و) از سبکها و روشهای مختلف تدریس استفاده گردد تا باعث ایجاد هیجان و جذابیت شود ز)معلمان و یا استادانی که کارآفرینی را تدریس میکنند، خودشان کارآفرین باشند(ذبیحی و مقدسی، ۱۳۸۵).
۲-۲۵- خود کارآمدی
در سالهای اخیر شاهد توجه مجدد به پدیده خود ارجاعی[۶۴] بودهایم. یکی از دلایل گسترش فرآیندهای خود به بسیاری از حوزههای روان شناسی این است که فعالیتهای خود- تولیدی[۶۵] در مرکز فرآیندهای علی قرار دارند. فرآیندهای خود نه تنها در معنی دادن به تأثیرات بیرونی سهیم هستند بلکه به عنوان تعیین کنندههای بلا واسطه انگیزش و رفتار انسان عمل میکنند. توانایی اعمال کنترل بر فرآیندهای فکری، انگیزش و رفتار خود یکی از ویژگیهای ممتاز انسان است(جعفربیگی کندری، ۱۳۸۷).
در میان مکانیسمهای کارگزاری[۶۶] هیچ کدام پرنفوذتر از باورهای خود کارآمدی افراد در مورد ظرفیتهایشان برای اعمال کنترل بر سطح عملکرد رویدادهای مؤثر بر زندگی نیست. باورهای خود کارآمدی بر این که چگونه افراد احساس میکنند، و چگونه خود را بر انگیخته میکنند اثر میگذارد(همان). در واقع بندورا خود کارآمدی را به احساس عزت نفس و ارزش خود، احساس کفایت و کار آیی او در برخورد با زندگی تعریف میکند، او خود کارآمدی را ادراک ما از توانایی خود «در تولید و تنظیم رویدادها در زندگی» میداند. طبق نظر او، سطوح ادراک خود کارآمدی افراد تعیین کنندهی احتمال شروع به انجام کار و میزان تلاش و پافشاری در انجام کار میباشد(زمینی،۱۳۸۶).
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
برداشت انسان در کارآمدی خود از طریق انتخاب فعالیتها، میزان تلاشی که برای یک موقعیت صرف میکند، الگوی فکری و واکنشهای هیجانی افراد هنگام انجام یک فعالیت بر عملکرد فرد تأثیر دارد. پژوهشها نشان داده است که افرادی که خود کارآمدی ضعیفی دارند تفکر و احساساتی دارند که از تفکر و احساسات افرادی که خود را خود کارآمد میدانند بسیار متفاوت است(همان). افراد دارای احساس خود کارآمدی ضعیف، احساس خود کارآمدی ضعیف، احساس درماندگی دارند و در اعمال هرگونه نفوذ و تأثیر روی رویدادها و شرایطی که آنان را تحت تأثیر قرار میدهد، ناتوان هستند. در نتیجه آن ها معتقدند که هر کوششی هم که انجام دهند بی فایده و بی نتیجه است. از این رو وقتی با مانع یا مسئلهای روبه رو میشوند، اگر کوششهای اولیه آنان با ناکامی مواجه شود، به سرعت تسلیم میشوند و وامی دهند. این افراد دارای حتی کوشش نخواهند کرد که از عهدهی مسایل برآیند، زیرا اعتقاد عمیقی دارند که هر کاری نکنند، تفاوتی ایجاد نخواهند کرد(زمینی،۱۳۸۶).
در مقابل افرادی که از نظر احساس خود کارآمدی قوی هستند، معتقدند که قادرند به طور مؤثری از عهده رویدادهای زندگی خود برآیند، این افراد در غلبه بر مشکلات، انتظار موفقیت دارند، و در کوششهای خود به مراتب ثابت قدم ترند و به تواناییهای خود اعتماد داشته و در تردیدهای خود غرق نمیشوند. در انجام تکالیف خود با پشتکارند و در نتیجه غالباً عملکرد آنان در سطح بالایی است، به علاوه آن ها تکالیف دشوار را به عنوان چالش میبینند تا تهدید و فعالانه چالش میجویند و سخت میکوشند تا بر آن ها غلبه کنند، بنابراین خود کارآمدی از جمله قویترین عوامل پیش بینی کننده رفتار افراد محسوب شده و همه جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد(همان).
