- عوامل محیطی روی میزان ترکیبات ثانویه گیاه گزنه موثر است.
- شرایط محیطی متنوع در زیستگاههای مختلف بر خصوصیات مورفولوژیکی گیاه تاثیر میگذارند.
- میزان ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی تحت تاثیر ارتفاع قرار دارد.
۱-۴- اهداف
- ارزیابی تاثیر اقلیمهای مختلف بر صفات ریختی و عملکرد برخی مواد موثره گزنه.
- معرفی بهترین ارتفاع و اندام دارویی گزنه از نظر میزان ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی.
- مقایسه برخی ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی موجود درگزنه در ارتفاعات مختلف.
۲- بررسی منابع
۲-۱- گیاهشناسی گزنه
گزنه با نام علمی Urtica dioica از خانواده Urticaceae میباشد. گزنه، گیاهی است علفی، چندساله، پایا، دوپایه و بندرت تکپایه، ریزومدار، به ارتفاع ۱۵۰-۵۰ سانتیمتر، دارای کرکهای گزنده، ساقه آن علفی، کمی زاویهدار و چهار پهلو، تقریباً ضخیم، ساده و یا خیلی کمانشعاب و پوشیده از کرکهای گزنده، برگها نیزهای، نیزهای باریک، تخممرغی، تخممرغی پهن تا تقریبا دایرهای، نوک تیز یا نوک باریک، قاعده قلبی، باریک یا گوهای، اندازه برگ ۵/۲-۱۲×۵/۴-۱۵ سانتیمتر، رنگ برگها سبز روشن است. برگها عموما گوشوارهدار و گاه بدون گوشواره، متقابل و پوشیده از کرکهای گزنده است. گلهای آن، تک جنسی، بسیار ریز، سبز فام، مجتمع در تودههای کوچک کروی، و واقع در طول محورهای خوشهای شکل، گلهای نر دارای ۴ کاسبرگ هم اندازه و ۴ پرچم با بساکهای پهن دراز و قلوهای شکل، مادهها دارای ۴ کاسبرگ متقابل صلیبی، دو کاسبرگ خارجی بسیار کوچک و گاهی گل فاقد آن و رنگ آنها سبز مایل به زرد میباشد. گلآذین سنبله یا خوشهای مرکب، کرکی متراکم، گلآذین نر ۴-۱۱ سانتیمتر و ماده ۵/۱-۹ سانتیمتر میباشد میوه آن فندقه تخممرغی تا بیضوی و محتوی آلبومین روغندار است. فندقه به طول ۵/۱ میلیمتر و محصور در کاسه پایای گل میباشد (شکل ۲-۱)، (فارماکوپه گیاهی ایران، ۱۳۸۱؛ قهرمان، ۱۳۷۲).
تکثیر آن از طریق کاشت بذر در بهار یا تابستان و کاشت قطعات ریشهدار در پاییز صورت میگیرد (زرگری، ۱۳۸۳).
شکل ۲-۱- اندامهای مختلف گیاه گزنه (ویلر، ۱۹۸۱)
۲-۲- دامنه انتشار
این گیاه غالبا در اماکن مخروبه، باغها، و نقاط مرطوب خارج شهر و نواحی سایهدار و جاهایی که چهارپایان در آنجا به سر میبرند، به حالت خودرو میروید. از ریشههای خزنده آن پاجوشهایی در کلیه جهات خارج میگردد که خود باعث میشود گیاه بصورت پایههای متعدد در آمده، تا محل رویش خود را به کلی فرا گیرد. انتشار عمومی گیاه گزنه در نقاط مرطوب ایران خصوصاً نواحی شمالی، غربی و مرکزی مانند اصفهان، شاهرود، بسطام و کاشان است (زرگری، ۱۳۷۶).
۲-۳- اندامهای دارویی
برگها، ریشه، دانه و شیرابۀ گیاه بخش دارویی این گیاه را تشکیل میدهند (زرگری، ۱۳۷۶). گلدهی آن از اواسط اردیبهشت تا شهریورماه میباشد و بهترین زمان برداشت و جمعآوری برگهای این گیاه از اردیبهشت تا شهریورماه میباشد (فارماکوپه گیاهی ایران، ۱۳۸۱).
