استفاده از آموزههای مدیریت مشارکتی به ویژه در بعد بین سازمانی میتواند راهکارهای
مناسبی را برای ارتقای تعاملات در سطح سازمانهای آموزشی و انتظامی ارائه نماید.(تقوی ۱۳۸۸: ۴- ۳)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۳-۴-۶- آثار و فواید مشارکت در سازمان ها
استفاده از هر شیوه مدیریتی می تواند منافع و هزینه های خاص خود را در پی داشته باشد سبک مدیریت مشارکتی نیز علاوه بر منافع گوناگون مرتبط بر آن هزینه هایی به دنبال دارد. کاربرد مدیریت مشارکتی با مجموعه ای از مافع واقعی همچون هماهنگ سازی اهداف، افزایش تعهد کارکنان، ایجاد صداقت و اعتماد، تسهیل مدیریت بر زیردستان، شکوفایی استعداد ها و خلاقیت ها، افزایش بهره وری، بهبود ارتباطات بین کارکنان، کاهش غیبت ها، اتلاف وقت آنها و… همراه است.
مشارکت به طور نوعی تولید بالاتر و کیفیت کاربهتر را به همراه دارد. در برخی از کوشش های سازمانی بهبود در کیفیت کار به تنهایی ارزش زمانی را که برای ایجاد مشارکت به کار برده می شود، جبران می کند. کارکنان اغلب پیشنهادهایی برای بهبود کیفیت و کمیت کار ارائه می دهند. گرچه همه پیشنهاد ها سودمند نیستند ولی شمار زیادی از آنها ارزشمند هستند و می توانند در بلند مدت بهبودهای واقعی در انجام کارهای سازمان فراهم آورند.(گنجه ای،۱۳۸۷: ۴۵)
از این راه احساس احترام به خود، خشنودی شغلی و همکاری با مدیریت می تواند بهبود یابد. پی آمدهای مشارکت اغلب در قالب کاهش تعارض و فشار عصبی در کار تعهد و دلبستگی بیشتر به هدف ها و پذیرش دگرگونی ها ظاهر می شوند. کارکنان نیز از رها کردن کار و غیبت در کار می کاهند زیرا احساس می کنند که جای برازنده و خوبی در محیط کار دارند و در کار خویش با کامیابی بیشتر مواجه هستند. سرانجام عمل مشارکت به خودی خود به دلیل آنکه مدام درباره دشواری های کارشان با هم به بررسی می پردازند ارتباط بهتری میان آنها پدید می آورد.
پی آمد های فوق به روشنی نشان می دهد که مشارکت دارای اثرات بسیار وگشترده ای است که به طور مطلوب بر روی مجموعه ای از تولیدات و خدمات سازمانی نفوذ می کند. هنگامی که شرکت ‹‹وستینگ هاوس الکتریک›› مدیریت مشارکت جورا در پیش گرفت، پیش بینی کرد که برای دستیابی به نتایج کامل ده سال زمان لازم است. هرگاه فضای سازمانی دگرگون شود، نظام سازمانی در کل می تواند به گونه ای انسانی کارسازتر و کرآمد تر گردد. با وجود مزیت های فوق بایستی اذعان نمود به کارگیری مدیریت مشارکتی به هزینه های واقعی نیز مواجه می باشد، که حداقل آن مربوط به هزینه عامل زمان می باشد، اما این بدان معنا نیست که لزوماً مدیریت مشارکتی در تمام شرایط، برای تمام مدیران و سازمان ها مناسبترین شیوه باشد، این تناسب باید با توجه به موقعیت وی از سازمانی توسط مدیران سازمان ها تعیین گردد.(همان،۴۷)
