دوستان با جمع در یک محفلند از بساط دوستی خویش غافلند
تا جدا گرداند شان از هم قَدر آن زمان دانند قدر یکدیگر
۲۸ـ دردروازه ابو ببندی ولی دِهن مردم نابو ببندی.
ابو:می شود// ببندین:ببندیم// نابو:نمی شود
کاربرد:اشاره به سریع پراکنده شدن اخبار بین مردم دارد که انسان باید مواظب کارها و حرف هایش باشد تا آبرویش حفظ شود همچنین بی توجهی به حرف مردم را دارد که در بعضی مواقع انسان باید نشنیده بگیرد.
۲۹ـ دَم دَم بیومی،خوون حرومی Damdam bayomixowon haromi.
بیوم:صبح زود// خَوُن:خواب// حرومی:حرام
کاربرد:برای کسانی که صبح های زود و فرصت های عالی را از دست می دهند با کارهای بی ارزش.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳۰ـ روتَم بهشت پام لَگُشت ولی دلم نشت Rawtom beheŝt pām lagoŝt delom neŝt.
روتم:رفتم// لگشت:لغزیدن،از جارفتن
رفتم بهشت پایم لیز خورد و دلم ماندگار شدونشست
کاربرد:هنگامیکه کسی را دنبال کاری به جایی می فروشند آنجا که رسید چیزی نظر او را جلب می کند و می نشیند.
۳۱ـ رونده ای روباری وی کوش ایارو قالی Rū nada ay rowbāri vay kawŝ ayā rāgāli.
روباری:مردم حاشیه هلیل رود// کوش:کفش// ایا:می آید
به رودباری رونده چون با کفش می آید روی قالی
کاربرد:برای کسانی بکار می رود که وقتی به آنها لطف می کنیم یا احترام می گذاریم خیال می کنند که فرد بزرگی هستند و محدودیت ها را زیر پا می گذارد.
نیکی که از حد بگذرد ابله گمان بد برد
۳۲ـ مرگُن کُل اروتنن خرابی،نوم کوری بَرن. morgon kor kol arawtenen xarābi,nomkowribden.
مُرگن:مرغ ها// اروتنن:می روند// نوم:نام کوری هدهد// بَدَ: بد است.
همه مرغ ها می روند خراب کاری می کنند فقط نام هدهد بد شده است.
کاربرد:کسی که فقط یه اشتباه کرده و همه فهمیده اند حالا هر کس خطا می کند همه به او شک می کنند در صورتی که او بی گناه است.
۳۳ـ زنومی چه منی،چه دون گونی zanomi če maneye čedongowani
زنوم:رژیم لاغری// مَن:واحد وزن معادل سه کیلو گرم// دون:دانه// گوَن:گیاه کوچک
کاربرد:کسی که رژیم لاغری دارد چه زیاد بخورد چه به اندازه ی دانه کوچک گون
۳۴ـ زن بگه به گرو خودت بنن بگرو zanbeyeba geraw xowadet benen begerū
بگه:بگیر// گرو:گروگان// بنن:بنشین// بگرو:گریه کن
کاربرد:چیزی که انسان به سختی بدست می آورد تا از او لذت ببرد اما بر خلاف انتظارش مایه ی دردسر می شود و باعث زحمت او می گردد.
۳۵ـ زیادی زوالین zeyādi zarālin.
زوال:نابودی،اسراف شدن
هنگامی که مال زیادی بخاطر بی توجهی ضرر شود.مال زیادی نابودی است.
کاربرد:برای کسی که ظرفیت مال و سرمایه ی زیادی را ندارد و اسراف و زیاده روی می کند.
۳۶ـ سیرم سنگینم،گشنم غمگینم. Siromsanginon,yošnam vamginom.
گشنم:گرسنه ام
سیرم سنگین هستم و گرسنه ام غمگین هستم.
کاربرد:آدم های پولدارمغرور هستندوآدم های فقیرغمگین هستند.افراط وتفریت بد است.انسان دارا باشد یا نادار غمگین است داشتن و نداشتن هر دو دردسر دارد.
۳۷ـ گپ اگه زرن سکوت گوهرن. Gapsoxau agazaren sokūt gawharen.
زرن:زر است// گوهرن:گوهر است
سخن اگر زر است سکوت گوهر است.
کاربرد:خطاب به کسانیکه زیاد حرف می زنند به کار می رود سکوت با ارزشتر از سخن گفتن است.
«کم گوی و گزیده گوی چون دُر تا ز گفته تو جهان شود پر»
۳۸ـ سوزنی ورخودت بزن،جوالدوزی ور همسایه sūzeni varxowadet bezanjovāl dowzi var hamsāya.
سوزنی به خودت بزن جوالدوزی به همسایه.
کاربرد:اگر توانستی سوزنی به خودت بزنی و تحمل کنی سوزن جووالدوزی به همسایه بزن.تا غم و رنج دیگران را تجربه نکرده باشی درد آنها را درک نمی کنی.
« برخود مپسند آنچه تو را پسند نیست»
۳۹ـ سگ ببه کوچک نبه say bebakowčok naba
ببه:باش// نبه:نباش
سگ باش کوچک نباش
کاربرد:خطاب به فردی کوچکتر از بقیه که همه به او دستور می دهند.
۴۰ـ شوسهی بهتر ای روسیاهی šaw san benteruy rūseyāni
شو:شوهر// سَه:سیاه// ای:از