۸۲۳/۰
۶۷۸/۰
۶۷۱/۰
۰۳۸/۶
همانطور که در جدول مشاهده می شود مقدار ضریب تعیین در مدل شهر جدید پرند بیشتر از ضریب تعیین در مدل نسیمشهر است، لذا قدرت تبیین مدل شهر جدید پرند اندکی بالاتر است.
۴-۳-۳-۴ نمودار تحلیل مسیر شهرجدیدپرند و نسیمشهر
در نمودار زیر میزان تأثیرگذاری هر یک از متغیرهای مستقل بر حس تعلق مکانی در دو شهر مورد مطالعه نشان داده شده است. متغیرهایی که سطح معناداری قابل قبولی ندارند(سن) از نمودار تحلیل مسیر خارج شده اند.
شکل۱۰- ۴ مقایسه تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر متغیرهای تبیینکننده حستعلقمکانی برحسب محل سکونت
۴-۴ نتایج بحث گروهی متمرکز[۸۷]
۱-۴-۴ شهرجدیدپرند
سئوال مقدماتی: مدت زمان سکونت
- چه مدت است که در این شهر سکونت دارید؟
بیشتر شرکت کنندگان حاضر در دو جلسه تشکیل شده در شهر جدید پرند به صورت میانگین بین ۱ تا ۵ سال در این شهر سکونت داشتند.
۱) حستعلقمکانی
- اگر از این شهر مدتی دور باشید، آیا دلتان برای چیزی تنگ می شود؟(واکاوی: برای چه چیزی؟ آشنایان/ همسایهها/ شهر و…)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مضمون عاطفی: حدوداً بیشتر شرکت کنندگان در جلسه بحث گروهی متمرکز، تعلق عاطفی چندانی نسبت به شهرجدیدپرند نداشتند. آنها بیان کردند که در صورت دور شدن از پرند (مثلاً برای مدتی سفر رفتن) چندان دلشان برای شهر یا همسایهها تنگ نمی شود، زیرا با آنها ارتباط و آشنایی خاصی ندارند. تعدادی از شرکت کنندگان بیان کردند که بیشتر دلشان برای جاییکه قبلاً در آن زندگی میکرده اند و خانواده، اقوام و آشنایان نزدیکشان که اغلب در خارج از پرند(بیشتر در تهران) سکونت دارند، تنگ می شود. یکی از شرکت کنندگان ابراز داشت که اینجا با تعداد کمی از همسایهها(یکی دو همسایه) ارتباط دارد و بیشتر دلش برای محل تولد و سکونت قبلیش(تهران) تنگ می شود. اغلب شرکت کنندگان نیز وی را تایید کرده و با او هم نظر بودند.
- زندگی در اینجا چه قدر برایتان اهمیت دارد؟(واکاوی: خود را اهل اینجا میدانید؟/ جاهای مختلف شهر را به خوبی میشناسید؟/ خاطرات خوبی در این شهر دارید؟)
مضمون شناختی: حدوداً بیشتر شرکت کنندگان خود را اهل پرند نمیدانستند و بیشتر تاکید داشتند که فقط در شهر پرند زندگی می کنند و خود را با محل تولد یا محل سکونت قبلیشان میشناختند. تعدادی از شرکت کنندگان بیان کردند که چون مدتی است در پرند زندگی می کنند، نسبتاً محلات مختلف شهر را میشناسند و مهمترین خاطرهیشان در شهر پرند، خانهدار شدنشان میباشد، اما خاطرات چندان دیگری از این شهر ندارند. یکی از شرکت کنندگان بیان داشت که مدت زمان طولانی نیست که در پرند ساکن است و شاید به همین دلیل خاطرات زیاد و مهمی از اینجا ندارد، احتمالاً با گذر زمان، خاطرات بیشتری در ذهنش نقش خواهد بست و وقتی به گذشته نگاه کند، بیشتر خودش و خاطراتش را در این شهر میببیند.