نیروی انتظامی و آموزش پرورش دو سازمان مهم در ساختار حکومتی جمهوری اسلامی هستند که مشارکت و تعامل این دو میتواند در تربیت و جامعهپذیری دانشآموزان برای فراگیری آموزههای ترافیکی مؤثر باشند.کار پلیس با مشارکت جامعه از جمله آموزش و پرورش به معنای تلاشهای هماهنگ برای در کنار هم قرار دادن پلیس و افراد غیر پلیس در همان جامعه است. این امر مستلزم فهمی مشترک از مشکلاتی است که نیاز به توجه دارد. همچنین درجاتی از مسئولیتهای مشترک برای مقابله با این مشکلات است. کار پلیس با مشارکت جامعه در وسیعترین مفهوم فلسفی مستلزم تغییر سازمانی قابل ملاحظه و بنیادین است. این تغییر را به عنوان شناخت و پذیرفتن جامعه و تأثیرگذاری در فلسفه مدیریت و ارائه خدمات پلیسی تعریف کردهاند. کار پلیس جامعهگرا آنگونه که عموماً فهمیده میشود، مجموعهای از ارزشهای مرتبط با نقش صحیح پلیسی در یک اجتماع آزاد است. نقشی که پلیس جامعهگرا را بعنوان اقتدار مشترک سازمان و جامعه در کنترل جرایم و کاهش بینظمی مجسم میکند.(رفیعی،۱۳۹۰: ۴۵)
۲-۳-۴-۷- پلیس و اهداف مشارکت
تعامل پلیس با دانشآموزان و مربیان مدارس در سایه همکاریهای همهجانبه و برای دستیابی به اهداف مشترکی است که عبارتند از:
۱-رسیدگی به معضلات و مشکلات دانشآموزان در زمینه وقوع جرم و بینظمی اجتماعی، گروههای بزه کار و عوامل پخش مواد مخدر در مدارس و یا در اطراف آن ها.
۲- جلوگیری از وقوع جرایم علیه دانشآموزان در مدارس و محیطهای اطراف آن.
۳- آگاه سازی دانشآموزان نسبت به نکات ایمنی و آشنا سازی آنان با قانون برای پیشگیری از قربانی شدن آن ها.
۴- آگاه سازی دانشآموزان از اقدامهای کیفری در صورت بروز جرایم از ناحیه آن ها و جلوگیری از قربانی شدن و ترس از انجام جرم.
۵- آگاهسازی دانشآموزان از جرایم و اجرای عدالت و تمرکز بر حل مجادلات دانشآموزی.
۶- شناسایی نقاط ضعف و قوت و تعیین تغییرات ضروری در مدارس و مناطق اطراف آن برای کاهش میزان وقوع جرایم.
۷- کاهش حوادثی همچون نزاع، تهدید، حمله، سرقت، زورگویی و حمل سلاح سرد.
۸- دخالت دادن دانشآموزان در اجرای امور مربوط به پیشگیری از وقوع جرایم.
۹- شناسایی دقیقتر دانشآموزانی که در معرض خطر بروز مشکلات رفتاری هستند و بسترهای آسیب رسانی برای آن ها فراهمتر است.
۱۰- کمک به مدیران و کارکنان مدارس در خصوص پیشگیری از جرایم و اتخاذ تدابیر مؤثر.(همان،۳۹)
۲-۳-۵- آموزش درحوزه ترافیک
آموزش درحوزه ترافیک عبارت است از ارتقاء سطح آگاهی های رانندگان و جوامع انسانی در سطوح مختلف سنی به نحوی که در معابر عمومی با ایمنی لازم ظاهر شده و از هرگونه خسارت و تلفات ناشی از سوانح رانندگی جلوگیری شود.( نجات بخش اصفهانی ، ۱۳۸۵: ۱۶۰)
۲-۳-۵- ۱- اصول ترافیک:
الف- آموزش[۱۹] ب- اجرای مقررات[۲۰] ج- مهندسی ترافیک[۲۱] د- شرایط محیطی و اقلیمی[۲۲](شیرزی، ۱۳۸۴)البته در حال حاضر اندیشمندان عرصه ترافیک به ۵E معتقدند و پنجمی را تشویق و عوامل انگیزش و تشویق درترافیک[۲۳] می دانند.
