۱-۷-۲-۱) تعریف نظری متغیر ملاک
تبدیل ایده به کار برد محصول ، خدمت اجتماعی ، فرایند صنعتی ، یا تجاری جدید یا بهبود یافته که قابل عرضه و دارای مشتری باشد . عامل مهمی برای رقابت پذیری در دنیا است . نوآوری تسخیر گرایشات سازمانی در جهت نوآوری در پاسخ به تغییرات محیطی است که این پاسخ می تواند به شکل ، خدمت ، فرایند ، تکنولوژی ، رفتار ، بازار محیط های کسب و کار باشد (http://samtim.tums.ac.ir). نوآوری با تغییرات درارتباط بوده و می تواند به صورت اصلاحی یا توسعه ای باشد . نوآوری همچنین می تواند به عنوان کاربرد کشفیات و ابداعات و فرآیندی تعریف شود که به وسیله آن نتایج جدیدی به دست می آید (گلوت و ترزیوسکی ، ۲۰۰۴ ).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۷-۲-۲) تعریف عملیاتی نوآوری محصول
نوآوری محصول به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شده است منظور از نوآوری یعنی ایجاد کالاهای ابداعی ،پیشرفته تر و کالاهای اصلاح شده و انواع کالاهای جدید دیگر است (مجلسی ارده جانی ،۱۳۸۱).اگر سازمانی به دنبال بقاء دراین محیط متغیر و پویا باشد.لازم است در انواع مختلف از نوآوری، سرمایه گذاری نماید . چرا که انواع مختلف نوآوری به روش های متفاوتی سازمان را تحت تأثیر قرارداده و نتایج مختلفی را به دنبال دارد(رضوانی و گرایلی نژاد ، ۱۳۹۰).جهت سنجش آن از سوالات ۱۴تا ۱۶پرسشنامه استفاده شده است.
قلمرو تحقیق
با توجه به موضوع تحقیق،شرکت های صنعتی از طریق مدیریت دانش که دارای سه مولفه است، تسهیم دانش ،اکتساب دانش،اکتشاف دانش به دنبال یک فرایند خروجی نوآوری محصول ،که در واقع هدف اصلی است.پژوهش حاضر در حوزه مطالعات تئوری سازمان ومدیریت می گنجد.
قلمرو زمانی : قلمرو زمانی این تحقیق از شهریور ۱۳۹۲تا بهمن ۱۳۹۲ می باشد.
قلمرو مکانی : در این تحقیق قلمرومکانی شرکت های صنعتی استان گیلان می باشد.
فصل دوم : ادبیات وپیشینه تحقیق
۲-۱) بخش اول : مدیریت دانش
۲-۱-۱) مقدمه
سازمان ها دررویارویی با تغییرات سریع باید به منظور حفظ مزیت رقابتی خود را با دانش موجود منطبق کنند و در جهت با این همه تحقیقات نشان می دهد که موضوع مدیریت دانش از ماهیتی پیچیده برخوردار است ( لیا و همکاران[۱۲] ، ۲۰۱۱ ).مدیریت دانش به عنوان یک رشته نسبتاً جدید ممکن تصور شود که این مشکل ناشی از فقدان یک تئوری است ، اما حتی یک بررسی کوتاه از نوشته ها روشن می سازد که موضوع چیز دیگری است . یک توصیف از مدیریت دانش به عنوان ترکیبی از افراد ، فرایند و فن آوری به خوبی شناخته شده است(جان ادوارز[۱۳]، ۲۰۱۳).
مدیریت دانش عمدتاً بر اشتراک دانش درون سازمان و گروه متمرکز شده است . یکی از اهداف اصلی شرکت و سازمان مبتنی بر دانش این است که ، از مجموع نیروهای رانشگر خود کارآمدتر باشد . هدف اصلی هر سازمان این است که باید روی فرد متمرکز شده و به او انگیزه دهد و درمرحله بعد باید تمرکز به شبکه های اجتماعی دراولویت قرار گیرد . دانش به خودی خود نمی تواند هیچ مزیتی به دنبال بیاورد ، فقط در صورتی می توان آنرا مهم تلقی کرد که ارزش ایجاد کند ارزش دانش ، به کارگیری بینش های تلویحی و درونی ( ذهنی ) و قابل دسترسی کردن آن بینش ها برای اشتراک و کاربرد توسط شرکت بستگی دارد ولکل[۱۴] (۲۰۰۹).
به طرز قابل توجهی مدیران دریافته اند که دانش و یادگیری منبع بهتری برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار در جهان امروز است . آنها می دانند که نگهداری دانش های کلیدی سازمان بصورت منفعل و در افکار کارکنان جایز نبوده و عاملی همچون جابه جایی ، پایین آمدن استانداردهای آموزشی و رشد سریع تغییرات کسب و کار به منزله آن است که دیگرنمی توان بصورت اطلاعات جامع و با ثبات افراد به شکلی انفرادی تکیه نمود در نتیجه دانشی که دروجود کارکنان محصور شده است بایستی به درون سطوح سازمان نفوذ پیدا کند . تا همگی بتوانند بدان دست پیدا کرده و همچنین موجب افزون شدن و یا تکمیل آن گردد ( جعفری و همکاران،۱۳۸۵) .
چانگ و لی [۱۵](۲۰۰۹) اشتراک دانش دلالت بر این امر دارد که اطلاعات ، دانش و مهارتی که مربوط به سازمان می باشند در میان افراد یا واحدها در چارچوب سازمانی،تبادل و توزیع شوند. اشتراک ترکیب دانش موجود و دانش جدید را افزایش می دهد که منجر به توسعه فرایند یا ایجاد تغییرات محصولات جدید می شود .
۲-۱-۲ ) تعاریف و مفهوم مدیریت دانش
دانش یک منبع اقتصادی کلیدی) و حتی می توان گفت تنها منبع کلیدی( برای کسب مزیت رقابتی است. سازمان ها می توانند از طریق مدیریت اثربخش دانش، تولید و یا کسب دانش های جدید، در دسترس قراردادن دانش و به کار بستن آن، کارکنان خود را به کارکنان دانشی تبدل نمایند.چنین کارکنانی مهم ترین سرمایه ی یک سازمان به حساب می آیند. نه فقط پژوهشگران مدیریت، که شاغلین در سازمان ها نیز بر فرایند مدیریت دانش که شامل کسب، کاربرد و اشتراک دانش می شود تأکید زیادی دارند و مدیریت دانش را در جایگاه کلیدی ترین عامل سازمانی جهت کسب مزیت رقابتی قرار می دهند (کور و مادن[۱۶] ،۲۰۱۳)
مدیریت دانش عبارت است از مهم ترین سؤالات اساسی در زمینه سازگاری سازمانی برای بقا و شایستگی بالا به دلیل تغییر در محیط کسب و کار می باشد (ملکی پور ، ۱۳۹۱).مدیریت دانش با هدف تأمین نیازهای فعلی شناسایی و استفاده از سرمایه دانش و توسعه فرصت های جدید به مرحله اجرا است (آمالیا و ناگروهو[۱۷] ، ۲۰۱۰ ).نظام مدیریت دانش را نوعی نظام اطلاعاتی تعریف کرده اند که به آفرینش حفاظت و تسهیم دانش سازمانی می پردازند ( فدائی و همکاران ، ۱۳۹۰).دانش به عنوان یک منبع مهم مزیت رقابتی و ایجاد ارزش ، به عنوان یک عنصر ضروری برای توسعه پایدار و به طور کلی به عنوان یک عامل تعیین کننده برای شرکت ها به آنان جهانی شناخته شده است علاوه بر این ، دانشی که شرکت ها شناسایی می کنند، منبعی پویا است که نیازمند تغذیه ، مدیریت دقیق می باشد ( میر فخرالدینی ، ۱۳۸۹). مدیریت دانش طیف وسیعی از فعالیت هااست که برای مدیریت ، مبادله ، خلق یا ارتقای سرمایه های فکری در یک سازمان به کار می رود و یک توافق جمعی در مورد این که مدیریت دانش چیست ، وجود ندارد . تعاریف زیادی برای مدیریت دانش منتشر شده است .مدیریت دانش طرحی هوشمندانه فرایندها ، ابزار ، ساختار و غیره با قصد افزایش نوسازی اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است که در هر کدام از سه عنصر سرمایه فکری یعنی ساختاری انسانی و اجتماعی نمایان می شود،از نظر سی نت[۱۸] (۲۰۰۴)راه حل معمای تعریف مدیریت دانش آن است که آنچه را مدیریت دانش در آن مقوله نمی گنجد حذف کنید .( پیری ، آصف زاده ،۱۳۸۵).
مدیریت دانش شامل اقدامات مدیریتی در تسهیل فعالیت های کسب دانش ، ایجاد ذخیره اشتراک ، توزیع ، توسعه و بکارگیری دانش توسط افراد و گروه ها است ژنگ و همکاران[۱۹] (۲۰۱۰). ایجاد دانش به فرایندی اشاره می کند که در آن دانش توسط سازمان از منابع خارجی کسب می شود و استفاده دانش که کاربرد دانش یا اجرای دانش نیز نامیده می شود به فرایندی اشاره دارد که در جهت کاربرد حقیقی و موجود دانش تنظیم و تطبیق می گردد (رام چندران و همکاران [۲۰]، ۲۰۰۹). ونیز فرایندهای مدیریت دانش را شامل خلق دانش ، جذب ، سازماندهی ، ذخیره سازی و انتشار دانش می دانند که کاربرد آن در بین بخش های خصوصی و دولتی دارای تفاوت های قابل توجه ای هستند( مارا و همکاران[۲۱] ، ۲۰۱۲).خاطر نشان می کنند که جریان های مؤثر مدیریت دانش و فرایند تسهیم دانش در میان رقبای زنجیره عرصه ، ویژگیهای جالبی نظر چابکی ، انطباق پذیری، و همترازی را به دنبال دارد و زمینه ساز فرایندهای انسجام ، بهبود مشارکت ، جذب دانش و سازماندهی آن است . (قدوس وایکژو[۲۲] ،۲۰۰۵) نظام مدیریت دانش را نوعی نظام اطلاعاتی تعریف کرده اند که به آفرینش ، حفاظت و تسهیم دانش سازمانی می پردازد . بلانت[۲۳] ( نقل از افجه ای و سلطانی ، ۱۳۹۰ ، ص۸۶ ) معتقد است که مدیریت دانش ، فرایندی است که از طریق آن سازمان ها اطلاعات جمع آوری شده ی خود را به کار می گیرند و پاسخی که به این نگرانی است که افراد بایستی قادر به تبدیل یادگیری خود به دانش دستخوش تغییرات مختلف می شود و بخش از اطلاعات از بین می رود . بنابراین باید از روند قادر به تبدیل یادگیری خود به دانش دستخوش تغییرات مختلف می شود و بخش از اطلاعات از بین می رود . بنابراین باید از روند اتلاف اطلاعات مفید، جلوگیری کرد دانش به عنوان یک سرمایه سازمانی مهم به ( لحاظ استراژیکی ) است که بر اساس آن سازمان ها از قابلیت ها و منابع ناملموس به عنوان ابزارهای رقابتی استفاده می کنند . بخش عمده دانش به عنوان یک منبع مزیت رقابتی (به ویژه دانش ضمنی ) محسوب می شود که تدوین و تسهیم آن به دلیل ماهیت اعضای و وجود تجارب مختلف ، امری بس دشوار است. (هلن و کارکری[۲۴] (۲۰۱۱) با این همه ، دانش به عنوان یک سرمایه سازمانی به صورتی نسبتاً مؤثر مدیریت می شود . سازمان ها نخست برای ارتقای بهره وری تکیه می کنند . و برخی دیگر، به اهمیت مشارکت و کارگروهی ( به منظور تسهیم دانش ) تمرکز می نمایند . از طرف دیگر شاهد سرمایه گذاری های هنگفت برخی از سازمان ها در زمینه آموزش ، توسعه و تنظیم ساختار دانش هستیم ، هدف اصلی آنها دستیابی به انعطاف پذیری و تغییر است . این تنوع روش های مدیریتی منعکس کننده تفاوت های مهم در عملکرد سازمان ها است . لذا سازمان ها به منظور مدیریت دانش کارکنان به عنوان عملکرد بهینه مرتبط با دانش ضمنی ، حفظ یا بقای کارکنان و افزایش مداوم تخصص و مهارت باید از روش های راهبردی تر استفاده کنند.هر سازمانی که در پی ایجاد نوآوریها و ابتکارات در مدیریت دانش خود باشد ، بایستی یک سری اهداف اساسی که البته با کمک سایر اهداف سازمانی تکمیل می شود . برای دانش مدیریت سازمانی تدوین کند این سازمان بایستی از کارایی اهدافشان در زمینه نوآوریهای مدیریت دانش و منافع خاص از آن ( که معمولاً غیر مستقیم هستند ) و در نهایت ارتباط میان عایدات مالی شرکت و دانش سازمانی ارزیابی صحیحی داشته باشد که البته این کار دشواری است . مدیریت دانش سازمان ها عنصر اساسی در دستیابی و بقای مزیت رقابتی در سازمان است . مفهوم مدیریت دانش ، گونه های متفاوتی از دانش جهت پشتیبانی استراتژی کلان سازمان ، ارزیابی وضعیت کنونی مدیریت دانش ، انتقال مبانی دانش جاری در سازمان به پایگاه های جدید و قدرتمند دانش و جبران و اصلاح کمبود های مددجو در این حیطه ارائه می کند . (رودریجوز[۲۵]،۲۰۰۷ ). دراقتصاد الکترونیک امروزی، دانش به عنوان یک ابزار یاری دهنده مدنظر قرارگرفته است و اجرای مدیریت دانش، یک سازمان را در گسترش وتوسعه محصولات جدید و تصمیم گیریهای مهم در زمینه مدیریت استراتژیک حمایت می کند. اولین مطلب مهم در مدیریت دانش، سازمان دهی، انتشار و پالایش دانش است. در زمینه مدیریت دانش یک وظیفه مهم تبدیل دانش مخفی به دانش صریح و آشکار است که با بهره گرفتن از روش داده کاوی می توان دانش مربوط به مشتری (تامین کننده و مصرف کننده) را از بخشهای مختلف بازار به دست آورد و یا اینکه توسط خبرگان بدست آورده و اصلاح و روشن نمود (نقاده،۱۳۹۱ ).
مدیریت دانش یک رویکرد یکپارچه نظامند به منظور تولید، تشخیص دستیابی ، اشتراک ، ثبت و نگهداری دارایی های ناملموس برای کسب بهره در سازمان می باشد (آقا داود ، ۱۳۸۷).
تعاریف و مفاهیم ارائه شده دربارۀ مدیریت دانش تا اندازه ای بیانگر اصول مدیریت دانش است، با وجود این داونپورت و پورساک [۲۶](۱۹۹۸ ) در نوشته های خود دانش را چنین طرح می کنند .
دانش نشأت گرفته از افکار است و در افکار آنان جای دارد .
تسهیم دانش مستلزم اعتماد است.
فن آوری رفتارهای دانش جدید را امکان پذیر می سازد.
تسهیم دانش تشویق شده و پاداش بگیرد .
حمایت مدیران ومنابع ضروری است.
دانش ماهیتی خلق شونده دارد و تشویق افراد موجب می شود که دانش به شیوه های غیر منتظره ای گسترش یابد .
نانوکاو تاکوچی[۲۷]( ۱۹۹۵) خلق دانش به معنای فراهم کردن قابلیتی در کل سازمان است که به کمک آن بتوان دانش جدیدی ایجاد و سپس آن را در سرتاسر سازمان پخش کرد .
۲-۱-۲-۱) تسهیم دانش
در حال حاضر یکی از بزرگترین چالشهایی که شرکت های دانش بنیان با آن روبه رو هستند در دسترس بودن دانش است که اساساً از طریق رفتار تسهیم دانش ایجاد می گردد . تسهیم دانش را می توان شامل مجموعه از عقاید یا رفتارهایی دانست که منجر به گسترش یادگیری در میان افراد مختلف و یا در یک سازمان واحد می شود . تحقیقات بسیاری عوامل مؤثر بر رفتار تسهیم دانش را از منظرهای گوناگون نظری مورد بررسی قرار دادند . برخی از آنها بر عوامل انگیزشی ماندگار تأکید دارند . ( واسکو و فرج [۲۸]، ۲۰۰۵ ) در حالی که برخی دیگر بر شرایط میان فردی که می توانند رفتار تسهیم دانش را شکل دهند از قبیل سرمایه اجتماعی ، اعتماد ، رضایت ، شبکه اجتماعی و وابستگی به عملکرد های گروهی تأکید دارند چیونگ و لی[۲۹]،(۲۰۰۷) بهره گیری به فرایندهایی اشاره دارد که از طریق آنها دانش موقعیت های مشابه اخذ منفعل و جاری می شود و از طرفی دیگر ، اکتشاف شامل فرایندهایی می شود که از طریق آنها دانش تسهیم شده ، ترکیب شده و دانش جدید ساخته می شود . فرایندی که از طریق آن یک واحد از تجارب واحدی دیگر بهره مند می شود ( ابراهیمی ، ۱۳۹۱). فرایند مدیریت دانش شامل کسب، به اشتراک گذاری و به کار بستن دانش می شود.کسب دانش که با بهره گرفتن از دانش موجود یا اخذ دانش جدید مرتبط می باشد، توانایی سازمان را در تحقق اثربخش اهداف خود و همین طور، افزایش یادگیری سازمانی افزایش می دهد.از طریق کسب دانش از داخل یا بیرون سازمان)و یا هر دو(، هر عضو سازمان می تواند توانایی خود را جهت تبدیل دانش موجود به دانش جدید و ایجاد دانش جدید افزایش دهد. اخیراً دانشِ کسب شده، ذخیره ی دانش موجود در سازمان را افزایش داده، عدم اطمینان را کاهش داده و فرصت های جدیدی را برای به کار بستن دانش و بهره برداری از دانش ایجاد کرده است، که موجب ارتقا تولید نتایج نوآورانه شده است.به اشتراک گذاری دانش به عنوان یک فرایند کسب و کار تعریف شده است که مستلزم دانش، مهارت و تجربه ی جمعی و توزیع دانش در سراسر واحدهای سازمانی می باشد. به اشتراک گذاری دانش با مبادله ی دانش، تجارب و مهارت های کارکنان در سراسر سازمان به منظور ایجاد روال های جدید و مدل های ذهنی سروکار دارد. اعضای سازمان می توانند از طریق اشتراک دانش در میان خودشان و یا در واحدهای های مختلف، به آسانی به دانش دسترسی داشته باشند و از این طریق زمان و هزینه ی مورد نیاز برای جمع آوری اطلاعات را کاهش دهند و با کاهش زمان و هزینه ی دستیابی به اطلاعات و ایجاد روال ها و مدل های ذهنی جدید، سازمان ها می توانند منابع ارزشمند خودشان را به فرایندهای نوآوری انتقال دهند. علاوه بر این، اشتراک و مبادله ی دانش، موجب مشارکت بالا در یادگیری، و تشریک مساعی در ایجاد دانش جدید می شود که برای توسعه ی ایده های نوآورانه حیاتی است (کور و مادن ۲۰۱۳). شامل چگونگی تسهیم دانش موجود ، انتقال آن به محل مناسب و مورد نیاز، چگونگی انتقال دانش به گونه ای که قابل دسترسی و استفاده در سازمان باشد و چگونگی انتقال دانش از دانش سازمانی از جمله مواردی هستند که در ادامه کار مدیریت دانش مد نظر قرار می گیرند(آریابرزند،۱۳۸۹).
۲-۱-۲-۲) اکتساب دانش:
علت رشدمدیریت دانش km را ناشی از دو پدیده جهانی سازی و فرا صنعتی گرایی می دانند و معتقدند که این روند باعث افزایش تعداد دانشگرها و نیز پیشرفت های فناوری بوجود آمده توسط فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشد . نکته حائز اهمیت دراجرای اثر بخش فرایندهای مدیریت دانش ، نوع تعاملات و ارتباطات انسانی است ؛ چنان چه سازمانی بتواند تعاملات اثربخش را در میان کارکنان خویش درداخل گروها و واحدهای سازمانی افزایش دهد ، احتمال خلق دانش جدید در سازمان ، انتقال و تبادل دانش میان افراد سازمان و درنتیجه مدیریت اثر بخش دانش سازمانی بشر بیشتر خواهد بود ( زاهدی و همکاران ۱۳۹۰) .
۲-۱-۲-۳) اکتشاف دانش:
هر کسی قادر به دانستن هر چیزی نیست . اما بایستی بداند هر آنچه را که نیاز دارد در کجا بیابد . سازمانها اغلب اطلاعات اندکی از مهارتها ، فعالیت ها و شبکه های داخلی خود دارند که این امر مانع از توسعه قابلیت های سازمان می شود . از این رو سازمان ها می بایست دانش خود را شناسایی نمایند، حاملان بیرونی دانش کارشناسان ، استادان و مشاوران تهیه کنندگان و مشتریان می باشند آنها دارای اطلاعات و قابلیت هایی می باشند که الزاماً در داخل شرکت عرضه نمی شود . انجمنهای شرکت ، آرشیوها بانک ها داده خارجی ، مجلات تخصصی و اینترنت منابع دانشی هستند که اطلاعات مرتبط با مشکلات شرکت را در خود دارند (عباس زاده،۱۳۸۸).
۲-۱-۳) نگاهی بر سیل تحول مدیریت دانش:
این بخش شامل دو بخش است
۲-۱-۳-۱) تاریخچه مدیریت دانش
یک تئوری بزرگ که در حیطه مدیریت دانش تاکنون پدیدار شده است ، تئوری خاصی است که توانسته است مجموعه ای از تمرینات مرتبط باعث مدیریت دانش را گردآوری نماید . این تمرینات ریشه در گوناگونی مقررات و محدوده های هر یک از آنها را دارد . مدیریت دانش از کجا آمده و به کجا خواهد رفت ؟ که برای اولین بار در نشریه سیستمهای هوشمند و کاربردهای آن به چاپ رسید. در اواسط سال ۱۹۸۰، اهمیت دانش به عنوان دارائی رقابتی در بین سازمانهای مشهود گردید و این در حالی بود که علم اقتصاد کلاسیک هنوز در رابطه با روش ها و متدهای مدیریت آن دارای نقصان بود وهنوز برای برخی از سازمان ها نیز این غفلت وجود دارد (یادیگرروش ، ۱۳۸۲ ) . بررسی موضوعی تحت عنوان مدیریت دانش ، برای اولین بار گزارش سالیانه ۱۹۹۴ شرکت سوئدی اسکاندیا که یک شرکت پیشرو در خدمات مالی است ، شروع شد . این گزارش در برگیرنده سلسله تحلیل های مالی بود که تلاش می کرد ارزش سرمایه فکری شرکت ( دارائیهای دانش را کمّی کند) . تلاش عمده در این خصوص در سال ۱۹۹۱ آغاز شده بود . نتیجه به دست آمده این بود که سرمایه فکری حداقل به اندازه سرمایه مالی سنتی در تأمین درآمدهای پایدار نقش دارد ( امیر خانی ، ۱۳۸۴ ، ص ۱۳۲).دانش تنها پس از ایجاد شدن می تواند کدگذاری و انتقال یابد و بر اهمیت ایجاد دانش تأکید کرد ( زعفریان و همکاران ۱۳۸۷ ، ص ۷۸ ).مدیریت دانش بر مبنای طبقه بندی که توسط متخصصان صورت گرفته است ، دهه ۱۹۸۰ دهه جنبش کیفیت تأیید بر به کارگیری قدرت و توانایی های ذهنی پرسنل به منظور دستیابی کیفیت بهتر )، دهه ۱۹۹۰ به دهه مهندسی مجدد ( به کارگیری تکنولوژی در راستای ارتقاء پروسه کاری و کاهش هزینه ها ) و در نهایت دهۀ۲۰۰۰ به دهۀ مدیریت دانش شکل گرفته است (علامه و همکاران ، ۲۰۱۱).
۲-۱-۳-۲) سیر تحول مدیریت دانش
مدیریت دانش از اواخر ۱۹۷۰ مطرح گردید . روند تأکید بر آن به گونه ای بود که در اواسط دهه ۱۹۸۰ و آشکار شدن جایگاه و تأثیر آن بر قدرت رقابت در بازار های اقتصادی ، اهمیت آن مضاعف شد . دهه ۸۰ میلادی نظام های مبتنی بر هوش مصنوعی و نظامهای هوشمند برای مدیریت دانش به کار گرفته می شد . و مفاهیمی چون فراهم آوری دانش [۳۰]، مهندسی دانش[۳۱] ، نظام های دانش محور [۳۲]و مانند آن رواج یافت . در اواخر دهه ۱۹۸۰ سیر صعودی انتشار مقالات مربوط به مدیریت دانش در مجلات حوزه های مدیریت ، تجارب ، علوم کتابداری و اطلاع رسانی را می توان مشاهده کرد . در همین دوران اولین کتاب های مربوط به این حوزه منتشر شدند . در آغاز دهه ۱۹۹۰ فعالیت گسترده سازمان های امریکایی ، اروپایی ، و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش به نحو چشمگیری افزایش یافت . ظهور وب جهانی در اواسط دهه ۱۹۹۰ تحرک تازه ای به حوزه مدیریت دانش بخشید .
شبکه بین المللی مدیریت دانش دراروپا[۳۳] ، مجمع مدیریت دانش ایالات متحده آمریکا[۳۴] ، فعالیتهای خود را در شبکه اینترنت گسترش دادند . در سال ۱۹۹۵ ، اتحادیه اروپاطی برنامه ای به نام اسپریت[۳۵] بودجه قابل ملاحظه ای را برای اجرای طرحهای مدیریت دانش اختصاص داد به تدریج شرکت های بزرگی مانند ارنست و یانگ[۳۶] بوز آلن و همیلتون و دهها شرکت دیگر به شکل تجاری وارد عرصه مدیریت دانش شدند . اکنون مدیریت دانش در سال های آغازین قرن ۲۱ ، برای بسیاری از کشورهای پیشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و توسعه است . شرکت های بزرگ اروپایی از سال ۲۰۰۰ به بعد حدود ۵۵ درصد درآمد خود را به مدیریت دانش اختصاص داده اند . تسنگ[۳۷] ( ۲۰۰۸ ) پیشرفت مدیریت دانش از نیمه دهه ۱۹۹۰ به بعد تمرکز مدیریت دانش به سمت عملگرایی و جستجوی راه های بهتر ، جهت مدیریت دانش سازمانی بود . دراین راستا بسیاری از تعاریف مدیریت دانش تجویزی و دستوری بوده و بر فعالیتهای خاصی که بوسیله فناوری های اطلاعاتی تسهیل می شد تمرکز داشت . اما در سال های اخیر کلاه دانش محور بر مدیریت دانش حکم شده است . در این دوره دانش در مرکز توجه بوده و سرمایه های فکری به عنوان ذخایر کلیدی سازمان محسوب می شدند . به این جهت است که ما شاهد استقبال گسترده ی سازمان ها به مدیریت دانش به منظور حفظ ، نگهداری و ارتقای این ذخایر کلیدی هستیم . سیر تحول مدیریت دانش را می توان به سه دوره تقسیم کرده دوره اول از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵ که نسل اول مدیریت دانش نامیده می شود . نفوذ پژوهشهای مصنوعی در مدیریت دانش به ویژه در زمینه ی ارائه و ذخیره دانش را می توان در نسل اول سیر تحول مدیریت دانش جای داد به کارگیری علمی مدیریت دانش از آن نام برده می شود . بسیاری از سازمان ها اجرای مدیریت دانش را در این دوره آغاز کردند ، موضوعات مورد بحث در پژوهش های مدیریت دانش در این دوره بیشتر بر توسعه کسب و کار ، توسعه سازمان ، توسعه چارچوب ها ، توسعه عملیات و فرایندها و پیشرفت تکنولوژیکی تمرکز داشتند . شروع نسل سوم مدیریت دانش به سال ۲۰۰۲ بر می گردد . جایی که تمرکز پژوهش ها بر تحلیل رابطه دانایی و اقدام با بهره گرفتن از مدل های ساختاری بود (محمود صالحی و همکاران ، ۱۳۹۱ ).
اکنون مدیریت دانش در سالهای آغازین قرن ۲۱،برای بسیاری از کشورهای پیشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت وتوسعه است.شرکت های بزرگ اروپایی از سال ۲۰۰۰به بعد ،حدود ۵۵ درصد در آمد خود را به مدیریت دانش اختصاص داده اند.جدول شماره(۲-۱) گاه شمار مدیریت دانش را به طور خلاصه نشان می دهد(یوسفی وهمکاران، ۱۳۹۱،صص۲۴-۲۵).
جدول (۲-۱)گاه شمار مدیریت دانش (یوسفی وهمکاران، ۱۳۹۱)
دهه ها | روند پیشرفت مفهوم مدیریت دانش |
دهه۱۹۷۰ |