در ادبیات حملونقل مفهومی بسیار مهم و جذاب به نام “مسافر” به چشم میخورد، که توجه به آن هدف اصلی تمامی شرکتهای ارائهدهنده خدمات سفر است. مسافر شخصی است که با بهره گرفتن از یک وسیله نقلیه از مبدأ به مقصد منتقل شده، بدون اینکه کوچکترین مسئولیتی در قبال وسیله نقلیه و عملکرد آن داشته باشد. درواقع مسافر یک نقش غیرفعال[۳] را در طول سفر دارا میباشد. با توجه به اهمیت مفهوم “مسافر” و تأثیری که این اشخاص بر پیشرفت شرکتهای مسافربری دارند، قوانینی برای حمایت از آن ها در برابر شرکتهای مسافربری بوجود آمده است. مسافران در قبال خرید بلیت از شرکتهای مسافربری علاوه بر اجازه استفاده از سرویس موردنظر، در طول سفر و حتی پیش از آن از حقوقی برخوردار میشوند. بلیت خریداری شده بهمنزله قراردادی مابین شرکت مسافربری و مسافر بوده که در آن دو طرف بر نحوه ارائه خدمات توافق می کنند. این حقوق شامل عدم تبعیض بین مسافرین، کمک به افراد معلول و عدم تبعیض در برخورد با آن ها، پرداخت خسارت به مسافرین در صورت بروز تصادف و… میباشد. در پیوست ۱ شرح کاملی از حقوق مسافران در برابر شرکتهای ارائهدهنده خدمات سفر، آورده شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
با توجه به رسالت شرکتهای ارائهدهنده خدمات مسافربری، نیازهای مسافران و حقوق آن ها از یکسو و رقابت شدید موجود در بازار از سوی دیگر، شرکتها را مجبور به ارائه خدمات مورد نیاز مشتریان کرده است. توجه به نیازهای مسافران باعث افزایش قدرت و درآمد شرکت خواهد شد. سؤال مطرح در این زمینه آن است که نیازهای مشتریان چه بوده و چگونه میتوان آن ها را شناسایی کرد؟ جواب این سؤال در مفهوم “مدیریت ارتباط با مشتری” نهفته است. مدیریت ارتباط مشتری به شرکتها این امکان را میدهد تا با برقراری یک ارتباط مناسب با مشتریان، نیازها و انتظارات آن ها را شناسایی کرده و با ارائه خدمات مناسب به آن ها سودآوری بلندمدت خود را تضمین نمایند. در بخش ۲-۳ به بررسی مفهوم “مدیریت ارتباط با مشتری” پرداخته شده است.
مفاهیم و معیارهای مدیریت ارتباط با مشتری (الکترونیکی)
امروزه شرکتهای بسیاری با هدف ارائه خدمات سفر به مسافران بوجود آمده و باهم رقابت می کنند. در چنین فضایی، توجه به مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری[۴] از اهمیت بالایی برخوردار است؛ اما این مفهوم بیانگر چیست؟ با ظهور و گسترش اینترنت، رقابت در فضای کسبوکار بسیار شدیدتر از گذشته در جریان است. فاصله جغرافیایی اعتبار خود را از دست داده و جای خود را به فاصله مجازی داده است؛ بهبیاندیگر میتوان اظهار داشت که، امروزه شرکتها تنها یک کلیک[۵] باهم فاصله دارند. مشتریان با بررسی عوامل مختلف، شرکتی را برای خرید محصول/خدمت موردنظر انتخاب مینمایند که نیازهای آن ها را بهتر و بیشتر برطرف نماید. در چنین فضای رقابتی نهتنها جذب مشتریان از اهمیت بالایی برخوردار است، بلکه حفظ مشتریان فعلی و جلوگیری از رویگردانی آن ها نیز بهعنوان یکی از اصلیترین و مهمترین فعالیتهای شرکت مطرح می شود که بایستی استراتژی مناسبی برای آن طراحی گردد. تعریف این استراتژیها و تکنیکها در جهت حفظ و جذب مشتری در قالب مدیریت ارتباط با مشتری تعریف میگردد. مدیریت ارتباط با مشتری یک تلاش مدیریتی است که با بهره گرفتن از ابزارها و تکنولوژیهای مختلف، فعلوانفعالات و تعاملات شرکت با مشتریان را کنترل کرده و سودآوری شرکت را بهبود میبخشد[۴]. فیلیپ کاتلر[۶]، پدر علم بازاریابی، e-CRM[7] را بخشی از کسبوکار الکترونیکی معرفی می کند که شرکتها را قادر میسازد در زمان کوتاهتر و با هزینه کمتر خدمات/محصولات سفارشیسازی[۸] شده به مشتریان خود ارائه دهند[۵]. بهبیاندیگر، CRM مجموعه ای از فرآیندها و سیستمهاست که از استراتژی های کسبوکار سازمان برای برقراری یک ارتباط مفید و بلندمدت با مشتریان خاص، حمایت می کند[۶]. هسته اصلی مدیریت ارتباط با مشتری، فهم سودآوری مشتری و نگهداری مشتریان سودآور است[۷]. با توجه تعاریف بالا میتوان اظهار داشت که یکی از اهداف CRM افزایش سودآوری شرکتها از طریق برقراری ارتباط بهتر با مشتریان است. برقراری ارتباط بهتر با مشتریان و رفع بهتر نیازهای مشتریان، سبب می شود که مشتری تمایل بیشتری به برقراری ارتباط با شرکت داشته باشد؛ که این به معنای افزایش وفاداری مشتری نسبت به شرکت است. لذا میتوان بیان داشت که، مدیریت ارتباط با مشتری فرایند مدیریت دقیق اطلاعات مشتری، بهمنظور بیشینه کردن وفاداری وی میباشد[۸]. پژوهشگران مختلف تعاریف دیگری نیز برای مفهوم CRM ارائه کرده اند که تعدادی از آن ها در جدول۲- ۱ بیانشده اند.
جدول۲- ۱ تعاریف مدیریت ارتباط با مشتری
تعریف | منبع |
مدیریت ارتباط با مشتری فرایند مدیریت دقیق اطلاعات مشتریان است که با هدف بیشینه کردن وفاداری مشتریان اجرا می شود. | [۸] |
مدیریت ارتباط با مشتری یک تلاش مدیریتی به وسیله ابزار و تکنولوژیهای متفاوت است که هدف آن کنترل فعلوانفعالات تجاری با مشتریان است. | [۴] |
مدیریت ارتباط با مشتری شامل فرآیندی است که به ایجاد و حفظ رابطه سودمند با مشتری از طریق ارائه ارزشهای بالاتر به او منجر می شود. | [۵] |
مدیـریت ارتبـاط با مشتری استراتژی اصلی کسبوکار است که فرآینـدها و وظایف داخلی و شبکه های خارجی را یکپارچه کرده تا از این طریق برای مشتری ایجاد ارزش نماید. | [۹] |
فرایند استراتـژیک انتخاب مشتریان با سودآوری بالا و برقراری تعامل با آن ها با هدف بهینهسازی ارزش جاری و آینده مشتریان. | [۱۰] |
استراتژی جامع و فرایند جذب، حفظ و شراکت با مشتریان منتخب، برای ایجاد ارزشافزوده برای شرکت و مشتریان. | [۱۱] |
همانگونه که پیشتر نیز بیان گردید، یکی از اهداف اساسی CRM کمک به مدیران در تعیین استراتژی های بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتریان سازمان است. یکی از چالشهای اصلی در برنامه ریزی استراتژیک سازمانها، پاسخگویی به سؤال “چه ارزشهایی به چه افرادی داده شود و چه نتیجهای خواهد داشت؟” است. در این زمینه، متخصصان CRM در شرکت IBM یک چارچوب ۳ عاملی (What,Whom,How) برای تعیین نحوه بازاریابی سازمانها ارائه کردند؛ این چارچوب و مفاهیم آن در شکل۲- ۲ نشان داده شده است.
