علوی طبری و جلیلی (۱۳۸۵) در پژوهشی به بررسی سودمندی متغیرهای بنیادی در پیش بینی رشد سود پرداختند. هدف اصلی این مقاله بررسی سودمندی متغیرهای بنیادی در پیش بینی رشد سود عملیاتی است. چهار متغیر بنیادی (مستقل) ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، قیمت سهام، سود تقسیمی و سود عملیاتی، انتخاب و ارتباط آن با رشد سود عملیاتی سال آتی طی دوره زمانی ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲ مورد مطالعه قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از فنون آماری رگرسیون چند متغیره و داده های پانلی (ترکیبی) بهره گرفته شد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که به غیر از سود تقسیمی بقیه متغیرهای مستقل با رشد سود عملیاتی رابطه معنی داری دارند.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
فلاح (۱۳۸۵) در تحقیق خود با عنوان بررسی مقایسه ای رابطه بین سود هر سهم و نسبت قیمت به سود هر سهم با بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران، اینگونه نتیجه گیری کرد که نسبت سود هر سهم و نسبت قیمت به سود هر سهم، مرتبط با بازده سهام یک شرکت هستند که از شاخص های مهم تصمیم گیری می باشند اما همیشه در بورس تهران سرمایه گذاران برای تصمیم گیری در تعیین پرتفوی سرمایه گذاری میبایست سود هر سهم و نسبت قیمت به سود هر سهم را در کنار سایر عوامل مالی و غیر مالی مانند عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار دهند سپس اقدام به تصمیم گیری نمایند، تنها در صورت استفاده از مجموعه عوامل موثر و داشتن اطلاعات مالی موثر بر ارزش شرکت، میتوان تصمیم گیری بهینه نموده و به بازده بالاتر از پرتفوی سرمایه گذاری دست یافت.
حاجیان (۱۳۸۵) به بررسی تأثیر افزایش سود تقسیمی بر رفتار سرمایه گذاران پرداخته است. با توجه به اینکه واکنش سرمایهگذاران به صورت تصمیمات خرید، فروش و نگهداشت سهام، نهایتا در حجم معاملات
سهام منعکس می شود. حجم معاملات را به عنوان معیار رفتار سرمایه گذاران در نظر گرفته و در فرضیه اول
تاثیر افزایش سود تقسیمی را بر حجم معاملات، با بهره گرفتن از آزمون مقایسه میانگین با مقدار ثابت بررسی کرده و در فرضیه دوم رابطه درصد افزایش سود و درصد تغییرات حجم معاملات را با بهره گرفتن از آزمون همبستگی مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که افزایش سود تقسیمی بر حجم معاملات سهام موثر است، به عبارتی حجم معاملات سهام پس از اعلام افزایش تقسیم سود افزایش مییابد.
خواجوی (۱۳۸۶) به بررسی محتوای اطلاعاتی سود تقسیمی، ارزش دفتری و سود خالص بر قیمت تمام شده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به بررسی تأثیر ارزش دفتری و سود تقسیمی بر قیمت سهام در مقایسه با تأثیر ارزش دفتری و سود بر قیمت سهام می پردازد. هدف اصلی این مطالعه آن است که نشان دهد توان توضیح دهندگی کدام یک از متغیرهای سود تقسیمی، ارزش دفتری و سود بیشتر است. از این رو تعداد ۹۸ شرکت در طی دوره زمانی ۱۳۸۲- ۱۳۷۷ مورد بررسی قرار گرفتند. برای آزمون فرضیه های تحقیق از رگرسیون مقطعی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که متغیرهای ارزش دفتری و سود تقسیمی تقریباً قدرت توضیح دهندگی مشابهی با متغیرهای ارزش دفتری و سودهای گزارش شده دارند. ارزش دفتری قدرت توضیح دهندگی کمتری نسبت به دو متغیر دیگر دارد. در شرکت هایی که سود نقدی پرداخت کرده اند، سود قدرت توضیح دهندگی بالاتری نسبت به ارزش دفتری و سود تقسیمی داشته ولی ترکیب ارزش دفتری و سود تقریباً قدرت توضیح دهندگی مشابهی با ترکیب ارزش دفتری و سود تقسیمی دارند. در بین شرکت هایی که سودهای موقتی دارند، سود تقسیمی قدرت توضیح دهندگی بالاتری دارند.