- میخواهید به زندگی در اینجا ادامه دهید؟(واکاوی: اگر مشکل مالی، خانوادگی و … نداشته باشید، باز هم در پرند میمانید؟/ زندگی در اینجا را به فرزندتان توصیه میکنید؟ خودتان را به دیگران اهل پرند معرفی میکنید؟)
مضمون رفتاری: حدوداً بیشتر شرکت کنندگان بیان کردند که خودشان را به عنوان کسی که در پرند ساکن است و زندگی می کند - نه اهل پرند- معرفی می کنند و بیشتر ترجیح می دهند با اصالت تهرانی، کرمانشاهی، تبریزی و … یا محل سکونت قبلیشان شناخته شوند. آنان بیان داشتند با توجه به مسائل مالی و … به هر حال در اینجا صاحب خانه شده اند و فکر می کنند بالاخره پرند پیشرفت کرده و وضعیت بهتری خواهد داشت، به همین خاطر به ادامه زندگی در پرند خوشبین هستند؛ هر چند اگر هیچ مشکل مالی و… بر سر راهشان نبود، به احتمال زیاد به تهران آمده و در آنجا زندگی میکردند. بیشتر آنها مطرح کردند که زندگی در پرند را به دلیل کمبود امکانات و عدم توجه به حل و فصل مشکلات موجود چندان به فرزندان، اقوام، آشنایان و … توصیه نمیکنند، گرچه با توجه به مشکلات(مخصوصاً مالی)، مسئله مسکن می تواند تاحدی چه از لحاظ اجاره، رهن یا خرید در پرند به دلیل قیمت مناسبتر زمین و مسکن نسبت به تهران مرتفع شود.
۲) سرمایه اجتماعی
- آیا روابط شما با همسایگان و یا حضور خانواده، اقوام و آشنایانتان در ادامه زندگیتان در اینجا و دوست داشتن این شهر مؤثر است؟(واکاوی: آیا خانواده، اقوام و آشنایانتان در این شهر سکونت دارند؟/ آیا با آشنایان و همسایگانتان در شهر صحبت و دیدار دارید؟ و…)
مضمون شبکه های اجتماعی(روابط اجتماعی): بیشتر شرکت کنندگان اظهار کردند که یا خانواده، اقوام و آشنایانشان در این شهر سکونت ندارند یا تعداد اندکی از آنها در شهر پرند و در نزدیکیشان زندگی می کنند. یکی از شرکت کنندگان بیان داشت که با وجود اینکه در یک ساختمان ۶۰ واحدی زندگی می کند، کسی را نمیشناسد و فقط با همسایه روبرویی خود که در یک طبقه هستند، روابط اندکی دارد. یکی دیگر از شرکت کنندگان اظهار داشت که عمده روابط با افراد ساکن بلوک به منظور شرکت در جلسات مربوط به بلوک و پرداخت شارژهای ماهانه و عواملی از این قبیل میباشد. یکی دیگر از شرکت کنندگان نیز بیان کرد که اماکن و فضاهای عمومی(مانند فرهنگسرا، سرای محله و…) در پرند شکل نگرفته است که بتواند سبب گذران وقت و آشنایی آنها با افراد دیگر را فراهم آورد. سایر شرکت کنندگان در بحث نیز متفق القول ابراز داشتند که که اگر مشکل یا مسئلهای برایشان پیش بیاید، سعی می کنند مشکل خود را با کمک اقوام، آشنایان و دوستان خود که بیشتر آنها در خارج از پرند(اغلب در تهران) ساکن هستند حل کنند؛ زیرا در پرند با افراد چندانی رابطه صمیمانه و نزدیک ندارند، فضاهایی برای شکل گیری ارتباطات بیشتر وجود نداشته و روابطشان نهایتاً به یکی دو همسایهای که در طبقه آنها ساکن هستند، ختم می شود.
- به نظر شما جو حاکم بر روابط مردم در شهر چگونه است؟(واکاوی: اعتماد/ صمیمیت و….)