۲-۴- مواد متشکله و آثار فارماکولوژیکی
گزنه دارای تانن، موسیلاژ، اسید فورمیک، ماده مومی، نوعی گلیکوزید با اثر قرمز کنندگی پوست، نیتراتپتاسیم و کلسیم، ترکیبات آهندار، گوگرد و نوعی ماده رنگی به نام اورتیسین[۲] در سر شاخه هوایی میباشد (زرگری، ۱۳۷۶). در برگ گیاه گزنه، کلروفیل، گزانتوفیل، لوکوآنتوسیانیدین، فلاوون و فلاونول موجود است که فلاوون و فلاونول به میزان کمتری از لوکوآنتوسیانیدین در این گیاه است. تریترپنها و استرولها شامل بتاسیتوسترول در گیاه موجود است. اسید فرمیک نیز در برگ وجود دارد. برگهای تازه گزنه حاوی سکرتین میباشد. همینطور دارای ۵/۱ درصد کلروفیل خالص است. برگ خشک گزنه ۵/۷ درصد کلروفیل دارد. اسیدهای فنلی نیز در این گیاه وجود دارد که شامل کافئیک اسید، فرولیک اسید، سیناپیک اسید، اسکولتین[۳] و کافئوئیل مالیک اسید[۴] و کلروژنیک اسید میباشد. تری گلیسیرید، دی گلیسیرید و فسفولیپیدهای مختلفی هم از این گیاه جدا شده است. سیتوکنینهای عمده گزنه شامل زآتین، زآتین نوکلئوتید، ایزو پنتیل آدنین، ایزو پنتیل آدنوزین، ایزو پنتیل آدنین نوکلئوتید و دی هیدرو زآتین میباشد. همچنین ترکیبات ایندولی همراه با هیستامین و ۵- هیدروکسی تریپتامین و اسیدهایی از جمله اسید آسکوربیک، سالیسیلیک اسید و عناصری مانند ازت، گوگرد، فسفر، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، و عناصر نادر مانند آهن، روی، مولیبدن و مس موجود است (فارماکوپه گیاهی ایران، ۱۳۸۱).
ترکیبات فنلی موجود در گزنه که شامل کافئیک اسید، فرولیک اسید، سیناپیک اسید، فیستین[۵] و میریستین میباشند. بر باکتریهایی مثل اشریشیاکلی، پروتئوس ولگاریکوس، کلبسیلا و پسودوموناس اثر دارد و عصاره این گیاه بر سالمونلا و پروتئوس که در مقابل آنتیبیوتیکها مقاوم است، خاصیت آنتیبیوتیکی دارد. همچنیین باعث وقفه در رشد چندین مخمر، کپک، قارچ و باکتری شده است. اثرات ضد قارچی بعضی ترکیبات موجود در گزنه نیز تائید شده است. گزنه دارای اثرات مدری است. اثرات دیورتیک این گیاه با افزایش دفع کلر و اوره همراه است و ثابت شده که مصرف ۱۴ روزه این گیاه موجب کاهش وزن بدن و نیز کاهش فشار سیستولیک میگردد (محمودی و همکاران، ۲۰۰۷). گزنه بصورت خوراکی به عنوان مدر، پایین آورنده قند خون و اسید اوریک و به صورت موضعی در درمان برخی از بیماریهای پوستی و مو از جمله اگزما، بیماریهای التهابی و حتی در درمان ریزش مو مورد استفاده قرار میگیرد (محمودی و همکاران، ۲۰۰۷). اعتقاد بر این است که جوشانده گیاه و خیسانده ریشه آن در الکل بصورت لوسیون در رشد موی سر موثر است. همچنین عصاره ریشه گزنه در بعضی حالات هیپرتروف غده پروستات را بهبود میبخشد (آزاد بخت، ۱۳۷۸). از دیگر کاربردهای دارویی گزنه میتوان به درمان آرتریت روماتید، درمان عفونت مثانه و مجاری ادراری، بزرگ شدگی پروستات، حساسیت فصلی و درمان اکنه اشاره کرد (جولیا و همکاران، ۲۰۰۷).