شکل۲- ۲ چارچوب بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری
همانگونه که در شکل۲- ۲ نشان داده شده است، ارزشهایی نظیر “قیمت بهتر” و “خدمات بهتر” با توجه به ارزش و الگوی مصرف مشتری می تواند به مشتری ارائه شود. ارائه این ارزشها به مشتری سبب ارتقا وضعیت وی و افزایش وفاداری از طریق افزایش رضایت مشتری خواهد شد. بر طبق این چارچوب گام بعدی پاسخگویی به سؤال “ارزشهای مختلفی که سازمان برای ارائه به مشتریانش آماده کرده است، به کدام مشتریان باید تخصیص یابد؟” است. برای ارائه ارزش مناسب به مشتریان بایستی آن ها را دستهبندی کرد. دستهبندی مشتریان بر اساس معیارهایی نظیـر “ارزش فعلی مشتری"، “الگوی مصرف” و “ترجیحـات مشتری” صـورت مـیپذیرد[۱۲]. پس از تعیین ارزشهای مناسب برای هر مشتری، سازمان با برقراری یک ارتباط مناسب با آن ها، ارزشها را به مشتریان ارائه می کند. بر طبق نظر گروه CRM شرکت IBM، ارائه درست و بهموقع ارزشهای تعیین شده به مشتریان باعث ارتقا مشتری و افزایش وفاداری آن ها می شود. مدیریت سازمان با بهره گیری و توجه به چارچوب ارائهشده در شکل۲- ۲، احتمال موفقیت سازمان در بازار را افزایش میدهد. بهعبارتدیگر ایجاد ارزش بهتر برای مشتری، کلید اصلی در تضمین موفقیت سازمانها به شمار میرود. درواقع مشتری تا زمانی به یک شرکت وفادار میماند که شرکت ارزش برتری را در مقایسه با رقبایش به مشتری ارائه دهد[۱۳].
انگای[۹] و همکاران [۱۴]، فرایند مدیریت ارتباط با مشتری را فرآیندی شامل ۴ گام معرفی می کنند؛ این ۴ گام عبارتند از(شکل۲- ۳):
شناسایی مشتریان[۱۰]: اولین گام در فرایند CRM است. هدف این گام، شناسایی مشتریانی است که احتمال دارد در آینده مشتری شرکت شده و یا برای شرکت سودآور باشند. در این گام مشتریان با بهره گرفتن از تکنیکهای داده کاوی دستهبندی شده و مشتریان سودآور و ویژگیهای آن ها شناسایی میشوند.
جذب مشتریان[۱۱]: پس از شناسایی مشتریان بالقوه، شرکت بایستی استراتژی های مناسبی برای جذب مشتریان موردنظر طراحی کند. هر استراتژی بایستی بر اساس ویژگیهای دسته موردنظر باشد تا تأثیرگذاری داشته باشد. ازجمله استراتژی های رایج در این بخش، بازاریابی مستقیم[۱۲] است که در آن شرکتها با بهره گرفتن از روشهای مختلفی نظیر ایمیل[۱۳]، موبایل[۱۴] و… اقدام به معرفی محصولات/خدمات خود نموده و مشتری جذب مینمایند.
حفظ مشتریان: اصلیترین گام در فرایند CRM است. در این گام سعی می شود انتظارات مشتریان شناسایی شده و بر اساس آن محصولات/خدمات ارائه شود. هدف این گام افزایش رضایت و در نتیجه وفاداری مشتری میباشد. با افزایش وفاداری مشتری، احتمال رویگردانی مشتری کاهشیافته و جریان درآمدی از مشتری در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
توسعه مشتریان: در این گام با بهره گرفتن از استراتژیهایی نظیر “فروش متقاطع[۱۵]” و “فروش بیشتر[۱۶]” فروش صورت گرفته به مشتری و سود کسب شده توسط شرکت افزایش مییابد. انتخاب اینگونه استراتژیها نیز بایستی بر مبنای ویژگیها مشتریان باشد.
شکل۲- ۳ چارچوب CRM (منبع:[۹۵])
الیس[۱۷] و همکاران [۱۵]، معتقدند که این ۴ گام همان فعالیتهای اصلی بازاریابی در مدیریت ارتباط با مشتری هستند که هر مشتری در طول ارتباط خود با شرکت از آن ها عبور خواهد کرد.
پیادهسازی و بکارگیری مدیریت ارتباط با مشتری توسط شرکتها دارای مزایای گستردهای برای مشتریان و شـرکتها میباشد که در جدول۲- ۲ به تعدادی از آن ها اشاره شده است.