آیا برخوردار بودن از سلامت روانی در جامعه مزایای دارد؟
آیا برخوردار نبودن از این مقوله مشکلاتی را برای ما در جامعه ایجاد می کند؟ و مهمتر از همه اینکه برخوردار بودن یا نبودن زنان از سلامت روانی چه مسائل و مشکلاتی را به دنبال دارد؟ و این مقوله در زنان شاغل و غیر شاغل به چه صورتی است ؟ و در عین حال رابطه بین سلامت روانی و شغل چیست؟ و چه رابطه ای و مین این در مسئله وجود دارد؟
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
متغیر های پژوهشی :
متغیر هایی که در این پژوهش استفاده شده است دو متغیر مستقل و وابسته می باشد
۱ ) متغیر مستقل : شغل
۲ ) متغیر وابسته : بهداشت روانی می باشد.
شغل : عملی که فرد ساعاتی از زندگی خود را برای تامین مخارج زندگی خود به آن مشغول است که نا گفته نماند شغل صرفاً برای کسب درآمد نیست بلکه فرد به خاطر علاقه ای که برای انجام دادن آن دارد نیز آن را انجام می دهد .
بهداشت روانی : حالتی از خلق است که باعث احساس کفایت ، امید، نشاط و انرژی کافی و رضایت، یا مثبت اندیش در شخص می باشد.
تعاریف مفهومی و عملیاتی :
تعریف نظری سلامت روانی : در مورد سلامت روانی تعاریف نظری فراوانی وجود دارد و یک توافق جمعی و مشترک بین اندیشمندان رشته های مختلف وجود ندارد. مثلاً پزشکان و افرادی که با دیدگاه پزشکی به این مسئله می نگرند سلامت روان را منوط به داشتن علائم روانی که بیانگر اختلال و کارکردهای توانی است، نباشد و به هنگام مواجهه با مشکلات اجتماعی ، بتواند تعادلی در رفتارش برقرار نماید. کارشناسان سازمان بهداشت جهانی ، سلامت فکر و روان را چنین تعریف کرده اند :
تعریف عملی سلامت روان : منظور از سلامت روان نمره ایست که فرد از پاسخ دهی به آزمون SCL 90 دریافت می کند.
و تعریف دیگری که دکتر سعید شاملور در کتاب درسی گفته است عبارت است از : بهداشت روانی عبارت است از مجموعه عواملی که در پیشگیری از ایجاد و یا پیشرفت روند و خامت اختلالات شناختی، احساسی و رفتاری در انسان نقش موثر دارند و اصولی را هم در این زمینه نوشته است که عبارت است از :
۱ ) اقدام فرد به شخصیت خود و دیگران.
۲ ) شناختن محدودیتها در خود و افراد دیگر.
۳ ) دانستن این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی است.
۴ ) آشنایی به اینکه رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود اوست.
۵ ) شناسایی نیازها و محرکهایی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان می شود.
فرضیه های پژوهش :
۱ ) زنان شاغل نسبت به زنان خانه دار از سلامت روانی بهتری برخوردارند.
۲ ) شغل هیچ تاثیری در سلامت روانی زنان ندارد.
فصل دوّم
پیش درآمد پیشینه پژوهش
نظریه های سلامت روانی
پیش درآمد : در این فصل ابتدا پیشینه و ادبیات تحقیق انجام شده توسط مرتبط با پژوهش ها فر توضیح داده می شود و در ادامه تعاریف و دیدگاه های مختلف نظریه پردازان ارائه می شود و در آخر به تحقیقات انجام شده در این زمینه پرداخته می شود.
پیشینه و ادبیات تحقیق : تاریخچه سلامت روانی با توجه به وجود بیماریهای روانی از زمانی که بشر وجود داشته و مخصوصاً زندگی اجتماعی را شروع کرده همراه بوده است. شروع و آغاز هر نهفتی بخصوص نهفتهای اساسی و عملی به علّت نداشتن منابع گوناگونو چند جانبه مسئله، مشکل است.
در حقیقت روان پزشکی را می توان قدیمی ترین و تازه ترین علم به شمار آورد. از اسناد و مدارک موجود چنین استنباط می شود که تا اواخر قرن ۱۸ و همزمان با انقلاب کبیر فرانسه از تاریخچه سلامت روانی اطلاعات کافی در دست نیست و به علت جهل و بیسوادی از بروز بیماریهای روانی، اختلالات رفتاری و بیماریهای روانی را به دخالت ارواح جنّی و شیاطین و قدرتهای ماورای انسانی و نفوذ عوامل طبیعی مانند خورشید ، ماه، رعد و برق در بدن می دانند که باید این بیماری با نیروی ماورا لطبیعه و وساطت افراد مقدس در نزد خدا بهبود یابند، و این شفاعت موقعی اتفاق می افتد که بیمار در خواب باشد.اولین بار بقرط فیلسوف شهرر یونانی بود که ظرفات را درباره بیماریهای روانی را کنار گذاشت و اختلافات رفتاری را به طرف پزشکی کشاند.
در اوایل قرن سیزدهم ارتباط جسم و روان و یکپارچگی واکنش آنها مورد بحث قرار گرفت. اطلاعات گریخته ای وجود دارد که تا قرن چهاردهم مکان هایی برای مواظبت و نگهداری بیماران روانی وجود داشته است.
در قرن ۱۷ ارتباط جسم و روان و محل این ارتباط در سلسله اعصاب مورد بحث قرار گرفت و در همین قرن در سال ۱۶۰۲ اولین کتاب پزشکی درباره بیماریهای روانی برنامه یراکین توسط یک سوئیسی نوشته شد در اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ نام ۳ نفر در سر لوحه پیشتازان و راهدان درمان اخلاقی و انسانی که عبارت اند از :
۱ ) فیلیپ پنیل از فرانسه ۲ ) ویلیام تیوک از انگلستان ۳ ) ودن سنز ویکامروی از ایتالیا قرار گرفت در این قرن علوم و تکنولوژی پیشرفت قابل توجهی کرد.
روان سالم = جامعه سالم :
هر انسانی با روان خود زندگی می کند و روان هر انسانی مجموعه ای بسیار وسیع و نا محدودی از اندیشه و رفتار های فشارهای روانی تاثیر مخربی بر روان آدمی دارند، که سلامت روان را مختل می سازد که موجب بروز انواع اختلالات بیماریهای روانی می گردد. (فصلنامه بهداشت روانی)
به طور کلی باید گفت وجود یک بیماری روانی به کار عادی اقتصادی و جامعه لطمه شدید وارد می کند، درآمد سرانه را کاهش می دهد، از لحاظ روابط انسانی سایر افراد خانواده را در وضع ناراحت و تاسف باری قرار می دهد.
خانواده ها صرف نظر از هزینه های هنگفت و صرف وقت، فشار روانی شدید تری را برای نگهداری بیمار خود تحمل می کند، مراقبت و نگهداری بیماران روانی زندگی خانواده را مختل، نشاط و رفاه فردی را از اعضای خانواده سلب می کند، برای سازمان های درمان، آموزشی، سیاسی، اقتصادی، انتظامی مسئله بزرگ و پیچیده های را ایجاد می کند، در تخریب و ضایع کردن نیروی انسانی، در اقتصاد و اجتماع تاثیر عمیق می گذارد و به پیشرفت کشاورزی صنعتی، آموزش و پرورش لطمه سنگینی می زند (میلانی فر ۱۳۷۶)
نظریه های سلامت روانی :
نظریه فروید : فروید (۱۹۲۰) معتقد بود که شخصیت هر انسانی شامل نهاد – خود – فراخود یا وجدان اطلاعاتی باشد و اضانه ی کند که مشکلات کنونی افراد به دلیل فشار مداوم غرایز انسانی و خواسته های نهاد بروز می کنند و هر فرد بایستی برای زندگی در جامعه ارضای آزاد غرایزش را کنار بگذارد. وی هسته مرکزی بیماران روانی را اضطراب و انسان نا متعارف را به دو گروه روان نشرند و روان پریش تقسیم نمود و معتقد است که کمتر انسانی متعارف به حساب می آید و هر فردی به نحوی از انسحناء نا متعارف می باشد (محبی ۱۳۸۱)
نظریه آلوذ آدلر : اکثر روان شناسان معتقدند که آدلر اولین روان کاوی است که به ماهیت اجتماعی تایید نموده است و رفتار انسانی را تا حدودی زاییده نگرش ها و تفکراتش می داند و به اصالت وجودی معتقد است و در مورد انسان دیدگاه کلی نگر دارد به طوری که مازلو در این حیث تحت تاثیر او قرار گرفته است. از دیدگاه آدلر فرد دارای سلامت روانی دارای ویژگیهای به شرح زیر است.
۱ ) توان شهامت و جرات عمل کردن برای تیل به اهداف شخصی در زندگی خود دارد.
۲ ) جذاب و شاداب است ۳ روابط اجتماعی سازنده و مثبتی با دیگران دارد.
۳ ) از مفاهیم و اهداف زندگی خود آگاهی دارد بر (محبی ۱۳۸۱)
نظریه ویلیام گلاسر : گلاسر (۱۹۶۵) متبکر روش (واقعیت درمانی) می باشد و می گوید که فرد با توجه به واقعیت مسئولیت امور درست و نادرست، اقدام به حل مشکلات خودش نماید.
به طور خلاصه انسان سالم از نظر گلاسر دارای ویژگی هایی به شرح زیر است :
واقعیت را انکار نمی کند، در دو رنج رخدادها را با انکار کردن نادیده نمی گیرد، بلکه با آنها به صورت واقع گرایانه روبرو می شود، دارای هویت موفق است، یعنی هم عشق محبت می وزرد و هم عشق و محبت دریافت می کند هم احساس ارزشمندی می کند و هم دیگران احساس ارزشمندی او را تایید می کنند، مسئولیت زندگی و رفتارش را می پذیرد و به شکل مسئولانه رفتار می کند و این امر یعنی پذیرش مسئولیت ، کاملترین نشانه سلامت روانی است.
توجه به او لذت دراز مدت تر منطقی و طبق واقعیت است، بر زمان حال و آینده تاکید دارد نه برآند تشه. تاکید او بر آینده جنبه درون نگری دارد نه خیال یروری.
نظریه کارل راجرز : الگوی راجرز (۱۹۶۳) از شخصیت سالم و سلامت روانی، انسانی بسیار کار آمد و با واکنشی با کار کرد کامل است که از تمام تواناییها و استعدادش بهره می گیرد. و به همین علت وی در رشد درمانی خود بر خلاف فروید مسئولیت عمده تغییر شخصیت را بر عهده مراجعه می گذارد و اداراک و تجربه آگاهانه را معیار نهایی انسان سالم می داند (هال ولینزلی ۱۹۷۰)
طبق نظریه راجرز سلامت روانی یک فرایند است نه یک حالت، یک مسیر است نه معتقد، این فرایند مشکل و آگاهی نیز دردناک بوده است، و مستلزم آن است که فرد به طور مستمر توانایی و استعدادهایش را رشد و گسترش دهد و بیازماید و به تحقیق خود یا خود شکوفایی بنیادی ترین و مهمترین انگیزه آدمی است، بپردازد.
از نظر را جرز شخصیت سالم الزاماً خرسند و خوشحال و خندان نمی باشد، زیرا این افراد نقاب و ماسک هستند با خودشان رو راست، و صادق بوده و حالت توافقی ندارند و از بقیه انسانها، عاطفی تر و مهربانتر و انعطاف پذیرتر و بدون پیش داوری هستند و زندگی سرشار از معنا، تکاپو، هیجان شخصی را تجربه می کنند و مایلند به بهای تحمل درد و رنج هم که شده هر کاریی را در حد اعلای آن انجام دهند. از نظر را جذر کسی که فقط براساس عقل و منطق رفتار نماید ناتوان است، زیرا در هنگام رویارویی با مشکلات بایستی تمام جنبه های وجود اعم از عوامل آگاه، نا آگاه، عاطفی، او کری مورد توجه و تحلیل باور بگیرند.
را جذر معتقد است که انسان سالم، آفرینشگر و خلاقیت دارد، زیرا با محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی، هم رنگی و سازش منفعلانه ندارند. تدافعی نیستند و به تمجید و ستایش دیگران و گوش نمی باشند.
کلی و هامرودین (۱۹۷۹) طی تحقیقی گسترده روی کارکنان مشاغل مختلف نشان دادند که خشنودی شغلی افراد، علاوه بر افزایش کیفیت کار آنها موجب سلامت روانی و جسمی آنها می شود.
فصل سوم
روش تحقیق
پیش در آمد :
در این قسمت به خلاصه ای از مطالب این فصل که عبارت است از جامعه پژوهشی تفاوت سلامت روانی زنان شاغل و غیر شاغل می باشد و روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی است و ابزار استفاده شده پرسشنامه های سلامت روانی (scl90) می باشد.
طریقه جمع آوری اطلاعات به روش پرسشنامه بوده و از روش فی ۲ ( ) استفاده شده است و در آخر از روش آمدی به کار برده شده است.