کیفیت تسهیم اطلاعات به توانایی شرکت جهت تسهیم دانش تجاری در درون سازمان به شیوه ای اثربخش و کارا اشاره دارد(سازور و دیگران، ۱۳۹۰).
پ: کیفیت اطلاعات:
کیفیت اطلاعات به عنوان عاملی اطلاق شده است که بر این امر که یک کاربر به یک پیام خاص توجه می کند یا نه، اثر میگذارد(انصاری و دیگران، ۱۳۸۹).
ت: استفاده از اطلاعات:
نحوه استفاده از اطلاعات به معنی سرعت و دقت در تقسیم اطلاعات کارا و مفید از اطلاعات بی مورد و بکارگیری این اطلاعات به موقع و در دسترس می باشد(نیکومرام، ۱۳۹۱).
ث: استقرار سیستم هوش تجاری:
به معنی تسهیل و تجهیز امکانات سازمان برای استقرار یک سیستم الکترونیکی در مسیر پیشبرد اهداف اطلاعاتی تجاری و تمایل به استفاده از آن در ارتباط با شرکای تجاری و مشتریان برای کسب فرصت میباشد(رودپشتی و دیگران، ۱۳۹۲).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱-۸-۲ تعاریف عملیاتی:
الف: کیفیت سیستم:
- استقرار سیستم هوش تجاری باعث دسترسی آسان به داده ها مربوط به کسب و کار و فرصت های رقابتی می شود.
- استقرار سیستم هوش تجاری باعث افزایش رضایت کارکنان از غنای اطلاعاتی مربوط به کل فعالیت های تجاری می شود.
- استقرار سیستم هوش تجاری باعث ایجاد یک پایگاه داده برای کل شرکاهی تجاری از نیازهای مشتری و فرصت های جدید کسب و کار می شود(آلیس و دیگران، ۲۰۱۴).
ب: تسهیم اطلاعات:
- استقرار سیستم هوش تجاری باعث سریعتر شدن جریان اطلاعات بین سازمان و شرکای تجاری می شود.
- استقرار سیستم هوش تجاری باعث ارتقای درجه اعتماد و اعتبار اطلاعات در جریان بین حلقه های تجاری بانک می شود.
- استقرار سیستم هوش تجاری باعث بالارفتن حجم اطلاعات مورد نیاز در مواقع ضروری می شود (آلیس و دیگران، ۲۰۱۴).
پ: کیفیت اطلاعات:
- استقرار سیستم هوش تجاری باعث شفاف شدن اطلاعات مربوط به کسب و کار و تجاری می شود.
- استقرار سیستم هوش تجاری باعث دسترسی سریع و باکیفیت به اطلاعات رقبا بازار خواهد شد.
- استقرار هوش تجاری باعث بهتر شدن و قابلی اعتماد تر شدن اطلاعات مربوط به نیازها و خواسته های مشتریان می شود(آلیس و دیگران، ۲۰۱۴).
ت: نحوه استفاده از اطلاعات:
- استقرار سیستم هوش تجاری باعث استفاده به موقع از اطلاعات مورد نیاز می شود.
- استقرار هوش تجاری باعث استفاده بهینه از اطلاعات تجاری و فرصت های بازار خواهد شد.
- با استقرار سیستم هوش تجاری، نحوه درست استفاده از اطلاعات برای کارکنان آسانتر و راحتتر می شود(آلیس و دیگران، ۲۰۱۴).
ث: استقرار سیستم هوش تجاری:
- بانک ما به استقرار یک سیستم هوش تجاری احتیاج دارد.
- مدیران و کارشناسان بانک جلسات و کنفرانس های زیادی برای آموزش کارکنان جهت بکارگیری سیستم هوش تجاری برگزار می کنند.
- بانک ما به ارتباط الکترونیکی با شرکای تجاری و مشتریان جهت کسب اطلاعات تجاری نیاز دارد.
- بانک ما درصدد است که سیستم هوش تجاری را در سرتاسر شعب بانک مستقر کند(آلیس و دیگران، ۲۰۱۴).
فصل دوم
مبانی و پیشینه پژوهش
۲-۱ مقدمه:
هوش تجاری مجموعه توانایی ها، تکنولوژی ها، ابزارها و راهکارهایی است که به درک بهتر مدیران از شرایط کسب و کار کمک می کند. یک سیستم هوش تجاری بر اساس استاندارد ویژگی های خاصی دارد: استاندارد شامل ویژگی های وظیفه مندی، قابلیت استفاده، قابلیت اطمینان، کارایی وقابلیت پشتیبانی است. بقا و پیشرفت صنعت بانکداری و خدمات مالی در سایه یک محیط تراکنشی و مبادله ای امن میسر است(محقر و دیگران، ۱۳۸۷). در مواجهه با اقتصاد نامطمئن جهانی، مقررات سخت گیرانه و توقع مشتریان، متخصصان بانکی ناگزیر از به کارگیری راهکار توسعه استراتژی حفظ اعتماد مشتریان موجود و به دست آوردن مشتریان جدید هستند. جهت موفقیت در امر بانکداری و سرمایه گذاری مالی، بانکها باید مشتریان سودآور را شناسایی و حمایت کنند. همچنین در بهبود وضعیت عملیات در سطح کاربران بکوشند و با نظارت بر هوش کسب و کار عمل گرا به درک و بهبود عملکرد نمونه کارها با ابزارهای هوش تجاری بپردازند. هوش تجاری واقعی می تواند امکان رشد و اطمینان از موفقیت در سرمایه گذاری بانک را پشتیبانی کند(سازور و دیگران، ۱۳۹۰).
هوش تجاری مجموعه تواناییها، تکنولوژی ها، ابزارها و راهکارهایی است که به درک بهتر مدیران از شرایط کسب و کار کمک می کند. ابزارهای هوش تجاری، دیدگاه هایی از شرایط گذشته، حال و آینده را در اختیار افراد قرار می دهد. با پیاده سازی راهکارهای هوش تجاری فاصله موجود بین مدیران میانی و مدیران ارشد و حتی کاربران نهایی از دیدگاه ارتباط اطلاعاتی از میان خواهد رفت و اطلاعات مورد نیاز مدیران در هر سطح، در لحظه و با کیفیت بالا در اختیار آنها قرار خواهد گرفت. همچنین کارشناسان و تحلیل گران می توانند با بهره گرفتن از امکانات ساده، فعالیتهای خود را بهبود بخشند و به نتایج بهتری دست پیدا کنند(فرهادی، ۱۳۸۸). در واقع هوش تجاری بر مبنای یک هدف ساده پیاده سازی می شود: «بهبود کارایی با ایجاد بستر مناسب برای تصمیم سازی در سازمان». هنگامی که دیدگاه مدیران نسبت به داده های سازمانی کامل وجامع است، می توان به تصمیمات اتخاذ شده اطمینان کامل داشت و مطمئن بود این تصمیمات سازمان را در شرایط رقابتی حفظ میکند و همچنین اهداف تعریف شده سازمان به دست خواهد آمد(قاسمی، ۱۳۹۰).
هوش تجاری، نه به عنوان یک محصول و نه به عنوان یک سیستم، بلکه به عنوان یک معماری و رویکردی جدید موردنظر است که البته شامل مجموعه ای از برنامه های کاربردی و تحلیلی است که به استناد پایگاههای داده عملیاتی و تحلیلی به اخذ تصمیم و کمک به تصمیم گیری برای فعالیت های هوشمند تجاری و کسب و کار می پردازند.
۲-۲ بیان مسأله:
در پاسخ به این سوال که هوش تجاری یا هوش رقابتی یا هوش سازمانی یا هوش کسب و کار، از چه طریقی بدست می آید؟ و چگونه یک سازمان میتواند به سمت هوشمندی پیش برود تحقیقات و پژوهش های خوبی صورت گرفته است و ابزارهای بسیار متنوع و مناسبی برای این منظور خلق شده و توسعه یافته اند، اما پرسشی که همواره در این زمینه مطرح بوده است، در خصوص لزوم بکارگیری این ابزارها در عصر فناوری اطلاعات(بادمی، ۲۰۱۳)، زیرساخت های لازم برای بهر برداری لازم از این ابزارها و روش درست استفاده از آنهاست. فناوری اطلاعات ابزارهای مختلفی را در عرصه های مختلف در اختیار ذینفعان قرار داده است و برای استفاده از این ابزارها، لازم است که ابتدا یک همسویی و مشارکت استراتژیک و موثر میان کسب و کار و فناوری اطلاعات در سازمان شکل بگیرد تا از این رهگذار، فناوری اطلاعات وارد چرخه مدیریت و بهبود کسب و کار گردد(دارینگتئن، ۲۰۱۳). این همسویی و مشارکت منجر به تغییر فرهنگ سازمانی، و بهبود روند اجرای فرایند های حیاتی سازمان ها میگردد و در نهایت منجر به ایجاد سازمانی هوشمند و یادگیرنده میگردد. هوش تجاری از آنجایی که مستقیما با داده ها و اطلاعات سروکار دارد و ویژگی اصلی آن کشف و استخراج و نمایش دانش آشکار و پنهان موجود در این داده ها و اطلاعات ظاهرا قدیمی و زائد است، نیاز به ایجاد بستر و زیرساخت فنی دارد(گاپتا، ۲۰۱۳). زیر ساختی که بتواند داده های موجود در زیر سیستم های جزیره ای یک سازمان را که با چهارچوب ها و ابزارهای متفاوتی توسعه یافته اند، تجمیع و یکپارچه کند وزمینه بروز هوشمندی را در سازمان مهیا کند. اما برای حرکت به سمت ایجاد زیر ساخت ها، نیاز به ارزیابی آمادگی سازمان برای بکار گیری این ابزارها وجود دارد. متاسفانه بسیاری از شکست هایی که در پروژه های استقرار هوش تجاری در سازمان ها مشاهده شده است، بدلیل عدم وجود آمادگی سازمانی برای پذیرش و اعمال تغییرات مورد نیاز در سازمان هاست. حتی در برخی موارد ارزیابی آمادگی سازمان، میتواند منجر به اخذ تصمیماتی گردد که نه تنها باعث تسهیل روند استقرار هوش تجاری در سازمان گردد، بلکه باعث اثربخشی بیشتر آن نیز باشد(کارتیکا، ۲۰۱۲).
به عنوان مثال استقرار نظام مدیریت دانش و تلاش برای به حرکت درآوردن چرخه خلق دانش و جمع آوری دانش پنهان سازمان که امروزه بزرگترین سرمایه سازمان هاست، و ایجاد فرایند تبدیل آن به دانش صریح و بالعکس و ترکیب دانش ها با یکدیگر که منجر به بروز خلاقیت و ایجاد حکمت در سازمان میگردد، میتواند زیر بنای محکمی برای استقرار هوش تجاری باشد. در واقع میتوان گفت استفاده کامل از ابزارهای هوش تجاری، در گرو استقرار مدیریت دانش در سازمان هاست و تحقق مدیریت دانش، متضمن هوشمندی سازمان هاست.
۲-۳ اهمیت و ضرورت پژوهش:
ضرورت استقرار هوش تجاری در سازمان ها در عصر دانایی و در جامعه اطلاعاتی از ابعاد مختلف قابل بررسی است، از دیدگاه مدیریت ارشد استفاده از ابزارهای هوش تجاری برای تحلیل وضعیت جاری سازمان، تعیین اهداف کوتاه مدت، بلند مدت و کنترل شاخص های عملکرد ضروری بنظر میرسد ، از دیدگاه مدیریت اجرایی برای اتخاذ تصمیمات در فضاهای عدم اطمینان و ابهام و پیش بینی و تخمین نتایج اتخاذ تصمیمات، از دیدگاه مدیریت مالی برای رصد کردن و کنترل گزارش های مالی و شاخص های عملکردی، از دیدگاه مدیریت زنجیره تامین برای کنترل و بهبود روابط با تامین کنندگان و شرکاء سازمان، از دیدگاه مدیریت ارتباط با مشتریان برای شناسایی، دسته بندی، سیاستگذاری و بهبود ارتباط با مشتریان سازمان و…(هاچتی، ۲۰۱۲). با توجه به تحقیقات انجام شده، ضرورت های استفاده از هوش تجاری در سازمان ها را میتوان بصورت زیر دسته بندی کرد.
۱- مهمترین نیاز یک مدیر، داشتن اطلاعات دقیق برای اتخاذ تصمیم درست است عوامل زیر در تصمیم گیری استراتژیک یک سازمان مؤثر می باشند:
- دسترسی، جمع آوری و پالایش داده ها و اطلاعات مورد نیاز
- پردازش، تحلیل و نتیجه گیری بر اساس دانش
- اعمال نتیجه و نظارت بر پیامدهای اجرای آن(کوتنکویس و دیگران، ۲۰۱۴).
سازمان هایی با مدیریت قدیمی که از هوش سازمانی استفاده نمی کنند در تصمیم گیری ها معمولاً با مشکلات مختلفی روبرو هستند از جمله داشتن داده های حجیم، پیچیدگی تحصیل آنها و عدم توانایی پیگیری فرآیندها و نتایج تصمیمات گرفته شده و لذا تصمیمات اشتباه در این سازمان ها نتایج خود را به طور روشن نشان نمی دهد و یا دیرهنگام نشان می دهد این سازمانها نگاهی جامع از وضعیت جاری و آینده خود ندارند(داگلاسی، ۲۰۱۰).
۲- ضرورت دیگر استفاده از هوش سازمانی، نیاز به مدیریت دانش در سازمانها است. سازمانها نیاز به مدیریت هوشمند اسناد و مدارک خود دارند همچنین داده های مؤسسات تحقیقاتی که به منزله دارایی اصلی آن سازمانها می باشند نیاز به مدیریت دارد. هوش سازمانی باعث مدیریت بهتر این داده ها می شود(ریزادا، ۲۰۱۲).
از آنجا که سازمانها نیاز دارند خودشان را با دانش روز تطبیق داده و همواره بروز باشند و خود را بر اساس شرایط مخاطبین و بازار و شرایط جدید خارج از سازمان هماهنگ سازند بحث آموزش مستمر کارکنان و حافظه سازمانی در نگهداری و استفاده از آموزش های سازمانی بسیار پر اهمیت است و هوش سازمانی به عنوان یک ضرورت در اینجا مطرح می شود و باعث افزایش بهره وری آموزشی و حفظ دانش سازمان می شود
۲-۴ پیشینه پژوهش:
- راهنمای رودپشتی و دیگران(۱۳۹۲) پژوهشی با عنوان سنجش تاثیر سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت مبتنی بر پشتیبانی تصمیم و هوش تجاری بر عملکرد مالی واحدهای اقتصادی انجام دادند. اخیرا در سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت مدیران کاربرد سیستم های اطلاعاتی حسابداری که توانمند برای پیش بینی یا ساختاربندی اطلاعات و داده های اولیه اند را خواهانند که با بهره گرفتن از فرایند سیستم های پشتیبان تصمیم و هوش تجاری به این مهم می توان دست یافت. در این مقاله با مرور ادبیات موضوعی پشتیبانی تصمیم و هوش تجاری با رویکرد کاربرد در سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت نسبت به سنجش الگو اقدام شد و سپس به منظور سنجش تاثیر وجود این سیستم بر عملکرد مالی از واحدهای اقتصادی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نمونه گیری متناسب گردید. در ادامه با بهره گرفتن از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی به مولفه های الگوی پشتیبان تصمیم و هوش تجاری وزن دهی شده و با توزیع پرسشنامه کتبی و مصاحبه سطح پشتیبانی تصمیم و هوش تجاری در سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت هر یک از واحدهای اقتصادی مورد نمونه اندازه گیری شد. نمونه مورد مطالعه در سه گروه شرکتها با سطح سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت مبتنی بر پشتیبانی تصمیم گیری و هوش تجاری قوی، متوسط و ضعیف طبقه بندی گردید و با بهره گرفتن از آزمون همبستگی ارتباط معنی داری هر یک از متغیرهای حسابداری مدیریت با معیارهای عملکرد مالی بازده سرمایه گذاری و بازده حقوق صاحبان سهام مورد سنجش قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد ارتباط معنی داری بین سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت مبتنی بر پشتیبانی تصمیم و هوش تجاری در سطوح مختلف با متغیرهای عملکرد وجود دارد.
- حقیقت منفرد و شعبان(۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان بررسی اثر ابعاد محتوایی سازمان بر اثربخشی هوش تجاری با توجه به نقش مدیریت دانش مطالعه موردی: بانک سامان به این نتجیه رسیدند. در این پژوهش به بررسی تاثیر ابعاد محتوایی سازمان (فرهنگ، تکنولوژی، استراتژی) بر اثربخشی هوش تجاری با توجه به نقش تعدیل کننده مدیریت دانش پرداخته شده است. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر مدیریت دانش بر ارتباط بین ابعاد محتوایی سازمان و اثربخشی هوش تجاری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی پیمایشی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات یک تحقیق میدانی محسوب می شود و روش نمونه گیری نیز روش تصادفی ساده و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسش نامه و مراجعه به اسناد و مدارک بوده است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه مدیران و کارشناسان بانک سامان شعب شمال تهران می باشد. ابزار اندازه گیری متغیرهای پژوهش، پرسش نامه بوده که بر اساس مولفه های متغیرهای پژوهش طراحی شده است. به منظور بررسی داده های گردآوری شده، از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر ارتباط مثبت و معنادار بین ابعاد محتوایی سازمان و اثربخشی هوش تجاری و همچنین نشان دهنده آن است که مدیریت دانش به عنوان یک متغیر تعدیل گر ارتباط بین ابعاد محتوایی و اثربخشی هوش تجاری را تقویت می کند.
- نیکو مرام و محمودی(۱۳۹۱) پژوهشی با عنون سنجش تاثیر سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت مبتنی بر پشتیبانی تصمیم و هوش تجاری در تصمیم گیری مدیران واحدهای اقتصادی انجام دادند.