و) فناوری:
در یک تعریف ساده فناوری عبارت است از ابزار، روش و عملیاتی که برای تبدیل اقلام مصرفی به محصول، داده به ستاده مورد استفاده قرار می گیرند. ( دفت، ۱۳۷۷) همه سازمانها نیز از فن آوری ارائه برتری رقابتی برای سازمان را هدف قرار داده است؛ فن آوری هایی که می توانند در اندازه گیری اثربخشی کسب و کار به سازمان کمک می کند. ( هارپست ، ۲۰۰۶) شرکتهای با عملکرد بالاتر، نسبت به سایر شرکتها، نگرش متفاوتی در زمینه فن آوری و تغییرات آن دارند. آنها از روش های زودگذر و هیاهو های تکنولوژیکی دوری می کنند و اما در زمینه بکارگیری فن آوری هایی که به دقت انتخاب کرده اند پیشرو هستند. این شرکتها فن آوری را به عنوان عامل سرعت دهنده حرکت خود تلقی می کنند نه عامل ایجاد کننده.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
آنها از فن آوریهایی استفاده می کنند که با مفهوم خارپشتی آنها هماهنگی مستقیم دارد. آنها هرگز فناوری را ابراز اولیه ایجاد تحول تلقی نمیکنند. با این حال جای تعجب است که در زمینه استفاده از فن آوری های برگزیده حرف اول را می زنند، ولی نتایج پژوهشها نشان می دهد که فن آوری به خودی خود هرگز دلیل اولیه و اساسی صعود یا نزول یک سازمان نیست. ( کالینز، ۱۳۸۲)
ز) فرآیندها:
در یک سازمان با عملکرد برتر، بیان ماموریت، اتخاذ استراتژی همسو با ماموریت و تبیین ارزشهای محوری شرکت، کفایت نمی کند؛ چرا که فرآیندها نیز باید کارآمد باشند تا بتوان منابع محدود را برای ایجاد ارزش مورد استفاده قرار داد. شاید یکی از دلایل که به موفقیت بیشتر کسب و کار کمک می کند توجه به برخی جزییات و بهبود در هر آنچه که سازمان در حال انجام است می باشد. همین پرداخت جزییات و انجام بهبودها باعث ایجاد تفاوتهای چشمگیر در عملکرد می شود. فرایند، مجموعه گامهایی است که یک یا چند نهاده را بکارگرفته و ستاده ای را می آفریند که برای مشتری سودمند و خواستنی است . شرکتهای با عملکرد برتر، اهمیت ویژه ای را برای فرایند و مدیریت فرایند قائل هستند چرا که ایجاد ارزش برای مشتری از راه بکارگیری فرایندهای موثر و کارآمد حاصل می شود. در شرکتهای با عملکرد برتر، مسئله مهم این است که چه کنند تا کار فردای آنها بهتر از کار امروز آنها باشد.
سازمانهای برتر، بهبود مستمر را همواره در دستور کار خود دارند و به بیان دیگر آن را نهادینه کرده و به صورت حالت ذهنی و رفتاری در می آورند . در این شرکتها خوب کارکردن و عملکرد درخشان، هدف نهایی نیست بلکه حاصل و پیامد، چرخه پایان ناپذیر بهسازی خود خواسته و سرمایه گذاری برای آینده است. ( پیترز و واترمن، ۱۳۷۲)
جلوگیری از ایستایی، خشنودی و تن آسانی از راه تغییر و نوسازی مستمر سازمان، ساده سازی و نوآوری مستمر در تمامی فرآیندهای سازمان با هدف افزایش قابلیت پاسخگویی کارآ و موثر، کنار گذاشتن معیارهای به ارث رسیده از گذشته و استفاده از معیارهایی که بر روی مشتری تمرکز دارند و نیز نگاهی به آینده، آگاه کردن کارکنان از عملکردشان، ارائه اطلاعات مالی و غیر مالی و به اشتراک گذاری آن برای همه کسانی که به بهبود عملکرد نیاز دارند، توسعه سریع محصولات و خدمات برای پاسخگویی به تغییرات بازار، تقویت خلاقیت را از راه ایجاد محیطی یادگیرنده و پذیرای تغییر، به چالش گرفتن رویه های قدیمی و فراگیر کردن تفکر بهبود مستمر و ایجاد یک وسواس برای نوآوری، از جمله ساز و کارهایی هستند که این سازمانها برای بهبود مستمر در فرآیندهای خود از آنها بهره می گیرند. (وال،۲۰۰۵)
سازمانهای برتر همواره در جستجوی شیوه ها و ساز و کارهایی هستند که موجب نارضایتی و ناخشنودی شوند و پیش از اینکه الزامات محیط بیرونی برای ایجاد تغییر و بهبود به شرکت فشار وارد سازند خود انگیزه های لازم را برای این دگرگونی ایجاد کنند.
۳-۲ بخش سوم:رابطه فناوری اطلاعات وعملکرد
۱-۳-۲ فناوری اطلاعات و نیروی انسانی:
تحول فناوری با تحول انسان در هم تنیده شده است. فناوری متاثر از انسان بوده و بر او اثر می گذارد. در همین راستا، فناوری در همه آنچه که به انسان مربوط می شود، در شکلهای انسانی، نظامهای سازمانی و سیستم های اجتماعی وارد شده و وجود خود را اثبات و نقش خود را اعمال می کند و بنا به ضرورت، تغییر و تعدیلهایی را متناسب با نوع و ماهیت خویش ایجاد می کند.
فناوری اطلاعات می تواند تحولات اساسی در اشتغال ایجاد کند، برای بیکاران کار به وجود بیاورد و انسانها را از کار شاق بدنی آزاد کند و کارآیی کار را بالا ببرد و در نتیجه امکان دهد تا بخشی از نیروی کار به کارهای فکری، پژوهشی و یا خدماتی و اطلاعاتی بپردازند. این امر باعث می شود تا ظرفیتهای فکری و عملی افراد افزایش و تا حدودی رضایت کارکنان جلب گردد. همچنین فناوری اطلاعات از طریق توسعه شغل، دید افراد را نسبت به سازمان و کاری که انجام میدهند، گسترش داده و بدین ترتیب می تواند باعث جلب رضایت کارکنان گردد.
از سوی دیگر، فناوری اطلاعات بعنوان پدیده ای ناشناخته و ناآشنا می تواند ایجاد استرس در افراد نماید. از آنجاییکه فناوری باعث تغییر و تحول در سازمان شده و ثبات کارهای روزمره و معمول را بر هم می زند و آشکارا بسیاری از افراد در نتیجه خودکار شدن دستگاه ها، مشاغل خود را از دست می دهند، لذا برخی از کارکنان را دچار اضطراب و نگرانی و در نتیجه خستگی روحی-روانی می نماید. بنابراین فناوری را می توان ابزاری دانست که به همراه خود آثار مطلوب و غیر مطلوب برای منابع انسانی سازمان به ارمغان می آورد. ( زاهدی،۱۳۷۰)
۲-۳-۲ فناوری اطلاعات و ترکیب نیروی کار:
نوع کار و درجه فناوری اطلاعات مورد استفاده در یک سازمان، ویژگیهای نیروی انسانی مورد نیاز را از نظر کمی و کیفی برای انجام کار و وظیفه مورد نظر در سازمان، تعیین می کند. از نظر کمی، فناوری می تواند بر تعداد نیروی کار شاغل به کار در سازمان تاثیر گذارد و از بعد کیفی نیز درجه مهارت و تخصص افراد بایستی با فناوری حاکم در سازمان همخوانی داشته باشد.
سازمانهایی که به صورت تولید واحدی و بر اساس خواست مشتریان عمل می نمایند و از دستگاه های پیشرفته و مکانیزه زیاد استفاده نمی نمایند، به کارکنانی نیازمند می باشند که در زمینه یک کار خاص، متخصص بوده و مهارت لازم را در بکارگیری ابزار مورد نیاز آن است که برای انجام بخشها و اجزایی از یک کار، آموزش دیده و مهارت لازم را کسب کرده باشند. در سازمانهایی که اتوماسیون و خودکاری بر کل فرایند کار حاکم است فردی پاسخگوی نیاز است که توان نظارت بر عملیات و انجام سریع اصلاحات مورد نیاز در فرایند کار را داشته باشد.
۳-۳-۲ تاثیر فناوری اطلاعات در توسعه منابع انسانی:
محور توسعه منابع انسانی وجود اطلاعات کاربردی و جدید است که اطلاعات در یک فرایند منطقی به نام فناوری اطلاعات می تواند به ایجاد و توسعه توانمندیهای جدید در منابع انسانی کمک کند. (سلطانی،۱۳۸۲) مفهوم و فرایند توسعه منابع انسانی را می توان در الگوی شماره ۱ نشان داد.
بطور کلی بکارگیری فناوری اطلاعات در ابعاد زیر به توسعه منابع انسانی منجر می شود:
۱٫توسعه حرفه ای:
یکی از نشانه های عملیاتی انسان توسعه یافته که به اشتغال کمک می کند و یا فرایند اشتغال را تسهیل می سازد داشتن مهارتهایی است که زمینه های رشد و توسعه داشته باشد. زمانی که ظرفیتهای مهارتی آماده توسعه باشند ولی محتوای مناسب با آن فراهم نشود، مهارتها بعد از مدتی کهنه شده و نیاز سازمان و فرد را برآورده نمی کند. در این زمان اطلاعات ظرفیتهای خالی و کهنه شده را جانی دوباره می بخشد و به توسعه مهارتی کارکنان کمک می رساند و این به خاطر این است که اطلاعات جدید توقعات جدیدی را در افراد سازمان ایجاد و بعد از مدتی اطلاعات تبدیل به روش کار و مهارت می گردد و جنبه های جدید مهارتی و کاری ایجاد می شود. به طور کلی فناوری اطلاعات، در ابعاد زیر به توسعه مهارتی کارکنان کمک می کند و اشتغال و بهره وری تسهیل می یابد.
الف) مهارتهای کهنه را بازسازی می کند؛
ب) ظرفیتهای خالی قبلی را تکمیل می سازد؛
ج) مهارتهای جدید به وجود می آورد؛
د) بین مهارت کارکنان پیوند ایجاد می کند؛
ه) مهارت آموزی فرآیندی می شود.
ارزش مهارتها با رشد فناوری افزایش یافته است و فناوری اطلاعات پیشرفته به دنبال خود مهارت ایجاد می کند. فناوری اطلاعات دامنه مهارتی انسان را توسعه می دهد. فناوری اطلاعات زمینه هایی نظیر مهارت برقراری ارتباط کلامی، مهارت ارتباط کتبی، مهارت ارتباط نمایشی، مهارت قانع سازی و مهارت استفاده از اطلاعات را در کارکنان ایجاد و تقویت می کند. ( سلطانی،۱۳۸۲)
۲٫نهادینه شدن تغییر و نوآوری:
یکی از نشانه های توسعه یافتگی انسانی این است که دائما افکار جدید را تولید و به کار گیرد به تعبیری خلاق و نوآور باشد. زمینه و محور خلاقیت وجود اطلاعات کافی است تا بتوان اطلاعات را با همدیگر ترکیب و مجموعه های جدیدی را ساخت که دارای ویژگی و کاربردهای جدیدی هستند. نهادینه شدن تغییر و نوآوری بستگی به برخورد انسان با اطلاعات تولیدی دارد. در یک فرایند تعاملی، فناوری اطلاعات و انسان بر روی همدیگر اثر گذاشته و اگر خوب عمل شود تغییر و نوآوری نهادینه می گردد. در شکل زیر تاثیرگذاری فناوری اطلاعات بر نهادینه شدن تغییر و نوآوری نشان داده شده است.
جدول ۴-۲:نهادینه شدن تغییر و نوآوری
خلاقیت نهادی تغییر نهادی |
هجوم اطلاعاتی مقاومت در برابر اطلاعات |
تشنگی اطلاعاتی | غالب بودن افکار قدیمی حفظ وضع موجود |
زیاد میزان پذیرش اطلاعات کم
همان طور که در شکل نشان داده شده است زمانی که نفوذ فناوری اطلاعات و میران پذیرش از سوی انسانها کم باشد، در این وضعیت تغییری ایجاد نخواهد شد و همه تلاش و انرژی صرف حفظ وضع موجود می شود. زمانی که نفوذ فناوری اطلاعات زیاد ولی افراد زمینه پذیرش نداشته باشند. اطلاعات بدون مشتری می ماند و نتیجه ای عاید نمی گردد و زمانی که نفوذ فناوری اطلاعات کم ولی پذیرش آن زیاد باشد. در فضای تشنگی اطلاعاتی خلاقیت حاصل می شود و شکل مطلوب این است که نفوذ فناوری زیاد و میزان پذیرش هم زیاد باشد که حاصل آن تلفیق خلاقیت و تغییر است.