۲-۲۶- ابعاد خود کارآمدی
بندورا باورهای خود کارآمدی را دارای سه بعد سطح، عمومیت و نیرومندی میداند که در زیر هر یک از آن ها مورد بحث قرار میگیرد:
الف) سطح[۶۷]
سطح اولین بعد خود کارآمدی میباشد. کارآمدی یک فرد در یک قلمرو ممکن است در حد کارهای ساده، متوسط، یا شامل سطوح مشکل گردد. اگر هیچ مانعی وجود نداشته باشد انجام کار ساده بوده و هر کس ممکن است خود کارآمدی بالایی در مورد آن داشته باشد(ناصر نعیمی، ۱۳۸۶).
ب) عمومیت[۶۸]
دومین تفاوت باورهای خود کارآمدی در بعد تعمیم پذیری است، برخی از تجارب باورهای خود کارآمدی محدودیت ایجاد میکنند و برخی دیگر از تجارب خود کارآمدی تعمیم یافته تری را به دنبال دارند. افراد ممکن است در یک قلمرو و یا بخش کوچکی از آن خود را کارآمد بدانند. بعد عمومیت در خود کارآمدی از عواملی مانند شباهت فعالیتها، حیطه بروز آن ها، کیفیت، شرایط و خصوصیات اشخاصی که فعالیت به آن ها مربوط است تأثیر میپذیرد(همان).
ج) نیرومندی[۶۹]
باورهای خود کارآمدی ضعیف در اثر تجارب ناموفق به آسانی بی اعتبار میشوند، اما کسانی که باورهای خود کارآمدی نیرومند دارند در برابر تجارب تضعیف کننده، آن را حفظ میکنند، باورهای خود کارآمدی هر قدر نیرومندتر باشند، دوام بیشتری پیدا میکنند و با رفتار، بیشتر ارتباط مییابند(ناصرنعیمی،۱۳۸۶).
۲-۲۷- منابع خود کارآمدی
بندورا معتقد است که داوریهای ما درباره سطح خود کارآمدی مبتنی بر چهار منبع اطلاعاتی است که در ذیل به آن ها اشاره میگردد:
۱)دستیابی به عملکرد[۷۰]
۲) تجربههای جانشینی[۷۱]
۳) قانع سازی کلامی[۷۲]
۴) انگیختگی فیزیولوژیکی[۷۳]
۱)دستیابی به عملکرد
با نفوذترین منبع داوری احساس خود کارآمدی، دستیابی به عملکرد است. تجربههای موفقیت آمیز پیشین در تکالیف مختلف، نشانههای مستقیمی از سطح و قابلیتهای ماست. پیشرفتهای پیشین نشانگر قابلیتهای ماست و این فرایند احساسهای خود کارآمدی ما را نیرومند میسازد. شکستهای پیشین، به ویژه شکستهای مکرر، احساس خود کارآمدی ما را کاهش میدهد(زمینی،۱۳۸۶).
۲) تجارب جانشینی
دومین منبع برای ایجاد نیرومندسازی باورهای خود کارآمدی تجربه جانشینی میباشد که به واسطه الگوهای اجتماعی فراهم میگردد و باورهای خود کارآمدی تحت تأثیر مشاهده رفتار و پیامدهای رفتار دیگران قرار دارد، به خصوص افرادی که به عنوان الگو پذیرفته میشوند. افراد از این اطلاعات برای شکل دهی باورهایشان در رفتارها و پیامدهای رفتارهایشان بهره میگیرند و این امر کاملاً وابسته به این است که افراد چقدر خودشان را شبیه فردی بدانند که آن را مشاهده میکنند(صفری، ۱۳۸۸ ).
