۲-۲-۲- دلایل سندیت قراءات مشهور از دیدگاه طبرسی
در مقدمه تفسیر مجمع البیان، در قسمت دوم از فن دوم، مرحوم طبرسی از سندیت این قراءات سخن میگوید. مراد این است که چرا قرائت اینان در بین مردم مشهور شد؛ ولی قراءات دیگر شهرتی به دست نیاورده است. در پاسخ، ایشان دو سبب ذکر میکنند:
سبب اول: مقام شامخ و صلاحیت علمى آنان؛ به اضافه منحصر کردن کار خود به این امر و عنایت و اهمیت زیاد دادن به آن، سبب اول براى قبول و تبعیت دیگران شد و دانشمندان دیگرى که پیش از اینان یا همزمان با آنان بودند و قرائتهایى که به آنان نسبت داده شده؛ ولى جزء شواذ به حساب آمده است؛ چون آنان تنها به قرآن نمىپرداختند و بیشتر به فقه و حدیث و مانند آنها اشتغال داشتند، قرائتشان سندیت پیدا نکرد.
سبب دوم: این است که آنان با مقام و موقعیت معروف خود و اطلاعشان از وجوه مختلف قرآن، قرائتشان را حرف به حرف از اول قرآن تا آخر آن از افرادى میگرفتند که به امام یا یکى از قاریان بزرگ مستند میشد (همان، ج۱، ص۱۹).
۳-۲- تاریخچه کتب اختلاف قراءات
درباره علم قراءات باید گفت تا مدتها پس از ظهور اسلام و نزول قرآن، از قرائت به عنوان علم، سخنى در میان نیامد. سپس، عصر تدوین فرا رسید؛ در حالى که هنوز از قراءات هفتگانه خبرى نبود (زرقانی، ۱۳۸۵، ص۴۷۲). تخصص قرّاء سبعه در قرائت و سرمایهگذاری آنان از لحاظ وقت و زمان در فراگرفتن قرائت، زمینه لازم را برای تدوین و تالیف کتب دربارهی قراءات را فراهم کرد و کار تالیف و تدوین در قراءات شروع شد (راغبی،۱۳۸۳ ، ش۳۵و۳۶، ص۲۱).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
با رحلت پیامبر اسلام(ص) و سپری شدن عصر صحابه، علم قرائت شکل تخصصی به خود میگیرد. و این از آن روست که قرآن کریم در این دوره متحمل قرائتهای گوناگونی شده و نحلههای متعددی در زمینه قرائت پدیدار شده است. از آن زمان تاکنون، علم قرائت تکامل شایانی یافته و مباحث گوناگونی را در دستور کار خود قرار داده و روز به روز بر اهمیت آن افزوده شده است (کلانتری، ۱۳۷۷، ش۱۷، ص۲۵).
درباره اولین شخصی که قرائتها را جمع آوری نموده است، نیز اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی یحیی بن یعمر را نخستین شخصی میدانند که اولین کتاب را درباره قراءات تدوین نموده است (ابن عطیه، ۱۳۷۵، ص۲۵۷)؛ اما اکثر محققان بر این باورند که اولین شخص مورد اعتمادى که قرائتها را در یک کتاب جمع آورى نمود، ابو عبید قاسم بن سلام متوفاى ۲۲۴ است که همه قرائتها را با همان هفت قرائت معروف، در بیست و پنج قرائت خلاصه نمود (رامیار، ۱۳۶۹، ص ۴۶۲؛ شاهین، ۱۳۸۲، ص ۲۶۳؛ خویی، ۱۳۸۲، ص ۲۱۷؛ سیوطی، ۱۳۸۰، ج۱، ص ۲۴۷؛ معارف، ۱۳۸۳، (ج)، ص ۱۹۹؛ زقروق، ۱۴۲۳ق، ص۳۵۰).
تاریخچه و حرکت تألیف قرائتها، به ترتیب زیر بیان شده است: (شاهین، ۱۳۸۲، ص ۲۶۳؛ خویی، ۱۳۸۲، ص ۲۱۷؛ سیوطی، ۱۳۸۰، ج۱، ص ۲۴۷؛ معارف، ۱۳۸۳، (ج)، ص ۱۹۹).
