از فاصله حدودا بیست کیلومتری پیرانشهر، در مسیر سردشت شروع میشوند که منطبق با ۳۶ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی است. این جنگلها بخشهایی از استانهای آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد، خوزستان و فارس را در بر میگیرند. جنگلهای پیوسته حوزه رویشی زاگرس، باتوجه به تمایز معنی دار ترکیب نباتی، خود به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم میشود. بخش شمالی حوزه رویشی زاگرس پیوسته برمبنای دامنه رویشی دو گونه مازودار (Quercus infectoria Oliv.) و وی ول (Quercus libani Oliv.) تعیین حدود شده است که با همراهی برودار (Quercus brantii Lindl) یا بصورت خالص و یا با سایر گونه ها تشکیل تیپ جنگلی میدهند. بخش جنوبی حوزه رویشی زاگرس پیوسته، محدوده رویش انحصاری برودار (Quercus brantii Lindl) بصورت پیوسته است که تقریبا در بین دو مدار ۲۹ درجه و ۵ دقیقه تا ۳۳ درجه و ۴۵ دقیقه عرض شمالی واقع شده است.
۱-۲-۳-۲ جنگلهای منفصل حوزه رویشی زاگرس
در قالب تودههای جدا افتاده بلوط یا سایر گونه ها از جنگلهای پیوسته خودنمایی میکنند که در گذشته جزئی از جنگلهای پیوسته حوزه رویشی زاگرس بوده اند اما در طول تاریخ بر اثر بهره برداری و تغییر کاربری، از جنگلهای پیوسته جدا شده و در حال حاضر تحت عنوان جنگلهای گسسته خودنمایی میکنند (جزیره ای و ابراهیمیرستاقی، ۱۳۸۲). علاوه براین میتوان زاگرس شمالی را در مجموع مرطوبتر و خنک تر (سردتر) از زاگرس جنوبی دانست. جنگلهای زاگرس اغلب دارای تاج پوشش باز بوده، رشد درختان اندک و زادآوری طبیعی بدلیل شدت تخریب بسیار اندک است. در حال حاضر تنها ۷ درصد از جنگلهای منطقه زاگرس دارای فرم پرورشی دانه زاد بوده و ۹۳ درصد آن دارای فرمهای شاخه زاد و دانه و شاخه زاد میباشند (ثاقب طالبی و همکاران، ۱۳۸۳).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۲-۳-۳ زمین شناسی و خاکشناسی
در اواخر پلیوسن در اثر جدا شدن سرزمین عربستان از آفریقا و نزدیک شدن آن به فلات ایران، تغییر شکل و چین خوردگی در بخش جنوبی و جنوب غربی کشور رخ داد. به این ترتیب زاگرس از آب خارج شد. در دوره میوسن، بر اثر فعالیتهای کوهزایی، این رسوبات بصورت کوههای عظیمیبرافراشته شدند. در دوران سوم با پدیده آتشفشانی این حوزه در گدازههای آتشفشانی پوشیده شد و در دوران چهارم بر اثر فرسایش کوهها، خاک یا همان نهشتههای آبرفتی بر فراز طبقات دیگر جای گرفت.
تیپهای عمده خاک در این منطقه عبارتند از :
خاکهای قهوه ای جنگلی Brown soils
خاکهای شاه بلوطی Chesnut soils
خاکهای سنگی Lithosols
خاکهای راندزین Rendzinas
خاکهای آبرفتی Alluvial soils
فراگیرترین خاک جنگلی در حوزه زاگرس شامل خاک قهوه ای جنگلی است که گاهی بصورت یکپارچه و در مواردی همراه با تیپهای دیگر ظاهر میشود. خاکهای سنگی و راندزین دارای عمق کمتر و فاقد حاصلخیزی کافی و ظرفیت نگهداری آب میباشند و معمولا در عرصه هایی با شیب متوسط یا تند دیده میشوند (ثاقب طالبی و همکاران ۱۳۸۳).
۱-۲-۳-۴ خصوصیات اقلیمیناحیه رویشی زاگرس
بارش
باران و برفی که در مناطق مختلف زاگرس فرو میریزد، از جریان هایی نشأت میگیرند که عمدتا از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه و تا حدی نیز از دریای سیاه و بعضا از مناطق شمالی اروپا به این سو حرکت میکنند. قاعده کلی بارش در این حوزه اینست که مقدار بارندگی از شمال به جنوب و از غرب به شرق کاهش مییابد. بارندگی در این منطقه اغلب از نوع زمستانه است و بطور متوسط بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ میلیمتر است بطوریکه بیش از ۷۰ درصد کل بارندگی سالانه و در مواردی (ایلام) تا ۹۷ درصد آن در نیمه دوم سال فرو میریزد. این مسئله منجر به ایجاد یک تابستان خشک و طولانی میشود. بر اساس نمایه خشکی دومارتن چهار نوع اقلیم مرطوب، نیمه مرطوب، مدیترانه ای و نیمه خشک در منطقه زاگرس وجود دارد. طول مدت خشکی در این اقالیم به ترتیب ۴ تا ۵ ماه و برای دو مورد آخر ۴ تا ۶ ماه است.
دما
طبق آمار جوی در زاگرس، میانگین دمای متوسط سالانه بر حسب عرض جغرافیایی و ارتفاع بین ۹ تا ۲۵ درجه سانتیگراد نوسان دارد. فاصله بیشینه مطلق و کمینه مطلق دما در هر محل بسیار چشمگیر و حدود ۵۰ درجه سانتیگراد میباشد که به ۷۴ درجه سانتیگراد نیز میرسد و این پدیده نمایشگر شدت بری بودن اقلیم منطقه میباشد. همچنین تعداد روزهای یخبندان نیز در نقاط مختلف آن بین ۱۰ تا ۱۴۹ روز در سال است (ثاقب طالبی و همکاران ۱۳۸۳).
۱-۲-۴ اسامیلرگ
نامهای محلی لرگ عبارتند از : موتال (در آستارا)، متول (در گرگانرود)، ملال (در طالش)، مولول (در شفارود)، کوچ، کوچی (در اطراف رشت، رودبار و درفک)، کهل و کهل (در لاهیجان، مازندران و گرگان)، سیاه کهل (در تنکابن و رامسر)، لرگ و لارگ (در نور، کجور، مازندران و گرگان)، درخت رحمان (در لرستان) و نیروز در ایلام (سهرابی و مهدیفر، ۱۳۷۵).
۱-۲-۵ طبقه بندی لرگ
Kingdom: Plantae – Plants
(unranked): Angiosperms
(unranked): Eudicots
(unranked): Rosids
Order: Fagales
Family: Juglandaceae
Genus: Pterocarya
Species: P. fraxinifolia
۱-۲-۵-۱ کلید شناسی:
الف – جوانه ها بدون پایه، فلس دار، برگها معطر، میوه یک شفت بزرگ .Juglans
ب – جوانه ها پایه دار، عریان و بدون فلس، برگها غیر معطر، میوه یک فندقه بالدار Pterocarya (Avis 1982).
خانواده گردو(Juglandaceae ) از ۷ جنس و حدود ۵۰ گونه تشکیل شده است که عمدتاً در مناطق معتدله و نیمه گرمسیری نیمکره شمالی پراکنش دارند. جنس های زیرخانواده یوگلاندوئیده عبارت اند از یوگلانس ( ۱۵ گونه) و کاریا ( ۲۵ گونه) و زیرخانواده اُرمونئوئیده دارای ۵ جنس است که پتروکاریا ( ۱۰ گونه) ازآن جمله است. یک گونه از جنس یوگلانس به نام گردو (یوگلانس رگیا) در جنگل های شمال و غرب و یا به صورت کاشته شده در غالب نواحی ایران و یک گونه از جنس پتروکاریا به نام کرُک پتروکاریا فراکسینیفولیا در جنگل های شمال ایران می رویند (بخشی خانیکی، ۱۳۸۶). بطورکلی این خانواده دارای ۶ جنس و ۴۰ گونه است که از مهمترین جنسهای آن گردو و لرگ را میتوان نام برد (Avis 1982).
تیره Juglandaceae شامل ۸ جنس و ۵۰ گونه میباشد که در بین آنها جنس گردو Juglans با ۲۱ گونه مهمترین گیاه این خانواده است. لیست تمامیجنسهای تیره Juglandaceae به قرار زیر است (بدرزاده، ۱۳۸۶) : Juglans – Platycarya – Pterocarya – Oreomunnia – Engelhardtia – Cyelocarya - Alfaroa
لرگ دارای یک واریته درختچه ای بنام P.f.var.dumosa بوده که شاخههای آن باریک، زرد قهوه ای و طول برگچه ها ۵ تا ۷ سانتیمتر میباشد که در دو زیرخانواده طبقه بندی می شوند. این جنس دارای یازده گونه است که شش گونه آن در چین، یک گونه در ژاپن و یک گونه در آسیای غربی انتشار دارد. گونه آسیای غربی که در قفقاز و شمال ایران و همچنین با تایید بخش تحقیقات گیاهشناسی موسسه در دو منطقه از جنگلهای غرب کشور شامل استانهای ایلام و لرستان انتشار دارد که بنام Pterocarya fraxinifolia (spach) یا P.caucasica معروف است (Avis 1982) .