مضمون اعتماد: به نظر بیشتر شرکت کنندگان، روابطشان با آشنایان و همسایهها در حدی نبوده که بتوانند به آنها کاملاً اعتماد کنند. آنها بر این موضوع تاکید کردند که چندان با یکدیگر رفت و آمد ندارند، رابطه عمیق و گستردهای بین آنها شکل نگرفته است و یکدیگر را نمیشناسند که بخواهند به یکدیگر به اندازه کافی اعتماد کنند. یکی از شرکت کنندگان زن بیان داشت که اگر کاری برایش پیش بیاید و مجبور شود به بیرون برود، چندان راغب نیست فرزندش را به همسایهها بسپارد و ترجیح میدهد او را با خود ببرد. تعدادی از شرکت کنندگان نیز بیان کردند که مدت زمان کمی(یکی دو سال) است در پرند زندگی می کنند و هنوز چندان کسی را نمیشناسند، اما امیدوارند که با گذشت زمان، اعتمادی را نسبت به سایرین بدست آورده و بتوانند با آنها ارتباطات بیشتری برقرار کنند.
- به نظر شما مردم در شهر تا چه حد در فعالیتهای جمعی با هم مشارکت دارند؟(واکاوی: امور مذهبی/ امور خیریه و….)
مضمون مشارکت: بیشتر شرکت کنندگان بیان کردند که در امور مذهبی(هیئتهای مذهبی و مساجد) شکل گرفته در پرند، تنها به دلیل اعتقادات مذهبی خود مشارکت دارند و اگر امکانش باشد بیشتر سعی می کنند به هیئتها و مساجدی که پیش از آمدن به پرند(بیشتر در تهران) در آنها مشارکت داشتند و آشنایان و نزدیکانشان نیز در آنها حضور دارند، بروند و آنجا در مراسمهای مذهبی شرکت کنند. یکی از شرکت کنندگان بیان کرد که در ایام محرم در هیئت عمویش که در تهران ساکن است، حضور یافته و در آن مشارکت می کند. یکی دیگر از شرکت کنندگان زن نیز بیان داشت که به خانه مادریش در تهران می آید و در مراسم مذهبی با کمک یکدیگر نذری درست می کنند. سپس آنها بیان کردند که در زمینه کمکهای خیریه نیز تا حدی همکاری می کنند و تعدادی از شرکت کنندگان اظهار داشتند که در خانهیشان قلکهای کمک به مؤسسه محک و کمیته امداد را دارند و اگر بخواهند کمکی کنند، مقداری پول در آن میاندازند و کمکهایشان بیشتر جنبه شخصی دارد.
۳) نگرش به ویژگیهای فضایی- کالبدی
- آیا شکل و شمایل ظاهری شهر(نمای ساختمانها/ شکل کوچهها و خیابانها/ پارکها/ پاکیزگی معابر) و امکانات و خدمات شهری(خدمات آموزشی/ درمانی/ ورزشی/ فرهنگی/ تفریحی/ حمل و نقل) در ادامه زندگیتان در اینجا تاثیری دارد؟
بیشتر شرکت کنندگان بیان داشتند که نمای ساختمانها و شکل کوچه و خیابانها در پرند مناسب و هماهنگ است و از نظافت و پاکیزگی لازم و آب و هوای نسبتاً خوب برخوردار میباشد، ولی میزان فضای سبز و پارکهای محلی کافی نبوده و میتوان فضای سبز بیشتری در اطراف بلوکها، بولوارها و… ایجاد کرد. آنها از امکانات و خدمات شهر جدید پرند انتقاد داشته و آن را با تهران(محل سکونت قبلی) مقایسه میکردند و ابراز داشتند که اغلب نیازهایشان را در رفت و آمد به تهران مرتفع میسازند. بیشتر افراد مطرح کردند خدمات تجاری در پرند تاحدی پاسخگوی نیازهای ساکنین است، ولی خدمات(درمانی، آموزشی، فرهنگی، تفریحی و حمل و نقل) با کمبود مواجه بوده و متناسب با نیاز ساکنین نمی باشد. یکی از شرکت کنندگان بیان داشت اگرچه یک بیمارستان خصوصی در پرند در حال ساخت است، اما او و خانوادهاش هر وقت نیاز به بیمارستان دارند مجبور هستند به تهران بیایند. یکی دیگر از شرکت کنندگان نیز بیان کرد که خدمات حمل و نقلی(به خصوص برای رفت و آمد به شهرهای مجاور مانند تهران) اصلاً مناسب و کافی نبوده و رفت و آمد با هزینه های مالی زیادی همراه است. سایر شرکت کنندگان نیز وی را تایید کرده و اظهار داشتند که به آنها هنگام خرید مسکن در پرند، وعده احداث مترو داده بودند که هنوز هم ایجاد نشده است و مرتب به تعویق میافتد. در نهایت بیشتر شرکت کنندگان بیان کردند که در پرند، تا حد زیادی مشکل مسکن آنها حل شده است، اما دولت باید سایر نیازهایی که آنها برای زندگی در این شهر احتیاج دارند را مدّ نظر قرار دهد و به آنها رسیدگی کند.
- با توجه به مضامین استخراج شده از بحثهای گروهی متمرکز انجام گرفته در شهر جدید پرند، میتوان بیان کرد که فقدان سرمایه اجتماعی و نگرش نامطلوب به ویژگیهای فضایی- کالبدی از مهمترین عوامل عدم ایجاد حس تعلق به مکان در شهر جدید پرند هستند. شکلگیری شهر جدید پرند به عنوان یک اسکان رسمی که از سابقه چندانی برخوردار نیست؛ محدود بودن روابط اجتماعی؛ حضور کمرنگ خانواده، اقوام و آشنایان ساکنین در محل سکونت(پرند)؛ وابستگی عاطفی و مادی به مکان سکونت قبلی(بیشتر شهر تهران) و… به عنوان فقدان عناصر شکلدهنده سرمایه اجتماعی و همچنین نگرش نامطلوب و منفی ساکنین به ویژگیهای فضایی- کالبدی و خدمات شهری، سبب پایین بودن حس تعلق مکانی در میان ساکنین این شهر شده است. با توجه به نتایج حاصل از پیمایش نیز میتوان گفت که در کنار کوتاه بودن مدت زمان سکونت، عامل تعیینکننده و اصلی در عدم شکل گیری حس تعلق مکانی ساکنین شهر جدید پرند، در مرتبه اول فقدان سرمایه اجتماعی و در مرتبه بعد نامطلوب بودن ویژگیهای فضایی- کالبدی از نظر ساکنین است.
۲-۴-۴ نسیمشهر
سئوال مقدماتی: مدت زمان سکونت
- چه مدت است که در این شهر سکونت دارید؟
بیشتر شرکت کنندگان حاضر در دو جلسه تشکیل شده در نسیمشهر به صورت میانگین بیش از ۱۵ تا ۲۰ سال در این شهر سکونت داشتند.
۱) حستعلقمکانی
- اگر از این شهر مدتی دور باشید، آیا دلتان برای چیزی تنگ می شود؟(واکاوی: برای چه چیزی؟ آشنایان/ همسایهها/ شهر و…)
مضمون عاطفی: بیشتر شرکت کنندگان در جلسه بحث گروهی متمرکز، تعلق عاطفی بالایی نسبت به نسیمشهر داشتند. آنان نسیمشهر را متعلق به خود میدانستند و بیان میکردند که در صورت دور شدن از نسیمشهر(مثلاً برای مدتی سفر رفتن) دلشان برای شهرشان و به خصوص آشنایان، وابستگان و همسایهها تنگ خواهد شد و میل دارند زودتر به خانه و شهرشان بازگردند. یکی از شرکت کنندگان در بین صحبتهایش، نسیمشهر را وطن خود نامید و سایر شرکت کنندگان نیز با علامت سر تکان دادن، گفتهی وی را تایید کردند. بیشتر افراد شرکتکننده بر این موضوع تاکید داشتند که نسیمشهر را دوست دارند و خودشان را در ساختن تدریجی و شکل دادن به آن سهیم میدانند.
- زندگی در اینجا چه قدر برایتان اهمیت دارد؟(واکاوی: خود را اهل اینجا میدانید؟/ جاهای مختلف شهر را به خوبی میشناسید؟/ خاطرات خوبی در این شهر دارید؟)
مضمون شناختی: بیشتر شرکت کنندگان خود را اهل نسیمشهر میدانستند و نسیمشهر به نوعی بخشی از فرایند شکل گیری هویت آنان بود. تعدادی از شرکت کنندگان بیان کردند که آنها در نسیمشهر زندگی کرده اند، درس خواندهاند، به مدرسه رفتهاند، ازدواج کرده و بچههایشان در اینجا بزرگ شده اند، هم اکنون نیز در اینجا کار و زندگی می کنند و خودشان را جزئی از این شهر میدانند. شرکت کنندگان بیان داشتند که محلات مختلف شهر را به خوبی می شناسند و خاطرات زیادی از شهرشان دارند و همین خاطرهها تا حد زیادی آنان را به نسیمشهر پایبند کرده است. کوچه پس کوچهها، خیابانها، مغازهها، بازارهای هفتگی و… برایشان یادآورد خاطراتی است که در کنار اقوام، آشنایان، همسایههایشان و به قول آنها اهل محل تجربه کرده اند و هنوز هم با گذشت چندین سال آنها را فراموش نکرده و با یادآوری آنها احساس خوبی دارند.
- میخواهید به زندگی در اینجا ادامه دهید؟(واکاوی: اگر مشکل مالی، خانوادگی و … نداشته باشید، باز هم در نسیمشهر میمانید؟/ زندگی در اینجا را به فرزندتان توصیه میکنید؟ خودتان را به دیگران اهل نسیمشهر معرفی میکنید؟)
مضمون رفتاری: بیشتر شرکت کنندگان بیان کردند که خودشان را به دیگران اهل نسیمشهر معرفی می کنند و حتی از شناخته شدن با عنوان یک اسلامشهری و یا شهرهای اطرافِ دیگر خودداری می کنند. آنها در میان حرفهایشان سعی در تمایز قایل شدن بین نسیمشهری که خودشان ساختهاند و دیگر شهرهای اطراف داشتند و هویتی مستقل برای نسیمشهر متصور بودند. بیشتر آنان بیان کردند که درصورت نداشتن مشکل مالی، خانوادگی و… باز هم دوست دارند به زندگی در نسیمشهر ادامه دهند و تغییر مکان زندگی برایشان چندان قابل تصور نیست. یکی از شرکت کنندگان بیان داشت که چون در این شهر بزرگ شده است و اکثر خانواده، آشنایان و هممحلهایهایش در این شهر ساکن هستند، دوست دارد در همین شهر کار و زندگی کند و در کنار آنها باشد. سایر شرکت کنندگان نیز به این موضوع پرداخته و صحبتهایشان را در این راستا بیان و تاکید کردند که زندگی آنها در نسیمشهر شکل گرفته، خانه و زندگیشان در اینجا است و به راحتی نمی توانند خودشان را با مکان جدیدی وفق دهند و از نسیمشهر بروند؛ اما شرکت کنندگان با شدت کمتری بیان داشتند که زندگی در نسیمشهر را به فرزندان، اقوام، آشنایان و… توصیه می کنند. بیشتر شرکت کنندگان گفتند که اگرچه دوست دارند، فرزندان و نزدیکانش در نسیمشهر و در نزدیکی آنها زندگی کنند، اما با توجه به مشکلات موجود، زندگی در اینجا را کمتر به آنان توصیه می کنند، ولی خودشان به دلیل عواملی چون: وجود کارشان، خانه و زندگیشان، مجموعه روابطشان با اقوام و آشنایان و هممحلهایها، خاطرههایشان و خو گرفتن به محیط در طی چندین سال، به زندگی در نسیمشهر پایبند بوده و دوست دارند به زندگی در اینجا ادامه دهند.
۲) سرمایه اجتماعی
- آیا روابط شما با همسایگان و یا حضور خانواده، اقوام و آشنایانتان در ادامه زندگیتان در اینجا و دوست داشتن این شهر مؤثر است؟(واکاوی: آیا خانواده، اقوام و آشنایانتان در این شهر سکونت دارند؟/ آیا با آشنایان و همسایگانتان در شهر صحبت و دیدار دارید؟ و…)
مضمون شبکه های اجتماعی(روابط اجتماعی): بیشتر شرکت کنندگان اظهار کردند که اغلب خانواده، اقوام و آشنایانشان در این شهر و در کنار آنها زندگی می کنند. اکثر همسایهها و هممحلهایها نیز از همشهریهای مبدا مهاجرتشان(غالباً آذری) هستند و به دلیل همزبانی، احساس نزدیکی زیادی به یکدیگر داشته که عامل مهمی در ادامه زندگی آنان در نسیمشهر است. بیشتر آنها متفق القول ابراز داشتند که با هممحلهایهای خود(اعم از اقوام، آشنایان و همسایگان) روابط گرم، صمیمی و نزدیک دارند، در مشکلات(بیماری، اسبابکشی، مسائل مالی، خانوادگی و…) یکدیگر را پشتیبانی می کنند، در مراسم شادی و ترحیم یکدیگر شرکت کرده و بهم یاری میرسانند. یکی از شرکت کنندگان بیان داشت که نسیمشهر را بیشتر به خاطر همین روابطی که در آن وجود دارد، دوست میدارد و حضور اقوام، آشنایان و روابط میان آنهاست که او را به زندگی در نسیمشهر امیدوار می کند. سایر شرکت کنندگان نیز حرف وی را تایید کرده و یکی از عوامل مهم ماندنشان در نسیمشهر را همین موضوع دانستند.
- به نظر شما جو حاکم بر روابط مردم در شهر چگونه است؟(واکاوی: اعتماد/ صمیمیت و….)
مضمون اعتماد: بیشتر شرکت کنندگان بیان کردند که اهالی محل و همسایهها در نسیمشهر یکدیگر را می شناسند(از طریق روابط فامیلی، آشنایی، دوستی، همسایگی و…) و به یکدیگر اعتماد دارند تا جایی که حاضرند برای ساعاتی فرزند خود را به یکدیگر سپرده یا به یکدیگر در صورت لزوم پول قرض دهند. یکی از شرکت کنندگان بیان داشت که چندین بار به همسایهها ماشینش را قرض داده و آنها ماشین وی را سالم و سرموقع برگرداندهاند. یکی دیگر از شرکت کنندگان بیان داشت که هر گاه به مسافرت میرود، کلید خانهاش را به یکی از همسایهها میسپارد که مراقب خانهاش باشد و به باغچه و گلدانهایش آب دهد. یکی از شرکت کنندگان زن نیز بیان کرد که حتی طلاهایش را به همسایهها زمانی که میخواهند به مهمانی یا عروسی بروند، قرض میدهد و به آنها واقعاً اعتماد دارد. بیشتر شرکت کنندگان با مثالهایی که مطرح کردند، به نوعی حرفهای یکدیگر را حاکی از وجود اعتماد بین آشنایان، همسایهها و اهالی محل نسبت بهم تایید کردند(تاکید بر اعتمادِ درونگروهی).
- به نظر شما مردم در شهر تا چه حد در فعالیتهای جمعی با هم مشارکت دارند؟(واکاوی: امور مذهبی/ امور خیریه و….)
مضمون مشارکت: بیشتر شرکت کنندگان بیان کردند که در امور مذهبی هیئت محلهی خود مشارکت دارند و دستههای عزاداری محلی شکل می دهند، به گونه ای که هشترودیها، سرابیها، یزدیها و… هر کدام برای خود دستههای جداگانه تشکیل داده و در مراسم عزاداری شرکت می کنند. اکثر شرکت کنندگان تاکید داشتند که در امور مذهبی، حضور و مشارکت در هیئتهای مذهبی محلی هنگام مراسم خاص، بیشتر از مشارکت در مساجد است. یکی از شرکت کنندگان بیان داشت که در مراسم عزاداری(ایام محرم) یا شادی (نیمه شعبان) با کمک همسایهها، کوچههای محل را تزئین می کنند. آنها بیان کردند که از نظر مالی توان چندانی برای کمکهای خیریه ندارند، اما به صورت جزئی سعی می کنند به افراد بیبضائت محله خود کمک کنند. یکی از شرکت کنندگان بیان داشت که در مراسم عروسی دختر یکی از هممحلهایها که مشکل مالی داشته، با سایر اهالی محل قرار گذاشتهاند که به عنوان هدیه عروسی هر کدام بخشی از لوازم آشپزخانه را به عنوان جهیزیه به وی هدیه دهند، تا به نحوی به او کمک کرده باشند.
۳) نگرش به ویژگیهای فضایی- کالبدی