مدل های نظری و تبیین کننده تغییرات زناشویی (کاقلین و هاستن؛ ۲۰۰۲)
کشف امید
با اینکه ایده امید از زمان آغاز خلقت آدمی وجود داشته است، اما بررسی علمی آن در زندگی انسان قدمتی کوتاه دارد و دوران طفولیت خود را می گذارند. ساده ترین راه برای شناخت ارزش و اهمیت هر چیزی در زندگی انسان، بررسی و تحلیل آثار و کارکردهای آن است. اهمیت امید در زندگی انسان چنان است که قرآن کریم در آیات متعدد به طرح امید برای انسان می پردازد. برای نمونه، در سوره یونس اشاره می کند که «امید به آینده ی برتر در این دنیا و آخرت است که موجب می شود تا انسان ها باورها و عکس العمل های خود را تصحیح کند و به اصلاح و بهسازی اعمال و رفتار خود بپردازد» (آیات ۸-۷). یا در سوره بقره اشاره شده است که «امید است که انسان را به سوی کار یا عملی سوق می دهد امید به پاسخگویی از سوی خداوند علت و انگیزه دعا و طلب از اوست» (آیه ۱۸۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
یا آنجا که بحث از موفقیت است در سوره یوسف (آیه ۸۷) می فرماید «اگر انسان امیدی به دستیابی نداشته باشد هرگز تلاشی نخواهد کرد و کوششی برای رفع و برداشتن مشکلات از خود نشان نمی دهد» (منصوری، ۱۳۸۷). از این آیات می توان استنباط کرد که روحیه شخص با «امید رسیدن به هدف» تقویت می شود و در برابر سختی ها واکنش مثبت از خود نشان می دهد. این بدان معنا نیست که یقیناً به هدفش می رسد بلکه فقط امیدوار است که به آن دست یابد. در افسانه های یونان باستان این اسطوره به چشم می خورد که زئوس ـ خدای خدایان ـ از پرومتوس ـ الهه مرگ ـ به خاطر دزدیدن آتش ـ پرومته ـ از خدایان سخت برآشفت. برای گرفتن انتقام، خدایان پاندورا را که زیبای خیره کننده ای داشت، آفریدند که به زمین مبوط کند تا برادر پرومتوس را وسوسه کند. او با خود جعبه ای حمل می کرد که خدایان به او هشدار دادند که هرگز آن را باز نکند. زئوس، که آشکارا شکل اولیه روان شناسی معکوس را اعمال می کند، می دانست که پاندورا توان مقاومت در برابر این وسوسه را ندارد که نگاهی دزدا به این صندوقچه گنج نیندازد (اسنایدر، ۱۹۹۶). به محض اینکه او صندوقچه را گشود همه مصیبت ها (قولنج، نقرس، درد مفاصل، غبطه، کینه و انتقام) در زمین پخش شدند، تنها چیزی که در صندوقچه باقی ماند «امید» بود (اسنایدر، ۲۰۰۲).
در متون دینی ما نیز وقتی آدم به دلیل عصیان از فرمان خداوند و خوردن میوه ممنوعه به وسوسه شیطان، به زمین رانده شد، خداوند به او وعده ـ امید ـ بهشت داد. فرهنگ لغت و بستر امید را «تمایل به تکمیل چیز باارزش با احتمال واقعی تحقق همراه با تداوم انتظار وقوع آن» تعریف می کند. در فرهنگ نامه رندم هاوس نیز امید به صورت «انتظار مثبت فعال و مداوم برای تعقیب در جهت یک شایستگی مطلوب معقول» تعریف شده است. در طول دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ روان پزشکان و روان شناسان، امید را تحت عنوان کلی «انتظار مثبت برای دست یافتن به هدف، مطالعه می کردند» (مینجر و استاتلند، ۱۹۶۹). این دیدگاه امید را به عنوان یک سازه ی تک بعدی، شامل این انتظار که اهداف می توانند محقق شوند، توضیح می دهد. نظریه پردازان، در کل تعاریف عملیاتی از امید ارائه کرده اند (اسنایدر و همکاران، ۲۰۰۶). جنبه های بی نظیر تعریف عملیاتی از امید به مبانی نظری برمی گردند. به طور کلی پژوهشگران به دو دسته: مدافعان امید به عنوان شناخت و مدافعان امید به عنوان عاطفه تقسیم می شوند.
در سراسر ادبیات پژوهشی، امید به ویژه به صورت میل و گرایش قوی نسبت به پیامدهای هدف مطلوب تشریح شده است، امید برخی پیامدهای غیر قطعی را دربرمی گیرد که به ویژه با مسئله «اهمیت» مرتبط است و نیازمند حرکت در جهت نتایج مطلوب است که باید برای زمان مدیدی حفظ شوند و در یک چارچوب زمانی رو به آینده قرار گیرند. به نظر می رسد که مثبت اصلی درباره امید این است که آیا امید چیزی واقعی است؟ بسیاری از انسان ها امید را آفت و مایه عذاب می دانند و آن را نوعی وهم و خیال تصور می کنند و به طور کلی مبنای واقعی برای آن قایل نیستند. از نظر آنها امید ساختاری است که در بهترین شکل آن، «بنیاد غیر منطقی دارد» و در بدترین حالت آن «وجود ندارد».
فرانسیس بیکن هشدار می دهد که امید صبحانه خوب و شام بدی است. مارکوس فیبوس کوئنتیایانوس عقیده دارد که امیدهای واهی اغلب مانند خواب های افراد پس از بیداری یا سراب است که در وهم و خیال امید زیاده روی می کنند. بنیامین فرانکلین روز ولت می گوید که کسی که با امید زندگی می کند، از امساک خواهد مرد. یا ادگارواتسون هوو اظهار می دارد که امید بین مردگان وجود دارد اما بسیاری آن را باور دارند (اسنایدر، ۲۰۰۲).
این گفته قدیمی که هر جا اراده باشد، راه باز است، امروزه فقط تا حدودی درست است (لوتاس وجنس، ۲۰۰۶). به عقیده تیلیچ امید برای افراد احمق، آسان و برای افراد عاقل سخت است. هر کسی می تواند امید واهی (تمنا) داشته باشد اما امید واقعی بسیار نادر و بزرگ است (فرانکن، ترجمه شمس اسفندآباد، محمودی و امامی پور، ۱۳۸۴). مطمئناً امید واهی امید مناسبی نیست اما حتی آن هم گاهی می تواند پیامدهای مثبتی داشته باشد (اسنایدر ۲۰۰۲). استاتلند (۱۹۶۹) امید را نوعی تصور احتمال دستیابی به هدف تعریف می کند که بیشتر از صفر است. نان (۱۹۹۶) امید را تمایل کلی به ساختن آینده و پاسخ مثبت به آینده ادراک شده می داند.
میلجز (۱۹۸۲) عقیده داشت که امید شامل نگرش های مثبت است. مک انیس و چان (۲۰۰۶) اظهار می دارند که امید واژه ای عام در زبان روزمره است. شیمانوف (۱۹۸۴) در نتیجه پژوهش هایش پی برد که در مکالمات روزمره، امید یکی از رایج ترین هیجان هاست. همان طور که از این نقل قول ها می توان دید، این نوع امید می تواند فوق العاده خطرناک باشد و دارای قدرت بی حدی است که ما را می فریبد اما این یک وهم پر گزند است.
ساموئل کولریچ، در اثر خویش به نام «کار بدون امید» نوشت که «امید بدون ابژه ـ هدف ـ نمی تواند زنده بماند» این عقیده ساده یعنی گره زدن امید به یک هدف عینی نقطه شروعی را برای امید جرقه زده است. به عقیده وی طرز فکر ما برای رسیدن به این اهداف کلید درک امید است. قصه پاندورا هدیه ای بسیار باارزش به انسان ارزانی داشته است که همانا امیدمدار است که از جعبه پاندورا بیرون پرید (اسنایدر، ۱۹۹۶).
بروینکس و ماله (۲۰۰۵؛ به نقل از مک اینس و چان، ۲۰۰۶) نشان دادند که در واقع اکثر مردم امید را به عنوان یک هیجان توصیف می کنند. به نظر می رسد که امید، هیجانی سطح بالاتر از هیجان های ترس، خشم، یا عشق است چون در موجودات غیر انسانی وجود ندارد. پایرو (۱۹۹۴؛ به نقل از مک انیس و چان، ۲۰۰۶) به امید به عنوان هیجانی می نگرد که وقتی روی می دهد که کسی انتظار چیزی را دارد که خوب است، و تمام انتظار شخص را نشان می دهد. ارنست بلاچ، فیلسوف، (۱۹۸۶؛ به نقل از مک انیس وچان، ۲۰۰۶) در کتابش به نام «اصول امید» مدعی است که امید هیجانی قابل آموزش است بنابراین، امید را می توان دارای انواعی دانست.
امید و انواع آن
امید به یک اعتبار دارای دو جنبه مثبت و منفی است. برای نمونه، در اسلام واژه «رجاء» به معنای امیدی که دست یافتنی است (امید واقعی) و «تمنا» به مفهوم امیدی که دست نیافتنی است (امید واهی) اشاره دارد. در قرآن کریم، رجاء گمان یا پنداری است که اقتصادی رسیدن به شادی در آن است. برای نمونه، در سوره نساء آیه ۱۰۴ می فرماید: شما به خدا امید دارید و آنان ندارند. یا در تفسیر المیزان رجاء به معنای امیدواری و مظنه رسیدن به چیزی است که باعث مسرت باشد.
مطالعه آیات الهی حاکی است که رجاء یا امید واقعی به معنای ۱- امیدواری به رحمت الهی، برای نمونه، مؤمنین کسانی اند که به رحمت خدایشان امیدوارند (سوره بقره، آیه ۲۰۸)؛ ۲- مطلق اعتقاد به خداوند (برای نمونه، در سوره نوح آیه ۱۳ می فرماید، شما را چه می شود که برای خدا عظمتی قائل نیستید)؛ و ۳- تأخیر است (برای نمونه، در سوره توبه آیه ۱۰۶: «عده ای دیگر کارهایشان به خدا محول شده است») (منصوری، ۱۳۸۷).
از آنجا که در فرهنگ عامه واژه هایی مانند خوش خیال، خوش باور، خوش بین، یا امیدوار به مراتب و درجات امید اشاره دارند که طیفی از تفکر امیدوارانه را از حداقل تا حداکثر دربرمی گیرند؛ برای روشن شدن ماهیت و حدود امید، به تفاوت آن با مفاهیم و تفکیک آنها از مفهوم پرداخته می شود.
امید و خوش بینی
محققان مطالعه بر روی خوش بینی را به عنوان یک سازه روان شناختی در قرن بیستم آغاز کردند (میلیگان، ۲۰۰۳). خوش بینی معادل کلمه لاتین به معنی بهترین است. تیگر (۱۹۷۹) خوش بینی را خلق یا نگرش می داند که با در نظر گرفتن انتظار فرد و اجتماع همراه است؛ یعنی فرد آنچه مطلوب اجتماع است را نسبت به آن چه برای خود سودمند می داند در نظر می گیرد. با توجه به این تعریف می توان استنباط کرد که خوش بینی مفهومی عینی یا واحد نیست و با مضامین آن مشخص می شود. زیرا در مورد هر فرد آنچه به عنوان خوش بینی در نظر گرفته می شود به چیزهایی که برای او مطلوب و خواستنی است، بستگی دارد (پترسون، ۲۰۰۰).
نویسندگانی چون سوفوکلس و نیچه معتقد بودند خوش بینی موجب تداوم رنج انسان است و مواجه شدن با واقعیت تلخ بهتر است. این دیدگاه منفی نسبت به تفکر مثبت در آثار فروید نیز به چشم می خورد. به عقیده فروید (۱۹۲۸) خوش بینی قسمتی از طبیعت انسان است اما صرفاً از تعارض بیت غرایز و فرایند اجتماعی شدن ناشی شده است. فروید خوش بینی را پدیده ای فراگیر اما غیر واقعی می داند و معتقد است که به ویژه وقتی در قلمرو باورهای مذهبی مربوط به آخرت تبیین می شود به برقراری تمدن کمک می کند، با این وجود هزینه آن انکار ماهیت غریزی و در نتیجه انکار واقعیت است. گرچه خوش بینی و امید به نظر می رسد که هم معنا، اسنایدر (۲۰۰۰) تمایزی را بین این دو ساخت برحسب تعریف و ارتباط با سایر متغیرها خاطر نشان کرد (بارل، ۲۰۰۲).
کارل مینجر (۱۹۷۵) مترادف بودن این دو مفهوم را باور نداشته، می گوید خوش بینی همیشه با حقیقت مقداری فاصله دارد و فرد خوش بین بر اهمیت «من» تأکید دارد. تفاوت اصلی در مدل های خوش بینی و امید، تأکیدهای قبلی بر کارآمدی فرد در تفکر معطوف به هدف است. در حالی که تأکیدهای بعدی به شرکت داشتن متقابل کارآمدی و راهکارهای معطوف به هدف است (میلیگان، ۲۰۰۳). دو بعد خوش بین، انتظار و کارآمدی، در مطالعات اسنایدر (۱۹۹۶) راجع به امید ادغام شده اند. در این مدل، امید به عنوان انتظار فرد برای موفقیت در دستیابی به هدف تعریف شده است. طبق دیدگاه اسنایدر انتظارات معطوف به هدف از دو عنصر تشکیل شده است: ۱- افکاری که فرد درباره ی توانایی پیشبرد راهکارهای رسیدن به اهداف دارد و ۲- حس کارآمدی در مورد دستیابی به اهداف (پترسون، ۲۰۰۰).
تایلر (۱۹۷۹) خوش بینی را روحیه یا نگرشی تعریف می کند که با توقع درباره آیند. اجتماعی یا مادی مرتبط است؛ آینده ای که فرد ارزیابی کننده از نظر اجتماعی به دلیل منافع یا لذتی که برایش دارد، مطلوب تلقی می کند. طبق این تعریف، خوش بینی در بعد همخوان با هدف امید سهیم است، خوش بینی با امید از این نظر که هر دو مفاهیمی معطوف به آینده اند وجه اشتراک دارد (گیلهام و همکاران، ۲۰۰۱).
اسنایدر (۲۰۰۰) معتقد است که افراد خوش بین گرچه معتقدند چیزهای مثبتی برای آنها اتفاق خواهد افتاد اما لزوماً برنامه ریزی روشنی برای رسیدن به چیزی که می خواهند، ندارند و چنان چه با موانعی برخورد کنند که زندگی بالاجبار سر راه آدمی قرار می دهد، ممکن است احساس کنند که گیر افتاده اند یا ناکام شوند. اما افراد پرامید دارای هدف، قدرت اراده راهیابی برای رسیدن به هدفمند و معمولاً موانع را تشخیص می دهند. تفاوت بین امید و خوش بینی را می توان در این کلام گوهربار علی (علیه السلام) مشاهده کرد که می فرمایند: از کسانی مباش که بدون عمل، امید به آینده داشته باشی (منصوری، ۱۳۸۷).
امید و الگوی رفتاری تیپ A
مشخصه اشخاص تیپ A مسئولیت پذیری زیاد و سفت و سخت، بودن درمنیق وقت و هدف مداری است و به همین دلیل معمولاً برای رسیدن به هدف حرص و جوش می خورند و عجول اند. با اینکه این افراد ممکن است به چیزهایی برسند اما اهداف آنها اغلب به خوبی عمل می کنند.
سرانجام، افراد تیپ A احساس می کنند که دیگران قدر آنها را نمی دانند. گواه این باور، حملات مکرر کرونر قلبی در مقایسه با افراد تیپ B است. اما افراد کاملاً امیدوار اساساً اهل دعوا نیستند و تمایل دارند روابط اجتماعی خوبی داشته باشند. آنها قادرند با خود مزاح کنند و در مقابل موانع، روحیه شاد خود را حفظ کنند و احساس کنند که گیر افتاده اند.
امید، هیجان و عزت نفس نیست
بنا به نظر اسنایدر (۲۰۰۲) با اینکه عزت نقس محتمل ترین گزینه برای واکسینه شدن اجتماعی است یعنی چیزی که به ما قدرت می دهد مسئولانه زندگی کنیم و ما را از آسیب های اجتماعی محفوظ می دارد اما، عزت نفس پاداش طبیعی مورد استقبال برای زمانی است که ما موفقیتی کسب می کنیم یعنی پس از موفقیت حاصل می شود اما امید قبل از رسیدن به هدف وارد عمل می شود. بنابراین اساس عزت نفس، امید رسیدن به هدف است.
امید، هوش و موفقیت
امید نوعی طرز فکر آموختنی درباره خود در رابطه با اهداف است و یک موهبت ارثی نیست. اما هوش مبنای ارثی دارد. هر چند که تصور بر این است که امید اساساً بر سابقه موقعیت فرد مبتنی باشد، اما به عقیده اسنایدر و همکارانش امید صرفاً با توانایی هوشی یا سابقه موفقیت مترادف نیست، بلکه فراتر از آنهاست. یعنی امید زیاد ممکن است افراد را قرین موفقیت در رسیدن به اهدافشان کند اما هوش زیاد یا سابقه موفقیت فقط به افراد مجال و فرصت می دهد (اسنایدر).
امید و خودکارآمدی
این فرض نظریه خودکارآمدی بندورا (۱۹۸۲) که «نتیجه ای که معطوف به هدف باشد ارزش کافی را برای جلب توجه فرد دارد» با نظریه امید شبیه است. همین طور، این عقیده بندورا که پردازش شناختی بر اهداف وابسته به موقعیت تمرکز است، با نظریه امید در یک ردیف قرار می گیرد؛ اما با نظریه امید که دارای افکار هدف مدار، منطقی و موقعیتی است، متفاوت است.
بنابراین، تفکر پایورانه یا افکار خودکارآمد موقعیتی کلید مدل بندورا است، در حالی که در نظریه امید، هم بر تفکر پایورو هم بر تفکر رهیاب تأکید می شود (اسنایدر، ۲۰۰۲).
تفاوت امید با امیدواری
امید و امیدواری لزوماً با هم مرتبط نیستند. واقعیت این است که کسی که امید دارد چیز خوبی اتفاق خواهد افتاد (اشتیاق آن را دارد) بدان معنا نیست که امیدوار باشد که آن چیز (حتماً) اتفاق خواهد افتاد. کسی ممکن است از صمیم قلب امید داشته باشد که وارد یک دانشگاه معروف شود؛ اما امیدوار نیست که آنها او را خواهند پذیرفت. شخص می تواند امید داشته باشد که در مسابقه ای برنده شود، اما به پیروزی امیدوار نیست. امید متفاوت با «امیدواری» است زیرا امید بازتاب میزان حصول به نتیجه (جهت گیری نسبت به آینده، همخوانی با هدف) است که غیرقطعی و در عین حال ممکن ارزیابی شده است، اما امیدواری بازتاب توقعات با توجه به نتیجه آتی همخوان با هدف است (دل میللرومک انیس، ۲۰۰۵). هر دوی این واژه ها دارای عناصر جایگزین مشابهی مانند جهت گیری به آینده، همخوانی با هدف اند اما از چند جنبه اساسی با هم متفاوتند. نخست ای که در تعریف امیدواری «اشتیاق» به کلی حذف می شود. کسی می تواند به نتایجی امیدوار باشد که اشتیاق شدیدی (مثلاً امیدوارم که در حال بچه ام خوب شود) یا ضعیف داشته باشد (برای مثال امیدوارم که فردا باران نبارد) برعکس اشتیاق هسته طور، در حالی که رابطه غیر خطی بین امید و قطعیت/ عدم قطعیت وجود دارد، رابطه بین امیدواری و توقعات خطی است. خصوصاً شخص وقتی که توقعاتش از صفر به ۵/۰ تا یک افزایش یابد امیدوارتر می شود، که نتیجه همخوان با هدف درآیند، روی خواهد داد. در واقع اطمینان، خوش بینی و بدبینی نقاطی روی پیوستار امیدواری در نظر گرفته می شوند. برای مثال، وقتی کسی اطمینان دارد که نتیجه همخوان با هدف حاصل خواهد شد احساس اطمینان یا قطعیت می کند یا وقتی کسی توقعات بالایی برای نتیجه همخوان با هدف غیر ممکن است، احساس بدبینی می کند. سرانجام، شخص وقتی احساس ناامیدی می کند که قانع شده باشد که نتیجه همخوان با هدف روی نخواهد داد.
تفاوت امید با توقعات
توقع، تصور «احتمال» است که بازتاب ادراک این احتمال است که نتیجه ای حاصل نخواهد شد توقعات می توانند از بالای ای (که شخص مطمئن است نتیجه ای حاصل خواهد شد یا حاصل شده است) تا صفر (که شخص مطمئن است نتیجه ای اتفاق نخواهد افتاد یا اتفاق نیفتاده است) دامنه دارد.
چند عامل امید را از توقعات متمایز می کند ما وقتی می توانیم توقع داشته باشیم که یا نتایج همخوان با هدف یا ناهمخوان با هدف اتفاق خواهند افتاد، فقط برای نتایج همخوان با هدف امیدواریم برخلاف امید، توقعات نیز می توانند مستقل از اشتیاق باشند مثل وقتی که کمی توقع چیزهایی دارد که خیلی مهم یا دلچسب نیستند. اما امید با عدم قطعیت کلی مرتبط است نه با سطح توقع خاصی، چون شخص می تواند به امید چیزهایی باشد که غیرقطعی اما مورد انتظار یا غیر منتظره اند سرانجام، امید مضامین قوی تری برای انگیزش و تمایل به عمل دارد تا توقعات. ناوتونی (۱۹۷۹) در این باره می نویسد، «امید با زندگی بیشتر گره خورده است و بسیار فعالانه تر از توقع منفعلانه است».
تفاوت بین امید و ایمان
امید در ادبیات مذهبی نیز به عنوان چیزی که متصل به ایمان است، به کار رفته است. مانند امید، ایمان با نتیجه آتی همخوان با هدف سر و کار دارد. با این حال، چند عامل امید را از ایمان متمایز می سازد. برخلاف امید، که یک هیجان است، ایمان باوری درباره نتیجه آتی است. دوم این که، ایمان با توقعات بالا مرتبط است، حال آنکه امید می تواند در طیف وسیعی از شرایط عدم قطعیت اتفاق افتد. کسی که ایمان دارد اعتقاد راسخه دارد که همه چیز خوب خواهد شد. کسی که امید دارد کمتر مطمئن است. همین طور، ایمان و امید از نظر آنچه که احتمال حصول به نتیجه همخوان با هدف را کلید می زند، متفاوتند عوامل محیطی زیادی ممکن است فرد را نسبت به اینکه نتیجه دلخواه حاصل خواهد شد یا نخواهد شد نامطمئن کند، اما در مورد ایمان، منابع توقعات تمایل دارند نیروهای بازدارنده ای را که خارج از اختیار فردند کنار بزنند.
تفاوت امید با میل
مانند امید، میل یک حالت هیجانی مثبت است. به علاوه درست همان طور که میل توسط شرایط اجتماعی و تاریخی شکل می گیرد، نیاز نیست با اشباع شدن کنار گذاشته شود، و با انگیزش گره خورده است (بلک و همکاران، ۲۰۰۳) امید نیز تا اندازه ای دارای همین ویژگی هاست وانگهی، میل و امید از چند لحاظ با هم متفاوتند. میل یکی از چند بعد از مؤلفه «اشتیاق» است و اشتیاق داشتن فقط یکی از چند بعد ماه امید است. لازاروس (۱۹۹۹) اظهار داشت که اگرچه میل سیما یه ویژگی اصلی است اما امید چیزی بیشتر از این است؛ چون امید مستلزم باور به احتمال نتیجه مطلوب است (ص ۶۵۳).
همچنین امید از چند نظر دیگر با میل متفاوت است. برخلاف میل که به عنوان درگیری بالقوه با فقدان اختیار (کنترل) تلقی می شود (بلک و همکاران، ۲۰۰۳) به نظر نمی رسد که امید معطوف به آینده است حال آنکه میل و اشتیاق لزوماً چنین نیست. برای مثال، کسی می تواند اشتیاق یا میل به بازگشت به گذشته داشته باشد اما کسی امید ندارد به گذشته برگردد.
تفاوت امید با آرزو کردن
مانند امید، آرزو کردن بازتاب اشتیاق به نتیجه همخوان با هدف است. با این حال باید گفت که امید به روشنی با انگیزش و تمایل به عمل بیشتر گره می خورد تا آرزو کردن. همچنین، امید با تصور احتمال کاملاً مرتبط است. ما به نتایجی امید داریم که ممکن هستند با این حال، ما اغلب آرزوی چیزهایی را داریم که غیرممکن هستند. برخلاف آرزو کردن، امید اغلب شامل این ملاحظه است که چیزهای خوب ممکن است اتفاق نیفتند و آینده نیز ممکن است خوب نباشد (لازاروس، ۱۹۹۹). آرزو نیز دارای بعد خیال انگیز آینده است. شخص ممکن است آرزو کند که پرنده ای شود و از روی ترافیک پرواز کند، اما امکان ندارد که فرد امیدوار چنین آروزیی داشته باشد.
حال آنکه آرزو می تواند به گذشته (مانند، می توانستم این کار را قبلاً انجام دهم) اشاره کند، به آینده نیز اشاره می کند (مانند بتوانم سال آینده یک سفر خارجی داشته باشم)، اما امید فقط به آینده نظر دارد. سرانجام، ما آرزوی نتایجی را داریم که روی آنها کنترل یا تسلط اندکی داریم، اما امید به چیزهایی داریم که می توانیم وقوع آنها را در اختیار بگیریم یا حداقل امکان پذیرند. به همین دلیل، آرزو بیشتر به مفهوم خیال پردازی گره می خورد تا با مفهوم امید. با وجود تفاوت های امید با واژه های مترادف و نزدیک به آن هنوز این سؤال مطرح است که امید به راستی چیست؟ صاحب نظران مختلف در این عقاید متفاوتی را مطرح کرده اند.
دیدگاه های رایج درباره امید
از مطالعه آثار موجود درباره امید، به نظر می آید صاحب نظران عقیده یکسانی درباره امید ندارند. نظریه های اولیه امید تمایل داشتند که امید را در قالب یک مدل تک بعدی مفهوم سازی کنند (استاتلند، ۱۹۶۹). عده ای دیگر امید را در قالب یک سازه چند بعدی می دانند (اسنایدر و همکاران، ۲۰۰۶). تکیه بر هر یک از این نظریه ها می تواند شخص را به سوی امید واهی (رویکرد اول) یا امید واقعی (رویکرد دوم) سوق دهد.
نظریه امید
کارل میننجر (۱۹۵۹) در یک سخنرانی در جمع روان پزشکان اولین بار به امید به عنوان نقطه قوت در بیماران اشاره کرد و روان پزشکان را تشویق کرد که قدرت امید به خود و قدرت امید به بیماران را در فهم و درمان بیماری روانی به رسمیت بشناسد. او گفت که آیا تا کنون وظیفه ماست که به عنوان دانشمند نه درباره یک موشک جدید، یک بمب یا گاز جدید، بلکه درباره این حقیقت کهن اما نویافته، یعنی اعتبار امید در رشد و تکامل انسان همراه با عشق و ایمان حرف بزنیم (بورچارد و همکاران، ۲۰۰۳).
چارلزریک اسنایدر (۲۰۰۶) ملقب به سلطان امید برای اولین بار نظریه اش را درباره امید مطرح کرد و آن را مرکب از «قدرت اراده»، «قدرت راهیابی»،«داشتن هدف» و «تشخیص موانع» دانست(اسنایدر، ۲۰۰۶). براساس این فرض که امید موجب امید بیشتر می شود، روابط خانوادگی، دوستی های امیدبخش می توانند به عنوان عوامل روابط خواهر و برادری مدتی بعد ورئینگتون (۲۰۰۵) از مؤلفه دیگری در امید به نام «قدرت صبر» موقعی که ما تغییری نمی بینیم، یاد کرد. او درباره بازسازی امید می نویسد که زن و شوهر باید بتوانند با هر ارتباط برقرار کنند، اختلافشان را حل کنند، و آسیب ها را جبران (ورئینگتون، ۱۹۹۹). زن و شوهر باید الف. اراده برای بهسازی ازدواجشان داشته باشند، ب. باید به راه هایی برای بهسازی ازدواجشان دست یابند و ج. اعتقاد به صبر برای ازدواجشان داشته باشند و در عین حال برای بهبود ازدواجشان فعالانه بکوشند. به طور خلاصه، زوج ها به امید احتیاج دارند تا بتوانند مشکلات را طلاق دهند تا اینکه شریک زندگیشان را به عنوان مشکل ببینند. باید این نگرش و طرز فکر را جدی گرفت تا زوج ها برای مدتی طولانی از مشکلاتشان مرخصی بگیرند. راه این کار امید است زیرا امید هسته اصلی ازدواج و برای موفقیت هر ازدواجی لازم است (ورئینگتون، ۲۰۰۳).
لوپژ و همکارانش (۲۰۰۷) می نویسد که قدرت امید به عنوان یک نیروی انگیزشی در تمام دوران معاصر مورد بحث بوده و در قرن گذشته صاحب نظران پزشکی و روان شناسی آن را بررسی کرده اند. بیش از ۴۰ سال پیش، اثر جروم فرانک (۱۹۷۵) و (۱۹۷۵) امید را فرایندی مفهوم سازی کرد که در تمام رویکردهای روان درمانی مشترک است.
به نظر می رسد که امید مختص شرایط خاص و وابسته به توانایی خود شخص (شرایط درونی) است وقتی از توماس ادیسون درباره تلاش هایش برای اختراع لامپ سؤال شد، وی گفت «من شکست نخوردم فقط ۱۰۰۰۰ راه پیدا کردم که نتیجه نداد» (براون وبروس، ۲۰۰۳). به نظر می رسد که ادیسون به صورت تلویحی در تلاش هایش با دیدی امیدوارانه، پشتکار و صبر را اضافه کرد.
ارزش امید به قدرتی است که در آینده نهفته است. اگر آینده مثبتی را نمی شد تصور کرد امیدوار در آدمی فروکش می کرد. در امید، نگاه به آینده موج می زند امید به آینده نیروی حافظ زندگی است. چنین به نظر می رسد که امید از همان ابتدا مهارتی آموختنی باشد و از طریق جریان اجتماعی شدن در سنین اولیه عمر آموخته می شود.
برخلاف گروپمن (۲۰۰۵) که امید را مانند دارونم نافعال تلقی می کند و آن را انتظار، تمایل و باور می داند. اسنایدر معتقد بود که تلقی به عنوان مؤلفه ای که دارای اجزایی مثل چشمداشت و آرزوست، تلقی منفعلانه ای است و در عوض مضمون فعالی از امید را معرفی می کند که شامل داشتن هدف، قدرت برنامه ای و برنامه ریزی و قدرت اراده برای دستیابی به هدف با در نظر گرفتن موانع رسیدن به هدف و رفع آنهاست. از نظر او، هدف که اولین مؤلف امید است همان چیزی است که فرد آن را انجام می دهد یا می خواهد آن را داشته باشد و می تواند کوچک یا بزرگ باشد. کولریج (۱۹۱۲؛ به نقل از اسنایدر، ۲۰۰۲) می گوید «امید بدون هدف نمی تواند زنده بماند» بنابراین، اهداف صفر درصدی قابل دفاع اند. در واقع، اشخاص امید را تحت شرایط احتمالی متوسط از رسیدن به هدف رونق بخش می بینند. قدرت برنامه ریزی یا راهیابی، دومین جزء است و همان تصور توانایی یافتن راه هایی به سوی هدف مورد نظر است مثل «من می توانم برای این وضع راهی پیدا کنم» سرانجام، قدرت اراده با پایوری، جزء سوم امید، یک نیروی سوق دهنده در تفکر امیدبخش است. در واقع همان نیرویی است مه شخص را به سوی هدف می کشاند، یعنی تصور داشتن اراده برای به کارگیری راه های پیدا/ خلق شده برای رسیدن به هدف است و به صورت «با خودگویی مثبت» درونی مثل «من می توانم این کار را بکنم»، «من آماده ام»، «من به اوضاع مسلطم» است (اسنایدر، ۱۹۹۶). در این نظریه، قدرت اراده در آدمی نهفته است و چیزی نیست که باید آموخته شود یا از هیچ به وجود آید. در عوض می تواند افزایش یابد و به سوی اهداف خاصی سوق داده شود (همان منبع، ص ۱۳).
اسنایدر (۲۰۰۲) عقیده داشت که امید ماهیتی اضدادی دارد زیرا چارچوب نظریه امید حتی کسی که قصد خودکشی دارد برای هدفی البته بسیار منفی در حال نقشه کشیدن (برنامه ریزی) است؛ یعنی او با تمام امید می کوشد خودش را باشد. به عقیده او خودکشی در نهایت ممکن است بازتاب تجلی آخرین تفکر امیدبخش باشد. وقتی تعقیب اهداف مربوط به زندگی مسدود می شود، مردم سرشار از یأس و جستجو برای هدفی می شود که آنها را از دام های غیرقابل تحمل برهاند. مرگ همان هدف غایی است. هر چند که شخص ممکن است با تصمیم برای تعقیب مرگ مبارزه کند. از نظر اسنایدر (۱۹۹۶) افراد خودکشی گرا از نظر فکری فعال و پرتوان می شوند تا راهی برای رسیدن به هدفشان یعنی مرگ پیدا کنند. در واقع براساس این دانش بالینی است که متخصصان زمانی باید نسبت به اقدام به خودکشی که مرگ آور است، نگران باشند که سه شاخص مطرح باشد. نخست شخص شروع به توصیف مرگ خود در قالب کلمات روشن (هدف) کند، دوم، این طور به نظر بیاید که شخص دارای موج عظیمی از انرژی (تفکر پایورانه) است، و سوم شخص طرح و نقشه های خاصی درباره اینکه چگونه این تصمیم را عملی کند (تفکر رهیاب) دارا باشد. با این که درماندگی صحنه روانی را برای خودکشی از طریق تثبیت شخص روی هدف مرگ آماده می سازد، اما تفکرات پایورانه و رهیاب این سناریو مرگ آور را تکمیل می کند. بنابراین اصول تفکر امیدبخش را برای خودکشی قطعاً می توان به کار بست.
ورئینگتون (۲۰۰۵) در تأیید نظریه امید اسنایدر می نویسد «تصور داشتن قدرت رهیابی یا برنامه ریزی بدون تصور داشتن قدرت اراده، امیدی در پی ندارد. تصور داشتن قدرت اراده بدون تصور قدرت رهیابی، معنای امید را نمی دهد». با این حال، او معتقد است که امید چیزی بیش از دست و پنجه نرم کردن با موانع است و شامل پشتکار است. به قول گابریل مارسل، فیلسوف و خداشناس مسیحی، امید شامل این یقین است که خدا در شرایط سخت با ماست حتی وقتی که راهی را طول آن شرایط نشان نداده باشد. قرآن کریم بارها می فرماید: به درستی که خدا با صابرین و مؤمنان است. بنابراین، اسنایدر (۲۰۰۲) در پاسخ به این سؤال که امید به راستی چیست؟ آن را یک حالت انگیزشی مثبت می داند که مبتنی بر حس پایوری و راهیابی و ناشی از تعامل فرد با محیط است. به سخن دیگر، امید، ظرفیت تصور توانایی ایجاد مسیرهایی به سمت اهداف مطلوب و تصور داشتن انگیزه برای حرکت در این مسیرهاست (اسنایدر، ۲۰۰۲). او در تعریف دیگری، امید را مجموعه ای ذهنی می داند که مبتنی بر حس متقابل اراده و برنامه ریزی برای رسیدن به هدف است (۱۹۹۶) که دارای دو بعد شناختی به هم مرتبط: ۱- قدرت پایورتر ۲- قدرت راهیابی است. به عقیده وی تفکر پایورانه افکاری اند که افراد در مورد توانایی خود را برای شروع و حفظ حرکت در مسیر انتخاب شده به سمت هدف دارند (اسنایدر و همکاران، ۲۰۰۶). تفکر عاملیتی یا پایورانه یک مؤلفه انگیزشی است که معرف ارزیابی فرد از تواناییش برای حفظ حرکت در مسیر هدف، و تصور شخص از تواناییش برای شروع حرکت در مسیرهای تعیین شده به سمت هدف است (اسنایدر، ۲۰۰۲). همچنین او تفکر رهیاب را عبارت از تصور توانایی شخص برای شناسایی و ایجاد مسیر به سمت هدف می داند (اسنایدر، ۱۹۹۶) با توجه به نظریات اسنایدر رووئینگتون می توان فرمول امید را چنین بیان کرد:
ــــــ . “عربی در فارسی” [پاسخ به نقد جعفر شعار و فقیهی از اثر فرشیدورد]. راهنمای کتاب. س۱۴. ش ۱ـ۳ . فروردین ـ خرداد ۱۳۵۰، ص۱۵۱ـ۱۶۱؛ ش ۴ـ۶. تیرـ شهریور ۱۳۵۰، ص ۴۲۲ـ۴۲۹.
ــــــ . درباره ادبیات و نقد ادبی: “غلطهای دستوری". تهران: امیرکبیر، ۱۳۷۳، ص ۵۸۵ـ۵۸۶.
برخی غلطهای صرفی، نحوی و تلفظی.
ــــــ . “فایده دستور زبان و زبان شناسی". تماشا. ش ۳۶۸ـ۳۶۹. خردادـ تیر ۱۳۵۷.*
ــــــ . “فعل بودن و تحول آن در زبان فارسی". وحید. دوره ۱۰. ش ۷. پیاپی ۱۰۶. مهر ۱۳۵۱، ص ۷۸۰ـ۷۸۹.
تحول مضارعهای “بودن"؛ کاهش مضارعهای اخباری منفی “بودن"؛ تحول ماضی “بودن"؛ کاهش صیغههای دعا؛ محدودیت صیغههای اسمی و وصفی فعل بودن.
ــــــ . “فعل دعا و تحول آن در زبان فارسی". ارمغان. دوره۴۱. س۵۴. ش۱۱ـ۱۲. بهمنـ اسفند ۱۳۵۱، ص ۷۷۷ـ۷۸۳.
سه ساختمان قدیم فعل دعا؛ تحول صیغه دعا.
ــــــ . “فعل کوتاه". ارمغان. دوره ۴۱. س ۵۴. ش۴. تیر ۱۳۵۱، ص ۲۸۲ـ۲۸۵.
حذف فعل معین یا قرینه؛ حذف فعل غیرمعین به قرینه فعل معین.
ــــــ . “فعل کوتاه، حذف فعلهای معین بدون قرینه". ارمغان. دوره ۴۱. س۵۴. ش ۵، ص ۳۳۸ـ۳۴۲.
(این مقاله قسمت دوم مقاله “فعل کوتاه"از س۵۴، ش ۴ در همین مجله است).
حذف فعل معین ماضی بعید بیقرینه در قدیم؛ فعل کوتاه ماضی بعید و ماضی نقلی در جملههای قیدی.
ــــــ . “فعل متعدی و مفعول و اقسام آن". آشنا. س۵. ش ۲۸. فروردین ـ اردیبهشت ۱۳۷۵، ص ۵۵ـ۶۸.
تعریف فعل لازم و متعدی؛ متمم و مفعول؛ اقسام فعل متعدی؛ سیاههای از فعل متعدی دو مفعولی و یک مفعولی و فعل متعدی لازمالمتمم؛ فعل ناقص متعدی و مکمل آن؛ فعل مرکب لازم و متعدی؛ فعل مرکب مطیعی یا فعل مرکب مطاوعی.
ــــــ . “فعل مجهول و ساختمان آن در زبان فارسی".آشنا. س۶. ش۳۱. مهرـ آبان ۱۳۷۵، ص ۷۲ـ۷۹؛ ش ۳۲. آذرـ دی ۱۳۷۵، ص ۵۰ـ۵۶.
ساختمان و اقسام فعل مجهول؛ مجهول فعلهای ناقص متعددی؛ متمم عامل یا متمم فاعلی یا عامل/ نشانههای فعل مجهول، افعالی که به جای فعل مجهول بهکار میروند؛ فعل معین مجهولساز در گذشته و حال.
ــــــ ."فعلمرکب و ساختمان آن". آشنا. س۳. ش۱۸. مردادـ شهریور ۱۳۷۳، ص۷۴ـ۸۲؛ ش ۱۹. مهر ـ آبان ۱۳۷۳، ص۲۲ـ۳۲.
ساختمان فعل مرکب؛ معیار تشخیص فعل مرکب از گروه فعلی؛ سیاهه فعلهای یاور؛ موارد حذف حرف اضافه در فعلهای مرکب؛ خصوصیات اسمی که فعل یاراست/ اقسام فعل مرکب؛ ساختمان فعل یاور؛ اقسام فعل یار از نظر نقش دستوری؛ معیار تشخیص فعل مرکب.
ــــــ . “فعل وصفی و تحول آن در زبان فارسی". گوهر. س۳. ش۲. اردیبهشت ۱۳۵۴، ص۱۰۲ـ۱۰۳؛ نیز: مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. س۲۱. ش۴. پیاپی ۸۸ . زمستان ۱۳۵۳، ص۵۱ـ۸۳ .
تعریف فعل وصفی؛ فعل وصفی در قدیم و زمان امروز؛ همنشین فعل وصفی؛ بعضی از اسم مفعولها و فعلها؛ نقد نظر دستورنویسان درباره فعل وصفی.
ــــــ . “قواعد زبان فارسی:«ی» نکره و قید". وحید. س۱. ش۷. تیر ۱۳۴۳، ص۴۶۱ـ۴۶۹.
الحاق «ی» نکره به قید.
ــــــ . “قواعد زبان و قوانین اندیشه". وحید. س۱. ش ۱۱. آبان ۱۳۴۳، ص۷۸۳ـ۷۹۳.
تعریف اندیشیدن؛ دستور زبان و زبان شناسی، منطق و روانشناسی و تقسیمبندی این ارتباط.
ــــــ . “قید تفضیلی و عبارت قیدی عالی در زبان فارسی". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تهران. س۱۲. ش۳ـ۴. پیاپی ۴۷ـ۴۸. فروردین ـ تیر ۱۳۴۴، ص ۲۸۴ـ۳۱۰.
۱ـ قید تفضیلی، متمم قید تفضیلی، نشانه قید تفضیلی، اقسام قید تفضیلی ۲ـ عبارات قیدی عالی، اقسام عبارات قیدی عالی.
ــــــ . “قید در زبانهای فارسی پیش از اسلام". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تهران. س۲۹. ش ۳ـ۴. پیاپی ۱۱۹ـ۱۲۰.پاییزـ زمستان ۱۳۷۰، ص ۱۲۳ـ۱۴۳.
قید در فارسی باستان؛ قید در اوستا؛ قید در زبان پهلوی؛ نکاتی چند درباره مقایسه قیدها در فارسی دری و پهلوی و فارسی باستان و اوستا و انگلیسی و فرانسه همه با هم.
ــــــ . “قیدها و صفتهای مرکب بیانی غیرفعلی"، در: نامواره دکتر محمود افشار. گردآورنده ایرج افشار، با همکاری کریم اصفهانیان. تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشاریزدی، ۱۳۷۵، ج ۹، ص۵۲۶۳ـ۵۲۸۷.
ساختمانهای ترکیبی وصفی و قیدی فعال و غیرفعال؛ قیدها و صفتهای مرکب غیرفعلی؛ قیدها و صفتهای مرکب بیانی اسنادی.
ــــــ . “قیود و عبارات قیدی پرسشی چگونگی و حالت در زبان فارسی". وحید. ش ۸ .مرداد ۱۳۴۳،ص ۵۳۲ـ۵۳۸.
الف ـ قیود پرسشی چگونگی و حالت ب ـ عبارات قیدی پرسشی چگونگی و حالت.
ــــــ . “قیودی که با حرف اضافه به کار میروند". وحید. س۳. ش۶. پیاپی ۳۰. خرداد ۱۳۴۵، ص ۴۶۴ـ۴۶۸.
ده مورد از قیودی که با حرف اضافه به کار میروند.
ــــــ . “کاهش صورتها و اشکال متعدد فعل". گوهر. س۱. ش۲. اسفند ۱۳۵۱، ص ۶۵ـ۷۱؛ ش ۳ـ۴ فروردین ـ اردیبهشت ۱۳۵۲، ص۳۰۵ـ۳۱۳.
انواع فعلها و صورتهای حاصل از آنها/ انواع فعلها و صورتهای حاصل از آنها (ادامه بحث گذشته)؛ چند صورت منسوخ و نادر دیگر از افعال در قدیم.
ــــــ . “کلمات تنویندار در زبان فارسی". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تهران. س۱۵. ش ۱ـ۲. پیاپی ۶۰ـ۶۱. آذرـ بهمن ۱۳۴۶، ص۲۳۲ـ۲۹۰.
نقش دستوری کلمات تنویندار، کلمات تنویندار در فارسی معادل چیست؟؛ واژههای تنویندار متداول در فارسی با چه کلماتی در عربی معادلاند؟؛ شیوه استعمال کلمات تنویندار؛ تنوین از لحاظ تاریخی.
ــــــ . “کلمات و عباراتی که از زبانهای فرانسوی و انگلیسی ترجمه شدهاند". وحید. س۲. ش ۲. ۱۳۴۴، ص؟؛ ش۳، ص؟؛ ش۴، ص؟؛ ش ۵، ص؟؛ ش۶، ص؟.*
ــــــ . “کلمه از نظر هجاهای آن"، در کنگره تحقیقات ایرانی (شیراز، ۱۱ـ۱۶ شهریورماه ۱۳۵۲)، مجموعه مقالات چهارمین کنگره تحقیقات ایرانی. به کوشش محمدعلی صادقیان، محمد حسن اسکندری. شیراز: دانشگاه پهلوی، مهر ۱۳۵۴، ج ۳، ص۹۹ـ۱۲۱.
(این مقاله با عنوانی دیگر در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تهران، ش ۸۶ـ۸۷ چاپ شده است.)
ــــــ . “کلمه مرکب و معیارهای تشخیص آن در زبان فارسی"، درکنگره تحقیقات ایرانی (مشهد، ۱۱ـ۱۶ شهریورماه ۱۳۵۱)، مجموعه سخنرانیهای دومین کنگره تحقیقات ایرانی. به کوشش حمید زرینکوب. مشهد: دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱،ج ۱، ص۱۶۹ـ۲۱۷.
تعریف کلمه مشتق؛ تعریف کلمه مرکب؛ معیارهای کلمه مرکب؛ قالبهای ترکیبی ویژه؛ قالبها و ساختمانهای مشترک فعل مرکب؛ کلمات مرکب بیقالب ترکیبی یا سماعی.
ــــــ . “گسترش زبان فارسی"، در: نامواره دکتر محمود افشار. به کوشش ایرج افشار، با همکاری کریم اصفهانیان. تهران: بنیاد موقوفات دکتر محود افشار یزدی، ۱۳۴۶، ج۱، ص ۳۹۵ـ۴۰۸.
راههای آموزش و گسترش و تقویت زبان و ادب فارسی؛ بخشها و گونههای فارسی رسمی معاصر.
ــــــ . “مقایسه قیود و عبارات قیدی فارسی با واژهها و عبارات همانند آن در عربی". مجله دانشکده ادبیات اصفهان. س۲. پیاپی ۲ـ۳. ۱۳۴۵، ص ۱۸۵ـ۲۰۵.*
ــــــ . “نشان شگفت یا نشان عواطف". راهنمای کتاب. س۵. ش ۶. شهریور ۱۳۴۱، ص ۵۶۹.
تعبیر «علامت تعجب» یا «نشانه شگفت» برای علامت (!)؛ مفهوم تعجب در دستور.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ــــــ . “نشانه جمع و قید". وحید. س۲. ش۱. دی ۱۳۴۳،ص۵۳ـ۵۵.
قیدهای جمعی که از عربی ترجمه نشدهاند؛ قیدهای جمعی که از عربی ترجمه شدهاند؛ جمع قیود مشترک با صفت ؛ جمع برخی اسمها به عنوان قید؛ جمع اسمهای مشترک با قید به عنوان اسم و قید.
ــــــ . “نکاتی چند درباره تأثیر زبانهای فرانسوی و انگلیسی در زبان فارسی". وحید. س۱. ش ۹. شهریور ۱۳۴۳، ص ۶۰۷ـ۶۱۴.
- همانند قانون قبلی (۱۳۰۴ ) تکرار تنها در مورد جنایت و جنحه مهم مصداق پیدا می کند.
- ” قانونگذار، تکرار جرم عام و تکرار جرم دائم را در بند های ۱ و ۲ ماده ۲۴ اصلاحی مورد پذ یرش قرار داده است.”[۵۵]
- ” همچنین قانونگذار، اعمال قاعده تکرار جرم را در قانون مجازات عمومی تنها در جرائم عمومی پذیرفته و به این ترتیب جرائم اختصاصی همانند جرائم خاص نظامی را استثناء کرده است." [۵۶]
- “منظور از تاریخ مدت اتمام مجازات تاریخ اجرای مجازات نیست زیرا در ماده مذکور صراحتا ً آمده است خواه حکم سابق اجرا شده یا نشده باشد. “[۵۷]
قانونگذار در ماده ۲۵ سه حالت را برای مجازات در نظر گرفته بود :
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- مجرم فقط یک محکومیت جنایی یا جنحه داشته باشد.
- مجرم دو سابقه محکومیت جنایی یا جنحه داشته باشد.
- مجرم بیش از دو سابقه محکومیت جنایی یا جنحه داشته باشد.
در حالت اول ” مجازات مجرم بیشتر از حداکثر مجازات جرمی است که دفعه دوم مرتکب شده، بدون اینکه از حداکثر آن مجازات به علاوه نصف تجاوز کند. “در این مورد استثنایی هم قائل شده و آن در موردی است که ” مرتکب نظیر همان جرم شده باشد". مجازات تکرار کننده در این صورت ” بیشتر از حداکثر مجازات جرم دوم خواهد بود بدون اینکه از دو برابر حداکثر تجاوز کند. “
در این قسمت جرائم مشابه را نام می برد و ارتشاء و کلاهبرداری را به موارد قانون پیشین اضافه می کند.
در حالت دوم مجازات تکرار کننده ” یک درجه تشدید شده یا بیشتر از دو برابر حداکثر مجازات جرم سوم خواهد بود بدون اینکه از سه برابر تجاوز کند.
حالت سوم مربوط می شود به زمانی که مجرم بیش از دو سابقه محکومیت جنایی یا جنحه داشته باشد. در این صورت ” مجازات او یک درجه تشدید می شود و نباید از دو برابر حداقل مجازات کمتر باشد. ” در این مورد نیز تخصیصی وجود دارد مبنی بر اینکه ” مگر اینکه دو برابر حداقل، بیش از حداکثر مجازات اشد باشد که در این صورت به همان حداکثر محکوم خواهد شد. “
تخصیص دیگری که در این ماده وجود دارد در مورد مرتکبین کلاهبرداری و یا سرقتی است که بیش از دو بار مرتکب این جرم شده اند، مجازات این دسته ” حبس موقت با اعمال شاقه است مگر اینکه قانوناً جزای بیشتری برای آنها مقرر باشد و در مورد این اشخاص محکمه باید حکم دهد که محکوم بعد از انقضای مدت محکومیت در یکی از نقاطی که از طرف دولت معین میشود توقف اجباری نماید. “
در مواردی که در حین صدور حکم، محکومیت های پیشین مجرم بنا به دلایلی کشف نشده و بعداً معلوم شود، در صورت محرز بودن سوابق مجرم دادگاه مکلف به تصحیح حکم است.
مطابق این قانون تکرار جرم عبارت از ” آن است که مجرم پس از ارتکاب جرم و محکومیت به مجازات مجدداً مرتکب جرم دیگری بشود. “ [۵۸]
گفتار سوم – مقررات قانون اقدامات تأمینی در ارتباط با مجرمین به عادت و عدم اجرای این مقررات
قانون اقدامات تأمینی که در۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ به تصویب مجلس وقت رسید را می توان اولین قانون در جهت پیشگیری و جلوگیری از تکرار جرم دانست. ولی اینکه مقررات این قانون تا چه اندازه اعمال شده و وجود و عملکرد مؤسسات مذکور به چه نحو بوده، سؤالاتی است که باید بدان پاسخ داد.
ماده ۱ این قانون، اقدامات تأمینی را این گونه تعریف کرده : ” تدابیری که دادگاه برای جلوگیری از تکرار جرم (جنحه یا جنایت) درباره مجرمین خطرناک اتخاذ می کند. ” در ادامه مجرمین خطرناک را تعریف
می کند : ” کسانی هستند که سوابق و خصوصیات روحی و اخلاقی آنان و کیفیت ارتکاب و جرم ارتکابی، آنان را در مضان ارتکاب جرم در آینده قرار دهد اعم از اینکه قانوناً مسئول باشند یا غیر مسئول. “
هم چنین در پایان ماده خاطر نشان کرد که ” صدور حکم اقدام تأمینی از طرف دادگاه وقتی جایز است که کسی مرتکب جرم گردیده باشد. “
مطابق تعریف فوق نکات زیر حائز اهمیت است :
- عبارت ” قانونا ً مسئول باشند یا غیر مسئول ” نشان می دهد که مقررات این قانون مجانین و اطفال را هم شامل می شود.
- مطابق این قانون، وقتی می توان فردی را محکوم به اقدامات تامینی نمود که وی مرتکب جرم گردیده باشد و نمی توان کسی را به صرف داشتن حالت خطرناک محکوم به این اقدامات نمود.
- تشخیص اینکه فردی در مضان ارتکاب جرم در آینده باشد و اینکه چه ضابطه ای برای این تشخیص وجود دارد و تشخیص این ضابطه با کیست، نکاتی است که از دید قانونگذار مغفول مانده.
- مجرمین خطرناک از لحاظ سوابق و خصوصیات روحی و اخلاقی و هم چنین کیفیت ارتکاب و جرم ارتکابی آنان تمیز داده شده اند.
- ” اقدامات تامینی جنبه پیشگیری و بازدارنده داشته و ناظر به آینده می باشد.
- جرائم ارتکابی برای مجرمین خطرناک اعم از عمدی و غیر عمدی است. “ [۵۹]
همان گونه که گفته شد قانون اقدامات تأمینی برای جلوگیری از تکرار جرم وضع شد. و این مسئله را در مواردی به صورت تاکیدی بیان نموده. به عنوان مثال در مواد ۴ و ۱۱ و ۱۴ بر این مسئله تاکید شده. ولی مسئله مهم تر تشخیص وجود حالت خطرناک می باشد که مطابق این قانون به قاضی محول شده. به عنوان مثال در ماده ۴ همین قانون با عبارت “… دارای حالت خطرناک باشد و دادگاه تشخیص دهد… “، در ماده ۵ نیز گفته شده “… از این رو دادگاه تشخیص دهد که مشارالیه دارای حالت خطرناک بوده… ” و موادی از این دست، بیانگر این ادعا است.
” نه تنها در اصل ضرورت اعمال تدابیر تأمینی و تربیتی مسئله تشخیص دادگاه مطرح است، بلکه با توجه به نامعین بودن مدت این تدابیر، در ختم آن ها نیز، تشخیص رفع حالت خطرناک با دادگاه است. “ [۶۰]
” شرط شکلی دیگر برای اجرای بخشی از اقدامات تأمینی و تربیتی وجود مراکز مخصوص است که در قانون پیش بینی گردیده است. مؤسسات موردنظر که وجود آن ها شرط اجرای مواد فوق الذکر است عبارتاند از :
- تیمارستان مجرمین مجنون یا مختل المشاعر. (ماده ۴)
- تبعیدگاه مخصوص نگهداری مجرمین به عادت. (ماده ۵)
- کارگاه کشاورزی یا صنعتی مخصوص نگهداری مجرمین ولگرد و نظایر آن. (ماده ۶ )
طبق ماده ۱۹ مذکور در این بند ابتدا باید مراکز یاد شده ایجاد شود و از طریق دادگستری موضوع به دادگاهها اعلام گردد تا آن ها بتوانند در مورد تدابیر تأمینی و تربیتی چهارگانه مذکور تصمیم گیری نمایند. بدین ترتیب گر چه این شرط از شرایط ماهوی اجرای تدابیر تأمینی نیست، ولی به لحاظ شکلی فقدان مراکز مذکور مانع اجرای تدابیر مورد نظر خواهد بود. در واقع با آوردن ماده ۱۹ به جنبه عملی تدابیر تأمینی و تربیتی توجه کرده و اگر چنین شرایطی هم در قانون نبود، عملاً اجرای تدابیر مذکور بدون وجود مراکز و مؤسسات مورد نیاز امکان پذیر نمی باشد. “ [۶۱]
لازم به ذکر است که این قانون با تصویب و لازم الاجرا شدن قانون جدید مجازات اسلامی نسخ صریح شده است.
گفتار چهارم – تصویب قانون مجازات عمومی ۱۳۵۲ و نگرش این قانون به تکرار جرم
قانون مجازات عمومی ۱۳۵۲، مواد ۲۴ تا ۲۶ فصل پنجم خود را به قرار زیر به تکرار جرم اختصاص داده بود :
ماده ۲۴ – ” هر کس به موجب حکم قطعی به حبس جنحه ای یا جنایی محکوم شده و از تاریخ قطعیت حکم تا زمان اعاده حیثیت یا شمول مرور زمان مرتکب جنحه یا جنایت دیگری بشود مشمول مقررات تکرار جرم خواهد بود. “
ماده ۲۵ – “در مورد تکرار جرم به طریق زیر رفتار می شود :
اگر مجرم دارای محکومیت جنایی یا جنحه باشد و مرتکب جرم دیگری شود به بیش از حداکثر مجازات جرم جدید محکوم می گردد بدون آن که از یک برابر و نیم حداکثر مذکور تجاوز کند. در صورت وجود کیفیات مخفف دادگاه نمی تواند مجازات مرتکب را کمتر از یک برابر و نیم حداقل مجازات جرم جدید تعیین کند. در صورتی که جرم جدید نظیر یکی از جرائم سابق مجرم اعم از شروع و مباشرت و شرکت و معاونت در جرم باشد مجازات او بیش از حداکثر مجازات جرم جدید خواهد بود بدون آن که از دو برابر حداکثر مذکور تجاوز کند و در این مورد دادگاه نمی تواند با رعایت کیفیات مخفف مرتکب را به کمتر از دو برابر حداقل جرم جدید محکوم نماید مگر آن که دو برابر حداقل بیش از حداکثر مجازات باشد که در این صورت به حداکثر محکوم خواهد شد. “
تبصره ۱ – ” جرائم سرقت، کلاهبرداری، خیانت در امانت، اختلاس، تدلیس، ارتشاء و جرائم دیگری که قانوناً در حکم جرائم مذکور شناخته باشند از حیث تکرار جرم نظیر هم محسوب است. “
تبصره ۲ – ” در مورد این ماده دادگاه مکلف است با توجه به تعداد سوابق و محکومیت قطعی متهم مجازات را با خصوصیات شخصی او از قبیل رفتار اجتماعی یا تمایل یا عادت او به ارتکاب بزه منطبق سازد. “
بررسی رابطه احساس نا امنی با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی رابطه فقر با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی اشتراکات فرهنگی بین ایران- افغانستان، با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی رابطه زمینه کار و اشتغال، با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی شرایط اجتماعی- اقتصادی مهاجرت افغانستانی ها به ایران
فصل دوم
ادبیات تجربی و نظری تحقیق
۲-۱- علل گوناگونی تعریف مهاجرت
اگر بخواهیم یک تعریف کامل و دقیقی از مهاجرت به دست بیاوریم، در حوزه مطالعات مهاجرت، تعریفی جامع و کامل که بتواند تمام ابعاد آن را در بر بگیرد، وجود ندارد. به این خاطر که، چون مهاجرت در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مورد بحث قرار می گیرد. بنابر این، رسیدن صاحب نظران حوزه های مختلف مطالعاتی، به یک توافق مفهومی برای مهاجرت مشکل است. تعریف های که صاحب نظران حوزه های مختلف، تا هنوز در مورد مهاجرت ارائه کرده اند، اغلب مبهم، بحث انگیز یا متناقض اند و شاید علل گوناگونی مختلف بودن تعاریف مهاجرت این مسئله باشد که استفاده از واژه مهاجرت از کشوری به کشور دیگر و یا حتی در درون یک کشور نیز متفاوت است. ولی به طور کلی مفهوم مهاجرت، در بر گیرنده ی چهار بعد ویژه ی «تغییر در مکان، اقامتگاه، زمان و فعالیت است»(اوبری[۱۰]،۱۹۹۱، به نقل از بنی اسدی و دیگران، ۱۳۹۲: ۱۸۴). مهاجرت بین المللی را مجموعه ای از فرایندها با ابعاد مختلف دانسته اند که به عبور از مرزهای سیاسی کشور، به صورت فردی، خانوادگی و گروهی اشاره دارد (واترز[۱۱]، ۲۰۰۹: ۲۹۸)، در صورتیکه این حرکات مهاجرتی به اقامت افراد مهاجر در موقعیت جدید جغرافیایی بینجامد(بویل[۱۲]، ۲۰۰۹: ۱۰۳). بر اساس تعریف سازمان ملل متحد، مهاجر کسی است که به کشوری به غیر از کشورهایی که تابعیت آن را دارا می باشد، وارد شده و حداقل ۱۲ ماه در آن اقامت گزیند(سازمان ملل، ۱۹۹۸: ۴- ۵). هرچند تعریف آماری سازمان ملل که به عنوان یک مبنا، کم و بیش توسط پژوهشگران امور مهاجرت مورد استفاده قرار می گیرد، ولی تعریف مهاجر، مخصوصاً در چارچوب های حقوقی، ممکن است از کشوری نسبت به کشور دیگر تغییر کند. حتی گاهی شاید، مدت مهاجرت کمتر از ۱۲ ماه باشد. مثلا: مهاجرت های سیاسی که در اثر منازعات منطقه ای، جنگ و ناامنی صورت گرفته باشند، به محض حل شدن منازعات منطقه ای و اتمام جنگ و ناامنی مهاجران دوباره بر می گردند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تعریف دقیق و مشخص از مهاجرت افغان ها نیز برای هر پژوهشگری سخت و پیچیده می باشد، زیرا در مهاجرت مردم افغانستان، عوامل متعددی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و … دخالت داشته و نه یک عامل مشخص. علل عدم علاقه بازگشت مهاجرین به افغانستان و حتی مهاجرت دوباره آنها نیز متفاوت می باشد. بطور مثال برخی از افرادی که در آغاز مهاجرتشان عوامل سیاسی نقش داشته، ولی فعلاً شاید عوامل اقتصادی یا اجتماعی باعث گردیده که علاقه ی برگشتن به کشور خود را ندارند، و یا برعکس، افرادی که در آغاز مهاجرتشان عواملی اقتصادی یا حوادث طبیعی تاثیرگذار بوده ولی امروز عواملی ناامنی شاید باعث عدم عودتشان باشد. همچنین علل مهاجرت در بین افراد مهاجر که قبل از مهاجرت، در مناطق مختلف افغانستان سکونت داشتند نیز متفاوت است. در برخی شهرها یا مناطق افغانستان که امنیت وجود نداشت، مهاجرین بخاطر عوامل سیاسی مهاجرت می نمودند و در برخی مناطق دیگر، عوامل اقتصادی، یا طبیعی و… نقش داشتند. این مسئله جدا از سه دوره مهاجرت های گروهی ناشی از جنگ (اشغال افغانستان توسط شوروی، دوران جنگ های داخلی و زمان طالبان) است؛ چون در این سه دوره مهاجرت های گروهی، در مجموع عوامل سیاسی (جنگ) در اقدام به مهاجرت آنها نقش داشت. بسیاری از مهاجرینی که در این سه دوره دست به مهاجرت های گروهی زده بودند، زمانی که اوضاع افغانستان نسبتاً بهبود پیدا می کرد دوباره به کشور خود بر می گشتند، ولی پس از چند مدتی که شرایط کار و زندگی برایشان فراهم نبود، دوباره به مهاجرت اقدام می نمودند، که در این مهاجرت های دوباره، بیشتر عوامل اقتصادی- اجتماعی تاثیرگذار هستند. بر این اساس، در مورد علل مهاجرت افغان ها، یک تعریف دقیق و منسجمی که همه ابعاد آنرا در بر بگیرد، وجود ندارد.
۲-۲- دسته بندی مهاجرت
جهت سهولت در فهم مسایل مهاجرت، پژوهشگران به خاطر تنوع و گوناگونی مهاجرت، آن را به دسته های مختلف تقسیم بندی نموده اند، که هر کدام از این دسته بندی ها ناظر بر جنبه های متنوع وجوه مختلف مهاجرت می باشد. برخی از تقسیم بندی ها ناظر بر جنبه های مکانی می باشند. یعنی مهاجرت را بر حسب مکان، مورد بررسی قرار داده اند. در این تقسیم بندی، به جابجایی مکانی مهاجرین از قالب سفرهای یک طرفه، سفرهای بازگشتی و سفر برای مهاجرت توجه گردیده است. دسته بندی دیگر بر حسب فرهنگی و اجتماعی می باشد که این دسته بندی بر ویژگی های جنسیتی، خانوادگی، سنی، حرفه ای، قومی و مذهبی تکیه می کنند. دلیل مهاجرت، خود مبنای یک دسته بندی دیگری است، که مهاجرت به خاطر رشد اقتصادی، زیست محیطی، جمعیت شناختی و سیاسی در این دسته بندی جا می گیرند. وضعیت حقوقی مهاجران نیز به عنوان شاخصه ای برای تقسیم بندی انتخاب شده و در یک دسته بندی عام مهاجرت قانونی و مهاجرت غیر قانونی در این زمینه مطرح می شوند(سازمان بین المللی مهاجرت[۱۳]، ۲۰۰۳: ۱۰- ۱۱). علل مهاجرت افغان ها نیز در این تحقیق، در دسته های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اجباری و اختیاری، گروهی، خانوادگی و فردی، قانونی و غیر قانونی و… تقسیم بندی شده و مورد بررسی قرار گرفته است.
۲-۳- وجه جغرافیایی و انسانی مهاجرت
به صورت عموم، مهاجرت دارای دو وجه “جغرافیایی” و “انسانی” است. در وجه جغرافیایی، مهاجرت، حرکت فرد و یا دسته ای از انسان ها از یک واحد جغرافیایی به واحد جغرافیایی دیگر است. واحد جغرافیایی جدید محل تولد مهاجر نیست و مهاجر قصد دارد به صورت دائمی و یا مؤقت در آن سکنی گزیند. از این تعریف، با توجه به فضای جغرافیایی، بین چند حوزه را باید تمیز داد: مکان اولیه و اصلی= مکان خروج، مکان نهایی و مقصد،= مکان ورود. همچنین باید بین مهاجرت داخلی و مهاجرت بین المللی تفاوت قایل شد. مهاجرت بین المللی مستلزم گذر و عبور از مرزهای سیاسی ملی و استقرار در سرزمینی با سیستم سیاسی متفاوت می باشد(سازمان بین المللی مهاجرت[۱۴]، ۲۰۰۳: ۸-۹). ولی مهاجرت داخلی، در داخل مرزهای یک کشور صورت می گیرد، که از نظر حقوقی و شهروندی، بین مکان دوم و مکان اولیه فرد مهاجر، هیچ گونه تفاوتی وجود ندارد و فرد مهاجر از حق شهروندی یکسان با افراد اصلی آن منطقه برخوردار است. در وجه انسانی، تعریف مهاجرت بر داوطلبانه بودن و شخصی بودن تصمیم به جابجایی و اقامت در مکان دیگر مد نظر قرار می گیرد و این در برگیرنده مهاجرت های قانونی و غیر قانونی است. آنچه که مهم است تصمیم و محاسبه شخص به جابجایی و اقامت جدید می باشد و این خود تمیز دهنده بین مهاجر و مسافر از یک سو و مهاجر با پناهنده و آواره از سوی دیگر است.
اگرچه گاهی اوقات، بین مهاجر و پناهجو و پناهنده و آواره اختلاط و اغتشاش به وجود می آید. در حقیقت هر کدام از این مفاهیم با دیگری متفاوت بوده و از نظر حقوقی، با تکالیف، و مسئولیت های متفاوتی روبرو می باشند. در عمل فرق بین مهاجر و پناهنده در موارد فراوانی سخت قابل تشخیص بوده و همپوشانی فراوانی در حوزه مهاجرت و پناهندگی به وجود می آید(کرایسپ[۱۵]، ۲۰۰۳: ۷).
۲-۴- جهانی شدن مهاجرت
مهاجرت انسان مخصوصاً در سطح بین المللی، در هیچ دوره ای مانند پایان قرن بیستم و ابتدای هزاره جدید میلادی پویایی، وسعت، عمق و چالش را در بر نداشته است. (توتومورن[۱۶] و الیسا[۱۷]، ۲۰۰۴: ۱۵-۴۰). مهاجرت در سبز فایل به دلایل مختلف از جمله فروریختن مواضع سیاسی در امر جابجایی، توسعه سیستم های ارتباطی، ارزان تر شدن هزینه های حمل و نقل، نابرابری در سطح دستمزدها در کشورهای مختلف و نیاز به نیروی کار صورت می پذیرد.
اکنون مهاجرت یک پدیده ی جهانی به شمار می رود. جهانی شدن باعث افزایش حرکت مردم به صورت درون کشوری و برون کشوری شده و این خود به خاطر تفاوت سطح اقتصادی و اجتماعی ناشی از اصل پدیده جهانی شدن می باشد. جهانی شدن هر چند که بر اساس آزادی مبادله کالا، خدمات، اطلاعات، سرمایه و افراد با صلاحیت کاری بالا شکل گرفته است، اما آزادی رفت و آمد انسان های فقیر، کم مهارت و کسانی که از شرایط سرکوب و خشونت مجبور به فرار از سرزمین خود می باشند را بر نمی تابد (کالینسون[۱۸]،۱۹۹۹: ۳).
امروزه مهاجرت های بین المللی به صورت قسمتی از ساختار اقتصادی و اجتماعی کشورها درآمده و پیامدها و نتایج مثبت و منفی این نوع مهاجرت ها، بیشتر کشورها را در گیر کرده است. طبق آمار سازمان ملل در سال ۲۰۱۰، مهاجران بین المللی ۳٫۱ درصد جمعیت جهان را تشکیل داده اند(زرقانی و موسوی ۱۳۹۲: ۱۶) و نرخ تغییر سالیانه آنها به خصوص در کشورهای توسعه یافته در حال افزایش است. این وضعیت طی چند دهه اخیر، تبدیل به موضوع حساسی در بحث های سیاسی کشورها به خصوص کشورهای با درآمد بالا گردیده و دارای اهمیت ویژه ای برای مسئولان این کشورهاست(مایگویت[۱۹]، ۲۰۰۸: ۶۳۷). به طور نمونه می توان به حادثه ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ آمریکا اشاره نمود که پس از آن کشورهای صنعتی مجبور شدند تا در مورد روند مهاجرت به آن کشورها، با تصمیمات جدی، برنامه های جدیدی را اتخاذ نمایند. دولت ایران نیز، بخاطر جلوگیری از بروز برخی ناهنجاری هایی که به مهاجرین افغانی نسبت داده می شوند، ورود آنها را در برخی مناطق ایران، ممنوع اعلام کرده است.
جدول ۲- ۱: تعداد کل مهاجرین جهان به تفکیک زن و مرد
سال | تعداد کل مهاجرین | مهاجرین مرد | مهاجرین زن |
۱۹۹۰ | ۱۵۵۵۱۸۰۶۵ | ۷۹۱۳۲۴۳۲ | ۷۶ ۳۸۵ ۶۳۳ |
۱۹۹۵ | ۱۶۵ ۹۶۸ ۷۷۸ | ۸۴ ۲۰۷ ۵۲۹ | ۸۱ ۷۶۱ ۲۴۹ |
۲۰۰۰ | ۱۷۸ ۴۹۸ ۵۶۳ | ۹۰ ۲۴۲ ۲۱۴ | ۸۸ ۲۵۶ ۳۴۹ |
۲۰۰۵ | ۱۹۵ ۲۴۵ ۴۰۴ | ۹۹ ۱۷۱ ۱۱۹ |
محققین، بهمنظور از بین بردن محدودیتهای فوق، تعدادی از پارامترهای مربوط به کاهش سختی را نیز در نظر گرفتند. بانون و همکارانش در سال ۱۹۸۱[۱۷]، خسارت را به نسبت سختی اولیه سازه بهسختی سازه در جابجایی ماکزیمم وابسته کرد. این شاخص، بر کاهش سختی بهعنوان بیانکننده خسارت تکیه کرده است. در سال ۱۹۸۳، روفائل و میر[۱۸]، نسبت خسارت خمشی را مورد اصلاحاتی قراردادند. با این تفاسیر، کماکان شاخص فوق در محاسبه خسارت برای یک ساختمان واقعی، دارای سختیهایی میباشد و کاربرد آن توسط محققین پیشنهاد نشده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۳-۲ شاخصهای خسارتی تجمعی[۵]
دستیابی به خسارت تجمعی حاصل از بارگذاری دینامیکی، یکی از موضوعات موردعلاقه مهندسین میباشد. این رویه، معمولاً بهواسطه روابط خستگی سیکل کم و یا محاسبه انرژی جذبشده توسط سیستم در طول زمان بارگذاری انجام میگیرد. در هر دو مورد فوق، قبل از در نظر گرفتن هر خسارتی، رفتاری غیر ارتجاعی برای سیستمها فرض میشود.
۲-۳-۲-۱ تغییر شکلهای تجمعی نرمال شده[۶]
سعی میشود تا شاخصهای پیشین مبنی بر تغییر شکل، بهواسطه بسط مفهوم شکلپذیری در بارگذاری چرخهای، در خسارت تجمعی مورداستفاده قرار گیرند. در سال ۱۹۸۲، بانون و ونزیانو[۱۴]، یک شاخص خسارت تغییر شکل تجمعی نرمال شده ارائه کردند که این شاخص بهصورت نسبت مجموع تغییر شکلهای پلاستیک ماکزیمم تمامی نیم سیکلها به تغییر شکل تسلیم مطابق رابطه (۲-۲۳) میباشد.
۲-۳-۲-۲ انرژی تلفشده تجمعی نرمال شده[۷]
بانون و ونزیانو[۱۴]، انرژی تلفشده تجمعی نرمال شده را بهعنوان یک شاخص خسارت، ارائه دادند.این شاخص بهصورت نسبت کل انرژی تلفشده در تغییر شکل غیر ارتجاعی به انرژی ارتجاعی ذخیرهشده در عضو میباشد که بهصورت رابطه (۲-۲۴) میباشد.
در رابطه (۲-۲۴) M () و () ϴ ، لنگر و چرخش در بازه زمانی موردنظر میباشند. Ee ، ظرفیت انرژی ارتجاعی عضو میباشد و ، مدتزمان تحریک میباشد. تحقیقات آقای کراوینکلر[۱۹] نشان داد که علاوه برسازههای بتن مسلح ، در سازههای فولادی نیز این شاخص دارای کارایی قابل قبولی بوده و تغییرات گسیختگی در اعضای مربوط به این ساختمانها را نیز، بهخوبی نشان میدهد.
۲-۳-۲-۳ خستگی سیکل کوتاه
مدل خسارتی کم سیکل، برای نمایش خسارت، از تغییر شکل پلاستیک تجمعی استفاده میکند. یکی از اولین شاخصهای این دسته، توسط یائو و مونزه[۲۰]، در سال ۱۹۶۸، ارائه شد که شاخصی بهصورت تابعی از جمع تابع غیرخطی تغییر شکل غیر ارتجاعی هر نیم سیکل پاسخ میباشد. لمورا در سال ۱۹۸۰[۲۱]، شاخص مشابهی را بر اساس شرایط شکلپذیری چرخشی ارائه داد. این شاخص، خسارت عضو را بهخوبی نشان میداد. اما ثابتهای مورداستفاده در فرمول آن، به خصوصیات عضو وابسته بودند بنابراین این شاخص دارای کاربرد کلی نمیباشد.
۲-۳-۳ شاخص های ترکیبی[۸]
۲-۳-۳-۱ تغییر مکان حداکثر و اتلاف انرژی
پارک و انگ در سال ۱۹۸۵[۲۲]، شاخص خسارتی را در سازههای بتنآرمه ارائه دادند که مشتمل بر ترکیب اثر تغییر شکل ماکزیمم نرمال شده و انرژی هیسترزیس جذبشده میباشد. شاخص خسارت توسط رابطه خطی (۲-۲۵) بیان میشود.
در رابطه(۲-۲۵)، ، تغییر شکل ماکزیمم، ، تغییر شکل نهایی تحت بارگذاری یکنواخت ، ، مقاومت تسلیم، dE ، انرژی هیسترزیس جذبشده و پارامتر کاهش مقاومت که همیشه مثبت است و باید بهصورت تجربی به آن دستیافت. این مقدار برای سازههای بتن مسلح بین ۰۵/۰ تا ۱۵/۰ پیشنهاد میشود اما برای سازههای فولادی مقدار ۰۲۵/۰ مناسب میباشد.
جابجاییهای بیشینه و نهایی را تنها در تیرهای طرهای یکسر گیردار، میتوان بهخوبی تعیین کرد. بنابراین جابجاییهای فوق برای سایر اجزاء مانند تیرها و ستونها، واضح نمیباشد و هنگامیکه خسارت سازه ناشی از خمش باشد، بکار بردن انحنا بجای تغییر مکان خیلی مناسبتر است.
بر اساس میزان خسارت مشاهدهشده در ساختمانهای بتنی، شاخص خسارت کل سازه توسط پارک بهصورت زیر توصیف میشود.
بدون خسارت: وجود ترکهای با تعداد کم و کوچک (D )
خسارت اندک: ترکهای کوچک در طول عضو (D)
خسارت متوسط: ترکهای شدید و وجود شکاف( ۰٫۲۵ D)
خسارت شدید: ترکیدن بتن و دیده شدن فولادها (۰٫۴ D)
فروریختن سازه: (D)
۲-۳-۳-۲ منحنی لنگر - انحنا
پسازاینکه در سال ۱۹۸۵ پارک و انگ شاخص خسارت خود را ارائه نمودند. کاناث در سال ۱۹۹۲ تابع خسارت اصلاحشده پارک - انگ برمبنای انحنا بجای تغییر مکان را بصورت رابطه (۲-۲۶) ارائه نمود[۲۳].
در رابطه(۲-۲۶)، انحنای حداکثر[۹]، انحنای حد نهایی[۱۰]، انحنای تسلیم[۱۱]، ممان تسلیم[۱۲] می باشند.
اگر چه تابع خسارت پارک - انگ برای سازه های بتنی کالیبره شده است، تابع اصلاح شده توسط کاناث بدلیل داشتن مفهوم فیزیکی واضح، برای ارزیابی خسارت هر نوع سازه فولادی و بتنی قابل استفاده می باشد. این شاخص یکی از شناخته شده ترین شاخص ها در میان محققان بوده و یکی از عمومی ترین و کاربردی ترین شاخص هاست.
دراین حالت نیز محدوده بندی خسارت بهصورت زیر تغییر می نماید:
بدون خرابی و یا با ترکهای بسیار جزئی(D)
قابل تعمیر، با خسارت زیاد ولی سختی ذاتی خود را دارد.(D)
غیرقابل تعمیر، سازه فرو نریخته است ولی فروریزی قطعی است.(D)
فروریخته(D)
۲-۳-۴ شاخص های خسارت بیشینه شکل پذیری[۱۳]
این شاخص ها بر اساس تغییرات پریودهای لرزه ای یک ساختمان در طول یک رویداد لرزه ای برآورد می شوند.در بسیاری از مقالات، یک همبستگی بین وضعیت خسارت ساختمان و بیشینه نرمی مشاهده می شود. برای مثال دی پاسکواله و کاکمک[۲۴]، بیشینه نرمی را برای وضعیت یک بعدی تعریف کردند که در آن تنها فرکانس اصلی اعمالشده است. این شاخص بصورت رابطه (۲-۲۷) بیان شده است.
در رابطه (۲-۲۷)، پریود اصلی اولیه برای ساختمان خسارت ندیده و مقدار بیشینه پریود اصلی در طی مدت زمان زلزله می باشد.محققین ، مطالعات گستردهای در رابطه با این شاخص انجام داده اند و ارتباط ثابتی بین مقادیر شاخص و وضعیت خسارت ساختمان یافته اند. یکی از اشکالات این شاخص این است که بهعنوان یک شاخص کلی، اطلاعاتی درباره توزیع خسارت در ساختمان ها نمی دهد.
۲-۳-۵ میانگین وزنی شاخص های خسارت[۱۴]
بسیاری از شاخص های خسارت بحث شده در بخش های قبل، قصد ارزیابی در سطح المان را داشته اند. بهمنظور دستیابی به شاخصی جهت برآورد خسارت کل ساختمان ، استفاده از روش وزنی ضروری به نظر می رسد.
یکی از این روابط توسط پارک[۱۵] در سال ۱۹۸۴ ارائهشده است. در این رابطه پارامتر وزنی مقدار انرژی جذبشده است درنتیجه توجه بیشتری به اعضاء با خسارت بیشتر شده است. رابطه (۲-۲۸) رابطه پارک را نشان میدهد[۲۲].
یکی دیگر از روابط موجود رابطه ارائهشده توسط Bracci است. در این رابطه از مقدار پارامتر وزنی w جهت بیان پارامتر وزنی و b جهت بزرگنمایی خسارت استفادهشده است. این روش میانگین گیری در رابطه (۲-۲۸) دیده می شود[۲۵].
مقدار w می تواند وزنی از سازه باشد که توسط آن عضو تحمل می شود.
کونات و همکاران در سال ۱۹۹۱ یک متوسط وزنی از شاخص های خسارت محلی مطابق رایطه (۲-۳۰) پیشنهاد نمودند[۲۶].
در رایطه(۲-۳۰)، n تعداد زیرسازه ها، شاخص خسارت محلی در زیرسازه i ام، انرژی تلفشده در زیرسازه iام و شاخص خسارت کلی سازه میباشد.
باتوجه به مطالب فوق میتوان مقدار خسارت را در اعضاء و سپس با میانگین گیری درطبقه و یا میانگین گیری بین خسارت در طبقات، درکل سازه محاسبه نمود.
۲-۳-۶ تاریخچه شاخص خسارت
قدیمیترین فعالیتها درزمینه آسیبپذیری به سالهای اول دهه هفتاد میلادی برمیگردد، زمانی که مدل خطی رایج گردیده بود. احتمالاً اولین محققی که اقدام به تعیین آسیبپذیری ساختمانهای یک منطقه نموده است. “ویتمن” در سال ۱۹۷۲ [۲۷] میباشد که قریب به چهل سال قبل با ارائه روشی مبادرت به تعیین شاخص خسارت لرزهای نمود. در این روش شدت حرکت زمین با مقیاس مرکالی اصلاحشده و خسارت زمینلرزه با نسبت هزینه تعمیرات به هزینه ساخت مجدد ساختمان بیان میگردید.
از این زمان به بعد تحقیقات گستردهای در این زمینه آغاز گردید که منجر به دو روش متفاوت تعیین میزان آسیبپذیری گردیده عبارت بودند از: روشهای ارزیابی آسیبپذیری کمی و کیفی. امروزه با توجه به اهمیت و هدف از برآورد آسیبپذیری لرزهای ساختمانها، یکی از این روشها انتخاب و میزان آسیبپذیری آنها تعیین میگردد[۲۸].
بعد از کارهای انجامشده توسط ویتمن میتوان به کارهای “کالور” در سال ۱۹۷۵اشاره نمود[۲۹]. روش بکار گرفتهشده توسط این محققین، که برای همه نوع ساختمان قابل کاربرد است به عواملی مانند: نوع عناصر مقاوم در برابر زلزله، تقارن این عناصر در سازه، تعداد عناصر مقاوم، وضعیت فعلی عناصر مقاوم، صلبیت سازه، اتصال و مهارهای بین عناصر سازهای و وجود یا عدم وجود کلاف یا بست های سازهای بستگی دارد. روشی مشابه این روش بهوسیله “ویگین” در سال ۱۹۷۱ پیشنهاد گردیده بود که بعدها موردتوجه قرار گرفت[۳۰].