افلاطونی (۱۳۸۶) به بررسی ارتباط میان سود تقسیمی، ارزش دفتری و سود سهام با ارزش بازار سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. وی دوره زمانی ۱۳۷۵ الی ۱۳۸۳ را برای تحقیق خود انتخاب کرده و این طور نتیجه می گیرد که، بین هر یک از متغیرهای ارزش دفتری هر سهم و سود تقسیمی هر سهم، با ارزش بازار سهام رابطه مثبت وجود دارد، همچنین متغیر سود تقسیمی هر سهم دارای محتوی اطلاعاتی زیادی است و با ارزش بازار سهام رابطه زیادی دارد. نتایج این تحقیق، نقش نادیده گرفته شده سودهای تقسیمی را در فرآیندهای پیش بینی و ارزش گذاری قیمت سهام پر رنگتر می نماید.
علوی طبری (۱۳۸۸) رابطه کیفیت سود و سود تقسیمی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار داد. برای اندازه گیری کیفیت سود، چهار معیار اقلام تعهدی مطرح شده در مدل دیچو و دایچو (۲۰۰۲) وجود اقلام استثنائی، تجدید ارائه به صورت سود و زیان و همبستگی پیرسون بین درآمد عملیاتی جاری و آتی به عنوان متغیرهای مستقل و سود تقسیمی، نسبت سود تقسیمی به ارزش بازار هر سهم در تاریخ مجمع و تغییرات سود تقسیمی به عنوان متغیرهای وابسته انتخاب و سه فرضیه طراحی شد. نمونه های آماری تحقیق شامل ۸۵ شرکت برای دوره پنج ساله ۱۳۸۵-۱۳۸۱ می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد با معیار تجدید ارائه صورت سود و زیان، شرکت هایی که کیفیت سود بالاتر دارند سود تقسیمی را در زمان مقرر پرداخت نمیکنند، با معیار وجود اقلام استثنائی، شرکتهایی که کیفیت سود بالاتر دارند سود تقسیمی بیشتری پرداخت می کنند. هیچ کدام از چهار معیار کیفیت سود با تغییرات سود تقسیمی رابطه معنادار ندارند.
پورحیدری و دیگران (۱۳۸۸) به بررسی پایداری سیاست تقسیم سود در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتیجه پژوهش آن ها نشان داد که شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سیاست تقسیم سود پایداری برخوردار نیستند و هم چنین روند تقسیم سود در سال های گذشته تاثیر چندانی بر تقسیم سود سال های آتی ندارد.
سیاح رزیانی (۱۳۸۸) ارتباط میان کیفیت سود و سیاست تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار داده است. هدف اصلی از انجام این تحقیق، پاسخ به این سؤال است که آیا میتوان با توجه به کیفیت سود، سیاست تقسیم سود نقدی را مورد ارزیابی قرار داد. بدین منظور تعداد ۹۷ شرکت طی دوره زمانی ۱۳۸۶-۱۳۸۰ بررسی شده است. جهت آزمون فرضیه اول از رگرسیون چند متغیره و برای آزمون فرضیه های دوم و سوم از رگرسیون لاجیت[۱۰۰] استفاده شده و کیفیت سود از طریق دو متغیر جایگزین (نزدیکی سود به جریانهای نقدی عملیاتی و تغییر در اقلام تعهدی اختیاری) اندازه گیری شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد در صورت سنجش کیفیت سود بر مبنای تغییر در اقلام تعهدی اختیاری، ارتباط معکوس و معنادار ضعیفی میان کیفیت سود و پرداخت مبالغ بیشتر سود نقدی وجود دارد. همچنین در صورتی که کیفیت سود بر مبنای نزدیکی سود به جریانهای نقدی عملیاتی سنجیده شود، ارتباط مثبت و معنادار نسبتاً قوی میان کیفیت سود و احتمال افزایش سود نقدی مشاهده می شود. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که تغییر در کیفیت سود شرکت، حاوی اطلاعاتی در خصوص احتمال تغییر در سود نقدی است.