۲-۳-۵-۲- اهداف آموزش ترافیک:
الف- آشنایی استفاده کنندگان از سیستم یا مقررات ب- نهادینه کردن رفتارهای مناسب ترافیکی ج- رعایت اصول ایمنی
آموزش فرهنگ ترافیک ، بخشی از فرایند اجتماعی شدن است که می بایست در همان دوران کودکی بدان توجه کرد زیرا در سنین پایین رشد آمادگی لازم برای فراگیری مسائل ترافیکی وجود دارد. دانستن قوانین و مقررات نه تنها باعث پیشگیری از تصادفات و سوانح جانی در کودکان می شود ، بلکه آنان را به دانشی تجهیز می نماید که درآینده و بزرگسالی می توانند از آن استفاده نمایند.(سوری،۱۳۸۴ :۴۵)
انسان با یادگیری دقیق و درست هنجارها و قواعد ترافیکی آنها را درونی می سازد و پس از تکرار آن ، رفتارهای درست به صورت عادت در فرد شکل می گیرند. بر اساس نتایج به دست آمده هرچه اجتماعی شدن بهتر صورت پذیرد و افراد هنجارهای ترافیکی را به صورت کامل آموزش ببینند ، می توان گفت افراد هنجارهای ترافیکی را بهتر درونی کرده و از مقررات و قوانین راهنمایی و رانندگی سرپیچی نمی کنند و هر چه هنجارهای ترافیکی بهتر درونی شده باشد میزان انضباط ترافیکی افراد آن جامعه بالاتر میباشد. (همان,۴۵)
ممکن است بسیاری از رفتارها بر اساس اصل تقویت آموخته شود. اصل تقویت می گوید : رفتاری که پیامد مثبت و خوشایندی را به دنبال داشته باشد ، تکرار خواهند شد و در برخی مواقع زیر پا گذاشتن قوانین و مقررات ممکن است همراه تقویت کننده ای باشد ، به عنوان مثال فرد زودتر به مقصد برسد ، در چنین مواردی همین تقویت کننده عاملی برای تکرار رفتار مغایر قوانین و مقررات می شود. بنابراین ، رفتار نامطلوب و قانون گریزی نیز در نتیجه یادگیری است .لازم است در بر نامه آموزش قوانین و مقررات ترافیکی ویژگی های مخاطبان از نظر سن ، جنس ، سطح سواد ، توانمندی های جسمانی و سایر ویژگی ها توجه گردد .هدف آموزش به آگاهی بخشی و تغییر رفتار مخاطبان است به طوری که برخی تحقیقات نشان می دهد بین آگاهی از مقررات راهنمایی ورانندگی و رعایت قوانین و مقررات رانندگی و رعایت قوانین ارتباط وجود دارد.(همان، ۴۶)
نقش موثر آموزش قوانین و مقررات ترافیکی در طرح های ایمنی و کاهش تصادفات غیر قابل انکار است. آموزش از مهم ترین ارکان حمل و نقل است و از اهمیت خاصی برخوردار می باشد آموزش در سطوح مختلفی صورت می گیرد :
آموزش خانواده ها
آموزش های پیش دبستانی
آموزش در مقاطع مختلف تحصیلی
آموزش اجباری برای اخذ گواهینامه رانندگی
آموزش اجباری برای تعویض گواهینامه
آموزش های برنامه ریزی شده توسط نهادها ، سازمان ها و ارگانهای مرتبط
توجه به آموزش به عنوان یکی از ارکان مهم ترافیک، ضمن آنکه به بهبود تردد در معابر منجر
می گردد، سبب ارتقاء فرهنگ ترافیکی شده وهمه ساله از بسیاری از هزینه های مالی، غیر مالی ناشی از تصادفات خواهد کاست. با آموزش می توان فرهنگ صحیح استفاده از اتومبیل، تسهیلات ترافیکی، علایم و مشخصه های راه ها و معابر را در جامعه رواج دارد (فصلنامه تازه های ترافیک ، شماره بیست و نهم ، ۱۳۸۵).
کارشناسان امور ترافیکی معتقدند که آموزشهای ترافیکی باید پنج ویژگی یا خصلت داشته باشند که آغاز همه این ویژگیها در زبان انگلیسی با P آغاز میشود. بدین جهت به این ویژگیها (۵P)[24] گفته میشود که عبارتند از:
آموزش از دوره آمادگی یا پیشدبستانی آغاز شود.
آموزش دهندگان آموزشها را به صورت تجربی ارائه دهند.
آموزشها مطابق با اصول رشد کودکان باشد.
آموزشها به صورت مداوم و مکرر ارائه شود.
۵-آموزشها دارای جایگاه خاصی در نظام آموزش باشد.(عبدالرحمانی ۱۳۸۵: ۶۱-۵۹)
۲-۳-۵-۳- نقش مکان در آموزش: