تو بوی مریمستان داری امشب»(همان، ص۱۱۱).
«یک روز در بهشت تو پروانه بودهایم
آئینه بودهایم وپریخانه بودهام»(همان، ص۱۱۸).
«چیدهام باز به همدستی گل پیرایی
گل سرخی ز تماشا کدهی رؤیایی
دیو بیباور کثرت زمیان تا برخاست
شدم ایمانکده وحدت روح افزایی»(همان، ص۱۳۹).
«فربه گردد روح لاغر در ریاضتگاه درد
جسم اگر مانند نیلوفر شود از لاغری»(همان، ص۱۴۷).
«واژهها را در غمش بر نیل و نیلوفر زدم
آسمان آئینه شد نیلوفرستان مرا» (همان، ص۱۳۴).
ترکیبهای «مریمستان، پری خانه، تماشاکده، ایمانکده، ریاضتدار، نیلوفرستان و…» که بسیار دلپذیر و جذاباند غزلهای فرید را از لطافت و طراوت خاصی برخوردار کردهاند.
یکی دیگر از معایب غزل فرید بهرهگیری از صنعت تلمیح، بدون در نظر گرفتن پشتوانهی فرهنگی و تاریخی است:
«مسیحای من، ای اشک پریزاد!
تو بوی مریمستان داری امشب»(همان، ص۱۱۱).
«آن یکی هم خواب شیرین دیده بود
نالهی فرهاد را دزدید و رفت»(همان، ص۴۹).
به کارگیری بیمقدمهی«مسیحا، مریم، شیرین و فرهاد» که هرکدام با پشتوانهی عظیمی فرهنگی – تاریخی وارد ادبیات شدهاند، کاری ناپسند است.
۴-۱-۴- برجستگیهای غزل فرید
۴-۱-۴-۱- ویژگیهای لفظی
یک- استفاده از وزنهای کوتاه:
در آغاز جنگ به دلیل فرصت اندک، غزل، لحن حماسی و آهنگ کوبنده و ریتمیک به خود گرفت؛ اما کمکم وزنهای کوتاه و مهیّج و بر انگیزاننده، جای خود را را به وزنهای بلند داد و شاید دلیل آن مسائل عاطفی ناشی از جنگ و درونی شدن شعر بوده باشد.
اما فرید در غزل از فضای عاطفی بعد از جنگ متأثر کمتر شده، به همین دلیل بیشتر از وزنهای سبک و کوتاه بهره میگیرد:
«ساز بوی نان گرفت، آواز هم
دفن شد آواز مسکین، ساز هم»(همان، ص۷۰).
«دوشینه با فرشتهی ناز آشنا شدم
با دست و بال تنگِ نیاز آشنا شدم»(همان، ص۱۲۴).
به عنوان مثال، در مجموعهی «پری ستاره» از ۳۰ غزل چاپ شده، تقریباً غزلی با وزن بلند دیده نمیشود؛ این در حالی است که یکی از ویژگیهای غزل بعد از انقلاب بهرهگیری از وزنهای بلند است.
دو: نوجویی در قافیه و ردیف:
در هر دورهای از شعر فارسی، شاعران سعی بر جستن و پیدا کردن ردیفها و قافیههای نو داشتهاند؛ مثلاً خاقانی درنگ فراوانی بر این کار دارد و همچنین در سبک هندی ردیفهای بلند مرسوم است.
غزل انقلاب در پی این نوجویی، به بهره گرفتن از واژگان و اصطلاحات انقلاب و جنگ و… میپردازد؛ یکی از این نمونهها، استفاده از فعلهای ترکیبی درردیف است که در غزل فرید، فراوان یافت میشود:
«امروز هم به نام خدا گریه میکنم
با هر بهانه در همه جا گریه میکنم»(همان، ص۳۴).
«تو چون فرشتهای، افرای من نمیدانی
ولی زبان مرا، وایِ من نمیدانی»(همان، ص۳۸).
«بهار رفت و پرستوی رنگ هجرت کرد
گل عروس به گلدان تنگ هجرت کرد»(همان، ص۱۵۵).
«گل سرخ و سپید کوچک ما
اصغر ما، شهید کوچک ما»(همان، ص۱۶۱).
سه: ترکیبسازی:
ترکیبسازی، استفاده حداکثری از ظرفیت زبان است که برای مخاطب جذابیت خاصی ایجاد میکند. از آن جا که دایرهی واژگان محدود است، ترکیبسازی میتواند با ساختن کلمه جدید- که همان ترکیب باشد- به ذهن شاعر برای انعقاد نطفهی مضمون خویش کمک شایانی کند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
«ترکیب باید حداقل دو ویژگی داشته باشد؛ نخست این که تازه و بدیع باشد و دیگر این که ذوق پسند باشد و بر مبنای ذوق سلیم ساخته شده باشد»(کافی، ۱۳۸۱، ص۳۶).
«بر این شهیدسرا کفر بر نخواهد گشت
خلوص ما مگر از کردگار برگردد»(همان، ص۱۷۰).
«چیدهام باز به همدستی گل پیرایی