برای این منظور، ۱۰۰ میلی گرم از ماده خشک پودر شده ریشه و برگ به طور جداگانه از کلیه تیمارها توزین گردید و در لولههای آزمایش ریخته شد. سپس به هر یک از لولهها ۱۰ میلیلیتر آب مقطر اضافه شد. این لولهها به مدت ۱ ساعت در بن ماری جوشان حرارت داده شدند. پس از خنک شدن در دمای اتاق به مدت ۲۰ دقیقه در دور g 5000 سانتریفیوژ شدند. محلول رویی به لوله آزمایش جدید، منتقل و دوباره با آب مقطر به حجم ۱۰ میلیلیتر رسانده شد. این محلول به عنوان عصاره خام برای اندازه گیری میزان عناصر مورد استفاده قرار گرفت.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳-۱۰-۲- اندازه گیری میزان یون کلر
میزان کلر با بهره گرفتن از دستگاه Chloride Analyzer (Model 926, Sherwood scientific)، اندازه گیری شد. اساس کار این دستگاه بر تیتراسیون اتوماتیک یونهای کلر موجود در نمونه است که توسط یونهای نقره حاصل از الکترودهای متصل به دستگاه به صورت کلرید نقره رسوب پیدا می کنند. ۵/۰ میلی لیتر از عصاره تهیه شده به محلول بافر اسیدی تزریق شده و الکترودهای دستگاه آنالیزور کلر در داخل آن قرار داده می شوند. عدد خوانده شده از دستگاه بر حسب mg l-1 می باشد که قابل تبدیل به واحد های دیگر نیز هست. به طوری که اگر عدد خوانده شده از دستگاه در این روش آزمایش تقسیم بر ۱۰ شود بر حسب mg g-1DW خواهد بود.
۳-۱۰-۳- اندازه گیری میزان یون نیترات
اندازه گیری میزان نیترات با بهره گرفتن از روش سالیسیلیک سولفوریک اسید (Cataldo et al., ۱۹۷۵) انجام شد. از عصاره تهیه شده، ۵/۰ میلی لیتر داخل لولههای آزمایش ریخته شد. سپس به هر کدام از لولهها ۸/۰ میلی لیتر محلول اسید سالیسیلیک (w/v) 5 درصد در H2SO4 (SA-H2SO4) اضافه گردید. بعد از ۲۰ دقیقه، ۱۹ میلی لیتر NaOH 2 نرمال به آرامی به لولهها اضافه شد. بدین ترتیب محلول لیمویی رنگ به دست آمد. نمونهها بعد از اینکه در دمای اتاق خنک شدند، شدت رنگ حاصله با بهره گرفتن از اسپکتروفتومتر در طول موج ۴۱۰ نانومتر اندازه گیری شد. برای رسم منحنی استاندارد، KNO3 در غلظتهای ۳۰ و ۲۵، ۲۰، ۱۵، ۱۰، ۵ ،۳،۱،۰ میکروگرم بر لیتر تهیه شد.
۳-۱۰-۴- اندازه گیری میزان یونهای سدیم و پتاسیم
میزان سدیم و پتاسیم توسط دستگاه شعلهسنج ,Flame photometer) Fater 405 model, Iran) اندازه گیری شد. برای این کار عصاره تهیه شده، به نسبت ۲ به ۸ با آب مقطر رقیق گردید. لازم است دستگاه شعله سنج قبل از اندازه گیری سدیم توسط محلول هایی از سدیم کلراید mg l-1 ۲۰۰ و در مورد اندازه گیری پتاسیم با محلولهایی از پتاسیم کلراید mg l-1200 کالیبره شود. جهت قرائت محتوای سدیم و پتاسیم نمونهها توسط شعله سنج، محلولهای استاندارد تهیه شد. محلولهای استاندارد سدیم و پتاسیم در غلظتهای (mg l-1200 و ۱۶۰، ۱۲۰، ۸۰، ۴۰، ۰) از NaCl و KCl تهیه گردید. با قرار دادن اعداد خوانده شده از دستگاه در منحنی استاندارد مربوطه، غلظتهای سدیم و پتاسیم به دست آمد.
۳-۱۰-۵- استخراج عصاره گیاهی جهت اندازه گیری کلسیم، منیزیم، آهن و روی
برای تعیین میزان غلظت عناصر کلسیم، منیزیم، آهن و روی، از نمونههای برگ و ریشه که قبلا در آون در دمای ۷۰ درجه سلسیوس به مدت ۷۲ ساعت خشک شده بودند، استفاده گردید. مقدار ۴/۰ گرم از نمونههای خشک را (برای هر تکرار به صورت جداگانه توزین گردید) توسط هاون، پودر نموده و در بوته های چینی ریخته و در کورهای با دمای ۵۵۰ درجه سلسیوس انتقال داده که طی ۵ ساعت به خاکستر سفید رنگی تبدیل می شود. این خاکستر سفید رنگ به کمک ۱۰ میلیلیتر اسید کلریدریک ۲ مولار، هضم و سپس این ترکیب را به وسیله کاغذ صافی، فیلتر نموده و آن را به درون لولههای فالکون ۵۰ میلیلیتری ریخته و با کمک آب مقطر، حجم فالکونها به ۵۰ میلیلیتر رسانده شد. سپس با بهره گرفتن از دستگاه جذب اتمی (مدل AA-6300Shimadzu) میزان عناصر کلسیم، منیزیم، آهن و روی تعیین شد.
۳-۱۱- اندازه گیری میزان فتوسنتز
اندازه گیری میزان فتوسنتز خالص، هدایت روزنهای و میزان تعرق، با بهره گرفتن از دستگاه اندازه گیری فتوسنتز (مدل Walz, HCM-1000) محاسبه گردید. بدین منظور، از هر گیاه یک برگ توسعه یافته را داخل محفظه شیشه ای دستگاه قرار داده و داده ها هر ۶۰ ثانیه به صورت خودکار ذخیره شدند. زمان اندازه گیری بین ساعت ۱۱ تا ۱۳ بود.
۳-۱۲- تجزیه آماری داده ها و نرم افزارهای مورد استفاده
برای انجام تجزیه واریانس و مقایسه میانگین صفات مورد بررسی، از نرم افزار SAS سری ۹٫۱ استفاده شد. مقایسه میانگینها با بهره گرفتن از آزمون چند دامنهای دانکن انجام گرفت. همچنین برای رسم شکل از نرم افزار Excel سری ۲۰۱۰ استفاده گردید.
فصل چهارم
نتایج
۴- نتایج
۴-۱- تاثیر شوری و اسید سالیسیلیک و برهمکنش آنها بر ویژگیهای مورفولوژیک
نتایج مقایسه میانگینها نشان داد که با افزایش سطوح شوری، تعداد برگها، کاهش یافته و اختلاف بین تیمارها از این نظر معنیدار بود. بیشترین تعداد برگ در هر دو رقم، مربوط به تیمار شاهد و کمترین تعداد برگ در تیمار ۱۰۰ میلیمولار شوری مشاهده شد. در تیمار ۱۰۰ میلیمولار شوری، در رقمهای قرهشانی و تامپسونسیدلس بهترتیب ۱۷/۵۹ و ۲۹/۵۶ درصد کاهش در تعداد برگ در مقایسه با شاهد، دیده شد (جدول ۴-۱).
اسید سالیسیلیک به ویژه در غلظتهای ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیگرم در لیتر، تاثیر مثبتی در کاهش اثرات منفی شوری بر تعداد برگ در هر دو رقم داشت. این تاثیر مثبت در سطوح پائین شوری (۲۵ و ۵۰ میلیمولار شوری) بیشتر نمایان بود. از نظر تعداد برگ، تاثیر مثبت اسید سالیسیلیک در قرهشانی بیشتر از تامپسونسیدلس بود. در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار همراه با ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک، در مقایسه با گیاهان شاهد، در رقمهای قرهشانی و تامپسونسیدلس بهترتیب ۸۳/۴۰ و ۳۳/۵۳ درصد کاهش در تعداد برگ مشاهده گردید. کاربرد اسید سالیسیلیک در تامپسونسیدلس در شوری ۱۰۰ میلیمولار، تأثیر معنیداری بر افزایش تعداد برگ نداشت.
نتایج مقایسه میانگینها نشان داد که با افزایش غلظت شوری، سطح برگ در هر دو رقم کاهش یافت و اختلاف بین تیمارها معنیدار بود. در قرهشانی، بدون کاربرد اسید سالیسیلیک، در تیمارهای شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، بهترتیب ۴۶ و ۸/۵۱ درصد کاهش در سطح برگ در مقایسه با شاهد مشاهده شد. در تامپسونسیدلس، میزان کاهش سطح برگ درسطح شوری ۷۵ میلیمولار، ۷۳/۴۰ درصد و درسطح شوری ۱۰۰ میلیمولار، به ۰۳/۵۲ درصد رسید (جدول ۴-۱).
اسید سالیسلیک تاثیر مثبتی بر کاهش اثرات منفی شوری بر سطح برگ داشت، اما این تاثیر در سطوح بالای شوری (۱۰۰ میلیمولار)، در هر دو رقم، ضعیفتر بود. در رقم قرهشانی، با کاربرد اسید سالیسیلیک با غلظت ۳۰۰ میلیگرم در لیتر، میزان کاهش سطح برگ در مقایسه با شاهد، در تیمار شوری ۷۵ میلیمولار به ۵۲/۲۲ درصد و در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار به ۶/۲۸ درصد رسید و در رقم تامپسون سیدلس، با غلظت مشابه اسید سالیسیلیک، میزان کاهش این شاخص در شوری ۷۵ میلیمولار به ۶۵/۲۸ درصد و در ۱۰۰ میلیمولار به ۴۱ درصد در مقایسه با شاهد رسید. درصد کاهش سطح برگ، در رقم تامپسونسیدلس، بیشتر از رقم قرهشانی بود.
طول ریشه، متناسب با افزایش غلظت نمک در هر دو رقم به طور معنیداری کاهش یافت. طول ریشه در تیمار ۱۰۰ میلیمولار شوری، در هر دو رقم، از لحاظ آماری تفاوت معنیداری نشان ندادند. در تامپسونسیدلس، بدون کاربرد اسید سالیسیلیک، درصد کاهش طول ریشه در مقایسه با شاهد در تیمار شوری ۷۵ میلیمولار، ۳۶/۴۲ درصد و در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار، ۷۳/۵۳ درصد بود. در قرهشانی، بدون کاربرد اسید سالیسیلیک، درصد کاهش طول ریشه در تیمارهای شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار در مقایسه با شاهد بهترتیب، ۷۲/۴۱ و ۳۴/۵۴ درصد بود (جدول ۴-۱).
در بالاترین سطح شوری، کاربرد ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک در رقمهای قرهشانی و تامپسونسیدلس از نظر آماری تاثیر یکسانی بر طول ریشه داشت. با کاربرد اسید سالیسیلیک با غلظت ۳۰۰ میلیگرم در لیتر، درصد کاهش طول ریشه در قرهشانی در مقایسه با شاهد، در تیمار شوری ۷۵ میلیمولار، به ۴۹/۲۳ درصد و در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار، به ۲۲/۴۳ درصد رسید اما درصد کاهش این شاخص در تامپسونسیدلس در مقایسه با شاهد، در تیمارهای شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، بهترتیب به ۷۳/۳۷ و ۳۴/۴۱ درصد رسید.
نتایج این پژوهش نشان داد که سطوح مختلف شوری به طور معنیداری باعث کاهش طول ساقه در هر دو رقم شد. درصد کاهش طول ساقه در رقم تامپسونسیدلس بدون کاربرد اسید سالیسیلیک، در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، بهترتیب ۲۹/۴۹ و ۱۳/۵۷ درصد و در قرهشانی در شرایط تیماری مشابه، بهترتیب ۸۷/۴۷ و ۰۲/۵۳ درصد در مقایسه با شاهد بود.
غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک تاثیر مثبتی در کاهش اثرات منفی شوری بر طول ساقه در هر دو رقم داشتند، اما این تاثیر در رقم قرهشانی، در شوری ۱۰۰ میلیمولار، از لحاظ آماری معنیدار نبود. میزان کاهش طول ساقه با کاربرد اسید سالیسیلیک با غلظت ۳۰۰ میلیگرم در لیتر در رقم تامپسونسیدلس، در شوری ۷۵ میلیمولار، ۴۷/۳۸ درصد و در شوری ۱۰۰ میلیمولار، ۱۸/۴۸ درصد بود و در رقم قرهشانی در تیمار مشابه اسید سالیسیلیک، میزان کاهش طول ساقه در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، بهترتیب ۱۸/۳۹ و ۷۹/۵۱ درصد بود. در قرهشانی، در تمامی تیمارهای شوری (به استثناء ۵۰ میلیمولار) و در تامپسون سیدلس، در تمامی تیمارهای شوری (به استثناء ۷۵ میلیمولار)، اختلاف معنیداری بین غلظتهای ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک، از لحاظ تأثیر بر طول ساقه دیده نشد (جدول ۴-۱).
بر اساس نتایج بدست آمده از این پژوهش، قطر ساقه با افزایش شوری کاهش یافت. در قرهشانی، بدون کاربرد اسید سالیسیلیک، میزان کاهش قطر ساقه در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، بهترتیب ۳۸/۱۷ و ۷/۲۴ درصد و در تامپسونسیدلس، در شوری ۷۵ میلیمولار، ۵۱/۲۹ درصد و در شوری ۱۰۰ میلیمولار، ۳۶/۳۵ درصد در مقایسه با شاهد بود (جدول ۴-۱).
میزان کاهش قطر ساقه، با کاربرد اسید سالیسیلیک با غلظت ۳۰۰ میلیگرم در لیتر در رقم تامپسون سیدلس در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، بهترتیب به ۲۳ و ۰۱/۳۳ درصد و در رقم قرهشانی، میزان کاهش قطر ساقه، درتیمار شوری ۷۵ میلیمولار به ۱۳ درصد و در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار، به ۰۲/۱۹ درصد در مقایسه با شاهد رسید. در بالاترین سطح شوری، تاثیر مثبت اسید سالیسیلیک بر قطر ساقه، در رقم قرهشانی بیشتر از رقم تامپسونسیدلس بود. در رقم تامپسونسیدلس، در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار، غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک تاثیری بر کاهش اثرات منفی شوری بر قطر ساقه نداشتند.
یافتههای این پژوهش، نشان داد که در هر دو رقم، با افزایش غلظت کلرید سدیم، وزن تر شاخساره، کاهش معنیداری در مقایسه با شاهد داشت. بدون کاربرد اسید سالیسیلیک، میزان کاهش وزن تر شاخساره، در سطح شوری ۱۰۰ میلیمولار، در رقمهای تامپسونسیدلس و قرهشانی، در مقایسه با شاهد، بهترتیب، ۴۵/۶۵ و ۶۷ درصد، مشاهده گردید. سطوح مختلف شوری، تاثیر معنیداری بر کاهش وزن تر شاخساره، در سطح احتمال یک درصد داشتند (جدول ۴-۱).
تاثیر اسید سالیسیلیک، بر وزن تر شاخساره، در هر دو رقم مثبت بود. میزان کاهش وزن تر شاخساره، در تیمار ۱۰۰ میلیمولار شوری، بههمراه ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک، در رقمهای قرهشانی و تامپسونسیدلس، نسبت به گیاهان شاهد، بهترتیب ۷۹/۵۹ و ۴۴/۶۰ درصد بود. کاربرد غلظتهای ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک، در تیمارهای شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار نمک، در هر دو رقم، تاثیر مشابهی بر وزن تر ساقه داشت. در قرهشانی، در تمامی سطوح شوری و همچنین در تامپسونسیدلس، در تمامی سطوح شوری (به استثناء شوری ۵۰ میلیمولار)، اختلاف معنیداری بین غلظتهای ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک، از نظر تأثیر بر میزان وزن تر شاخساره، مشاهده نگردید. تاثیر منفی شوری بر کاهش وزن تر شاخساره، در تیمار ۱۰۰ میلیمولار شوری، در رقم تامپسونسیدلس، بیشتر از رقم قرهشانی بود.
در سطوح مختلف شوری، کاهش معنیداری در سطح احتمال یک درصد، بر وزن تر ریشه مشاهده شد. اسید سالیسیلیک، تاثیر مثبتی بر وزن تر ریشه در هر دو رقم داشت، اما این روند، با افزایش غلظت نمک، در محیط ریشه، ضعیفتر شد، به طوری که، کاربرد غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک، در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار ، بر کاهش اثرات منفی شوری بر وزن تر ریشه، در هر دو رقم، از لحاظ آماری بیتاثیر بود (جدول۴-۱).
میزان کاهش وزن تر ریشه، در تیمار ۱۰۰ میلیمولار شوری، بههمراه ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک، در ارقام قرهشانی و تامپسونسیدلس، نسبت به گیاهان شاهد، بهترتیب، ۶۴/۶۰ و ۱۳/۷۰ درصد بود، همچنین، در این تیمار، هیچ اختلاف معنیداری، از نظر آماری، بین دو رقم، از لحاظ وزن تر ریشه، وجود نداشت. در تامپسون سیدلس، غلظت ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک، در کاهش اثرات منفی شوری بر وزن تر ریشه (به استثناء سطح شوری ۱۰۰ میلیمولار)، بهتر از سایر غلظتها بود، اما در قرهشانی، بین غلظتهای ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک، تفاوتی از نظر تأثیر بر وزن تر ریشه، در سطوح مختلف شوری، مشاهده نشد.
در هر دو رقم، وزن خشک شاخساره، در تیمارهای مختلف شوری، کاهش معنیداری داشت. میزان کاهش وزن خشک شاخساره، بدون کاربرد اسید سالیسیلیک، در قرهشانی، در تیمارهای شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، بهترتیب، ۴۴/۵۴ و ۳۴/۷۷ درصد و در رقم تامپسون سیدلس، میزان کاهش این شاخص، در تیمارهای شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، بهترتیب ۳۵/۶۲ و ۰۳/۶۹ درصد، در مقایسه با شاهد بود. تاثیر منفی شوری، بر کاهش وزن خشک شاخساره، در تیمار ۱۰۰ میلیمولار شوری، در قرهشانی، بیشتر از تامپسونسیدلس بود (جدول ۴-۱).
اسید سالیسیلیک، تاثیر مثبتی بر کاهش اثرات منفی شوری، بر وزن خشک شاخساره، در هر دو رقم داشت، اما این تاثیر با افزایش سطوح شوری، بسیار ضعیف گردید. با کاربرد اسید سالیسیلیک، با غلظت ۳۰۰ میلیگرم در لیتر، میزان کاهش این شاخص، در قرهشانی، در مقایسه با شاهد، در شوری ۷۵ میلیمولار، ۸۵/۲۹ درصد و در شوری ۱۰۰ میلیمولار ۱۲/۶۴ درصد بود و در رقم تامپسون سیدلس، میزان کاهش این شاخص، در شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، بهترتیب، ۲۵/۴۱ و ۶۰ درصد بود.
وزن خشک ریشه، همزمان با افزایش غلظت شوری در محلول غذایی، در هر دو رقم، به طور معنیداری کاهش یافت. میزان کاهش وزن خشک ریشه، در شوری ۱۰۰ میلیمولار، در رقمهای تامپسونسیدلس و قرهشانی، بهترتیب، ۵/۸۱ و ۶۳/۷۷ درصد، در مقایسه با شاهد بود (جدول ۴-۱).
اسید سالیسیلیک، تاثیر مثبتی بر کاهش اثرات منفی شوری بر وزن خشک ریشه، در هر دو رقم داشت، اما این تاثیر با افزایش سطوح شوری، بسیار ضعیفتر گردید، به طوری که در تیمار ۱۰۰ میلیمولار نمک، کاربرد غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک، تاثیر معنیداری بر کاهش اثرات شوری بر وزن خشک ریشه، در دو رقم نداشت. میزان کاهش وزن خشک ریشه در تیمار ۱۰۰ میلیمولار نمک و ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک در ارقام قرهشانی و تامپسونسیدلس، در مقایسه با تیمار شاهد، بهترتیب، ۱۵/۷۳ و ۰۷/۸۰ درصد بود. در تیمار بیشترین سطح شوری و بالاترین سطح اسید سالیسیلیک (۳۰۰ میلیگرم در لیتر)، هیچ اختلاف معنیداری از لحاظ آماری، بین دو رقم از نظر وزن خشک ریشه وجود نداشت.
در رقمهای تامپسونسیدلس و قرهشانی، در تمامی سطوح شوری (به استثناء ۵۰ میلیمولار)، تفاوت معنیداری بین غلظتهای ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک، از نظر تأثیر بر وزن خشک ریشه مشاهده نگردید. تاثیر منفی شوری، بر کاهش وزن خشک ریشه، در تیمار ۱۰۰ میلیمولار شوری، در تامپسونسیدلس، بیشتر از قرهشانی بود.
جدول ۴- ۱: نتایج مقایسه میانگین برخی از شاخص های رشدی مورد ارزیابی در دو رقم انگور در سطوح مختلف شوری با غلظتهای متفاوت اسید سالیسیلیک.
وزن خشک شاخساره (گرم) | وزن خشک ریشه (گرم) | وزن تر شاخساره(گرم) | وزن تر ریشه (گرم) | قطر ساقه (میلی متر) |