-
- کتاب القراءات از ابو عبید قاسم بن سلّام (در گذشته به سال ۲۲۴ ه. ق.) که قرائتهاى بیست و پنج قارى را در کنار قرائتهاى قاریان هفتگانه گردآورده است.
-
- کتاب القراءات الخمسه، از احمد بن جبیر بن محمد کوفى (در گذشته به سال ۲۵۸ ه. ق.)؛ مقیم انطاکیه که از هر شهر یک قارى را آورده است.
-
- کتاب القراءات از قاضى اسماعیل بن اسحاق مالکى (در گذشته به سال ۲۸۲ ه. ق) همراه و صاحب قالون [یکى از دو راوى نافع] که قرائت بیست نفر پیشواى قرائتها، از جمله قاریان هفتگانه را آورده است.
-
- الجامع فى القراءات از ابو جعفر محمد بن جریر طبرى (در گذشته به سال ۳۱۰ ه.ق) که بیست و اندى قرائت را در آن آورده است.
-
- الروضه از ابو عمر احمد بن محمد بن عبد اللّه طلمنکى (در گذشته به سال ۴۲۹ ه. ق). وى نخستین کسى است که قرائتها را به اندلس وارد کرد.
-
- التبصره و الکشف از مکى بن ابى طالب حمّوش القیسى (در گذشته به سال ۴۳۷ ه. ق).
-
- التّیسیر و جامع البیان از حافظ ابو عمرو عثمان بن سعید دانى. در کتاب وى جامع البیان فى قراءات السبعه، بیش از پانصد روایت و طریق از قاریان هفتگانه آمده است. در قرن پنجم، حرکت تألیف و نگارش قرائتها، همکارى و مشارکت دانشمندان مغرب و اندلس را ثبت نموده است که در رأس آنها ابو عمرو عثمان بن سعید دانى (در گذشته به سال ۴۴۴ ه. ق) با کتاب «المحتوى فى القراءات الشواذ» قرار دارد.» (ابن جزرى، ۱۹۳۲، ج ۱، ص ۵۰۵ ).
-
- همچنین ابو الفضل رازى (در گذشته به سال ۴۵۴ ه. ق) کتاب خود درباره شواذ به نام «اللّوامح» را نوشته است (ابن الجزرى، ۱۹۳۲، ج ۱، ص ۳۶۳).
-
- در قرن هفتم، ابو البقاء عکبرى (در گذشته به سال ۶۱۶ ه. ق) کتاب «اعراب القراءات الشاذه» را مىنویسد. این کتاب در دار الکتب به شماره (۱۱۹۹ تفسیر) موجود است.
شایان ذکر است که در کتب علم قراءات، بیشتر به قواعد تجویدى هر قرائت توجه شده است؛ زیرا مبحث حروف را به عنوان امرى بدیهى براى خود که عرب زبان بودهاند، مىپنداشتند. به عنوان مثال، با مراجعه به کتاب «السبعه» ابن مجاهد (۲۴۵- ۳۲۴ ق)- اولین کسى است که از میان قرائتهاى متعدد آن روزگار، هفت قرائت را برگزید و به جمع آورى و توضیح موارد اختلاف قراءات در این کتاب پرداخت- ملاحظه مىکنیم، وى در ضمن قراءات گوناگون به بحث درباره قواعد صوتى هر قارى مىپردازد. این قواعد عبارتند از: «نون ساکنه، تنوین و احکام آن در قراءات سبعه، هاء کنایه، همزه، مد و قصر، احکام دو همزه در یک کلمه، دو همزه مجاور هم در دو کلمه، فتح و اماله، …» (ابن مجاهد، ۱۹۸۰ م، صص ۱۰۸- ۲۰۷؛ ستوده نیا، ۱۳۷۸، ص ۱۴).
در کتاب علوم قرآن و فهرست منابع از طالقانی، فهرست جامعی از کتب درباره قراءات قرآن کریم جمع آوری شده است که در زیر به برخی از مهمترین کتب در این باره اشاره مینماییم (طالقانی، ۱۳۶۱، صص ۲۶۳ -۲۹۳):
-
- الائتلاف فى وجوه الاختلاف از عبد اللّه بن محمد مشهور به یوسف زاد وفات ۱۱۶۷ ، قاهره: مطبعه المعاهد، ۱۳۴۴.
-
- ابراز المعانى من حرز الامانى، ابو محمد قاسم بن خلف رعینى اندلسى- شاطبى (۵۳۸- ۵۹۰)، قاهره: مطبعه الحلبى، ۱۳۴۹.
-
- اتحاد فضلاء البشر فى القراءات الاربعه عشر، از شهاب الدین احمد بن محمد دمیاطى مشهور به بناء (۱۱۱۷)، قاهره: مطبعه المیمنیه، ۱۳۱۷.
-
- الاشارات الجلّیه فى القراءات السبع، محمد سالم محیسن، قاهره.
-
- التبصره فى القراءات السبع، از ابو محمد مکى بن ابیطالب حموش قیسى (۳۵۵- ۴۳۷).
-
- تحبیر التیسبر فى قراءات الائمه العشر، اثر محمد بن محمد بن محمد على یوسف جزرى حلب، به تحقیق عبد الفتاح قاضى و محمد صادق قمحاوى.
-
- النشر فى القراءات العشر، اثر شمس الدین محمد بن محمد جزرى (۷۵۱- ۸۳۳)، قاهره: مکتبه التجاریه ، به تحقیق على محمد ضبّاع، ۱۹۸۴.
-
- الهادى فى القراءات السبع، از ابو عبد اللّه محمد بن سفیان قیروانى مکى، متوفای۴۱۵.
-
- البیان عن وجوه القراءات فى کتاب التبصره از أبو محمد مکّى بن أبى طالب قیسى.
فصل سوم
بررسی دیدگاه های ویژهی طبرسی درباره انواع اختلاف قرائت از بین صاحبنظران علم قرائت
مقدمه
علم قرائت قرآن، مبنای بسیاری از علوم دیگر قرآن کریم محسوب میشود. تعداد اختلاف قراءات طبق ثبت التیسیر فى قراءات السبع نوشته دانى (م ۴۴۴ ه) در حدود ۱۱۰۰ مورد- مهم و غیر مهم- است و بیشتر از دو سوم آنها به ادغام و ضمیر یا صیغه حاضر و غایب، مانند: فرق یعلمون و تعلمون و امثال آن مربوط مىشود (خرمشاهى، بی تا، ص ۹۷). و نویسندگان معجم القراءات القرآنیه که موارد اختلاف قراءات را از آغاز تا انجام قرآن به ثبت رساندهاند، ۱۰۲۴۳ مورد اختلاف را ذکر مىکنند؛ که بخش اعظم آن به ادغام یا عدم ادغام، اماله و جزئیات تجویدى و سجاوندى مربوط مىشود (به نقل از عظیم زاده، ۱۳۸۰، ص ۹۴).
بین ائمّه قراء پیشین و متأخّر نسبت به انواع اختلاف قرائتها، اختلاف نظر وجود دارد. برخی مولفان کوشش کردهاند که این اختلافات را در هفت نوع، معنا کنند؛ اما برخی نیز معتقدند که انواع اختلاف قرائتها، بیش از حدّ شمارش است، از جمله آنهاست: اختلاف در حرکات از نظر اعراب و بناء، تقدیم و تأخیر، زیادت و نقصان، مد و قصر، تحفیف و تشدید، ترقیق و تفخیم، اخفاء و اظهار، فک و ادغام، اماله و روم و اشمام به انواع مختلف، و جز اینها که کتب قرائت به تفصیل به ذکر آنها پرداخته است (طاهرى، ۱۳۷۷، ج۱، ص۴۰۱؛ معرفت، ۱۳۷۴، ج ۲، ص ۹۸).
از میان دیدگاه های مختلف درباره انواع اختلاف قرائت، برخی دیدگاه ها تا حد بسیار زیادی شبیه و همسو با دیدگاه طبرسی هستند و برخی نیز تفاوتهای آشکاری با دیدگاه وی دارند.
از میان اندیشمندان دینی، نظر برخی همچون ابن جزری متوفای ۸۳۳ق (ابن جزری، بی تا، ج ۱، صص ۲۶-۳۰)، زرکشی متوفای ۷۹۴ق (زرکشی،۱۴۱۵ق، ج۱، صص ۴۸۳-۴۸۶) و ابن قتیبه متوفای ۲۷۶ق (ابن قتیبه، ۱۹۵۴، صص ۳۶-۳۸)، با نظر طبرسی همسو و بسیار شبیهاند.
دیدگاه امین الاسلام طبرسی با دیدگاه برخی اندیشمندانِ قبل و بعد از خود، متفاوت است. از جمله دانشمندان علوم دینی قبل از وی، ابوالفضل ابن شاذان رازی (معرفت، ۱۳۷۴، ج ۲، ص۱۴۰؛ مودب، ۱۳۷۸، ص ۱۳۶ ؛ سیوطی، ۱۳۸۰، ج۱، ص۱۷۱) و ابو غانم بن حمدان (به نقل از: پارچه باف دولتی، ۱۳۹۱، ش۲، ص۲۳) است. و از پژوهشگران پس از وی، که در مورد انواع اختلاف قرائتها دیدگاه های متفاوتی دارند، میتوان به صبحی صالح (جوان آراسته، ۱۳۸۰، ص ۲۷۲ ) اشاره نمود.
آنچه که در این پژوهش مدّنظر است؛ بررسی دیدگاه شیخ طبرسی درباره انواع اختلاف قرائتها و تجزیه و تحلیل آن نسبت به دیدگاه دیگر صاحبنظرانِ علمِ قرائت است؛ تا بدین طریق ویژگیهای برجستهی دیدگاه طبرسی روشن و آشکار گردد.
۱-۳- دیدگاه طبرسی درباره انواع اختلاف قرائتها
اختلاف قرائتها از دیدگاه طبرسی، بر هفت صورت تصور میشود:
۱-۱-۳- اختلاف در اعراب کلمات؛ که تفاوتى در صورت نوشتن و معناى آنها پدید نمیآورد:
مانند کلمه «فیضاعفه» در آیه ۲۴۵ سوره بقره؛ که فاء را به رفع یا نصب خواندهاند؛ ولى در هر حال صورت و معنا تفاوت نمیکند (طبرسی، ۱۳۶۰، ج۱، ص۱۹).
شیخ طبرسی علاوه بر مقدمهی تفسیر خود، در لابه لای آیاتِ دیگر، به معرفی و مشخص نمودن انواع اختلاف قرائتها پرداخته است؛ از جمله در موارد زیر؛ که قرآن کریم میفرماید:
وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا ؛ و البتّه نباید کینهتوزى گروهى که شما را از مسجد الحرام باز داشتند، شما را به تعدّى وادارد (مائده/۲).
طبرسی در تفسیر مجمع البیان، اختلاف قرائت درباره لفظ « شَنَآنُ » را از نوعِ اختلاف در اعراب که تفاوتی در معنا ایجاد نمیکند، میداند. و مینویسد: نافع به روایت اسماعیل و ابن عامر و ابو بکر، «شَنَآنُ» را به سکونِ نونِ اول خواندهاند. باقى قاریان به فتح نون خواندهاند. فتح نون، بنا بر این است که مصدر و بر وزن ضربان و غلیان است. و سکون نون نیز بنا بر این است که برخى از مصدرها بر این وزن هستند. مثل: لیان. سپس اضافه میکند که: کلمه به سکون نون و ثانیاً با انتقال فتحه به نون و حذف همزه- که طبق قاعده است- وارد شده است. در هر صورت، این اختلاف قرائت، موجب اختلاف معنى نیست (طبرسی، ۱۳۶۰، ج۶، ص ۱۸۶).
آیه شریفهی دیگری میفرماید:
سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ ؛ پذیرا و شنواى دروغ هستند [و] بسیار مال حرام مىخورند (مائده/۴۲).
شیخ طبرسی در باره اختلاف قرائت در کلمه « لِلسُّحْتِ» میگوید: مکى، بصرى، کسایى و ابو جعفر، به ضم سین و حاء قرائت کردهاند. و دیگران به سکون سین. سپس از ابو على فارسی نقل میکند که وی گوید: هر دو صورت آن به یک معنى است که به منظور تخفیف، حاء را ساکن کنند. این کلمه مثل ضرب که به معناى مضروب و صید که به معناى مصید به کار رفتهاند، به معناى مسحوت است (طبرسی، ۱۳۶۰، ج۷، ص۴۳).