هاشمی و اخلاقی (۱۳۸۹) با بررسی ۹۲ شرکت تولیدی عضو بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ رابطه مثبت و معناداری بین اهرم مالی، سیاست تقسیم سود با ارزش شرکت نشان داده اند.
شاملو (۱۳۸۹) در تحقیقی که هدف آن تحقیق، بررسی رابطه میان تغییرات سود تقسیمی و عملکرد آتی شرکت ها با در نظر گرفتن آثار متغیرهایی نظیر تغییرات سود عملیاتی، بازده حقوق صاحبان سهام و درصد تغییرات سود تقسیمی می باشد. علت انتخاب معیار سود عملیاتی به جای استفاده از سود خالص، قابلیت بهتر سود عملیاتی در انعکاس عملکرد شرکت می باشد. برای بررسی تحقیق، اقدام به طرح سه فرضیه به شرح زیر نمودیم:
فرضیه اول، میان عملکرد آتی شرکت ها و تغییرات سود عملیاتی رابطه معنی دار وجود دارد.
فرضیه دوم، میان عملکرد آتی شرکت ها و نرخ بازده داراییها رابطه معنی دار وجود دارد.
فرضیه سوم، میان عملکرد آتی شرکت ها و درصد سود تقسیمی رابطه معنی دار وجود دارد.
پس از جمع آوری داده های ۵۰ شرکت از جمع شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران از صنایع مختلف برای ۷ سال متوالی و آزمون فرضیات، مشخص گردید که در کل میان تغییرات سود تقسیمی و عملکرد آتی شرکت ها رابطه مستقیم وجود دارد. در بررسی جداگانه اثر هر یک از متغیرهای فوق الذکر بر عملکرد آتی شرکت ها مشخص شد که رابطه قویتری میان تغییرات سود عملیاتی و بازده دارایی ها با عملکرد آتی شرکت ها در مقایسه با رابطه درصد سود تقسیمی با عملکرد آتی شرکت ها وجود دارد. علت این امر را می توان اینگونه بیان کرد که تأثیر درصد سود تقسیمی توسط دو متغیر دیگر توضیح داده شده است.
بنی مهد و دیگران (۱۳۹۰) در تحقیقی به بررسی اثر اهرم شرکت بر سیاست تقسیم سود پرداختند. نتایج این تحقیق نشان داد که نسبت اهرمی با تقسیم سود رابطهای ندارد اما اندازه شرکت و جریان های نقدی عملیاتی رابطه معنی دار و مثبت با تقسیم سود دارد.
۲-۵-۲- تحقیقات خارجی
۲-۵-۲-۱- تحقیقات انجام شده پیرامون مدیریت سود
دیچو و همکاران (۱۹۹۶) در تحقیقی به بررسی دیدگاه های استادان دانشگاه ها، حسابداران حرفه ای و قانون گذاران در مورد مدیریت سود پرداختند. به اعتقاد آن ها استادان دانشگاه ها در حرفه حسابداری اغلب تصورات متفاوتی از مدیریت سود نسبت به حسابداران حرفه ای و قانون گذاران دارند. حسابداران حرفه ای و قانون گذاران اغلب خواهان اقدام عاجل برای پیشگیری از پدیده دردسر ساز مدیریت سود هستند ولی استادان حسابداری دانشگاه ها خوشبین تر هستند.
چونگ و همکاران (۲۰۰۲) رابطه بین مدیریت سود و مالکیت نهادی را بررسی نمودند. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که فشار مستقیم و غیر مستقیم از طرف سرمایه گذاران نهادی باعث مهار مدیریت سود میشود.
کزیسچن[۱۰۱] (۲۰۰۳) رابطه بین حمایت سرمایه گذار و مدیریت سود را مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق نشان می دهد بین حمایت سرمایه گذار و مدیریت سود ارتباط معنی دار وجود دارد و اگر حمایت از سرمایه گذار با قوانین و مقرارت قوی باشد مدیران انگیزه کمتری برای مدیریت سود فرصت طلبانه دارند.