۲-۵- محیط و مواد موثره گیاهان دارویی
پراکنش و استقرار گیاهان اصولاً تحت تاثیر شرایط محیط و عوامل داخلی گیاه صورت میگیرد. مهمترین عوامل موثر بر ترکیبات شیمیایی ثانویه گیاهان عوامل ژنتیکی، محیطی و اثرات متقابل آنها ست. عوامل ژنتیکی مربوط به ژنوم گیاه است. از عوامل محیطی و اکولوژیکی مؤثر میتوان عوامل آب و هوایی، جغرافیایی و ادافیکی (خاکی) را نام برد. عوامل آب و هوایی مانند دما، بارندگی، طول روز، نور خورشید، تبخیر و تعرق و باد، نقش مهمی در تولید متابولیتهای ثانویه این گیاهان دارند. ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب و جهت آن، عرض جغرافیایی، پوشش اراضی، نزدیکی به منابع آبی به طور مستقیم یا غیر مستقیم به واسطه تأثیر بر سایر عوامل بوم شناسی بر سنتز ترکیبات ثانویه به خصوص اسانس در گیاهان موثر هستند. خصوصیات خاک مثل بافت خاک، مواد آلی، آهک، شوری و اسیدیته از فاکتورهای محیطی میباشند که باید مورد مطالعه قرار گیرند. در صورتیکه گیاه اهلی شده باشد عوامل مدیریتی نیز تاحدودی بر درصد ترکیبات ثانویه گیاهان دارویی موثر است (قاسمی، ۱۳۸۹). از مهمترین عوامل محیط رویش گیاهان که تاثیر بسیار عمدهای بر کمیت و کیفیت مواد موثره آنها میگذارند، نور، درجهحرارت، آبیاری و ارتفاع محل میباشد (امید بیگی، ۱۳۸۴). بر پایه تحقیقات انجام شده، عوامل محیطی محل رویش گیاهان دارویی در سه محـور زیـر بر آنها تاثیـر میگـذارد: ۱- تاثیر بر مقدار کلی ماده موثره گیاهان دارویی؛ ۲- تاثیر بر عناصر تشکیل دهنده مواد موثره؛ ۳- تاثیر بر مقدار تولید وزن خشک گیاه (امیدبیگی، ۱۳۸۴).
بهطور کلی مواد مؤثره گیاهان دارویی که حاصل سوختوساز (متابولیسم) ثانویه است به عنوان ترکیبــات ثانویه[۶] معروف میباشند. این ترکیبات عموماً وزن مولکولی کمتر از ۱۰۰۰ داشته و به مقدار کمی در سلول ذخیره شده و عمدتاً در سلولهای تخصصی و در مرحله خاصی از چرخه زندگی گیاه تولیـد میشوند. گیـاهان دارای این نوع مکانیـسمها، نسبت به سایر گیاهان از سازگاری و بقای طولانیتری برخوردارند (تایز و زایگر، ۱۳۷۹). مهـمترین آنها آلــکالوئیدها، گلیکوزیدها، روغنهای فرار (اسانسها)، فنلها، تاننها، فلاونوئیدها و غیره هستند. تولید این ترکیبات برای گیاه گران و هزینهبر میباشند، ولی گیاه این ترکیبات را بیهوده تولید نمیکند و اهـداف خاصی جهت تولید، ترشح و ذخیره آنها دارد که مهمترین این وظایف به شرح زیر است:
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
- دفع عوامل بیماریزا
- دفع آفات و حیـوانات گیاهخوار
- افزایش توان رقابتی گیاه بر سر منابع مانند نور، آب و مواد غذایی
- جلب حشرات و پرندگان گردهافشان
- رفع تنشهای غـیرزنده و حفاظت در برابر اشعۀ ماوراء بنفش (قاسمی، ۱۳۸۹).
۲-۶- فنل و فلاونوئید
ترکیبات فنلی به یک گروه وسیع و متنوعای از ترکیبات شیمیایی اطلاق می شود که این ترکیبات میتوانند به روشهای مختلفی طبقهبندی شوند. هاربورن و سیموندس این ترکیبات را به گروههایی بر اساس تعداد کربنهای موجود در مولکول طبقهبندی کردند (جدول ۲-۱) (ورمریس و نیکولسون، ۲۰۰۶).
ترکیبات فنولی در طی رشد و نمو با هدایت عوامل ژنتیکی و در پاسخ به محرکهای محیطی از جمله آلودگی، زخم و تابش فرابنفش ساخته میشوند که از میان آنها میتوان به لیگنینها، لیگنانها، فنلهای ساده و اسیدهای فنلی و فلاونوئیدها اشاره کرد. این ترکیبات بخش جدایی ناپذیری در رژیم غذایی بشر بوده و به دلیل ویژگیهای آنتیاکسیدانی قوی و ضدسرطانی، بسیار مورد توجه است (قربانی و همکاران، ۱۳۹۰؛ محمد و همکاران، ۲۰۰۱؛ دینکا و همکاران، ۲۰۰۴؛ اسکین و رابینسون، ۲۰۰۰).
ترکیبات فنولی دارای خواص متعددی از جمله خواص آنتی باکتریال، ضدقارچ، ضدویروس، ضددیابت، ضدالرژی و ضدالتهاب هستند. اما بیشتر به منظور فعالیتهای ضدویروسی و آنتیاکسیدانیشان شهرت دارند به خصوص در بعضی از اسیدهای فنولیکی مانند اسیدکلرژنیک، اسیدگالیک و اسیدکافئیک (دیمیتری جویک و همکاران، ۲۰۱۰).
فلاونوئیدها دستهای از ترکیبات طبیعی هستند که در سلسله گیاهان گسترش وسیعی دارند. آنها به عنوان یکی از بزرگترین گروه ترکیبات طبیعی شناخته میشوند. تا به امروز متجاوز از ۴۰۰۰ فلاونوئید شناخته شده است که به طور وسیعی در برگها، دانهها، پوسته و گلهای گیاهی وجود دارند. بهطور کلی فلاونوئیدها بزرگترین گروه ترکیبات طبیعی فنلی در گیاهان هستند و به دلیل حضور آنها در تقریبا همه گروههای گیاهی، در بیشتر مطالعات مربوط به عصارههای گیاهی مورد بررسی قرار میگیرند (مدیکا و همکاران، ۲۰۰۴).
جدول ۲-۱- طبقه بندی ترکیبات فنلی (ورمریس و نیکولسون، ۲۰۰۶).
فلاونوئیدها به عنوان یکی از گستردهترین متابولیتهای ثانویه در گیاهان هستند که فعالیتهای مختلفی را بر عهده دارند. آنها دارای اثرات و عملکرد بسیار مفیدی بر سلامتی انسان هستند که دارای شش زیر گروه میباشند: فلاوونها، ایزو فلاوونها، فلاونولها، فلاونون، آنتوسیانینها و آنتوسیانیدین. فلاونوئیدها معمولاً در واکوئل گیاهان به صورت گلیکوزید تجمع مییابند. فلاونها مخصوصا کامپفرول و کوئرستین در بسیاری از گونه های گیاهی وجود دارد که برای جوانهزنی گرده و رشد لوله گرده ضروری است (جاکولا و هوتولا، ۲۰۱۰؛ کاسیمیر و مین، ۲۰۰۸).
فلاونوئیدها ترکیبات دیفنیل پروپانوئیدهایی هستند که تقریبا در همه گیاهان یافت میشوند و نقشهای فراوانی برای این ترکیبات شناخته شده است، در گیاهان عالی، فلاونوئیدها دفاع در برابر نور ماورابنفش، پاتوژنها و علفخوران را سبب میشوند. نقشهای ویژه آنها در گیاهان، در ایجاد رنگ و تثبیت نیتروژن در گیاهانی است که دارای زندگی همزیستیاند. اثرات سلامت فلاونوئیدها بیشتر در نتیجه خاصیت آنتیاکسیدانی و توانایی کلاتکنندگی آنها ست. مطالعات زیادی انجام شده است تا موثر بودن فلاونوئیدها به عنوان، عوامل ضدقارچی، ضدباکتری، ضدویروسی، ضداشتعال، آنتیاکسیدانت، متعادل کننده ایمنی، بازدارنده آنزیمی و عوامل موتاژنی سمی به اثبات رساند (مدیکا و همکاران، ۲۰۰۴).
روتین نوعی فلاونوئید است، روتین در پیشگیری و درمان افزایش فشار خون و سایر نارسائیهای قلبی و عروقی مورد استفاده قرار میگیرد و همچنین به عنوان یک آنتی اکسیدان قوی مطرح است (افشار و همکاران، ۱۳۷۶).