۳) قانع سازی
قانع سازی کلامی سومین منبع اطلاعاتی در خصوص قضاوت در مورد خود کارآمدی است. قانع سازی کلامی به منظور متقاعد کردن مردم در مورد این که توانایی خاصی را دارند که آن ها را قادر میسازد آن چه را که به دنبالش هستند به دست بیاورند، مورد استفاده قرار میگیرد. تشویق و ترغیب اجتماعی به تنهایی تأثیر محدودی در ایجاد و افزایش خود کارآمدی پایدار و مداوم دارد ولی میتواند روی عملکرد مؤثر باشد به شرط آنکه واقع بینا نه باشد. افرادی که از طریق قانع سازی کلامی متقاعد شدهاند که دارای تواناییهای لازم هستند، تلاشهای پیگیر و مداومتری از خودشان نشان میدهند. بر عکس کسانی که به تواناییهای خود شک دارند در مقابله با شکست کمبودهای شخصی خود را در نظر میگیرند، کمترین تأثیر را از قانع سازی کلامی دریافت خواهند کرد(به نقل از راثی، ۱۳۸۲).
۴) انگیختگی فیزیولوژیکی
منبع چهارم اطلاعات در مورد خود کارآمدی، سطح انگیختگی فیزیولوژیکی است. افراد غالباً اطلاعاتی از قبیل سطح ترس یا آرامش را در یک موقعیت فشار زا به عنوان پایهای برای توانایی خود در سازگاری مورد استفاده قرار میدهند.
بندورا اشاره میکند که مردم وقتی بیشتر مستعد داشتن انتظار موفقیت هستند که به وسیلهی انگیختگی آزار نده احاطه شده باشند تا وقتی که دارای تنش بوده و از نظر احشایی آشفته باشند. در فعالیتهایی که مستلزم قوت و استقامت هستند، مردم خستگی و دردهای خود را به صورت شاخصهایی از کار آیی بدنی میبینند(زمینی،۱۳۸۶).
با به کار بردن این چهار منبع اطلاعاتی، بندورا دریافته است که امکان دارد بتوان سطح خود کارآمدی یک فرد را به راههای ویژهای بالا برد:
۱) با قرار دادن او در معرض تجربههای موفق از طریق ترتیب دادن هدفهای قابل دسترس و بدان وسیله افزایش دادن امکان حصول عملکرد او.
۲) با قرار دادن شخص در معرض الگوهای مناسبی که در عمل موفق هستند و بدان وسیله افزودن به تجربههای جانشین موفق او.
۳) با فراهم کردن متقاعد سازی و تشویقهای کلامی، از قبیل گفتن به او که توانایی عملکرد موفق را دارد
۴) با تقویت برانگیختگی فیزیولوژیکی از طریق مثلاً، رژیم غذایی یا برنامههای ورزشی و بدان وسیله افزایش دادن نیرومندی و انرژی حیاتی(همان).
۲-۲۸- فرآیندهای فعال شونده مرتبط با خود کارآمدی
بنا به نظر بندورا باورهای خود کارآمدی عملکردهای آدمی را به واسطه فرآیندهای چهارگانه شناختی،انگیزشی، عاطفی و گزینش(تصمیم گیری) تنظیم میکند، این فرآیندهای متفاوت، در جریان و روند تنظیم عملکردهای آدمی به صورت وحدت یافته و یکپارچه و هماهنگ عمل میکنند.
الف) فرآیندهای شناختی[۷۴]
باورهای خود کارآمدی شخص که بر الگوهای فکری که ممکن است خود کمک کننده یا خود تأثیر ساز باشد اثر میگذارند. یکی از راههای این تأثیرات شناختی- تنظیم رفتار به وسیله اهداف از پیش تعیین شده و آگاهانه میباشد و این تعیین هدف شخصی تحت نفوذ خود ارزیابیهای ظرفیتهای فردی قرار دارد. نیرومندی کارآمدی ادراک شده به افزایش سطح اهدافی که اشخاص برای خود برمی گزینند و تحکیم تعهدشان به آن اهداف منجر میشود. در چنین مواردی برای غلبه بر پیچیدگیهای فرایند پردازش شناختی اطلاعات چند بعدی که حاصل ابهامات و تردیدها و فرایند حل مسأله میباشد افراد باید از حس خود کارآمدی بالایی برخوردار باشند تا در موقعیتهای تصمیم گیری پیچیده در تفکر تحلیلی خود کارآمد باشند. هر قدر کارآمدی ادراک شده آن ها بالاتر باشد کوشش بیشتری برای پردازش شناختی تکالیف و تفکر تحلیلی اختصاص میدهند(جعفربیگی، ۱۳۸۷).
به اعتقاد بندورا یکی از کارکردهای عمده تفکر این است که افراد را قادر میسازد تا رخداد حوادث را پیش بینی کنند و ابزار یا روشی را برای اعمال کنترل روی این حوادث مؤثر بر زندگی خلق نمایند. باورهای خود کارآمدی در پیش بینی حوادث و خلق ابزار مناسب جهت کنترل این حوادث نقش مهمی ایفا میکند(همان).
ب ) فرآیندهای انگیزشی[۷۵]
باورهای خود کارآمدی نقش کلیدی در خود نظم جویی انگیزشی دارند، بیشتر انگیزههای انسانی زائیده شناخت میباشند. افراد اهداف خود را بر میگزینند و اعمال مورد انتظار خود را از طریق اندیشیدن هدایت میکنند. آن ها باورهای خود را مطابق با آن چه که میتوانند انجام دهند شکل داده و اعمال بعدی خود را پیش بینی کرده و هدف برمی گزینند و برای تحقیق بخشیدن به اهداف، رشته اعمالی را طراحی میکنند(زمینی،۱۳۸۶).
به نظر بندورا سه نوع انگیزاننده شناختی وجود دارند که عبارتند از :
اسنادهای علی، اهداف ادراک شده، انتظارات پیامد، و باورهای شناختی بر هر سه نوع انگیزش شناختی تأثیر میگذارد. در رابطه با اسنادهای علی افرادی که خود را کارآمد تلقی میکنند، شکست هایشان را به توانایی کم خود نسبت میدهند، در رابطه با اهداف، افراد با باورهای خود کارآمدی بالا، اهداف بزرگتر را انتخاب کرده و برای رسیدن به آن تلاش و پافشاری بیشتری نشان میدهند، در مقابل افرادی با باورهای خود کارآمدی ضعیف، اهداف سطح پایینتری را انتخاب کرده و در مواجه با مشکلات فوراً دست از تلاش برمی دارند. در نظریه ارزش انتظار، افراد هم بر اساس باورهای خود درباره آنچه که قادرند انجام دهند و هم بر اساس باورهای خود درباره پیامدهای اجتماعی مناسب عملکرد، رفتار میکنند. به نظر بندورا انگیزش پیامد، تحت تأثیر باورهای فرد از تواناییهایش قرار دارد(ناصر نعیمی،۱۳۸۶).
ج) فرآیندهای عاطفی[۷۶]
باورهای افراد درباره قابلیتهای کنار آمدنشان بر این که آن ها در موقعیت مشکل و تهدید کننده چه مقدار تنیدگی و افسردگی را تجربه میکنند، تأثیر بسزایی دارد. کارآمدی ادراک شده در تمرین مهار تنیدگی زاها و در برانگیختگی اضطراب نقش مهمی دارد. افرادی که باور دارند تهدیدهای بالقوه غیر قابل کنترل هستند، اکثر جنبههای محیطشان را خطرناک و مخاطره آمیز تلقی میکنند و کارآمدی و توانایی کنار آمدنشان را ناچیز میپندارند، به واسطه چنین تفکرات ناکارآمدی افراد خودشان را درمانده میبینند و سطح عملکردشان پایین میآید و برعکس افرادی که باور دارند میتوانند تهدیدهای بالقوه را تحت کنترل در آوردند، به خوبی با شرایط سازش یافتگی پیدا میکنند. پیشرفتها و سلامت روانی مثبت آدمی نیازمند باورهای کارآمدی شخصی خوشبینانه میباشد(جعفربیگی،۱۳۸۷).