GDPit = تولید ملی کشور i در زمان t
GDPjt= تولید ملی کشور j در زمان t
DISij= فاصله جغرافیایی بین پایتخت دو کشور i و j
FCI = شاخص وضعیت مالی
EVj= تغییرات نرخ ارز در کشور i
EVj = تغییرات نرخ ارز در کشور j
Εijt= اختلالات تصادفی
در الگوی اثر بحران مالی بر تجارت خدمات گردشگری، متغیر دما به علت ضروری نبودن وجود آن در الگو حذف شده است؛ در نتیجه الگوی اثر بحران مالی بر تجارت خدمات گردشگری مشابه الگوی اثر بحران مالی بر تجارت خدمات میباشد. بنابراین الگو به شکل زیر است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
(۳-۹)
متغیرهای اصلی الگو عبارتند از:
TRADEijt= تجارت دوجانبه خدمات گردشگری بین کشور iو j در زمانt
GDPit = تولید ملی کشور i در زمان t
GDPjt= تولید ملی کشور j در زمان t
DISij= فاصله جغرافیایی بین پایتخت دو کشور i و j
FCI = شاخص وضعیت مالی
EVj= تغییرات نرخ ارز در کشور i
EVj = تغییرات نرخ ارز در کشور j
Εijt= اختلالات تصادفی
در این الگو، مشابه الگوی اثر بحران مالی بر تجارت کل خدمات، دو متغیر نرخ ارز و شاخص بحران مالی اضافه شده است که گویای تاثیر تغییرات نرخ ارز و تغییر وضیت مالی نیز باشد.
۳-۳- معرفی متغیرها
متغیرهای مورد استفاده در الگو به صورت لگاریتمی تنظیم شده و مورد استفاده قرار گرفته است. در این قسمت برای هر یک از این متغیرها شرح کوتاهی ارائه گردیده است. متغیر توضیحی معادله TRADEijt در بردآرنده جریان تجاری حاصل از گردشگری بین دو کشور مورد نظر است. در مورد محاسبهی DISij، فاصله جغرافیایی دو برداشت وجود دارد:
این متغیر به صورت اندازه جغرافیایی یا به عبارت دقیقتر فاصله جغرافیایی میان مراکز اقتصادی (مقصدهای اصلی گردشگری) دو کشور بیان شود. همچنین میتوان به صورت فاصله تجاری نیز وارد شود. این فاصله تجاری به صورت کلی تحت عنوان هزینه های حمل و نقل شناخته می شود. در این خصوص کریست جانس دویتر دو روش برای وارد کردن هزینه های حمل و نقل در الگوی جاذبه معرفی کرده است که عبارتند از: ۱-محاسبه هزینه های حمل و نقل با توجه به تعرفههای بین المللی به تفکیک حاملهای مورد استفاده اعم از ناوگان هوایی، دریایی و زمینی۲- حاصل ضرب این هزینهها در فاصله جغرافیایی دو کشور (احمدزاده،۱۳۸۴).
در الگو مورد استفاده این مطالعه DISij به صورت فاصله جغرافیایی مراکز اقتصادی اندازه گیری شده است. به علت تعدد در مقاصد گردشگری در هر کشور، پایتخت هر کشور به عنوان مرکز اقتصادی در نظر گرفته شده است.
EV ، تغییرات لگاریتم نرخ ارز را نشان میدهد؛ که به منظور در نظر گرفتن تفاوت نرخ ارز کشورهای مورد بررسی به الگوی پژوهش اضافه شده است. اضافه کردن نرخ ارز به صورت تغییرات به این علت است که، ماهیت غیر قابل ذخیره کردن خدمات باعث شده است که میزان تغییرات نرخ ارز حجم تجارت را تغییر دهد و نه نوسانات اندک آن. این متغیر از طریق رابطه (۳-۸) بدست می آید (زیهوری ما، ۲۰۰۳).
(۳-۱۰)
در رابطه (۳-۸) ex نرخ ارز رسمی را نشان میدهد وتغییرات بر اساس لگاریتم نرخ ارز حساب شده است، زیرا تغییرات اندک نرخ ارز بر حجم تجارت خدمات تاثیر گذار نیست. تغییرات نرخ ارز در کشورهای وارد کننده درصورت که بر اثر افزایش نرخ ارز باشد باعث بی ارزش شدن پول ملی کشور وارد کننده می شود و حجم تجارت را کاهش میدهد در صورتی که در کشور صادرکننده افزایش نرخ ارز باعث ارزانتر شدن خدمات این کشور می شود درنتیجه تقاضا برای خدمات این کشور بیشتر خواهد شد.
شاخص شرایط مالی(FCI) به عنوان متغیر بحران مورد استفاده قرار میگیرد. راههای گوناگونی برای اندازه گیری بحرانهای مالی وجود دارد. مثلاً با بررسی نرخ بهره که به وسیله آن میتوان ریسک[۱۴۷] را اندازه گیری نمود، مانند اختلاف میان بازدهیهای حاصل از یک دارایی ریسک پذیر مانند اوراق مشارکت و یک دارایی بدون ریسک مانند اوراق خزانه ایالات متحده آمریکا. به هر حال فشارهای مالی میتوانند در ابعاد دیگر نیز ظهور کنند. ریسک قابل توجهی که در بحران مالی اخیر روی داد عبارت بود از ناتوانی بسیاری از موسسات مالی در سرمایه گذاریهای امن برای تامین مالی بدهیهای کوتاه مدت خود. این نوع ریسک تحت عنوان “ریسک نقدینگی” شناخته می شود.
به خاطر غلبه بر مشکل بالقوه تاکید بر تنها یک متغیر به جای سایر متغیرها، برخی اقتصاددانان متغیرهای زیادی را ترکیب نموده اند تا فشارهای بازارهای مالی را توسط یک متغیر، مانند یک شاخص اندازه گیری نمایند. یک متغیر شرایط بازار مالی (FCI)[148] اطلاعاتی درباره وضعیت آتی اقتصاد بر پایه شرایط کنونی این متغیرها ارائه میدهد. به طور مطلوب، شاخص FCI شوکهای مالی را اندازه گیری مینماید و تغییرات برونزا در شرایط مالی که فعالیتهای اقتصادی آتی را تحت تاثیر قرار داده و پیش بینی می کند (هاتزئوس[۱۴۹]، ۲۰۱۰).
به طور کلی، دامنه مقیاسهای اندازه گیری شاخص FCI بسیار گسترده است. لیست بلندی از مقیاسهای بهای مالی[۱۵۰] وجود دارد که هزینه های سرمایه استفاده کننده را تحت تاثیر قرار میدهد، شامل نرخ بهرهای که کارخانهها در ازای وام (چه کوتاه مدت و چه بلندمدت) باید بپردازند یا قیمتی که در آن میتوانند حقوق صاحبان سهام[۱۵۱] را افزایش دهند. بی شک، ارزش حقوق صاحبان سهام، شکل منحنی بازده و مقیاسهای ریسک اعتبار برای مدت طولانی به عنوان معیارهای مالی فعالیتهای آتی اقتصاد استفاده میشوند. به طور مشابه، قیمتهایی که ثروت خانوارها را تحت تاثیر قرار می دهند- مانند قیمت املاک و سهام یا نرخ بهره مصرف کننده ای که رابطه جایگزینی بین مصرف کنونی و مصرف آینده را تحت تاثیر قرار میدهد، انتخابهای متعارفی به عنوان شاخص FCI خواهند بود.
هاتزئوس و همکاران شاخص شرایط مالی جدید و کاملتری در جهت غلبه بر محدودیتهای شاخص های قبلی ارائه نموده اند. این شاخص حیطه گستردهای از شاخص های مالی را در بر میگیرد که وسیعتر از سایر متغیرهای موجود است و دوره زمانی نسبتاً طولانی، از اوایل دهه ۱۹۷۰ تا کنون را در بر میگیرد.
این شاخص از ترکیب ۴۵ متغیر توسط هاتزئوس و همکارانش محاسبه شده است. کامینسکی[۱۵۲](۱۹۹۸) نیز به این نتیجه رسیده است که یکی از راههای پی بردن به وقوع بحران، سنجش شاخص های متعدد و توجه به رفتارهای غیر عادی آنها در دوران پیش از بحران است. شاخص FCI در یک روش مشابه با بیشتر الگوهای شاخص همزمان ساخته شده است که در آن تغییرات در داده های هر سری زمانی به صورت خطی از یک منبع مشترک ناشناخته و با عبارت خطاهای ویژه توضیح داده شده است. معادله اندازه گیری ایستای این الگو به صورت زیر است:
(۳-۱۱)
که در آن F ماتریس متغیرهای موثر بازار مالی است. صادرات، نرخ ارز حقیقی، نسبت حجم پول، پس انداز خالص بین المللی، تولید ملی، نرخ بهره، قیمتهای تعادلی میتوانند بحران مالی را توضیح دهد. در طی تحولات مالی اخیر، اهمیت این شاخص ها بسیار بیشتر از گذشته جلوه نمود. هم زمان، با تحت نظر گرفتن بازارها، اعتماد به نشانه های قیمتی به طور بالفعل کاهش یافت، شرایط اعتبار غیر قیمتی شدیداً منقبض شد و جریانهای اعتباری ناگهان کاهش یافت. در تلاش برای احاطه این تاثیرات، نویسندگان ۱۵ متغیر جریان و ذخیره شامل متغیرهای اعتباری بانکی و غیر بانکی در بازارهای گوناگون را به فهرست خود اضافه نمودند (براو[۱۵۳]،۲۰۱۱).
این شاخص توسط بانک مرکزی فدرال شیکاگو[۱۵۴] به صورت هفتگی حساب شده و منتشر میگردد. شاخص شرایط مالی مقادیر مثبت و منفی را در بر میگیرد و دارای میانگین صفر و انحراف استاندارد یک است. مقادیر مثبت این شاخص نشان دهنده شرایط مالی سختتر از حد متوسط و مقادیر منفی نشاندهنده شرایط مالی بهتر از حد متوسط است. به منظور به دست آوردن شاخص سالانه وضعیت مالی از میانگین شاخص های هفتگی استفاده شده است. آمار بدست آمده نشان میدهد که در فاصله ۲۰۰۳ -۲۰۱۰ این شاخص برای سالهای ۲۰۰۷ و۲۰۰۸ مثبت و برای سایر سالها منفی بوده است (بانک مرکزی فدرال شیکاگو، ۲۰۱۳).
GDP ، در ادبیات اقتصادی این متغیر به عنوان ظرفیت اقتصادی واندازه اقتصادی یک نظام اقتصادی مطرح است. در واقع با افزایش تولید داخلی توانایی کشور برای جذب و تولید، محصولات بیشتر است به عبارتی عرضه و تقاضا برای تجارت بین دو کشور بیشتر میگردد. به عبارتی تولید ناخالص داخلی تاثیر مثبت بر جریان تجاری بین دو کشور دارد.
POP یا جمعیت عاملی است که انگیزه تجارت را با افزایش دادن اندازه بازار داخلی و ارتقاء سطح فعالیت اقتصادی در داخل، کاهش میدهند. این عقیده تا مدتی میتواند رابطه معکوس جریانهای تجاری دو طرفه را با اندازه جمعیت توضیح دهد. چرا که کشورها با جمعیت بالاتر، گرایش بیشتری به داخل دارند، زیرا بهتر میتوانند از مقیاس اقتصادی نشات گرفته از بازار داخلی خویش بهره برداری کنند و از آنجا که کشورهای با جمعیت تمایل به خود کفایی نیز دارند، اتکاء به بازارهای داخلی به دلیل افزایش اندازه بازار بیشتر شده و بنابراین درون گراتر میشوند و با کاهش واردات، حجم تجاری خود را کاهش می دهند. بنابراین علامت مورد انتظار باید منفی باشد.
همان طور که پریو[۱۵۵]و برگستراند(۱۹۸۶) خاطر نشان کردند، تضادی در این استدلال وجود دارد. به گونه ای که جمعیت بیشتر سبب صرفه جوییهای ناشی از مقیاس می شود که این مساله در صادرات بیشتر نمودار می شود. از طرفی در مورد خدمات و به خصوص خدمات گردشگری که به صورت انحصاری در جهان وجود دارد استدلال ذکر شده مناسب نمی باشد. تجارت این گونه خدمات با افزایش، جمعیت دارای توان خرید افزایش مییابد. میتوان انتظار داشت که افزایش جمعیت تجارت خدمات خاص را افزایش دهد و اثر مثبتی داشته باشد. لذا با توجه به تمامی مباحث مطرح شده در این بخش میتوان چنین نتیجه گرفت که علامت متغیر جمعیت نامعین خواهد بود.
۳- ۴- روش تخمین الگو:
با توجه به این که الگوی جاذبه با دادههای مقطعی در طی یک دوره زمانی تخمین زده میشود بنابراین باید از رویکرد دادههای ترکیبی یا پانل دیتا استفاده نمود. به طورکلی دادههای ترکیبی را به دو روش پولد یا پنل میتوان تخمین زد. روش پنل دیتا، در حقیقت پولینگ کردن مشاهدات روی داده های مقطعی در طول چندین دوره زمانی است و استفاده از این روش نسبت به الگوهای مقطعی و ترکیبی(پولینگ) دارای دو منفعت عمده است؛ نخست آنکه، به محقق این امکان را داده است تا ارتباط میان متغیرها را در طول زمان در نظر گرفته و به بررسی آنها بپردازد. دوم، توانایی این روش در کنترل انفرادی مربوط به هر یک از جفت شرکای تجاری است که قابل مشاهده و اندازه گیری نیستند. باید توجه داشت زمانی که این اثرات با متغیرهای توضیحی و متغیر وابسته مرتبط هستند، حذف آن منجر به پیدایش اریب در روشOLS خواهد شد.
دادههای تابلویی روش مناسبتری نسبت به روش پولد برای تخمین الگوی جاذبه است (اکبری دهباغی، ۱۳۸۵). یکی از روشهای غلبه بر ناهمگنی شرکای تجاری، در الگوی جاذبه استفاده از روش دادههای تابلویی است که برای شرکای تجاری عرض از مبدا مشخص در نظر میگیرد. این روش در حقیقت ترکیب کردن مشاهدات روی دادههای مقطعی در طی چندین دوره زمانی است.
در داده های تابلویی، واحدهای مقطعی یکسان ( برای مثال، خانوار، بنگاه،کشور یا ایالت) طی زمان، بررسی و سنجش میشوند. داده های تابلویی دارای ابعاد فضائی (مکانی) و زمانیاند و به حرکت واحدهای مقطعی طی زمان اشاره میکنند (گجراتی،۲۰۰۴).
روش پنل دیتا خود مشتمل بر سه نوع تخمین یعنی، تخمینهای بین گروه، تخمینهای درون گروه ( اثرات ثابت (FE)) و اثرات تصادفی (RE) است. تخمینهای بین گروه از اختلاف بین کشورها (صرف نظر می کند و به عبارتی این نوع تخمینها، رگرسیون روی میانگینهاست و معمولا برای تخمین ضرایب بلند مدت از این روش استفاده می شود (اگر[۱۵۶]، ۲۰۰۰).
در روش اثرات ثابت (FE) فرض می شود که شیب معادله (۳-۷) برای همه جفت کشورها یکسان است ولی برای هر واحد انفرادی (هر یک از جفت شرکای تجاری)، عرض از مبدا جداگانه ای وجود دارد که می تواند با متغیرهای توضیحی الگو همبستگی داشته و یا نداشته باشد.
در روش اثرات تصادفی(RE) که به روش اجزاء واریانس نیز معروف است، فرض می شود عرض از مبداها (ها) دارای توزیع مشترکی با میانگین α و واریانس بوده و بر خلاف روش اثرات ثابت (FE)، با متغیرهای توضیحی الگو ناهمبسته اند.
به طور کلی سه نوع متغیر حذف شده وجود دارد که خود را در عرض از مبداها (ها) نشان میدهد:۱-اثرات انفرادی که در طول زمان ثابتند ولی در بین واحدهای انفرادی تغییر می کنند. ۲-متغیرهایی که در طول واحدهای انفرادی ثابتند ولی در طول زمان تغییر می کنند. ۳-متغیرهایی که هم در طول زمان و هم در ارتباط با واحدهای انفرادی متغیرند.