۱-۲-۶ ویژگیهای مورفولوژی لرگ
درختان برگ ریز، اغلب باقطر مشخص، برگها متناوب، شانه ای، بدون گوشواره، گلها تک جنسی، بدون گلبرگ، تک پایه، شاتون نر آویزان، شاتون ماده راست یا آویزان، گلهای نر با پوشش دندانه ای یا براکته مانند ۶۰-۳ لبی یا فاقد آن، پرچمها ۴۰-۳ عدد، گلهای ماده بدون دم گل روی ساقه قرار گرفته اند. براکته ها و پوشش گل روی تخمدان قرار گرفته و اغلب چهار لبی میباشند. تخمدان تحتانی، ۳-۲ خامه ای، تک حفره ای، تک تخمی، قاعده ای، میوه شفت یا فندق بالدار، دانه اغلب با لپههای خیلی پیچ خورده. بطورکلی این خانواده دارای ۶ جنس و ۴۰ گونه است که از مهمترین جنسهای آن گردو و لرگ را میتوان نام برد. درختان این خانواده معمولا دارای ریشههای عمیق و چوب بسیار عالی هستند. عموما در نواحی معتدله نیم کره شمالی انتشار دارند و استثنائا در آمریکا از خط استوا میگذرند. غالبا بصورت درخت و ندرتا درختچه هستند (Avis 1982) . درخت لرگ خزان کننده، شاخه ها دارای مغز نرم و اسفنجی یا مطبق، جوانه ها پایک دار و لخت، برگها متناوب شانه ای، گلها یک پایه و در روی شاتونهای آویزان قرار دارند. کوتیلدنها چهار لوبه و ژرمیناسیون اپیژه است. شاخههای اصلی بسیار توسعه یافته و رشد درخت سریع و پاجوش بسیار تولید میکند. این جنس دارای یازده گونه است که شش گونه آن در چین، یک گونه در ژاپن و یک گونه در آسیای غربی انتشار دارد. گونه آسیای غربی که در قفقاز و شمال ایران و همچنین با تایید بخش تحقیقات گیاهشناسی موءسسه در دو منطقه از جنگلهای غرب کشور شامل استانهای ایلام و لرستان انتشار دارد که بنام Pterocarya fraxinifolia (spach) یا P.caucasica معروف است (Avis 1982).
گیاهان این خانواده درختانی تک پایه با برگ های متناوب و مرکب شانه ای و معطّر و فاقد گوشوارک می باشند. گل ها تا ۶ کاسبرگ و از ۳ الی ۴۰ پرچم تشکیل شده است. پرچم ها در ۲ یا چند سری قرار دارند و دارای میله کوتاه و بساک دوخانه اند که با شکاف طولی شکفته می شوند. گل های نر در روی گل آذین سنبله یا خوشه ساده آویخته آرایش یافته اند. پوشش گل های ماده از تعداد محدودی براکته و کاسه گلی مرکب از ۴ کاسبرگ تشکیل یافته است. مادگی زیرین و تخمدان از به هم پیوستن ۲برچه به وجود آمده و تک خانه ای و حاوی یک تخمک راست می باشد. خامه کوتاه و منتهی به ۲ کلاله بزرگ است. میوه تقریباً خشک و شکوفا یا ناشکوفا یا گاهی اوقات بالدار است. دانه منفرد، دارای رویان بزرگ و فاقد آندوسپرم می باشد (بخشی خانیکی، ۱۳۸۶). بر اساس منابع موجود لرگ درختی است که به ارتفاع ۳۰ متر میرسد (جوانشیر، ۱۳۶۶)، و در جنگلهای حوضه آبخیز (واز) تا ۴۰ متر ارتفاع نیز اندازه گیری شده است (ابراهیمی،۱۳۷۹).
