پنج قول اول نظریههای مختلف در مورد معرفت اضطراری و معرفت اکتسابی بود.در همه آنها نقطه مشترک، حجیّت عقل است.
در هیچکدام از این اقوال اسم زراره وجود نداشت، لذا اگر ما بخواهیم قبلاً به زراره چیزی را نسبت بدهیم باید زراره را جزء قول جمهور حساب کنیم.
یعنی جناب زراره رایی نداشته که او از جمهور شیعه جدا کند. بعبارت دیگر مراد شهرستانی این استکه زراره قائل است که تمام معارف اضطراری است و نظر و قیاس در حوزه معرفت، حداقل در معارف بنیادین، یا معتبر نیست و یا نیازی به آن نیست.
حال آیا این انتساب درست است یا خیر؟ قابل بحث است.
به نظر میرسد اصل معرفت اضطراری قابل انتساب به جناب زراره میباشد به دلیل اینکه، اوّلاً قول همه متکلمان شیعه است، البته با اختلافاتی که دربینشان وجود داشت. نکته دوم اینکه جناب زراره در نقل روایات و معارف اهل بیت(ع) در این حوزه، شخصیتی ممتاز است، البته نه تنها زراره بلکه خاندان جناب زراره اینگونه بودند.
وقتی به منابع روایی مراجعه میکنیم میبینیم دسته زیادی از روایات وجود دارد که آنها را ذیل دو آیه شریفه قرآنی ارائه فرمودند، که انسانها قبل از این عالم به نوعی در معرفت الله و بعضی از مبادی معرفت دینی صاحب معرفت و علم شده بودند. و انسانهایی که متولد میشوند با معرفت متولد میشوند. این دو آیه شریفه یکی آیه معروف به آیه فطرت است:
فأقم وجهک الدین حنیفاً فطره الله التی فطرالناس علیها لا تبدیل لخلقالله ذلک الدین القیّم و لکنّ اکثر الناس لا یعلمون. [۲۴۳]
و دیگری آیه: و اذا خذ ربّک من نبی آدم من ظهورهم ذریّتهم و اشهدهم علی أنفسهم ألست بربّکم قالوا بلی شهدنا أن تقولوا یوم القیامه إنّا کنّا عن هذا غافلین[۲۴۴]، میباشد.
ذیل این دو آیه روایات فراوانی در مصادر نخستین شیعه از زراره باقی مانده است که نشان میدهد زراره در این زمینه با حساسیّت و عنایت موضوع را دنبال میکند.
روایات:
نکته قابل توجه اینستکه سعدبن عبدالله اشعری کتابی داشته به نام بصائر الدرجات که اصل آن به دست ما نرسیده و از مشایخ با واسطه جناب کلینی (ره) است. البته این کتاب غیر از بصائر الدرجات صفار میباشد. شاگرد شهید اول یعنی حسنبن سلمیان حلّی این کتاب را تلخیص کرده، که در اختیار ماست. خود حسنبن سلیمان حلی که منتخب بصائر را نوشته، بخش عمده آن کتاب را روایات عالم ذر معرفی میکند. او اینجا که میرسد میگوید، روایات در باب عالم ذر و عوامل پیشین بسیار بسیار بیشتر از آن چیزی است که در اینجا ما ذکر کردیم. [۲۴۵]
بعد خودش یک رساله مینویسد و ضمیمه به این منتخب نموده که چاپ شده است حسنبن سلیمان حلی جزء مدرسه کلامی حلّه به شمار میرود که بحث عالم ذر و معرفت اضطراری در این مدرسه اصلاً مطرح نشده بود. اما حسنبن سلیمان حلی علاوه بر ذکر روایات سعدبنعبدالله اشعری خودش در آن رسالهای که بصورت ویژه مینگارد، حدوداً هشتاد روایت دیگر هم اضافه میکند. استاد علامه جعفر سبحانی در کتاب موسوعه طبقات الفقهاء، از حسنبن سلیمان الحلی با تعابیری، چون (کان محدّثا جلیلاً و فقیهاً نبیهاً، زاهداً، عابداً) یاد میکندو بیان میکند که ایشان رسالهای به نام (رساله فی احادیث الذّر) داشته است.[۲۴۶] در کتاب شریف بحارالانوار ج۳ کتاب التوحید باب ۱۱ هم احادیث مربوط به این بحث گفته شده است.
اینها نشان میدهد که مساله، خیلی پردامنه و با عمق تاریخی زیادی در مصادر ما مطرح شده است.
روایاتی که جناب زراره نقل فرمود و درمسند زرارهبن اعین جمع آوری شده است به شرح ذیل است، ص۴۴، روایات ۲۴-۲۵-۲۶-۲۷ و ص ۴۸، روایات ۲۸، ۲۹، ۴۰، ۴۲ و ۴۵.
مثلاً در روایتی اینگونه آمده است:
زراره از امام صادق (علیه السلام) درباره این آیه میپرسد: (فطره الله التی فطرالناس علیها، [۲۴۷] قال فطرهم علیالتوحید.)[۲۴۸]
بنابراین روایت خداوند متعال انسانها را بر فطرت توحیدی آفریده است و این همان معرفت اضطراری است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در روایت دیگر اینگونه آمده است:
زراره از امام باقر(علیه السلام) در مورد آیه فطرت میپرسد، اما پاسخ میدهند که مراد این استکه خدواند مردم را بر فطرت توحیدی خلق نموده است.
زراره میگوید از امام(ع) پرسیدم آیا این بلی که مردم گفتند، مردم با خدا مواجه شدند، بعد اضافه میکند که حضرت(ع) سر مبارک را تکان دادند و فرمودند، بله، بعد فرمود: اگر این مخاطبه نبود و اگر آن میثاق نبود هیچکس رب و خدای خودش را و رازق خودش را نمیشناخت. [۲۴۹]
باز در روایت دیگری از زراره چنین نقل شده است:
زراره میگوید از امام باقر(علیه السلام) راجع به این آیه (حنفاء لله غیر مشرکین).[۲۵۰]
این حنیفیّت به چه معنا است؟ حضرت فرمود: منظور آن فطرتی است که آفرینش انسانها بر آن استوار است و خلقت آن قابل تبدیل نیست. بعد حضرت(ع) فرمود:
منظور اینستکه خلقت انسان بر توحید است. درادامه زراره میگوید ازحضرت(ع) راجع به آیه اعراف (وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَهِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ [۲۵۱] ) پرسیدم، حضرت فرمود، خداوند از پشت حضرت آدم(ع) ذریهاش را تا روز قیامت خارج کرد، سپس صنع خود را بر آنها آشکار و شناساند، که اگر آن ارائه و تعریف نبود هیچکس خدای خود را نمیشناخت.
بعد امام باقر(علیه السلام) از رسول خدا(ص) نقل میکند که هر مولودی بر فطرت خودش به دنیا میآید. یعنی بر معرفت اینکه خداوند متعال والله تعالی، خالق اوست. و لذا خداوند در قرآن میفرماید: (ولئن سألتهم من خلق السماوات والارض لیقولنّ الله[۲۵۲] ) وقتی از آنها سوال میکنی که چه کسی خالق آسمانها و زمین است، حتماً میگویند الله تعالی، خالق آسمانها و زمین است. [۲۵۳]
از این گونه روایات فراوان در روایات نقل شده از زراره وسایر بزرگان شیعی وجود دارد.
نکته قابل توجه آنستکه هیچ یک از اصحاب ائمه، نیست مگر اینکه یک روایت یا چند روایت در همین باب از او نقل نشده باشد. لذا وقتی اشعری میگوید جمهور شیعه، انتساب، انتساب درسی است.
نکته بسیار مهم دیگر اینستکه زراره از کسانی است که قائل به استطاعت است و هم او کسی است که میگوید معرفت اضطراری است.لذا یقیناً این تعبیر که معرفت مطلقاً اکتسابی نیست، پس نظروقیاس هیچ لازم نیست، این بیان قطعاً به زراره قابل استناد نیست.کسی که قائل به استطاعت است و قائل است به اینکه فعل در اختیار ماست، یعنی خداوند وقتی به من ابزارهای اولیه را دارد من مستطیع هستم و من هستم که خودم فعلم را انجام میدهم، او چگونه میتواند بگوید که معرفت بصورت مطلق اضطراری و الزامی است.
لذا تا حدودی معلوم شد که معرفت ضروری به چه معناست. و انتساب این دیدگاه به زراره به لحاظ تاریخی،احادیث و اجماع امامیه در آن دوره، به دور از واقعیت نیست. اما جزئیات آن قابل بحث است که زراره در معرفت اضطراری به چیزی قائل بود؟ آیا قول مؤمن الطاق را قبول داشت؟ و یا قول هشامبن حکم را ترجیح میداد؟ لذا برای فهم دقیقتر نظر جناب زراره لازم است اقوال بزرگان چون مومن الطاق و هشامبن حکم بررسی شود که میتواند به فهم نظر جناب زراره کمک کند.
جملۀ بعدی که شهرستانی ذکر میکند اینستکه (انه لا یسع جهل الائمه). [۲۵۴]
یعنی جایز نیست یا به تعبیر دیگر ممکن نیست، کسی نسبت به ائمه جهل داشته باشد.
این را بر معرفت ضروری متفرع کرده است. جناب اشعری در کتاب مقالات الاسلامیین اقوال علماء و متکلمان شیعه را در عصر حضور در این باب ذکر کرده است.
شیعیان در این مسأله اختلاف کردهاند که آیا جهل به ائمه (علیهم السلام) جایزو ممکن است؟ اختلاف دوم اینکه آیا علاوه بر اینکه معرفت امام لازم است آیا لازم است که انسان به شرایع و آنچه رسول خدا(ص) آورده است تعبّد هم داشته باشد یا نه؟[۲۵۵] پس دو مساله است، یکی اینکه آیا جهل نسبت به امام(ع) جایز است؟ و دیگر اینکه اگر شناخت واجب شد، عمل به شریعت لازم است یا نه؟ بحث ما فعلاً مربوط به مساله اول است.
قول اوّل این است که هم معرفت به امام(ع) واجب است و هم عمل به شریعت الزامی است. و اگر کسی امام را نشناسد و از دنیا برود با مرگ جاهلی از دنیا دفته است.[۲۵۶]
قول دوم قول غلات افراطی است که میگویند، اگر کسی به معرفت امام(ع) رسید دیگر لازم نیست به هیچ چیزی از شریعت عمل کند، لذا آنچکه فقط واجب است معرفت ائمه(علیهم السلام) است.
البته این قول امامیه نیست بلکه مربوط به غلات است. که میگفتند معرفت امام(ع) واجب است و کسی که به معرفت امام برسد دیگر تکلیفی ندارد. نماز و روزه و…. واجب نیست.[۲۵۷]
به عبارت دیگر، معرفت به امام جای همه شریعت را میگرد. این قول غلات افراطی است. و طبعاً در بین بزرگان شیعه راهی نداشت. لذا این انتساب به روافض مورد قبول نیست. کسی هم در تاریخ اسمی نیاورده که یکی از علمای روافض و یا به تعبیر آنها یک امامیه چنین چیزی قایل باشد.
قول سوم قول عبداللهبن ابی یعفور است، که او از شخصیتهای بزرگ و ازیاران ویژه امام(ع) است.میگوید، معرفت ائمه(علیهم السلام) واجب است این گروه میگویند جایز است جهل نسبت به ائمه(علیهم السلام) ولی چنین فردی نه مومن است و نه کافر. [۲۵۸]
این قول در مقابل قول اول است که میگفت اگر کسی نسبت به ائمه(علیهم السلام) جهل داشته باشد کافر است.
قول سوم قائل است که جهل به ائمه(علیهم السلام) ممکن است وجود داشته باشد. و این در مقابل قول بعدی است که میگوید کسی نمیتواند نسبت به ائمه (ع) جهل داشته باشد چون همۀ معارف اضطراری است.(و من جملتها معرفه الامام.)
به عبارت دیگر خداوند به شکلی شناخت امام(ع) را برای همه اضطراری میکند. همانطور که در بحث مؤمن الطاق به مناسبت گفتیم که او میگفت بر خداوند است که از گروهی معرفت را منع کند. و این در مقابل قول جمهور بود که قائل بودند، همه معارف اضطراری است. مصداق این بحث در مسأله معرفت امام بحث میشود. خلاصه آنکه عبداللهبن یعفور و اصحاب او قائلاند که معرفت در باب امام و امامت معرفت اضطراری نیست. اگر هم معرفت اضطراری باشد، شامل همه نمیشود. پس جمله (یسع جهل الائمه(علیهم السلام)) معنایش وسعت تکوینی است.
در مقابل سوم قول چهارم است. که به نظر میرسد آن قولی که شهرستانی به زراره نسبت میدهد همین قول چهارم است.
قول چهارم معرفت را ضروری میدانند. [۲۵۹] و تفاوتشان با قول یعفوریه در این استکه این گروه جهل نسبت به ائمه(علیهم السلام) را ممکن نمیدانند. چرا که قائلاند معرفت ضروری است و لذا حتماً برای انسان معرفت نسبت امام(ع) حاصل میشود. لذا اگر حکایت شهرستانی در باب زراره درست باشد، نزدیکترین قولی که میتوان به زراره نسبت داد همین قول است. چرا که زراره در اراده قائل به استطاعت، در بحث معرفت هم معرفت را ضروری میداند، از کنار هم چیدن ایندو در بحث علم به امام(ع) هم قائل میشود که معرفت به امام(ع) ضروری است. لذا اگر کسی قائل به معرفت ضروری به معنای مطلقاش باشد باید قائل باشد که(لایسع جهل الائمه(ع)). چون از جمله معارف ضروری، علم به امام(ع) است.
نکته آنکه برخلاف اهل حدیث که مساله معرفت فطری را مستمسک جبر قرار دادهاند، در شیعه معرفت ضروری و فطری مستمسک جبر نیست، اهل سنت روایات نبوی(ص) را بدون تفسیر معصومانه امامان معصوم(ع)، تقسیرها و تعبیرها کردهاند و لذا همه اهل حدیث جبری شدهاند. مبنای بزرگ جبرهم یکی همین روایات عالم ذر و مساله معرفت فطری و امثال اینها بود.
ولی شیعه ضمن اینکه به استطاعت به معنای دقیق آن، حال با هر قولی قائل است، به این مساله هم اعتقاد دارد که معرفت فطری و اضطراری است.
فصل پنجم: مسأله فطری یا ضروری بودن علم امام(ع)
یکی از اندیشههای زرارهبن اعین که منحصراً شهرستانی در ملل و نحل به زراره نسبت داده بحث فطری یا ضروری بودن علم امام است.
قبل از توضیح بیشتر در این رابطه لازم است به یک نکته مهم توجه شود، که این بحثی که شهرستانی مطرح میکند و آنرا به جناب زراره (ره) نسبت میدهد از انفرادات شهرستانی است. به عبارت دیگر از مباحثی است که غیر از او کسی دیگر بیان نکرده است.
ملل و نحل شهرستانی در بعضی از جهات برای محقق جنبه مرجعیّت و مأخذیت دارد. اگر چه از لحاظ زمانی متأخر است اما ویژگیهایی در این کتاب است که هیچ محقق تاریخ کلامی از آن بینیاز نیست.
زیرا او یا مصادری در اختیار داشته که از آن مصادر نقل میکند، که سایر فرقه نویسان اشعری با وجود اینکه قبل از او بودند نقل نکردند.
احتمال دیگر این است که او خودش مولّد است. این احتمال حداقل در پارهای از انفرادات شهرستانی قوی است که خودش به دلیل آشنایی که با کتابهای ملل و نحل و آثار کلامی و روایات و حتی ارتباطات شخصی با صاحبان این اندیشهها و آراء دارد، گاهی اوقات خود دست به تولید میزند. یعنی از درون روایات نقل شده توسط آن فرد مطلبی را استخراج میکند. ویا از درون کتابها و یا اقوالی که برای او شفاهی نقل شده قولی را بیرون میکشد.
زیرا کسی که در قرن ۵ و ۶ هجری زندگی میکند طبیعتاً نمیتواند خود بصورت مستقیم تولید مقالات داشته باشد و از کسی حرف بزند که در قرن ۲ و ۳ زندگی میکرده است. مگر از راههایی که بیان کردیم.
تعبیری که شهرستانی دارد این است:
http://www.icc-cpi.int/Menus/Go?id=b7e416a8-54c9-413c-a09d-7f13f6b2abd2&lan=en-GB ↑
- http://www.icc-cpi.int/Menus/Go?id=e7d25b0c-e731-41e7-b5b3-0070a79c8377&lan=en-GB ↑
-http://www.icc-cpi.int/Menus/Go?id=d68354af-0f7c-45df-ab9d-57bede2e30a7&lan=en-GB ↑
-http://www.icc-cpi.int/Menus/Go?id=d68354af-0f7c-45df-ab9d-57bede2e30a7&lan=en-GB ↑
-http://www.icc.cpi.int/Menus/ICC/Situations+and+Cases/Situations/Situation+ICC+0204/Uganda.htm ↑
- Joseph Kony ↑
- Vincent Otti ↑
- Dominic Ongwen ↑
- Raska Lukwiya ↑
- Okot Odhiambo ↑
- http://www.icc-cpi.int/Menus/Go?id=f849c267-327a-4a72-9b11-fbfd8917de60&lan=en-GB ↑
-http://www.icc.cpi.int/menus/icc/situations%20and%20cases/situations/situation%20icc%200205/darfur%20sudan?lan=en-GB ↑
-www.icccpi.int/Menus/ICC/Situations+and+Cases/Situations/Situation+ICC+0105/Central+African+Republic.htm ↑
- Jean Pierre Bemba Gombo ↑
- www.icc-cpi.int/menus/icc/situations%20and%20cases/situations/situation%20icc%200105/related%20cases/icc%200105%200108/case%20the%20prosecutor%20v%20jean-pierre%20bemba%20gombo?lan=en-GB ↑
- http://www.icc-cpi.int/Menus/ICC/Structure+of+the+Court/Office+of+the+Prosecutor/Comm+and+Ref/Kenya/ ↑
- Kibaki ↑
- Odinga ↑
- http://www.icc-cpi.int/Menus/ICC/Structure+of+the+Court/Office+of+the+Prosecutor/Comm+and+Ref/Palestine/ ↑
- http://www.icc-cpi.int/Menus/ICC/Structure+of+the+Court/Office+of+the+Prosecutor/Comm+and+Ref/Guinea/ ↑
- Cassese, Antonio, International Criminal Law, Oxford University Press, Oxford 2003, P. 354 - 355 ↑
- به نحوی که بر اساس اظهارات مدیر اجرایی دادگاه بین المللی ویژه یوگسلاوی که در بازدید از آن دادگاه ایراد شد، میانگین مدت رسیدگی در آن مرجع بین المللی، سه سال برآورد شده است. ↑
- طرح صلاحیت تکمیلی معکوس Reverse Complementarity و یا صلاحیت تکمیلی نزولی Downward complementarity بر همین موضوع استوار است که مراجع ملی به تکمیل نارسایی های مرجع بین المللی همت گمارند و با محاکمه مرتکبین دون پایه و یا قضایایی که به مناسبتی همچون فقد شدت وخامت کافی در دیوان قابل پذیرش نیست در مبارزه موثر با بی کیفری مشارکت نمایند. ↑
- Adversary hearing ↑
- برای مطالعه در باره نظام دادرسی ترافعی (اتهامی) ر.ک : آشوری، محمد، آیین دادرسی کیفری، جلد اول، چاپ شانزدهم انتشارات سمت، (تهران ـ ۱۳۸۸) ص۱۹ به بعد. ↑
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- برگرفته از بند ۴۴ رای دیوان دادگستری بین المللی در قضیه کنگو علیه بلژیک. ↑
-همچون ماده ۴/۲۳ قانون حدود صلاحیت قضایی اسپانیا مصوب ۱ جولای ۱۹۸۵ که بر اساس آن پرونده ای علیه نیروهای نظامی گواتمالا، جی یانگ زمین و همچنین در ۲۰۰۹ علیه برخی مقامات رژیم صهیونیستی به اتهام ارتکاب جنایت علیه بشریت در قضیه غزه تشکیل گردید. همچنین می توان به قانون صلاحیت جهانی بلژیک مصوب ۱۹۹۳ که به موجب آن محاکمات متعددی علیه عاملان نسل زدایی در رواندا که اکثرا به صدور احکام محکومیت دراز مدت گردید همچنین شکایاتی علیه شارون، یاسر عرفات، دیک چنی، جرج بوش، حسن هابره، یرودیا و سایرین اشاره نمود. ↑
-چرا که عقیده بر آن است جنایاتی که در عهود بین المللی منع شده اند جنایت علیه همه اعضای جامعه جهانی است و همه از آن تاثیر می پذیرند. ↑
-این رشته از شاخه های حقوق کیفری داخلی با دخالت یک عنصر خارجی می باشد.(droit penal international) ↑
- International offences ↑
- Principle of territoriality
این اصل به عنوان مهمترین اصل در رسیدگی به جرایم تلقی می گردد که حکایت از شایستگی دولت در واکنش علیه جرایم ارتکابی در قلمرو خود است؛ تا جایی که سایر اصول مربوط به صلاحیت مراجع قضایی به منظور تکمیل و تتمیم این اصل در مقررات گنجانده شده اند ماده ۳ قانون مجازات اسلامی، منعکس کننده این اصل است. ↑
- برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به:
Harvard Research Draft Convention 1935 ↑
- در این اصل دولت بر مبنای اصل حمایت از تبعه به صورت مثبت و یا منفی، حسب مورد در مقام امتناع از استرداد تبعه خود، اقدام به رسیدگی به جرایم ارتکابی در خارج از قلمرو خود_باجمع شرایط متعدد_ می پردازد (منعکس در ماده ۷ قانون مجازات اسلامی) و یا بر مبنای ترمیم جرایم وارده بر او کسانی را که علیه تبعه مرتکب جرم شده باشند را تعقیب و مجازات می کند.( این جنبه حمایتی از نظر مقنن ایرانی مغقول مانده است) ↑
- در این نوع صلاحیت، در عین حالی که قوانین ایران در قلمرو سرزمین عزیزمان نقض نشده بلکه مرتکب نیز تبعه ایران نمی باشد و عمل نیز لزوما در عداد جرایم بین المللی نمی باشد، بلکه منافع عالیه مملکتی مورد تهدید و تعرض واقع شده و از این رو اعمال صلاحیت جزایی ملی بر جرم ارتکابی واجد توجیه می باشد(موضوع ماده ۵ قانون مجازات اسلامی) ↑
- برای مطالعه بیشتر در این خصوص ر.ک : زمانی، سید قاسم، صلاحیت جهانی و بی کیفری، مجموعه مقالات همایش سازمان ملل متحد و مقابله با بی کیفری(۱۳۸۵)، چاپ اول ۱۳۸۷ ، ناشر: انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد. ↑
- صلاحیت بین المللی در مواردی به جریان می افتد که دیوان بین المللی کیفری در سایه صلاحیت تکمیلی قدرت ورود به موضوع را بیابد. ↑
- کنوانسیون ضد تبعیض نژادی در پاراگراف ب از ماده ۴ ،کنوانسیون اول ژنو در پاراگراف دوم ماده ۴۹ ، کنوانسیون دوم ژنو در پاراگراف ۲ ماده ۵۰ ، کنوانسیون سوم ژنو در پاراگراف دوم ماده ۱۲۹ ، کنوانسیون چهارم ژنو در پاراگراف دوم ماده۱۴۶
و کنوانسیون ضد تبعیض نژادی در پاراگراف ۱ ماده ۶ ↑
- Absolute universality ↑
- البته با توجه به اینکه در برخی کشورها محاکمه غیابی در خصوص جرایم مهم معتبر شناخته نشده است، اعمال صلاحیت جهانی متعاقب حضور فرد در کشور به اجرا در می آید لکن دولت می تواند به محض اطلاع از وقوع جرم بین المللی، نسبت به آغاز تحقیق و تعقیب اقدام نموده، محاکمه را به حضور مرتکب موکول نماید. ↑
- Relative Universality ↑
- Impunity ↑
- Ne bis in idem ↑
- همچون تهدیداتی که متعاقب اعلام جرم علیه سران آمریکاو رژیم صهیونیستی در بلژیک علیه این این کشور صورت گرفت و از جمله بیان شد که مقر نهادهای بین المللی که خود منشایی برای تامین قدرت و منافع بلژیک در عرصه بین المللی است از آن کشور خارج خواهد شد. ↑
- در این پرونده که به نام وزیر امور خارجه کنگو، یرودیا، شهرت دارد ، دولت بلژیک در ۱۱ آوریل ۲۰۰۰ ، اقدام به تعقیب و صدور حکم بازداشت یرودیا نمود درحالی که وی همچنان در مقام وزارت امور خارجه در حال ایفای نقش بود. بلژیک با نفی اعتبار مصونیت بین المللی در مواقع ارتکاب جنایت بین المللی، صادر نمود. النهایه، پس از اقامه دعوای کنگو علیه بلژیک، دیوان با بر حق دانستن کنگو، تلویحا وجود رابطه میان جنایت ارتکابی با دولت رسیدگی کننده را لازم دانست. ↑
از لحاظ تاریخی اولین نظریهای که با بهره گرفتن از آن میتوان تابع توزیع رامحاسبه نمود توسط کریکوود ارائه شده است [۳۴]. این تئوری مشهور به تقریب برهمنهی بود:
(۳۶-۲)
علت استفاده از این تقریب وجود معادلات دقیق برای توابع توزیع n-مولکولی است برای [۳۵و ۳۶] داریم:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
(۳۶-۲)
با ترکیب معادلات (۳۶٫۲) و (۳۷٫۲) معادلۀ انتگرالی YBG[29] بدست می آید. و در سال ۱۹۴۲ معادلۀ مشابهای توسط کریکوود بدست آمد. متاسفانه هر دوی این معادلات غیر خطی میباشند، حل آنها حتی با بهره گرفتن از روش های عددی مشکل است،. سلپیتر[۳۰] دومین رابطه دقیق را برای توابع توزیع دوجسمی و سه جسمی بدست آورد. هرچند که این رابطه به علت نامحدود بودن جملات در عمل نمی توان مورد استفاده قرار گیرد.
از طریق توپولوژی نیز برای بدست آوردن معادلۀ انتگرالی برای تابع توزیع از روش تبدیل استفاده شده است. در این روش از فرض وجود رابطهای بین تابع رابط کلی و مستقیم استفاده می شود و از طریق آن معادلۀ انتگرالی پرکوش-یوییک بدست می آید بطوریکه معادلات و فرضهای اساسی بدست آوردن این معادله اند. توابع توزیعی که از طریق معادلات انتگرالی بدست می آید معمولا بسیار پیچیدهاند و به جوابهای تحلیلی نمیانجامند. و به دلیل اینکه توابع پتانسیل نامشخص اند، برای بدست آوردن خصوصیات مایعات مخلوط نامناسب میباشد و بهتر است که ابتدا از حالت مایعات خالص شروع کرده و آن را به حالت مخلوط تعمیم دهیم. مدلهای اختلالی و وردشی در این زمینه موفق بوده اند. محاسبات مربوط به مخلوط از طریق این روشها از معادلات انتگرالی سادهتر بوده و زمان محاسبات را کاهش میدهد.
-۴-۲ آمارهای کوانتمی از مجموعه های تقریباً کلاسیک
کاملا مشخص است که مجموعه ای شامل تعداد زیادی از سیستمهای مکانیکی در تعادل آماری، از نظر احتمال توزیع انرژی، دارای خصوصیات آنسامبل کانونی گیبس باشند. خصوصیات ترمودینامیکی چنین آنسامبلی با بهره گرفتن از رابطه زیر بدست می آید
(۳۸-۲)
جمع بر روی تمامی حالتهای انرژی قابل دسترس انجام میگیرد. هنگامیکه معین باشد انرژی، آنتروپی و پتانسیل ترمودینامیکی آنسامبل از روابط زیر بدست میآیند:
(۳۹-۲)
با فرض معتبر بودن قوانین فیزیک کلاسیک هستند، که در حد صفر شدن ثابت پلانک، محقق می شود، مجموع حالتها را به طور قابل قبولی توسط انتگرال گیری روی فضای فاز آنسامبل میتوان بدست آورد.
(۴۰-۲)
به طوری که تابع هامیلتونی کلاسیکی شامل تکانه و مختصات مکانی میباشد، تعداد درجات آزادی سیستم است. انتگرال بر روی همه تکانهها و همه فضای ساختاری گرفته می شود. از انتگرال فاز گیبس ، انرژی، آنتروپی و پتانسیلهای ترمودینامیکی آنسامبلهای کلاسیک بجز پارامتر های جمع پذیر بدست می آید. برای سیستمهای مکانیک کوانتمی، ارزیابی پارامتر مشکل تر است. روش مستقیم شامل تعیین انرژی های مجاز سیستم بوسیله معادله شرودینگر با در نظر گرفتن محدودیتهای موجود بر خواص تقارنی تابع موج است. هر چند در بعضی حالات این روش به نسبت سختتر است. در اینجا این سؤال مطرح میگردد که آیا در این روش با بهره گرفتن از انتگرال گیبس ، بدون حل دینامیکی مسئله، جمع را میتوان به انتگرال تبدیل کرد؟ جواب مثبت است و پایه های چنین انتقالی توسط ون نیومن فراهم شده است[۳۷]. این روش توسط بلاخ[۳۱] [۳۸] و ویگنر[۳۲] [۱۰] در مسائل معین مورد استفاده قرار گرفته است. انتگرال فاز بدست آمده از این روش بطور قابل ملاحظهای از شکل کلاسیکی آن مشکلتر است. هرچند، برای سیستم هایی نزدیک به حالت کلاسیک است، ویگنر نشان داد که انتگرال را بر حسب توانهایی از میتوان بسط داد، بطوریکه جمله اول آن انتگرال گیبس است.
هدف ما در اینجا بدست آوردن بسطی برای برحسب توانهایی از میباشد.، مشابه آنچه ویگنر انجام داد، با شروع کردن از معادلهای که توسط بلاخ بدست آمد، بدست آوردن یک فرمول بازگشتی برای ضرایب در این بسط بطوری که محاسبات را ساده تر کند(نسبت به روش بکار برده شده توسط ویگنر) برای تقریب های بالاتر امکان پذیر میباشد. بعلاوه تصحیح اعمال شده بر که به علت محدودیت های تقارنی بر روی توابع موجی که از آمار فرمی-دیراک یا بوز-انیشتین پیروی می کند، بدست می آید. این تصحیحات توسط آلنبک[۳۳] و گراپر [۳۹] انجام گرفته اما ویگنر از آن چشمپوشی کرده است. ما در این پژوهش این تصحیحات را اعمال نمودهایم، و به نظر میرسد که تمامی تصحیحات کوانتمی لازم برای یافتن یک فرمول عمومی برای انتگرال فاز گیبس اعمال شده است.
-۱-۴-۲ تبدیل مجموع حالات
آنسامبلی شامل ذره یکسان با جرم که درمیدان نیروی پایستار حرکت می کنند را در نظر میگیریم. تابع پتانسیل سیستم شامل مختصه مکانی است که در فضای فاز تعریف میشوند. معادله شرودینگر را برای چنین سیستمی به صورت زیر میتوان نوشت:
(۴۱-۲)
همان ثابت پلانک میباشد که بر تقسیم شدهاست، عملگر لاپلاسین در فضای و توسط تابع موج نرمالیزه مربوط به تراز انرژی است.
مجموع حالات را توسط یک انتگرال در فضای فاز میتوان به صورت زیر بیان کرد.
(۴۲-۲)
که عملگر توسط رابطه زیر تعریف میشود
(۴۳-۲)
بنابراین معادله (۴۲-۲) را توسط رابطه و این حقیقت که توابع نرمالیزهاند و انتگرال (۴۲-۲) مشابه انتگرال فضای فاز گیبس میباشد میتوان محاسبه کرد. خاطر نشان میکنیم که دترمینان انتقال عنصر حجم در انتگرال کلاسیکی (۴۰-۲) به ازای هر تغییر کانونی مختصات تکانه یا پیکربندی مساوی واحد است. انتقال کانونی کلاسیک نیز با مورد مشابه انتقال مکانیک کوانتمی در انتقال مجموعه توابع متعامد یکسان است. از معادله (۴۲-۲) مشاهده می شود که مجموع قطری عناصر ماتریسی میباشد، که این عناصر توسط رابطه زیر تعریف می شود:
(۴۴-۲)
از این رو جمع عناصر قطری چنین ماتریسی تحت انتقال توابع موج ناوردا میماند، ممکن است نخواهیم از توابع ویژه اپراتور استفاده کنیم که بستگی به این واقعیت دارد که بخواهیم از ترکیب کانونی مناسبی از مجموعه تکانه و فضای مختصات در ارزیابی انتگرال فاز کلاسیکی گیبس بهره ببریم.
میخواهیم جمع بر روی انرژی را در انتگرال (۴۲-۲) بوسیله انتگرالگیری در فضای تکانه جایگزین کنیم. برای این منظور توابع ویژه عملگر انرژی جنبشی را انتخاب میکنیم. این توابع و تراز انرژی پیوسته به سادگی به صورت زیر می تواند نوشته شود.
(۴۵-۲)
که بردار تکانه و بردار شعاعی ذره ام میباشند. توابع ویژه عملگر در مختصات ذرات یا متقارناند یا پاد متقارن. اگر متقارن باشند بوسیله آمار بوز- انیشتین و اگر پاد متقارن باشند با بهره گرفتن از آمار فرمی- دیراک مورد مطالعه قرار میگیرد. ترکیب های خطی مناسبی از توابع ، چه متقارن و چه پاد متقارن، که برای بسط توابع مورد استفاده قرار میگیرند، باید ساخته شوند. ترکیب های خطی مورد نیاز را به صورت زیر میتوان نوشت.
(۴۶-۲)
مجموع را بر تابع، تقسیم کردیم تا به عملگر جایگشت اجازه دهیم ها را دوباره دربین ها در مجموع توزیع کنند. مرتبه جایگشت توسط مشخص می شود. زمانی که ذوج باشد عامل مساوی را دارد، و هنگامیکه فرد باشد مقدار آن خواهد بود. و سرانجام توابع در قالب جملههای مجموعه متعامد توسط انتگرال های فوریه بسط داده می شود، و مجموع بر روی اندیس توسط رابطه تکامل تعریف می شود:
(۴۷-۲)
که تابع دلتای دیراک میباشد، سرانجام معادله (۴۲-۲) را به شکل زیر میتوان بازنویسی کرد:
(۴۸-۲)
این انتگرال مشابه کوانتم مکانیکی انتگرال فاز گیبس است. محاسبه انتگرال فاز کوانتم مکانیکی (۴۸-۲) به تعیین توابع زیر مربوط می شود:
(۴۹-۲)
توجه کنید هنگامیکه به سمت صفر میل کند باید به تبدیل شود. علاوه بر این با مشتقگیری از دو طرف رابطه (۴۹-۲) نسبت به رابطه بلاخ بدست می آید:
(۵۰-۲)
این معادله که ممکن است به عنوان یکی از معادلات اساسی آمار کوانتمی در نظر گرفته شود، مشابه معادله شرودینگر وابسته به زمان است، که در آن به جای از استفاده شده است. بلاخ اشاره نمود که حل این معادلات ممکن است توسط توابع انتقال کنارد[۳۴] با جایگذاری به جای بدست بیاید، وی جوابهای دقیقی از معادله (۵۰-۲) در حالتهای خاص بدست آورده است. در اینجا ما برای بدست آوردن جوابهای تقریبی معادله (۵۰-۲) تلاش میکنیم، که با بهره گرفتن از بسط آن بر حسب توانهای میسر است. اگرچه این روش در اصل شباهتهایی با راه حل ونتزل-بریلوئن-کرامرز[۳۵] دارد اما در جزئیات متفاوت است. اجازه دهید فرض زیر را در نظر بگیریم:
(۵۱-۲)
که تابع هامیلتونی کلاسیکی معمولی است، است. با کمک معادله (۵۰-۲) و روابط
و
بعضی ها باید شرط زیر را ارضا کند:
(۵۲-۲)
به علت شرط مرزی در ، معادله (۵۲-۲) را میتوان به طور مناسبی به شکل یک معادله انتگرالی نوشت:
(۵۳-۲)
حل معادله (۵۳-۲) با تقریبهای متوالی به صورت زیر انجام میپذیرد:
(۵۳-۲)
جمله عمومی را می شود توسط فرمول زیر بدست آورد:
(صفا، ۱۳۳۳: ۴۶۹)
خواست کین ایرج دین را زسلم و تور کفر | این منوچهر مؤید کار نیرم کرد باز |
۴۴۷/۵
شاعر در این بیت از رابطهی سه برادر یعنی ایرج، سلم و تور و استفادهی به جای از قضایا و داستانهایی که این سه برادر با هم داشتند به خوبی استفاده کرده است تا بتواند با استفادهی از این شخصیت ها، رابطهی بین دین و کفر و چیستی این دو را برای خواننده نمایان کند. همان طور که در مصراع نخست این بیت مشاهده می شود شاعر دین را به ایرج و کفر را به سلم و تور تشبیه کرده است.دربیت فوق ،شاعربه خون خواهی منوچهر علیه سلم وتور اشاره کرده است که اصل این داستان در شاهنامه فردوسی وداستان پادشاهی فریدون آمده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
چه افریدون وچه ایرج چه منوچهر وچه نوذر | چه زاب دوذراع آن شهره در فرخنده فرمانی |
۷۹۱/۱۹
۳-۲-۱-۲- افراسیاب
«افراسیاب مردی جادو بود جنگهای او با ایرانیان از عهد منوچهر آغاز گشت. (صفا،۱۳۳۳:۶۱۹) این دشمن بزرگ ایران مردی تندخوی و گناهکار و پیمان شکن و بی رحم بود از خون برادر خود اغریرث نگذشت و او را به جرم یاوری با ایرانیان و رهانیدن پهلوانان ایرانشهر به قتل آورد.» (صفا،۱۳۳۳: ۶۲۱)
در بیت زیر نام دو شخصیت پهلوانی یعنی اسفندیار و افراسیاب برده شده است. این دو شخصیت که در این بیت به صورت نماد از آنها استفاده شده است در ردیف شخصیت های نام دار و مهم شعر کلاسیک فارسی هستند ؛ این بیت حال و هوایی جنگی دارد و این موضوع از واژه هایی چون توسن، جوشن ،نیز اسفندیار و افراسیاب بر می آید. گویی شاعر، اندیشه ی اغراق آمیز را از یک سو و فضای میدان جنگ را از سوی دیگر به ذهن خواننده القاء می کند تا بتواند از این راه، خاصه اغراق و نمادی که در این بیت وجود دارد؛ خواننده را بیش از پیش به این شخصیت های پهلوانی و اهمیت آنها، متوجه کند.
بر یکی توسن عیان بینند صداسفندیار | در یکی جوشن نهان یا بندصدافراسیاب |
۵۵/۶
در بیت زیر دو شخصیت از شخصیتهای پهلوانی وجود دارند که شاعر از آنها برای برقراری یک تشبیه، استفاده کرده است ؛ در واقع هر دوی این شخصیت ها در این بیت در یک طرف این تشبیه قرار دارند، این تشبیه بسیار دقیق و هوشیارانه آمده است. طرف اول تشبیه که مصراع اول این بیت است؛ عاشقانه و طرف دوم تشبیه که مصرع دوم بیت را تشکیل می دهد، حماسی است در واقع شاعر یک تصویر عاشقانه را به یک تصویر حماسی تشبیه کرده است .علاوه بر این شاید بتوان از عبارت «به یاد آید مرا» در پایان مصرع اول ؛ به یک حس و حال نوستالژیک در شاعر دست یافت که اگر این گونه تصور کنیم آنگاه خیال در این بیت نقش اساسی ایفا می کند به این شکل که شاعر در خیال خود تصویر موجود مصرع دوم را دیده است و آنگاه با دیدن چشم و گیسوی تو که در مصرع نخست بدان اشاره شده است، به یاد آن تصویر خیالی خود می افتد و در واقع چشم و گیسوی تو، یک تصویر خیالی قدیمی را در ذهن شاعر یادآوری می کند.
چشم و گیسوی تو چون بینم بیاد آید مرا | حالت افراسیاب اندر کمند تهمتن |
۱۵/۵۸۰
در بیت زیر شاعر به شیده فرزند افراسیاب اشاره می کند و چنین می گوید که همان طور که سنجر در زمان الب ارسلان به حاکمیت رسید، شیده نیز از نژاد افراسیاب پدید آمد.
سنجری از دوره الب ارسلان شد حکمران | شیده یی از تخمه افراسیاب آمد پدید |
۲۲/۱۹۸
شکل ۴- ۳۰) نمودار مقاومت های انتقال جرم در یک سیستم شامل جامد و انتقال جرم از مایع به داخل جامد
شکل ۴- ۳۱) نفوذ غیر مداوم در سیستم های جامد در سیتم مختصاتی مختلف
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات
نتیجهگیری
هر دو شکل از جاذب به کار رفته دراین تحقیق جذب خوبی را نشان داد، شکل اول جاذب قابلیت جذب mg/g7.69 و شکل دوم جاذب mg/g 6.38 را نشان ارائه دادند. مقدار pH بهینه برای هر دو شکل از جاذب ۵=pH بدست آمد. زمان تماس بهینه برای جاذب اول ۲۰ دقیقه و برای جاذب نانوژل تنها ۴ دقیقه بدست آمد که تا به حال سریع ترین حذف در مقایسه با تمام کارهای انجام شده در بین پدیدههای جذب و حذف رنگ بود. مقدار گرم بهینه برای جاذب اول ۰٫۳ گرم و برای جاذب نانوژل ۳ گرم بدست آمد که در مورد شکل نانوژل جاذب، به دلیل دارا بودن ۹۰% آب،این مقدار از جاذب، حذف بیشتری را نتیجه داد. مقادیر غلظتهای بهینهی آلاینده برای حذف نیز تعیین شد که مقدار ppm 20 برای شکل اول جاذب و مقدار ppm25 برای شکل نانوژل خاکشیر بدست آمد. که علت آن را میتوان به افزایش قابلیت جذب به دلیل افزایش سایتهای فعال شرکت کننده در فرایند جذب دانست که به غلظتهای بالاتر حذف خوبی نشان داد. همچنین به دلیل تبدیل جاذب صورت نانوژل، ۴۳٫۷% (حدود ۱٫۵ برابر قابلیت جذب در حالت اول) قابلیت جذب افزایش یافت کهاین امر را میتوان به در دسترس قرار گرفتن تمامیسایتهای فعال در برابر رنگ دانست. با توجه بهاین موضوع که ساقهی گیاه خاکشیر یک محصول طبیعی و بصورت خودرو بوده و در طبیعت به وفور یافت میشود و ساقهی آن ارزش اقتصادی چندانی ندارد به نظر میرسد که استفاده از آن بعنوان یک جاذب طبیعی میتواند بسیار اقتصادی و باصرفه باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
از نظر دمای بهینه، مقدار ۳۰ درجهی سلسیوس برای جاذب اول بدست آمد ولی امکان گزارش دمای بهینه برای شکل نانوژل جاذب، مقدور نشد، زیرا با افزایش دما مقدار حذف نیز صعودی بود، به گونه ای که در دماهای ۵۰ تا۷۰ درجه سلسیوس، جذب بسیار خوب انجام میگرفت که به نظر میرسد که دراین محدوده از دماها، واکنش شیمیایی دیگری، فرایند جذب را تحت تأثیر قرار میداد.
در مورد دور همزن، برای شکل اول جاذب دورrpm360 بدست آمد، برای شکل نانوژل جاذب، دور همزن تأثیر کمیدر اختلاط و مقدار حذف داشت، دلیل آن را دسترسی آسان مولکولهای آلاینده در رسیدن به سطح جاذب اشاره کرد، یک نتیجهی مهم نیزاین مرحله بدست داد، و آن پی بردن به درصد بالای سهم مقاومت انتقال جرم در عبور مولکولهای جذب شونده از سطح جاذب برای رسیدن به سایتهای فعال بود. اسیدی کردن جاذب برای شکل اول جاذب انجام شد و مقدار حذف به طور چشمگیری افزایش پیدا کرد.
سنتیکهای فرایند جذب نیز بررسی شد و دادههای بدست آمده از آزمایش با مدل سنتیک جذب شبه درجه دوم بهخوبی تطابق پیدا کردند. نکتهی قابل توجهاینکه به دلیل سرعت بالای جذب در لحظات اولیهی جذب توسط نانوژل، مقدار قابلیت جذب محاسباتی با قابلیت جذب بدست آمده از تئوریاین مدل، مقداری اختلاف داشت. مدلهای سنتیک مرتبه اول و بنگهام خطای زیادی در برازش دادهها نشان دادند. همچنین مدل نفوذ درون ذره ای در مورد شکل دوم جاذب، برازش خوبی از دادهها نشان داد.
دراین تحقیق از ارتقاء جاذب به دو روش فیزیکی و شیمیایی استفاده شد، که جاذب اول از روش بالا به پایین از مادهی اولیهی با مش بزرگتر از ۶۰ به شکل نانوژل تولید شد. جاذب دوم به روش شیمیایی ارتقاء پیدا کرد، بهاین صورت که با بهره گرفتن از اسید کلریدریک ۱مولار و همزن مغناطیسی به مدت ۱ساعت در اسید خوابانده شد. هر دو حالت نتایج بسیار خوب و قابل قبولی را از جذب رنگ بریلیانتگرین نشان دادند. برای جاذب نانوژل، به دلیل رسیدن جاذب به ابعاد نانو، مقاومت انتقال جرم برای رسیدن مولکولهای ماده رنگی از سطح جاذب به حفرات و سایتهای فعال و عبور از حفرات از بین رفت واین امر باعث شد که زمان حذف رنگ۱۰/۱(۰٫۱) زمان لازم برای فرایند حذف توسط جاذب به شکل اول باشد. همان گونه که میدانیم، زمان حذف یکی از مهم ترین پارامترهای فرایند جذب میباشد و حتی ممکن است از به کار بردن جاذبهای با قابلیت جذب بالا به دلیل لزوم زمان تماس طولانی، چشم پوشی گردد. لذااین ویژگی در مورد جاذب نوع اول بسیار مهم بود.جاذب نانوژل همچنین به دلیلاینکه دسترسی به تمام ذرات خود را فراهم کرده بود، قابلیت جذب بالاتری نسبت به شکل اول نشان داد که بسیار قابل توجه بود، به عبارت دیگر با تبدیلکردن ذرات جاذب به ابعاد نانو، از تمام قابلیتهای جاذب استفاده میشود کهاین نکته نیز در مورد جاذبها مهم است.
برای شکل دوم جاذب بدست آمده از خاکشیر، از روش شیمیایی برای ارتقاء جاذب استفاده گردید، از مزایایاین روش از ارتقاء میتوان به راحتی در ارتقاء، و داشتن محیط اسیدیتر برای حذف که به نفع فرایند باشد، اشاره کرد. از طرفی از بین بردن و خنثیکردن حالت اسیدی محیط جذب، بعد از عملیات حذف، که در اثر ورود مولکولهای اسید به کار برده شده برای ارتقاءایجاد میشد،از معایباین روش میباشد که در مقایسه با روش جذب با جاذب نانوژل یک ضعف محسوب میشود. درصد حذف با انجام فرایند در شرایط بهینه ای که دراین تحقیق بدست آمد، به طور میانگین، مقدار ۸۹% برای شکل میکرو جاذب و مقدار ۹۸% برای شکل نانوژل بود.
موادی که دراین تحقیق به عنوان جاذب استفاده شده، کاملا طبیعی و زیست تخریب پذیر میباشند، حتی نانوژل بدست آمده از جاذب اصلی، به دلیل تبدیل مواد اولیه طبیعی و زیست پایه به ابعاد نانو، (بدون مواد افزودنی)، چنانچه در محیط رها شود، بسیار سریعتر تجزیه شده و به محیط برمیگردد واین یک مزیت برای به کاربردناین جاذب است.
پیشنهادت
شبیه سازی فرایند جذب با بهره گرفتن از نرم افزارهای المان محدود و حجم محدود.
بررسی استفاده از شکل پرشدهی جاذب در داخل ستون وایجاد یک فرایند پیوسته برای حذف رنگ و بررسی پارامترهای دبی، غلظت اولیه، ابعاد برج جذب، و سایر پارامترهای مهم در حذف رنگ،
انتخاب اندازهی جاذب بسیار کوچکتر برای جاذبهای مشابه، (این کار بخصوص برای جاذبهای بدست آمده به صورت باقیمانده گیاهان و به شکل طبیعی بسیار مؤثر خواهد بود)،
استفاده از روش تبدیل بالا به پایین تمام جاذبهای مؤثر بر روی حذف و بررسی و مقایسهی هر کدام با همدیگر،
تبدیل جاذبهای طبیعی و گیاهی به صورت نانوژل(با توجه به هزینهی پایین تبدیل سازی به نانوژل،این کار میتوان حذف بالایی را نسبت به سایر روشهای ارتقاء جاذب مثل استفاده از خاکستر سازی بدست آورد.)
بررسی کاربرد جاذب مورد بررسی برای کلیهی رنگهای کاتیونی،
استفاده از جاذب به صورت تی بگ برای حذف در مناطقی که نیاز به روشهای آسان میباشد در اندازههای بزرگ.
استفاده از نانوژل بعد از جذب رنگ، در تولیداتی نظیر کاغذسازی، نانوکامپوزیت.
مراجع:
[۱] V. K. Gupta and Suhas, “Application of low-cost adsorbents for dye removal–a review," J Environ Manage, vol. 90, pp. 2313-42, Jun 2009.
[۲] T. Robinson, B. Chandran, and P. Nigam, “Removal of dyes from an artificial textile dye effluent by two agricultural waste residues, corncob and barley husk," Environ Int, vol. 28, pp. 29-33, 2002.
[۳] B. Crittenden and W. J. Thomas, Adsorption Technology & Design: Elsevier Science, 1998.
[۴] S. D. Faust and O. M. Aly, Adsorption processes for water treatment: Butterworth, 1987.
[۵] M. Suzuki, Adsorption engineering: Kodansha, 1990.
[۶] T. G. M. van de Ven, K. Saint-Cyr, and M. Allix, “Adsorption of toluidine blue on pulp fibers," Colloids and Surfaces A: Physicochemical and Engineering Aspects, vol. 294, pp. 1-7, 2007.
[۷] T.-Q. Yuan and R.-C. Sun, “Chapter 7.3 - Modification of Straw for Activated Carbon Preparation and Application for the Removal of Dyes from Aqueous Solutions,” in Cereal Straw as a Resource for Sustainable Biomaterials and Biofuels, ed Amsterdam: Elsevier, 2010, pp. 239-252.
[۸] B. Bird, W. Stewart, and E. Lightfoot, Transport Phenomena, Revised 2nd Edition: John Wiley & Sons, Inc., 2006.
[۹] Y. Matsui, N. Ando, T. Yoshida, R. Kurotobi, T. Matsushita, and K. Ohno, “Modeling high adsorption capacity and kinetics of organic macromolecules on super-powdered activated carbon," Water Res, vol. 45, pp. 1720-8, Feb 2011.
[۱۰] R. E. Treybal, Mass-transfer operations: McGraw-Hill, 1980.
[۱۱] M. Toor and B. Jin, “Adsorption characteristics, isotherm, kinetics, and diffusion of modified natural bentonite for removing diazo dye," Chemical Engineering Journal, vol. 187, pp. 79-88, 2012.
[۱۲] H. Treviño-Cordero, L. G. Juárez-Aguilar, D. I. Mendoza-Castillo, V. Hernández-Montoya, A. Bonilla-Petriciolet, and M. A. Montes-Morán, “Synthesis and adsorption properties of activated carbons from biomass of Prunus domestica and Jacaranda mimosifolia for the removal of heavy metals and dyes from water," Industrial Crops and Products, vol. 42, pp. 315-323, 2013.
[۱۳] I. Ali, M. Asim, and T. A. Khan, “Low cost adsorbents for the removal of organic pollutants from wastewater," Journal of Environmental Management, vol. 113, pp. 170-183, 2012.
[۱۴] M. S. Sajab, C. H. Chia, S. Zakaria, and P. S. Khiew, “Cationic and anionic modifications of oil palm empty fruit bunch fibers for the removal of dyes from aqueous solutions," Bioresour Technol, vol. 128, pp. 571-577, 2013.
[۱۵] P. S. Suchithra, L. Vazhayal, A. Peer Mohamed, and S. Ananthakumar, “Mesoporous organic-inorganic hybrid aerogels through ultrasonic assisted sol-gel intercalation of SiO2-PEG in bentonite for effective removal of dyes, volatile organic pollutants and petroleum products from aqueous solution," Chemical Engineering Journal.
[۱۶] م. سعیدی, “بررسی جذب فنل از آب آلوده به کمککربن فعال و کربن پوست بادام و گردو," علوم و تکنولوژی محیط زیست, vol. 10, زمستان ۸۷ ۱۳۸۷٫
[۱۷] F. A. Batzias and D. K. Sidiras, “Simulation of methylene blue adsorption by salts-treated beech sawdust in batch and fixed-bed systems," J Hazard Mater, vol. 149, pp. 8-17, Oct 1 2007.
[۱۸] ر. ع. زاده and س. م. برقعی, “استفاده از کربن فعال گرانولی در فرایند کربن زیستی به منظور حذف مواد آلی و رنگ پساب های صنایع نساجی," مهندسی شیمیایران, vol. 2, 1387.
[۱۹] C. Bauer, P. Jacques, and A. Kalt, “Photooxidation of an azo dye induced by visible light incident on the surface of TiO2," Journal of Photochemistry and Photobiology A: Chemistry, vol. 140, pp. 87-92, 4/13/ 2001.
[۲۰] M. Arami, N. Y. Limaee, N. M. Mahmoodi, and N. S. Tabrizi, “Equilibrium and kinetics studies for the adsorption of direct and acid dyes from aqueous solution by soy meal hull," Journal of Hazardous Materials, vol. 135, pp. 171-179, 2006.
[۲۱] M. Asadullah, M. Asaduzzaman, M. S. Kabir, M. G. Mostofa, and T. Miyazawa, “Chemical and structural evaluation of activated carbon prepared from jute sticks for Brilliant Green dye removal from aqueous solution," Journal of Hazardous Materials, vol. 174, pp. 437-443, 2010.
[۲۲] A. Mittal, J. Mittal, A. Malviya, and V. K. Gupta, “Adsorptive removal of hazardous anionic dye “Congo red” from wastewater using waste materials and recovery by desorption," Journal of Colloid and Interface Science, vol. 340, pp. 16-26, 2009.
[۲۳] A. P. Vieira, S. A. A. Santana, C. W. B. Bezerra, H. A. S. Silva, J. A. P. Chaves, J. C. P. Melo, et al., “Removal of textile dyes from aqueous solution by babassu coconut epicarp (Orbignya speciosa)," Chemical Engineering Journal, vol. 173, pp. 334-340, 2011.
[۲۴] V. V. Panic, Z. P. Madzarevic, T. Volkov-Husovic, and S. J. Velickovic, “Poly(methacrylic acid) based hydrogels as sorbents for removal of cationic dye basic yellow 28: Kinetics, equilibrium study and image analysis," Chemical Engineering Journal, vol. 217, pp. 192-204, 2013.