کَأنَّـها فی عِنان الجَوِّ عُقبانُ
أمـا مَراکِـبُنا فی کُلِّ مَرحَلهٍ
فَإنَّهــا لَیَعافیـرُ وَ بِعـرانُ
(الزهاوی،۱۹۷۲، ج۱: ۴۸۸)
(غرب تمامی فرزندانش را در هرکجا که باشند، گرامی داشت و شرق همۀ قومش، جز اندکی را خوار و ذلیل کرد. هواپیماها چون عقابهایی در آسمان هستند، اینها هم مرکبهای شماست. مرکبهایی که در هر حال اسبها و شترها هستند.)
در این بیت شاعر با مقایسۀ طنزآلود بین پیشرفت صنعتی غرب و عقبماندگی شرق، با بهره گرفتن از کنایه به عدم ارتقاء علمی و ثبوت مردم کشور خود ایراد میگیرد.
۲٫۲٫۱٫۴٫ دفاع از حقوق زنان
زهاوی در اشعار خود به مهمترین مسائل ستمدیدگی زنان در مقابل مردان میپردازد، از آن جمله میتوان به ازدواج با زنان به اجبار و بدون اطلاع خودشان، طلاق دادن آنها بدون اطلاع، ازدواج پیرمردها با دختران کم سن و سال، اکتفا نکردن به یک زن، منحصر شدن نقش آنها به تولید نسل و استفاده ابزاری از آنها که در دوران شاعر در بین کشورهای عربی بویژه عراق بسیار رواج داشت، اشاره دارد. وی در چندین منظومه داستانی از جمله أرمله جندی، طاغیه بغداد، سلیمی و دجله، مقتل لیلی و الربیع، سعاد بعد زوجها، سلمی الطلقه به مظلومیت و بیگناهی زنان میپردازد. زهاوی دربارۀ وضع ناخوشایند زنان دارد چنین میگوید:
هَزَأوا بِالبَـناتِ وَ الاُمَّهـاتِ وَ أهانُوا الأزواجَ وَ الأخَواتِ
سَجَنُوهُنَّ فی البیُـوت فَشَلُّوا نِصفَ شَعبٍ یُهِمُّ بِالحَرَکاتِ
مَنَعُـوهُنَّ أن یُریـنَ ضیـاءً فَتَـعُودُنَّ عیـشَهَ الظُلُماتِ
دَفَنُـوهُنَّ قَبلَ مـوتٍ مُریحٍ فی قُبُـورٍ سُودٍ مِن الحُجُراتِ
فی بُیُـوتٍ لَزِمَنهـا کَقُـبُورٍ اظلَمَت کَم سَکِبنَ مِن عَبَراتِ
زَوِّجوها مِن غَیرما هی تَرضی مِن غُـلامٍ غَمَرٍ أخی سَیِئاتِ
إنَّهـا تُبدی رِقَّـهً وَ هو یَقسُو لَیـسَ هذا الفَتی لِتلکَ الفَتاهِ
(همان: ۳۱۹)
(مردان، دختران و مادران را تمسخر میکنند و همسران و خواهران را خوار میشمارند. آنها را در خانهها زندانی میکنند و باعث میشوند نیمی از مردم کشور از پیشرفت بازایستند. زنان را از دیدن نور منع میکنند، آنها هم به تاریکیها عادت کردهاند. قبل از مرگی راحت، آنها را در گورهایی از سنگ دفن میکنند. خانه های آنها همچون قبرهایی تاریک است و اشکهای بسیاری در آنجا ریختهاند. زنی به اجبار با جوانی زشترو و بدطینت ازدواج کرد و با او به مهربانی و لطافت برخورد میکند، در حالی که مرد خشونت و نامهربانی میکند.)
شاعر در این ابیات تقریباً توانسته است با زبانی طنز وضعیت اکثر زنان این دوره را به تصویر بکشد، بویژه در توصیف ازدواج و مدفون شدن زنان در منازل خودشان. همچنین دربارۀ تعدد زنان چنین میگوید:
جَعلَ اللهُ نساءَ القـومِ للقومِ متاعا
فَانکحُوا مِنهنَّ مَثنی و ثُلاثاً و رُباعا
(الزهاوی،۱۹۷۲، ج۱: ۶۷۰)
(خداوند زنان را فقط کالا و ابزاری قرار داد پس با دو نفر یا سه نفر و یا چهار نفر از آنان ازدواج کنید.)
در این بیت وی کج فهمی مسلمانان از ابیات الهی را به چالش میکشد و با نسبت دان بدبختی زنان در جامعه به خدا (جعل الله) در واقع فهم نادرست آنان را از آیات الهی به چالش میکشد.
همچنین در بیت زیر با با زبانی طنز با بهره گرفتن از تعریض، تعددازدواج را به چالش کشیده است. بویژه در بیان دلیل مردان برای ازدواج دوباره :
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فَوَسَّعَ فیه المسلمونَ سیاسهً لِیُکثِرَ طبقَ الحاجَهِ النسلُ منهُم
(ناجی،۱۹۶۳: ۳۴۹)
(مردان مسلمان از روی سیاست و تدبیر با زنان بیشتری ازدواج میکنند تا بتوانند نسل مسلمانان را زیاد بکنند.)
وضعیت زنان ایرانی با وجود تمامی محدودیتها و سختیها به نسبت بهتر از زنان عرب بوده است و مسائلی چون ازدواج اجباری و یا طلاق غیابی کمرنگتر از بلاد عربی است، لذا در اشعار بهار کمتر به اینگونه موضوعات برمیخوریم. حتی در برخی موارد از مکر و میزان درایت زنان در زندگی با مضمونی ستایشوار سخن میکند و ابیاتی هم که برای تعدد ازدواج و منحصر شدن نقش زنان در خانه، سروده، بسیار ملایمتر از اشعار زهاوی است؛ این خود نشان دهنده میزان تفاوت وضعیت زنان دو جامعه عربی و فارسی است. بهار پدیدۀ رایج تعدد زنان را با کنایهگویی نقد میکند:
زن یکی بیش مبر زآنـکه بـود فتنه و شــر
فتنـه آن به کـه در اطـراف تـو کمـتر باشد
زن شیــرین بـه مـذاق دل اربــاب کمـال
گرچـه قنـد است نبایـد کـه مـکــرر باشد
کی تـوان داد میـان دو زن انصـاف درست