۱-۲-۷ جنگلهای جهان و پراکنش لرگ در دنیا
۳۰ درصد سطح کره خاکی را جنگل و بیشههای جنگلی مفروش میکند. ۲۴ درصد آن را مراتع اشغال کرده اند و ۱۱ درصد برای زمینهای کشاورزی اختصاص داده شده اند. امروزه تخریب بیرویه در سطح جنگلهای جهان صورت میگیرد. سالهاست که با قطع بیرویه جنگلهای جهان رو به تخریب میباشد. و بنابر آمارهای F.A.O هر ساله یازده میلیون هکتار از جنگلهای جهان تخریب میشود. در واقع هرساله به اندازه سطح کشور گواتمالا تخریب صورت میگیرد. طبق آمار سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی در سال ۱۹۹۱ جنگلهای مناطق حاره جهان ۷۹/۱ میلیارد هکتار بوده. بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۰ هر ساله در حدود ۱۵ میلیون هکتار از جنگلهای مناطق حاره از بین رفته اند. تخریب بیشتر در جنگلهای آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا صورت گرفته است. جنگلهای مناطق معتدله و شمال کره زمین نیمیاز جنگلهای جهان را تشکیل میدهند. محصولات چوبی این جنگلها برای صنایع مصرف میشود. و در حدود ۸۰ درصد چوب صنایع از این جنگلها است. سطح جنگلهای معتدله و نیمه معتدله جهان ۵/۱ میلیارد هکتار میباشد (مصدق، ۱۳۸۴).
نظر به اینکه پراکنش آبها و خشکی ها در کره زمین یکسان نیست، عوامل موثر اکولوژیک از قبیل حرارت، رطوبت و غیره در همه نقاط بطور یکسان وجود ندارند، بدین جهت نوع و تیپ رستنی ها نیز اشکال مختلفی بخود میگیرند و در سطوح متفاوتی گسترش مییابند. چنانچه از قطب شمال یا جنوب به طرف استوا پیش رویم، ملاحظه میکنیم که درجه حرارت دائما افزایش مییابد. میزان رطوبت نیز هرچه از مناطق دریایی دور شویم و به خشکی ها نزدیک شویم کاهش مییابد. مقدار انرژی خورشید مثلا در نواحی استوایی ۲۰۰ کیلوکالری در سانتی متر مربع است، در صورتیکه در عرض جغرافیایی ۷۰ درجه این مقدار فقط ۳۰ کیلو کالری در هر سانتیمتر مربع است. یعنی در یک دوره رویش گیاهی در مناطق استوایی انرژی خورشیدی ۷ برابر بیشتر از مناطقی است که در عرض جغرافیایی ۷۰ درجه هستند. هرچند که از نظر مقیاس جهانی حرارت و رطوبت مهمترین عوامل در پراکنش اجتماعات گیاهی هستند، با وجود این تاثیر کلی عوامل اکولوژیک در یک محل و قدرت رقابت گیاهان عوامل تعیین کننده ظاهر شدن یا فقدان یک تیپ گیاهی بشمار میآیند (مهاجر، ۱۳۸۵).
سطح کل جنگلهای دنیا حدود ۴/۳ میلیارد هکتار برآورد شده است (F.A.O، ۱۹۹۳ ). این رقم در سال ۱۹۸۰ بالغ بر ۴ میلیارد هکتار بود. این موضوع روند تخریب سریع جنگلهای دنیا را نشان میدهد. جنگلهای دنیا نزدیک به ۹۰% بیوماس گیاهی اکوسیستمهای زمینی را تولید میکنند و همراه با دریاها ۴۸% کل تولید اولیه کره زمین را تشکیل میدهند (مهاجر، ۱۳۸۵).
برای تفکیک و طبقه بندی جنگلهای دنیا روش های مختلفی پیشنهاد شده است و دانشمندان زیادی جنگلها را بر حسب عوامل مختلف طبقه بندی نموده اند. بعضی جنگلها را برحسب مناطق جغرافیایی، برخی بر اساس سیمای ظاهری و گونههای تشکیل دهنده آنها تقسیم بندی نموده اند. یکی از تقسیم بندیهای معروف توسط پروفسور بروکمن (Brockmann ) صورت گرفته است که در آن مناطق رویش گیاهی دنیا به ده قسمت تقسیم شده اند که در جدول ۱- ۲ ذکر شده اند.
جدول ۱-۲ : تقسیم بندی مناطق رویشی جهان توسط بروکمن
۱ – جنگلهای بارانی یا استوایی | Pluvisilvae |
۲ – جنگلهای سبز بارانی یا نیمه استوایی | Hiemisilvae |
۳ – جنگلهای همیشه سبز معتدله گرم و مرطوب | Laurisilvae |