(لغت نامه دهخدا،ج۲۲،۱۳۴۶:ذیل واژه).
سفیر:رسول و پیک سفراء جمع آن است. قاصد.میانجی.مصلح.(همان: ذیل واژه)
سیر:گردش کردن.گردیدن.مطالعه کردن.مسافرت کردن.سیر آفاق و انفس جهان و مردم جهان را از نزدیک دیدن.سیاحت بسیار کردن.مسافرت کردن.آزموده شدن.(لغت نامه معین، ۱۳۷۱: ذیل واژه).
سَیاح: بسیار سیاحت کننده. جهانگرد. سیاحت گر. سِیاحت، گردش کردن، جهان دیدن، سفر کردن.(همان: ذیل واژه).
در کشور ایران در گذشته کلمه سیّاح به کسانی گفته می شد که با هدف و منظور خاصی دست به سفر می زدند؛ مانند ناصرخسرو که شرح مسافرت های خود را در سفرنامه ای گردآورده است. ابن بطوطه که سفرنامه او گویاترین و زنده ترین سند فرهنگی جهان اسلام از قرن هشتم هجری به دست ما رسیده است.
سیاح:(صیغه مبالغه)بسیار سیر کننده.سیاحت کننده.مسافر.
سیاحت:سیر کردن و رفتن بر زمین.گردش.به گشتن.رفتن در زمین (دهار).سفر و سیر و گردش در روی زمین و از شهری به شهری رفتن و مسافرت و زیارت.جهان گردی.جهان پیمایی.کیهان نوردی.سیاحت کردن.گردش کردن.سیر نمودن.جهان گردی کردن.(لغت نامه دهخدا،ج۲۲ ، ۱۳۴۸: ذیل واژه).
سیاحت نامه: شرح حال مسافرت و گردش در کشورها.(لغت نامه معین، ۱۳۷۱: ذیل واژه).
سفرنامه: کتاب شرح مسافرت اشخاص و رجال بزرگ.(همان: ذیل واژه).
۲-۳ تعریف اصطلاحی سفر
سفر،رفتنازدیارخودبهدیاردیگرباهدفکشفپدیدههاینومیباشد. سفروسیلهشناخت است، هم شناخت خود هم شناخت دیگران. چون رنجها و سختیهای مسافرت و حالتهای فوق العاده، جوهره انسان را می نمایاند و خصلتهای درونی بروز می کند. حتی انسان میزان تحمّل و مقاومت و کاردانی و تجربه خود را هم در سفر به محک می تواند بزند. از جمله سفرهای پسندیده، مسافرت به شهرهای مذهبی و زیارتگاه ها و دیدن اماکن تاریخی و دیدار با بزرگان و شخصیت های علمی و اخلاقی است.
«امروز دانشمندان و پژوهشگران که درباره مراحل تمدن بشری تحقیق می کنند، سیر و سیاحت را یکی از عوامل اصلی پیشرفت تمدن میدانند.» (حکیمی، ۱۳۸۳ :۳۳)
سفر باعث آرامش روح و روان آدمی و کسب تجربه های فراوان می شود و اطلاعات گرانبهایی در مورد مسائلی چون منابع تولید، مبادلات بازرگانی، خطوط مواصلاتی، وسائل حمل و نقل در خشکی و آب، شهرها و زندگی شهرنشینی و آداب و رسوم و سنتهای سرزمین های مختلف است، حاصل این تجربه ها را می توان به شکل سفرنامه هایی در آورد که گنجینه ای از اطلاعات باشد.
۲-۴ انواع سفر
سفرها انواع مختلفی دارند. در این باره به موارد زیر می توان اشاره کرد :
سفرهای نظامی (لشکرکشی)،اجتماعی(مهاجرت های قومی) ، تجاری، مذهبی، سیاسی، علمی (دانش اندوزی) وتفریحی.
۲-۴-۱ سفرهای نظامی (لشکرکشی)
۱- سفرهای نظامی از جمله مهمترین سفرهایی است که از قرن ها پیش همواره صورت می گرفته است. مانند برخی لشکرکشیهای فرمانروایان، این گونه لشکرکشی ها از نوع سفرهای نظامی هستند وانجام آن ها کاری ساده نبوده است. به عنوان نمونه، کوروش پادشاه هخامنشی از پارس به سارد لشکر کشید، یا محمود غزنوی برای فتح سومنات از غزنین به هندوستان رفت یا … باید توجه کرد که حرکت یک لشکر عظیم وطی صدها و هزاران کیلومتر مسافت با وسایل و امکانات روزگار گذشته، با حوادث زیادی همراه بوده و هفته ها وماه ها به طول می انجامیده است. «سفرهای نظامی از مهمترین سفرها است و معمولا فرمانده های سپاه در این سفرها ، سفرنامه نویسانی را نیز با خود می بردند. تاریخ جهان نشان هزاران سفر نظامی است. مطالعه سفرنامه های نظامی نشان می دهد که هیچ چیز بدتر و مصیبت بار تر از جنگ برای بشریت نیست.»( همان : ۸۳)
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۴-۲ سفرهای اجتماعی (مهاجرت اقوام)
مواردی نظیر مهاجرت آریایی ها به ایران، هند و اروپا، مهاجرت ایلات و عشایر ترک به ایران؛ مهاجرت های گروه هایی از مردم ایران در پی حملات هول انگیز نظیر حمله مغولان را سفرهای اجتماعی می نامند.
این گونه سفرها معمولاً تحولات اجتماعی مهمی رادر پی داشته اند. «سفرهای دسته جمعی به خاطر گریز از ظلم و ستم حاکمان مستبد است و گاه برای یافتن مکانی بهتر برای زندگی و گاه برای تبلیغ آیین نوین. این سفرها را مهاجرت های دسته جمعی می گویند.» (همان: ۸۰ )
۲-۴-۳ سفرهای تجاری
از آنجا که نیازهای مردمان هر شهر و دیار از طریق تجارت و انتقال کالا برآورده می شود، در طول تاریخ، بازرگانان از جمله کسانی بوده اند که همواره از شهری به شهر دیگر در حرکت بوده اند. سلیمان سیرافی در چین در سال ۲۳۷ ق. یک بازرگان ایرانی از اهالی بندر سیراف (که امروزه از بین رفته است) از طریق دریا به چین سفر کرد ودر بازگشت به شرح مشاهدات خود پرداخت. سلیمان سیرافی چند قرن پیش از مارکوپولو قدم به خاک چین نهاد. «انگیزه های مذهبی، تجاری یا سیاسی همواره انسان را در جستجوی یافتن قلمروهای تازه بر روی زمین به این سو و آن سو کشانده و با سرزمین های ناشناخته آشنا کرده است.» (همان : ۳۳)
۲-۴-۴ سفرهای مذهبی
نزد پیروان هر آیینی بعضی مکان ها مقدس هستند. شهرهای مذهبی نظیر مکه، مدینه، نجف، مشهد، بیت المقدس،لهاسا (مرکز بودایی ها در تبّت)،بنارس (مرکز هندوها در هند) معابد و آتشکده های زردشتیان در یزد، از این جمله اند.
پیروان آیین های مختلف نظیر اسلام، مسیحیت، بودایی، هندویی، زردشتی وغیره با توجه به آموزه های دینی خود، با شوقی وافر و به امید تقرّب یا انجام تکلیف، به سوی مکان های مذهبی به حرکت در می آیند. در طول قرن ها، این گونه سفرها با همه سختی ها وصرف وقت زیاد، انجام می شده است.
علاوه بر این، پیروان ومبلّغان هر یک از آیین های بزرگ جهان، به منظور گسترش آیین خود، راهی سرزمین های شناخته وناشناخته می شدند. مهاجرت مبلغان بودایی، مانوی، مسلمان ومسیحی در تحولات تاریخ اهمیتی به سزا دارد. « در میان انواع سفرها ، سفرهای مذهبی، تأثیر پر نفوذ و پایدار بر مسافر دارند و تجربه ثابت کرده است که سفرنامه های مذهبی اگر از روی خلوص و عشق نوشته شده باشند تاثیری شگفت بر خوانندگان آن سفرنامه ها دارند … امروزه پژوهشگران تاریخ، مهمنترین و سرنوشت ساز ترین سفرهای تبلیغی و زیارتی را در طول تاریخ «سفرهای پیامبران الهی» میدانند. »( همان : ۴۰ )
۲-۴-۵ سفرهای سیاسی
از روزگاران قدیم فرمانروایان همواره بنا به دلایلی مأموران و سفیرهایی را نزد دیگر فرمانروایان می- فرستاده اند. برخی ازاین دلایل عبارتند از:
برقراری روابط بازرگانی وفراهم نمودن تسهیلات تجاری
تقدیم هدایا ویا باج و خراج،بازخرید یا مبادله اسیران جنگی،ترک نزاع وانجام مذاکرات صلح،زمینه سازی برای اتحاد بر ضد دولتی دیگر،درخواست کمک نظامی در مواقع ضروری،گردآوری اخبار واطلاعات از اوضاع کشورها،شادباش و تسلیت به مناسبت های مختلف،خواستگاری.«برخی از نمایندگان سیاسی و سفیران در خاطرات خود تنها به مسائل دیپلماتیک پرداخته اند، امّا بیشتر آنان ضمن بررسی اوضاع سیاسی از وضع شهرها و روستاهایی که به آنجا مسافرت کرده اند از اخلاق و رفتار پادشاهان و سیاست مداران نیز مطالبی نوشته اند. »( همان : ۴۴- ۴۳)
۲-۴-۶ سفرهای علمی (دانش اندوزی)
در گذشته بسیاری از عالمان دینی در روستاها وشهرها پراکنده بودند وطالبان علوم برای بهره گیری از دانش آنان راهی دیارشان می شدند. به همین دلیل در سرگذشت بسیاری از دانشمندان پیشین به خصوص در جهان اسلام ، می خوانیم که در پی کسب علم به سفرهای دور ونزدیک پرداخته اند. «سفرهای علمی طیف وسیعی از سفرها را تشکیل می دهند، وقتی از ارسطو پرسیدند که کدام یک از سفرها را بیشتر دوست داری، جواب داد من سفری را دوست دارم که در هر گامش بر دانش و علم من افزوده شود.» (همان :۹۳)
۲-۴-۷ سفرهای تفریحی
دیدن سرزمین ها وگشت وگذار در طبیعت، جوامع انسانی وآشنایی با نهادها وپدیده های اجتماعی وفرهنگی آنها ودیدن عجایب جهان اطراف، همواره برای انسان ها نشاط آور بوده است.به همین دلیل تفرّج و تفریحاز انگیزه های مهم سیر وسیاحت بوده است.
۲-۴-۸ سفرهای اکتشافی
در قرن های اخیر سفر به منظور پژوهش وبررسی پدیده های طبیعی (کویر، دشت ، … ) انسانی (برسی اقوام وفرهنگ های آنان ) وتاریخی (آثار باستان، کتیبه ها، نقش ها، خط های قدیمی) مورد توجه بوده است.مثلاً راولیسون و دیولافوا از جمله اروپاییانی بودند که در دوران ماصر به ایران و عراق سفر نمودند وبر روی آثار باستانی این کشورها به تحقیق پرداختند. «سفرهای اکتشافی از مهمترین سفرها در طول تاریخ بشر می باشند زیرا که سیاحان و جهانگردان با کشف سرزمین های تازه تحولات نوین در فرهنگ و تمدن انسانی پدید آوردند.» (همان:۱۱)
۲-۴-۹ سفرجسمانی
«سفر ظاهری و جسمانی، سفر از محل زندگی و وطن به بیابان ها و دشت ها است.»(کاشانی،۱۳۷۹ :۵۳)
سفر ظاهر یا جسمانی در پنج قسم است:سفر اول در طلب علم واین سفر فریضه بود.وجه دوم آن که سفر کند تا خویشتن و اخلاق خویشتن را بشناسد،تا به علاج صفاتی که در وی مذموم است مشغول شود.وجه سوم آن که سفر کند تا عجایب صنع خدای تعالی در برّ و بحر و کوه و بیابان و اقالیم مختلف ببیند و انواع آفریده های مختلف از حیوان و نبات و غیر آن در نواحی عالم بشناسد و ببیند که همه آفریدگار خویش را تسبیح می کند و به یگانگی گواهی می دهد.سفر دوم برای عبادت است،چون حج و غزو و زیارت گور انبیاء و صحابه و تابعین.سوم گریختن بود از چیزی مشوش دین باشد چون جاه و مال و ولایت و شغل دنیا.سفر چهارم تجارت بود در طلب دنیا.سفر پنجم سفر تماشا و تفرّج باشد.(غزالی،۱۳۷۴: ۶۱-۴۵۷)
۲-۴-۱۰سفر روحانی
سفر روحانی،«سفر به وسیله حرکت درونی است از پایین ترین مراتب تا ملکوت آسمان ها و برترین سفرها سفر باطن است»(کاشانی،۱۳۷۹ :۵۳).
«سفر روحانی،سفر کسی است که مسافرت می کند تا شهادت ها را از روی خطوطی بخواند که به خط الهی روی صفحات جمادات نوشته شده است،سفر جسمانی نیست بلکه نشسته یک جا با دلی فارغ برخوردار از شنیدن از نغمه های تسبیح یکایک ذرّات می باشد و برای او بی نیازی در ملکوت و آسمان ها است».(همان:۵۸)
«سفر باطن ،سفر دل است در ملکوت آسمان و زمین و عجایب صنع ایزد تعالی و منازل راه دین»(غزالی،۱۳۷۴ :۴۵۶).
«سفر معنوی ، سفر به درون روح است. در این سفر روحانی است که انسان متوجه می شود هر روز و هر ساعت صدها دام برای انسان آماده کرده اند… سلوک معنوی راهی بس دور و دراز و بسیار دشوار است.» (حکیمی، ۱۳۸۳ : ۱۸-۱۷)«در دین اسلام، سفر حج بالاترین و عمیق ترین سفر زیارتی است. سفرحج سفری دل انگیز و روحانی و سخت سحرانگیز است. این سفر در واقع پروازی در ملکوت است و بالاتر و والاتر از آن است که در خیال و وهم آید.» (همان : ۴۳-۴۲)
۲-۵ تعریف اصطلاح سفر از دیدگاه عرفا
سفر در اصطلاحات عرفا توجه دل است به سوی حق و اسفار چهار است:
۲-۵-۱سفر از خلق به حق(سیر الی الله)
«در این سفر سالک از کثرت موجودات روی گردانیده و به سوی حقیقت و عالم وحدت توجه می کند.این سفر مراحل و منازلی دارد.مهمترین منازل آن هشت مرحله است.
اول مرحله طلب،دوم تهذیب اخلاق،سوم پدید آمدن احوال،چهارم شوق و اضطراب،پنجم عشق و محبت،ششم سکر و حیرت،هفتم فناء و بقاء،هشتم توحید.»(سجّادی،۱۳۵۰ :۴۰).
«سیر الی الله از منازل نفس تا وصول به افق مبین که نهایت مقام قلب است و مبدء تجلیات اسمائی است.
سفر اول عبارت است از رفع حجاب های کثرت از وحدت است و آن سیر به سوی خداست.»(همان :۲۶۵)
۲-۵-۲ سفربه حق در حق(سیر فی الله)
«سفر از حق به سوی حق است که در این سفر سالک در اوصاف و اسماء الهی سیر می کند و اندک اندک خود را چون قطره آبی در دریای مواج عزمت و جلال احدیت غرق می بیند و پرده منیّت برداشته می شود.»(همان :۴۰)