ویلن[۱۰۲] (۲۰۰۴) به بررسی تاثیر مدیریت سود بر مربوط بودن اطلاعات صورت های مالی پرداخت. نتایج این تحقیق نشان داد که مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری بلند مدت تاثیر بیشتری بر مربوط بودن سود و ارزش دفتری با ارزش شرکت نسبت به مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت دارد.
پارک و زیاک پارک[۱۰۳] (۲۰۰۴) به بررسی مدیریت سود و فروش داخلی و رفتار استراتژیک (راهبردی) پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد هنگامی که مدیران قصد دارند در دوره آتی مقدار زیادی از سهامشان را بفروشند برای منفعت شخصی از فروش سهام با تعدیل اقلام تعهدی اختیاری دوره جاری به مدیریت سود می پردازند.
ساوو ساوا[۱۰۴] (۲۰۰۶) در تحقیقی رابطه بین مدیریت سود، سرمایه گذاری و پرداخت سود سهام را بررسی نمود. یافته ها حاکی از آن بود که رابطه بین دستکاری سود و سرمایه گذاری مثبت می باشد اما بین پرداخت سود سهام و دستکاری سود رابطه منفی وجود دارد.
عثمان و زگال[۱۰۵] (۲۰۰۶) عوامل بالقوه سیاست مدیریت سود در دو کشور کانادا به عنوان نماینده قاره آمریکا و فرانسه به نمایندگی از قاره اروپا بر حسب سیستم حسابداری آن ها را بررسی نمودند. نتایج این تحقیق نشان می دهد در شرکت های فرانسوی، مدیریت سود بیشتر به واسطه انگیزه های قراردادهای بدهی و نرخ مالیات موثر انجام می شود و این در حالی است که در شرکت های کانادایی انگیزه مدیریت سود مرتبط با بازارهای سرمایه پویا است و انتشار سهام قوی ترین انگیزه برای مدیریت سود در این شرکت ها است.
شن و چی[۱۰۶] (۲۰۰۷) ساز و کارهای حاکمیت شرکتی و مدیریت سود را مورد مطالعه قرار دادند. نتایج تحقیق آن ها نشان داد شرکتهای با حاکمیت شرکتی خوب مدیریت سود کمتری دارند.
جیرپورن و همکاران[۱۰۷] (۲۰۰۸) در تحقیقی رابطه بین مدیریت سود و هزینه نمایندگی را مورد مطالعه قرار دادند. یافته های تحقیق نشان می دهد در شرکت هایی که مدیریت سود در آنها زیاد انجام می گیرد هزینه نمایندگی کمتر و در شرکت هایی که مدیریت سود در آنها کمتر انجام می گیرد هزینه نمایندگی بیشتر می باشد.
گوش و اولسون[۱۰۸] (۲۰۰۹) نشان دادند مدیران برای کاهش نوسانات سود از اقلام تعهدی اختیاری استفاده می کنند.
هوی و همکاران[۱۰۹] (۲۰۱۰) به بررسی تاثیر مدیریت سود بر سیاست های تقسیم سود در کشورهای چین و پاکستان پرداختند. نتایج این تحقیق در هر دو کشور چین و پاکستان نشان می دهد که اقلام تعهدی اختیاری هیچ تاثیری بر سیاست های تقسیم سود ندارد.
جهانزیب و همکاران[۱۱۰] (۲۰۱۲) به بررسی مدیریت سود و سیاست های تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس کراچی پرداختند. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که سیاست های تقسیم سود در شرکت ها متاثر از فعالیت های مدیریت سود در آن ها نمی باشد.
۲-۵-۲-۲- تحقیقات انجام شده پیرامون سیاست های تقسیم سود
والتر[۱۱۱] (۱۹۵۶) اعلام نمود که سیاست سود سهام بر ارزش شرکت تأثیر می گذارد. بر مبنای یافته های وی شرکت هایی که بیشترین نسبت پرداخت سود سهام را دارند دارای ارزش سهام بالایی نیز هستند و سرمایه گذاران اقدام به خرید سهام شرکتهایی می کنند که نسبت پرداخت سود سهام بالایی دارند.
میلر و مودیلیانی (۱۹۶۱) بر اساس تحقیق مهم و تأثیرگذار خود دریافتند که تغییرات سود تقسیمی بر
روی قیمت سهام تأثیرگذار می باشد و این موضوع را به محتوای اطلاعاتی سودهای تقسیمی نسبت دادند. بعدها باتاچاریا[۱۱۲] (۱۹۶۷)، میلر و راک[۱۱۳] (۱۹۸۵) و جان و ویلیامز[۱۱۴] (۱۹۸۵) به این ایده رسمیت بخشیدند.
بلاک[۱۱۵] (۱۹۶۴)، به این نتیجه رسید که خط مشی سود سهام بر ارزش بازار سهام تأثیرگذار است.
فاما و بابی یاک[۱۱۶] (۱۹۶۸) در پژوهشی تحت عنوان تجزیه و تحلیل تجربی از خط و مشی تقسیم سود، این موضوع را که آیا شرکت ها می کوشند تا درصد سود تقسیمی را بر مبنای سود عادی حفظ کنند مورد مطالعه قرار داد. آنها ۳۹۲ شرکت را ظرف مدت ۱۸ سال (۱۹۶۴-۱۹۴۶) مورد بررسی قرار دادند. به طور کلی نتایج بدست آمده این دیدگاه را تایید می کند که «سود تقسیمی در کوتاه مدت چسبنده است، بدین معنا که متناسب با کاهش یا افزایش سود تغییر یا نوسان نمی کند». چنین به نظر می رسد که مدیران تمایل چندان زیادی برای کم کردن سود تقسیمی در مقایسه با علاقه ای که به افزایش آن دارند، ندارند. ولی در بلند مدت سود تقسیمی تغییر می کند و این تغییرات با نوسانات سود شرکت هماهنگ می شود.
چنگ و اشفر[۱۱۷] (۱۹۹۶) از تغییرات سود برای بررسی تاثیر ثبات سود بر محتوای اطلاعاتی جریانات نقدی استفاده نمود. یافته های این تحقیق نشان داد که کاهش در ثبات سود باعث کاهش مربوط بودن سود و افزایش مربوط بودن جریانات نقدی می شود و بازار به جریانات نقدی به عنوان یک منبع جایگزین از اطلاعات توجه می کند.
نیسیم و زیو[۱۱۸] (۲۰۰۱) در تحقیق خود با عنوان تغییرات سود تقسیمی و سودآوری آتی شرکت ها، به بررسی نمونهای که شامل ۱۰۰۶۶۶ سال- شرکت مشاهده، برای دوره ۱۹۸۷-۱۹۶۳ پرداختند. نمونه انتخابی این محققین شامل شرکتهایی بودند که سهامشان در بورس سهام نیویورک[۱۱۹] و یا بورس سهام آمریکا[۱۲۰] مورد معامله قرار می گرفت و اطلاعات مالیشان در دسترس بود. آنها این شرکت ها را به سه دسته، دارای تغییرات مثبت در سود تقسیمی، تغییرات منفی در سود تقسیمی و بدون تغییر تقسیم کرده و بر مبنای تحقیقات خود دریافتند که تغییرات سود تقسیمی با سطح سودآوری آتی شرکت ها رابطه مستقیمی دارد. همچنین آنها به شواهد محکمی جهت تایید محتوای اطلاعاتی سود دست یافتند.
ساوو ساوا و مارتین وبر[۱۲۱] (۲۰۰۶)، در تحقیقی با عنوان منشا تصمیمات مربوط به تغییرات سود سهام چیست، دو عامل اصلی که منشا تصمیمات افزایشی در سود تقسیمی می باشند، یکی اثر خصوصیات شرکت و متغیرهای اساسی از قبیل اندازه شرکت، سودآوری و نرخ اهرم و دیگری رابطه میان افزایش سود تقسیمی و واکنش بازار را مورد بررسی قراردادند. برای این منظور آنها یک نمونه ۸۴۴ تایی از شرکت های پذیرفته شده در بورس فرانکفورت، که شامل ۱۱۶۷۱ سال- شرکت، مشاهده می باشد، انتخاب کرده و به بررسی داده هایی از قبیل رشد جاری شرکت، ارزش بازار، اندازه شرکت، جمع بدهی ها، نرخ اهرم و غیره این شرکت ها پرداختند. آنها بر مبنای تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که عکس العمل بازار به تغییرات سود تقسیمی، اثر مهمی در اعمال تغییرات یا ثبات سود تقسیمی دارد که با توجه به مدل تقارن اطلاعاتی افزایش سود تقسیمی در راستای انتقال بخشی از اطلاعات محرمانه شرکت به بازار صورت میگیرد (علامتدهی) و یا برای کاستن از هزینه های نمایندگی ناشی از تضاد منافع بین مدیران و سهامداران (نمایندگی) بر مبنای دو مدل فوق، سهام این شرکتها در دوره قبل از افزایش سود تقسیمی، با ارزش بازار کمتری روبرو هستند.
ویرا و راپوسو[۱۲۲] (۲۰۰۷) در تحقیقی تحت عنوان علامتدهی با سودهای تقسیمی، به بررسی رابطه بین اعلامیه های سود تقسیمی و سود های آتی پرداختند. آنها به بررسی و تجزیه و تحلیل فرضیه علامت دهی سود تقسیمی با بهره گرفتن از داده ها و اطلاعات مالی در سه کشور اروپایی پرداختند. در این تحقیق آنها فرضیات خود را در سه کشور فرانسه، پرتغال و انگلستان مورد آزمون قرار دادند. در این تحقیق دو فرضیه که یکی ارتباط تغییرات سود تقسیمی و قیمت سهام و دیگری ارتباط تغییرات سود تقسیمی و سودآوری آتی را مطرح می کرد را با بهره گرفتن از یک مدل رگرسیونی مورد آزمون قراردادند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول نشان دهنده عدم وجود رابطه مثبت بین تغییرات سود تقسیمی و قیمت سهام در کشور فرانسه و وجود یک رابطه ضعیف در کشور های پرتغال و انگلستان بود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم نیز نشان دهنده عدم وجود رابطه مثبت بین تغییرات سود تقسیمی و سود های آتی بود.
هانلون و همکاران[۱۲۳] (۲۰۰۷) در پژوهشی تحت عنوان آیا سود های تقسیمی حاوی اطلاعات درباره سودهای آتی هستند، به بررسی این موضوع که آیا سود تقسیمی حاوی اطلاعاتی در رابطه با سود های آتی می باشد پرداختند. آنها در تحقیق خود به بررسی رابطه بین سود های تقسیمی و سودهای آتی و همچنین رابطه بین میزان سود های تقسیمی و سود های آتی، با طرح دو فرضیه با توجه به رابطه ما بین بازده سهام سال جاری و سود سال جاری و آتی برای شرکت هایی که سود پرداخت می کنند و شرکت هایی که سود پرداخت نمی کنند، پرداختند. آنها یک نمونه انتخابی از شرکتهای بورس اوراق بهادار نیویورک طی سالهای ۱۹۷۰ الی ۲۰۰۴ که شامل ۸۸۳۱۲ سال- شرکت می شد را مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات حاکی از تایید شدن هر دو فرضیه بود. به گونه ای که بازار پرداخت سود و همچنین میزان
سود پرداختی را به عنوان یک علامت از سود آتی دریافت نموده و نسبت به آن واکنش نشان می دهد.
موسی[۱۲۴] (۲۰۰۹) در تحقیقی در رابطه با سیاست تقسیم سود در ۵۳ شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس نیجریه طی دوره زمانی ۱۹۹۲ الی ۲۰۰۲ دریافت که تقسیم سود تابعی از جریان نقدی، سود سال جاری و تقسیم سود سال قبل است. او هم چنین دریافت نسبت دارایی جاری، رشد فروش، اندازه شرکت و نوع صنعت رابطه ای با تقسیم سود ندارد.
خلاصه تحقیقات انجام شده در خارج و داخل کشور به شرح جدول زیر می باشد.
جدول (۲-۳): خلاصه تحقیقات انجام شده در زمینه مدیریت سود
محقق | سال | عنوان تحقیق |