اینکه شما بر خلاف بسیاری از مصاحبه شوندهها تاکید میکنید که بحث شعاری نباشد میتوان به سه دلیل اشاره کرد: ۱)بحث به درستی یا به شکل کامل برای شما توضیح داده نشده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲)انقدر در این موضوعات شعار داده شده است که تذکر میدهید که در این مورد کاملا حق دارید.
۳)ورود بحث اسلامی را به این علوم شعار میدانید.
درست است غربی ها تعریفشان از انسان متفاوت است. ولی شاید همان فرمولهای بازاریابی آنها به ما کمک کند و قسمتی از پازل ما را خصوصا در بحث فطرت بمعنای عام جبران کند.
نگاه اسلامی به بازاریابی و مشتری مداری به هیچ وجه به معنای دور انداختن علوم بازاریابی نیست و تا جایی که بتوان باید از آنها بهره برد. نگاه این پژوهش بیشتر بر این استوار است که بازاریابی علمی ناقص است چرا که نگاه آن به انسان نگاه کاملی نبوده و از طرفی سود همه چیز سازمان نیست.
از جمله پیچیدگیهای بازاریابی میتوان به این مثال اشاره کرد فتوای یکی از علما این بود که اگر با علم به اینکه در غرب با انگور شراب درست میکنند، به آنها انگور بفروشیم مشکلی ندارد.
فتوای این علما محترم است، لیکن در اینجا در جایگاه نقد و بررسی فتاوای علما نیستیم.
از آنجایی که حسن و قبح ذاتی را پذیرفتهایم (در صورت پذیرش) و یا در این مثال از انجایی که مشروبات الکلی برای بدن ضرر دارد و در قرآن کریم سوره بقره آیه۲۱۹ آمده است:
(یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَکْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا)
که خداوند متعال ضرر مشروبات الکلی را بیش از سود آن میداند. و بر اساس این نگاه بازاریاب مسلمان کالایی که برای مشتری نهایی ضرر دارد را ارائه نخواهد کرد.
۵
صاحب نظر در حوزه معارف اسلامی مدرس حوزه و دانشگاه
و مولف مقاله تبلیغات بازاریابی
صاحب نظر در حوزه مدیریت و مدرس مدیریت و معارف اسلامی
در مورد سطر آخر چکیده که نوشتهاید «در واقع بازاریابی باید در خدمت تعالی انسان باشد» باید گفت: بازاریابی باید صرف معرفی و راهنمایی مشتری باشد به کالای مفید و خیرخواهی ازآن حاصل گردد. باید معرفی همراه با خیرخواهی (نصیحت ) سازگار باشد .
هنگامی که این راهنمایی درست صورت پذیرد نتیجه آن مطمئنا رشد انسان خواهد بود. چرا که این راهنمایی یک هدایت همه جانبه است. مشتری با هزینه کردن در مسیرهای صحیح، از مسیرهای ناصحیح باز خواهد ماند.
اسلام به انسان صرف جسم مادی نمینگرد. جسم مرکب روح است. که در غرب دنیا را اصل میدانند. ویژگیهای بازاریابی جهان غرب و حتی در کشور خودمان: ۱)بازاریابی رو بسوی فروش بیشتر است . ۲)یا بسوی تدلیس (فریب کاری) در تبلیغ است. ۳) خیر خواهی برای جامعه ندارند و فقط فکر خودشان هستند. نمونهاش تبلیغ نوشابه، پفک و…. ۴)استفاده از شهوت جنسی در عالم غرب برای جذب مشتری در عالم اسلامی شهوت خاموش است.
نظرات ایشان اضافه خواهد شد.
شما باید مبنا را عوض کنید.
این تغییر مبنا همانطور که ملاحظه شده است در فصل دوم بر اساس ادبیات موضوع قابل مشاهده است.
در حدی که منکوب خودخواهیها و دنیا طلبیها قرار نگرفته باشد و الا فطرت هموزن دین است. فطرت عامل ارزشمندی است که رفتار با مشتریان را براساس حق و درستی بنا میکند.
این فطرتی که فرمودهاید همان فطرت به معنای عام است که تمامی نیازها را شامل میشود و در این پژوهش بحث بر فطرت به معنای خاص آن میباشد.
باید آن چیزهایی که فطرت میطلبد انسان به او بدهد. مثلا همجنس گرایی نیاز فطرت و خلقت انسان نیست.
نیازهای واقعی انسان همعرض بلکه برابر نیازهای فطری است. مثل تنفس اکسیژن. که البته اگر روی فطرت انسان را زنگار بگیرد نیازهای کاذب مثل همجنس گرایی بوجود میآید.
نیازهای فطری همعرض بقیه نیازهاست. یعنی نیاز فطری، غریزی در یک سطح هستند ولی با درجات اهمیت متفاوت.
۶
دو نوع نگاه می توان به بازاریابی داشت:
یک نگاه باید و نباید اخلاقی
یک نگاه مبنایی و تولید سیستم جدید
نگاه این پژوهش همانطور که مشخص است تغییر در ایدئولوژی است. هر چند ایدئولوژی باید و نباید است ولی از منظری دیگر تغییر عینکی است که روی چشم بازاریاب وجود دارد. با این تغییر نیازهایی را میبیند که در گذشته نمیدیده است و تقاضاهایی را کشف میکند که در گذشته کشف نکرده است. هر چند نیازها و تقاضاهایی را نیز در گذشته دیده است و شناسایی کرده که دیگر به آنها اهمیت نمیدهد.
بازاریاب میخواهد بفروشد و هدفش سودآوری است. بحث شما چه جایگاهی دارد؟ به نظر خیلی آسمانی است.