برخی آرایه اشتقاق و شبهاشتقاق را در بدیع یکسان میدانند(کزازی،۶۳:۱۳۸۵) و در تعریف جناس شبهاشتقاق گفتهاند که «جناس شبهاشتقاق، آن است که دو کلمه از یک ریشه مشتق نشده باشند، ولی به ظاهر چنین به نظر میآید که مشتق از یکدیگرند»(همان:۶۴). جناس شبهاشتقاق، معمولاً زیباتر از جناس اشتقاق است، چون رابطه میان واژهها بدیع، خلّاقانه و تأمل برانگیز است و به علاوه در عین وحدت لفظی، تفاوت معنایی وجود دارد که زیبایی آن را بیشتر میکند(وحیدیان کامیار،۳۲:۱۳۷۹).
در دیوان اشعار فیاض لاهیجی، به تعداد ۱۷۷ بار و ۵۲/۲۷ درصد جناس شبهاشتقاق آمده است. بنابراین میزان استفاده شاعر از جناس شبهاشتقاق بیشتر از جناس اشتقاق است و زیبایی خاصی ایجاد نکرده است. در ابیات زیر کلمات “خطر” و “خاطر"، “گردن” و “گردون"، “رنگ” و “نیرنگ"، جناس شبه اشتقاق هستند:
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ذوق دیدار تو دارد زنده دل هر خطری را ورنه بیروی تو هر خاطری بار خود اسـت
(فیاض لاهیجی،۲۳۴:۱۳۷۳)
کرده تسخیـر دو عالم هم از اقبال عشق گردن گردون به زیر منّت باج من اســت
(همان:۱۱۹)
در گلشـن الست که نیرنـگ برنداشـت هر گل که داشت بوی وفا رنگ برنداشت۱۰
(همان:۱۳۸)
۸-۱-۳ جناس محرّف
درباره جناس محرّف آمده است که «اختلاف در مصوّت کوتاه دو کلمه هم هجا و هم واک وجود داشته باشد و هرگاه اختلاف در مصوّت کوتاه، وجود و عدم مصوّت باشد، یعنی در کلمهای مصوّت باشد و در کلمه دیگر مصوّت نباشد، کلمات متجانس همهجا نخواهند بود»(شمیسا،۱۳:۱۳۸۳).
در اشعار فیاض لاهیجی، جناس محرّف تنها ۱۶ مورد با ۴۸/۲ درصد آمده است که کمترین میزان کاربرد انواع جناس را به خود اختصاص داده است.
“مِهر” و “مُهر"، جناس محرّف است و موسیقی کلام مطابق با الفاظ را ساخته و تفاوت معنایی ایجاد کرده است.
نبوّت دعوی مِهرم به مُهر یأس رسیــد کرشمــه میطلبــد از دلم گــواه هنوز
(همان:۲۴۳)
شاعر با بهره گرفتن از آرایه جناس محرّف در بیت زیر، دو لفظ “خَم” و “خُم” را میآورد که زیبا است و تفاوت معنایی با یکدیگر دارند:
مشّاطه چو آرایش آن زلف به خَـم کرد آن خَم که در او بود دلم باز به خُم کرد
(همان:۱۸۷)
در بیتی دیگر کلمات “پَر” و “پُر"، جناس محرّف است که هماهنگی واژه “پَر” با بخش اول واژه “پروانه” که بدون فاصله آمده، سبب موسیقی دلنشین کلام شده است
شمع که بر فروخت درین انجمن که باز مجلــس ز جلوه پَر پروانه پُر شدست
(همان:۱۲۹)
لازم به ذکر است که این بیت در دیوان شعر فیاض، تصحیح مسگر نژاد به همین شکل ثبت شده و وزن مصراع اول (مفتعلن مفتعلن فاعلات فع) با وزن مصراع دوم (مستفعلن مفتعلن فاعلات فع) همخوانی ندارد.
و همچنین در بیت زیر الفاظ “گِرد” و “گَرد"، جناس از نوع محرّف هستند:
دیده در گِرد رمد چون آفتاب ابر بود لیک چشم سرمه از گَرد سواری داشتیم۱۱
(همان:۲۸۱)
۲-۳ تکریر
برخی از این آرایه در کتابهای خود سخن گفتهاند و در تعریف آن آوردهاند که «تکرار یا تکریر در یک بیت این است که دو کلمه پشت سر هم، به صورت منظم تکرار شود و یا به صورت پراکنده و نامنظم در بیت آورده شود»(محبّتی،۱۲۳:۱۳۸۰). در این جستار ترفندهای ردالصدر إلی العجز، ردالعجز إلی الصدر و عکس لفظی هم زیر مجموعه آرایه تکریر قرار گرفتهاند.
تکریر در اشعار فیاض لاهیجی به فراوانی آورده شده و به میزان ۵۱ بار و معادل ۷۹/۲۱ درصد است. زیبایی بیت زیر به جهت وجود تکرار منظم کلمه “برگ” است که باعث ایجاد وحدت و هماهنگی میان اجزای سخن گشته است:
برگ برگ این گلستان در سماع حیرتنـد گر تو زینها بیخبر باشی خبر دارد بهــار
(فیاض لاهیجی،۱۵۶:۱۳۷۳)
همچنین در بیتی دیگر واژه “اندک"، منظم و پشت سر هم تکرار شده است:
در فراق خویش ما را اندک اندک خوی ده درد عشق است این و میباید مدارا در علاج
(همان:۲۳۸)
لفظ “خوش” به شکل نامنظم در بیت زیر چهار بار به کار رفته است که موسیقی کلام را غنی ساخته و باعث وحدت در اجزای سخن شده است:
ز شیرین بود خسرو خوشدل و فرهاد از آن خوشتر که داد دلبران خوش باشد و بیداد از آن خوشتر
(همان:۲۳۶)
فیاض با بهره گرفتن از آرایه تکریر، لفظ “کج” را سه بار به شکل پراکنده تکرار کرده است:
گهی کلاه نهی بر سر و گه افسر کــــج تمام کار تو چون فطرت تو کـــج در کـــج۱۲
(همان:۱۵۶)
۱-۲-۳ رد الصدر إلی العَجُز
در تعریف آرایه رد الصدر إلی العَجُز گفتهاند: «آن است که واژه اول بیت، در آخر بیت تکرار شود (واژه اول، صدر و واژه آخر، عَجُز نام دارد) و گاه واژهها دقیقاً در آغاز و پایان بیت نیست»(تقوی،۳۲۲:۱۳۱۷). «رد الصدر إلی العَجُز در شعر، جنبه آرایشی دارد و معمولاً با تکلّف همراه است، به ویژه اگر در تمام ابیات رعایت شده باشد. زیبایی رد الصدر إلی العَجُز در این است که وقتی به واژه آخر بیت میرسیم، در مییابیم که این همان واژه آغازین بیت است که تکرار شده است. دریافت این رابطه و به خصوص قرینهسازی آن خالی از لطف نیست»(وحیدیان کامیار،۵۰:۱۳۷۹).
در دیوان اشعار فیاض لاهیجی آرایه رد الصدر إلی العَجُز، دقیقاً در آغاز و پایان ابیات ذکر نشده و به میزان ۶۵ بار آمده که ۷۷/۲۷ درصد را شامل میشود.
در بیت زیر، کلمه “پاک” جزء کلمات آغازین و پایانی بیت، آرایه ردالصدر إلی العَجُز را ساخته است. در مصراع اول واژه “چشم” در معنی مجازی نگاه به کار رفته و با “نگاه” مصراع دوم، نوعی تکرار را به وجود آورده است که موجب زیبایی سخن شده است:
به چشم پاک توان دید روی جانان را که دایـم آیینــه فیض از نگـاه پاک بـــرد
(فیاض لاهیجی،۱۹۵:۱۳۷۳)
لفظ “کار"، جزء اولین و آخرین کلمه مصراعها است که تکرار شده و زیبایی آن ناشی از تداعی و نظم میان واژها است: