در بر ساخت گرائی کانتی ، رالز شهود گرایی عقلانی و نیز دیگر اشکال واقع گرائی اخلاقی را رد می کند و نظریه اش را به عنوان «بر ساخت گرایانه» تعریف میکند درمقابل آنچه که «شهودگرایی عقلی» نامیده شده است.
رالز در نظریه عدالت نخست به مفهوم موجودات عقلانیِ آزاد و برابر برای بنا نهادن پایه ای برای مساوات و برابری استناد می کند. اینکه بر چه اساسی اشخاص عمل می کنند به نظر کانت به ظرفیت انسانیت انسان مربوط است یعنی عقل عملی که شامل ظرفیت عقلانی برای تعیین غایات برای خودمان و عمل کردن بر اساس آنها است . به همین نحو، رالز می گوید اساس عدالتِ برابر مربوط به ظرفیت شخصیت اخلاقی انسان است چیزی که شامل دو قدرت اخلاقی است:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
- ظرفیتی مربوط به مفهوم خیر که بوسیله طرحی عقلانی از زندگی بیان میشود، و
-
- دوم، ظرفیتی مربوط به مفهوم عدالت : «میلِ معمولاً مؤثر برای بکار بردن و عمل کردن بر
-
- اساس اصول عدالت[۱۸۱]»[۱۸۲]
برساخت گرائی کانتی می خواهد نشان دهد به چه نحو اصول اخلاقی عدالت که معقولند اصول عقل عملی هستند و آنها می توانند به عنوان بر ساخته شده خارج از عقل عملی در قدرتهای اخلاقی تفسیر شوند. برای رالز خود مختاری کامل[۱۸۳] یعنی اینکه عاملان اخلاقی عقلانی:« بر حسب طرحی عقلانی از زندگی ، عمل می کنند که آنها بطور فردی ایجاد کرده اند.اصول عدالت به طرح عقلانی نظم می بخشد و این طرح تابع اصول عدالت است اصولی که به خاطر خودش مورد تأئید قرار می گیرد. جایی که این اصول در وضعیت اولیه انتخاب میشوند ،(یعنی) روال برساختن تمامی الزامات عقل عملی را وارد می کند.این الزامات باز نمایی ها و تصورات ایده و صورت های معقول اشخاص به عنوان آزاد و برابر و موجودات معقول و
عقلانی هستند و همه آنان آزادانه همان اصول عدالت را می پذیرند»[۱۸۴]
این آرمان خود مختاری کامل زمینه ی کلی را برای بر ساخت گرایی کانتی فراهم می کند چیزی که می خواهد نشان دهد که چگونه اصول اخلاقی عدالت سر چشمه در به کار بردن خود عقل عملی دارد.
رالز سعی دارد اصولی را که وی اصول عدالت می خواند برای تنظیم روابط افراد در جامعه تدوین کند که در عین حفظ «آزادی» از «نابرابری» شدید بین آنان جلوگیری کند. از نظر او اصول عدالت ، اخلاقی است و ما میتوانیم آنها را از طریق عقل کشف کنیم. چون عدالت از مطالبات عقل است و انسان بهعنوان یک موجود عقلانی، عمل عادلانه انجام میدهد.
برساخت گرائی کانتی برآنست که اصول عدالت پایه اخلاقى ساختار اساسى جامعه اند و نهادهاى رسمى جامعه مانند قانون اساسى و دولت و … و امکانات و نابرابری های اجتماعى باید براساس این اصول تقسیم شوند. اصول عدالت معیار داورى درباره عادلانه یا ناعادلانه بودن ساختار اجتماعى خواهد بود. رالز در ابتدای کتاب نظریه عدالت می گوید : « موضوع اصلی عدالت ، ساختار اساسی جامعه یا دقیق تر شیوه ای است که نهادهای مهم اجتماعی حقوق و وظایف اساسی را توزیع و چگونگی تقسیم مزایای بدست آمده از همکاری اجتماعی را تعیین می کنند»[۱۸۵]
براساس برساخت گرایی کانتی محتواى اصول عدالت نتیجه توافق و قرادادى است که میان افرادى خاص در وضعیت ویژهاى بدست می آید و رالز آن را وضعیت اولیه مىنامد. البته رالز شرایط حاکم بر این افراد را در وضعیت اولیه شرایطى کاملاً منصفانه براى تصمیم گیرى و داورى درباره اصول و محتواى عدالت اجتماعى می داند. منصفانه بودن روش و شرایط حاکم بر تصمیمگیرى درباره اصول عدالت به خودى خود ضامن صحت و اعتبار اصول مورد توافق خواهد
بود. به همین رالز سبب نظریه عدالت خود را «عدالت به مثابه انصاف»[۱۸۶] مىنامد.
وضعیت اولیه روال تصمیم یا روال برساختن در برساخت گرایی کانتی است که در آن اصول عدالت بر ساخته می شوند.
۱-۳ وضعیت اولیه یا روال تصمیم یا روال برساختن :
بر ساختن دارای دو عنصر است:
نخست : روندی که برای عامل داخلی است و همینطور از منظر و دیدگاه اول شخص است. یعنی هیچ کس نمی تواند به جای من تأمل کند.
دوم: بر ساختن عملی است. از آنجائیکه تأمل درباره مجاز بودن انجام عملی از انگیزه برای عمل ناشی می شود، نتیجه تأمل من تنها می تواند در عمل خودم نشان داده شود. نتیجه تأمل من تنها می تواند چیزی باشد که من واقعاً انجام میدهم یعنی آنچه که به من انگیزه می دهد.
بر ساخت گرائیِ عملی بنا بر این به مفهوم عقل عملی محض بستگی دارد یعنی این عقیده که ما با بهره گرفتن از قانون اخلاق یا دو اصل عدالت قادر به تأمل درباره غایاتمان هستیم و بر ساخت گرائی برای فراهم کردن ارتباطی بین مفهوم اشخاص به مثابه آزاد و برابر( یا معقول و عقلانی) و محتوای اصول عدالت ارائه شده است .تنها وسیله در دسترس برای عامل معقول و عقلانی در تعیین کردن چیزی که اصول عدالت می باشد عقل است.
بر ساخت گرائی اخلاقی ، در تفسیر رالز، روال تصمیم را برای شدت و تمرکز بخشیدن به تعریف مفهوم شخص به کار می گیرد و این روال تصمیم، که خودش بر ساخته نمی شود، احکام مفروض مشترک را راجع به ویژگی حکم اخلاقی ارائه می کند. رالز می گوید تصور این احکامْ استدلال کنندگان اخلاقی را قادر می سازد تا درکشان را از ذات و استلزامات این احکام بهبود و به آنها روشنی بخشند.
یک نظریه ی اخلاقی بر ساخت گرایانه با دو مشخصه تعریف میشود:۱- رویکردی که روال تصمیم برای حل سؤالات اساسی اخلاق به کار میگیرد.۲- « آن روال ، مفهومی از شخص را به روندی از احکام اخلاقی مرتبط می سازد و بنا بر این استدلال کنندگان اخلاقی را قادر می سازد که در درک خود از اهمیت سیاسی و اخلاقی آن مفهوم عمق بخشند.»[۱۸۷]
در برساخت گرائی کانتی مفهوم اخلاقی و هنجاری شخص به عنوان عامل عقلانی و برابر و آزاد اتخاذ شده است. عدالت به مثابه انصاف مستلزم این است که اصول عدالت در سطح نهادی و سازمانی به جامعه نظم می بخشد و به هر شهر وندی احترام بگذارند.پس برای بدست آوردن این نتیجه اصول عدالت باید در وضعیت اولیه انتخاب شوند و این روند فرضی قرار داد هر گروهی را بطور متقارن و قرینه قرار میدهد. هر نماینده در پس پرده جهل قرار می گیرد و می داند که نماینده مردم و به مفهوم مشخصی از خیر آگاه است اما هیچ جزئیاتی درباره این مفهوم نمیداند. « آموزه کانتی، محتوای عدالت را بامفهوم معینی از شخص پیوند می زند ؛ و این مفهوم اشخاص را به مثابه آزاد و برابر و دارای صلاحیت برای عقلانی و معقول عمل کردن تلقی می کند و بنابراین دارای صلاحیت برای شرکت در همکاری اجتماعی میان اشخاصی است که آنها هم چنین تصور میشوند.»[۱۸۸]
۴- روال تصمیم بر ساخت گرایانه :
روال با فرض اینکه اصول نخستین ، به نحوی قبل و مستقل از برداشت ما از خودمان به عنوان اشخاص اخلاقی آزاد و برابر ، وجود دارند آغاز نمی شود. همانطور که دیوید ریچاردز می گوید: «اصول اخلاقی خصوصیات خاصی را در جهان دنبال نمی گیرد بلکه بیان اختیارات اخلاقی متعارف ما از معقول بودن و عقلانیت هستند.»[۱۸۹]
یک نظریه اخلاقی بر ساخت گرایانه روال تصمیم بر ساخته شده را به منظور: « روشن کردن محدودیتهائی که ظاهراً برای وارد کردن در استدلالات معقول از برای اصول اخلاقی بکار می برد.»[۱۹۰]
این روال از تعدادی عناصری تشکیل می شود که با خصوصیات اصلی در اکثر نظریات اخلاقی تناسب دارد. در حالیکه رالز لیست متداولی از این عناصر ارائه نمی کند، در بحث وضعیت اولیه به عنوان روال تصمیم بر ساخته شده بر پنج خصوصیت ساختار آن (روال) تأکید می کند و آن را ضروری می داند. این خصوصیات مربوط اند به ۱- عقلانیت گروه ها ۲- وضعیت برابر آنها ۳- حدود اطلاعات قابل دسترس ۴- شهرت تأمل کنندگان ۵- موضوع اصلی مناسب .
سه عنصر اول در بحث رالز از وضعیت اولیه در بخش نخست کتاب « نظریه عدالت »[۱۹۱] و چهارمین و پنجمین عنصر در بحث رالز از « تفسیر کانتی عدالت به مثابه انصاف» در همین کتاب بررسی میشوند.[۱۹۲] رالز در مقاله « برساخت گرائی کانتی در نظریه اخلاق » ششمین عنصر را اضافه می کند. عمل این روال : « عدالت روالی محض را در بالاترین سطح در بر دارد.»[۱۹۳]
یعنی عمل این روال تنها آنچه را که عدالت است توصیف می کند. رالز در مقاله برساخت گرایی کانتی تصریح دارد:« معیار مستقلی از عدالت وجود ندارد ؛ خود روال هر چیزی را که عادل است تعریف می کند »[۱۹۴]
همچنین در بحث رالز از ساختار وضعیت اولیه شش عنصر کلی روال تصمیم در تعریف
ویژگی روال اساسی هستند.
-
- انگیزه ی تأمل کنندگان
-
- ارزش معین برای توان ابتدائی (اطلاعات یا آورده یا ورودی ) فردی تأمل کنندگان
-
- حدود اطلاعات قابل دسترس به هنگام تأمل
-
- شهرت تأمل کنندگان
-
- تفسیری از موضوع اصلی مناسب و
۶- وضعیت خروجی روال یعنی آنچه که از روال نتیجه میشود.
این عناصر به روشنی در روال تصمیم شکل می گیرند و این روال زمینه ساختار اساسی نظریه برساخت گرایی کانتی را نشان می دهد.
-
- ۴ مشخصه های روال تصمیم کانتی[۱۹۵]
بر ساخت گرائی کانتی یک روال تصمیم را بکار می برد که توسط انصاف تعریف شده است تا مشخصات پیچیده مفهوم اشخاص و ارتباط آنان با دیگر اعضای جامعه را بیان کند. رالز با بررسی مشخصه های عدالت به مثابه انصاف کیفیات بر ساخت گرائی کانتی را نشان می دهد یعنی آنچه که او به عنوان نوع کانتی بر ساخت گرائی ارائه می کند. در عدالت به مثابه انصاف عناصر روال تصمیم بر ساخته شده بر گزیده می شوند بطوریکه این روال بطور کلی دیدگاه کانتی از عقل عملی را نشان دهد.
هنگامی که گروه ها که در این الگو نشان داده می شوند با میل عقلانی برای شناختن مفهوم خیر بر انگیخته می شوند و عقلانیت گروه ها کاملاً تابع معقولیت قرار می گیرد.
این روال را برای نشان دادن ویژگی قابل تشخیص نظریه اخلاقی کانت طراحی شده است. اصولی که در وضعیت اولیه برگزیده میشوند اصولی اند که بر گزیده خواهند شد تا اصول تنظیمی قلمرو غایات باشند. این تفسیر از ساختار روال تصمیم:« ما را برای توضیح معنایی قادر می سازد که در آن عمل از روی اصولْ ماهیت ما را به عنوان اشخاص عقلانی برابر و آزاد نشان می دهد.»[۱۹۶]
اصول از رهگذر روال وضعیت اولیه بر گزیده می شوند و و ضعیت گروها را آزاد، چون انتخابشان محدود نمی شود، و برابر ، برای اینکه انتخابشان به احتمالات و اتفاقات اجتماعی و طبیعی وابسته نیست، نشان میدهد. درنتیجه: « با عمل از روی این اصول اشخاص ماهیتشان را به عنوان موجودات عقلانی آزاد و برابر اظهار میدارند.»[۱۹۷]
رالز می گوید شباهتی بین نظریه انتخاب عقلانی و امر مطلق وجود دارد.وضعیت اولیه در سنت و سبک نظریه قرارداد اجتماعی است و مانند امر مطلق روش پاسخگوئی به مسائل عملی را فراهم می کند یعنی چه چیزی را باید من انجام دهم؟ « دو اصل عدالت رالز صرفاً قانون اخلاقی تحت شرایط جامعه لیبرال مدرن هستند، در حالیکه روایتهای مشخص توصیه کلی از احترام را بدست می دهند همانطورکه در امر مطلق ارائه میشود.»[۱۹۸]
در الگوی وضعیت اولیه، تأمل اخلاقی از منظر و چشم انداز اول شخص به مشورت با تأمل عمومی تغییر می یابد یعنی از من به ما .رالز در مقاله « موضوعاتی در فلسفه اخلاقی کانت » می نویسد:«این عوامل را به عنوان عقلانی و معقول تفسیر می کند و این اصطلاحات را به عنوان ترجمهvernunfig ” ” در کانت بکار می برد که هر دو معنا را در بر دارد.»[۱۹۹]
این دو اصطلاح تمایزی را نشان می دهد که کانت بین دو نوع عقل عملی یعنی عقل عملی تجربی و عقل عملی محض گذاشته است. عقل عملی محض در امر مطلق یافت می شود در حالیکه با امر مشروط نمونه و مثال برای عقل عملی تجربی داده میشود.