقه ی اجتماعی | نحوه ی ورود به سیاست | رتبه و جایگاه سیاسی |
نجم الدین اربکان | فنی و مهندسی | متوسط | از طریق شرکت و عضو شدن در حزب | نخست وزیر |