۲-۷- بررسی تاثیر اکوتیپ و ارتفاع روی خصوصیات مورفولوژیکی و میزان عملکرد
عملکرد، میزان و کیفیت مواد ثانویه یک گیاه در رویشگاهها و مناطق مختلف تغییر مییابد، دلیل این امر نوسان فعالیتهای متابولیکی گیاه تحت تاثیر عوامل مختلف محیطی است، نتیجه تاثیر طولانی عوامل محیطی، تشکیل جمعیتهای تازه زیرگونهای یا اکوتیپهای مشتق از یک گونه گیاهی خاص است (امیدبیگی، ۱۳۸۸). تفاوت مورفولوژیکی و بیوشیمیایی بین اکوتیپهای گیاهی به اثبات رسیده است و این اختلافات میتواند به منظور انتخاب بهترین کمیت و کیفیت مورد استفاده قرار گیرد (آواتو و همکاران، ۱۹۹۸؛ برادلی و همکاران، ۱۹۹۶). در دهه اخیر در کشورهای مطرح دنیا در زمینه تولید گیاهان دارویی مانند مجارستان، ایتالیا و اسلواکی بررسی تنوع ژنتیکی بر اساس خصوصیات مورفولوژیکی و ترکیبات ثانویه به منظور به کارگیری در برنامههای بهنژادی صورت گرفته است و اکوتیپهای برتر نسبت به ارقام اصلاح شده شناسایی گردیدهاند (من و استابا، ۱۹۸۶). در ارزیابی خصوصیات گیاهشناسی، درصد و اجزای اسانس اکوتیپهای آویشن کرمانی توسط مکیزادهتفتی و همکاران (۱۳۸۹)، نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته، قطر بوته، تعداد شاخساره، طول و عرض برگ، وزن تر و وزن خشک بوته مربوط به اکوتیپ کرمان و کمترین مربوط به اکوتیپ شاهرود بود، ولی تعداد شاخساره در بوته، طول برگ و عرض برگ در هیچ یک از اکوتیپها با اکوتیپ دیگری اختلاف معنیداری نداشت. عسکرزاده و همکاران (۱۳۸۷) در مقایسه ۸ اکوتیپ زیرهکوهی از نقاط مختلف ایران در شرایط مزرعه به منظور بررسی عملکرد کمی و کیفی گزارش کردند که بیشترین عملکرد تکبوته مربوط به اکوتیپ منطقه خواجه خراسان و کمترین عملکرد مربوط به اکوتیپ کوه باقران بیرجند بود. نتایج مطالعهای روی بررسی مورفولوژی، فنولوژی و برخی مشخصات کیفی چند اکوتیپ علف باغ[۷] از مناطق مختلف ایران و یک اکوتیپ خارجی در شرایط آزمایشگاه نشان داد که بالاترین ارتفاع بوته مربوط به اکوتیپ همدان و کمترین مربوط به اکوتیپ کرج، بیشترین میزان وزنتر متعلق به اکوتیپ خارجی و کمترین متعلق به اکوتیپ همدان بود در حالیکه بیشترین وزن خشک در اکوتیپ اردبیل و کمترین در اکوتیپ خارجی مشاهده شد (علیزاده و جعفری، ۲۰۱۱). به منظور بررسی اجزای عملکرد، مورفولوژی اکوتیپهای بومی یونجه کشور ترکیه آزمایشی توسط سینگ در سال ۲۰۰۲ انجام شد و نتایج این آزمایش بدین صورت بود که بالاترین ارتفاع بوته متعلق به اکوتیپ محمودی و کوتاهترین متعلق به اکوتیپ ارسیس۳ بود، اکوتیپ قاسماوغلو بیشترین تعداد ساقه و اکوتیپهای الاکوی و کایرباسی کمترین تعداد ساقه را داشتند، بیشترین تعداد غلاف در اکوتیپ محمودی و کمترین در اکوتیپ گلگورن مشاهده شد.
۲-۸- بررسی تاثیر اکوتیپ و ارتفاع بر میزان متابولیتهای ثانویه
اصولاً مواد ثانویه به اقتضای ساختار طبیعی (وراثت) و هم تحت تاثیر تهییجهای غیرطبیعی(تنشی) در گیاه ساخته میشوند بهطوریکه حضور برخی از این مواد در تعدادی از افراد یک گونه، بهطور مستثنی از افراد دیگر ممکن است به منزله نشانه فعالیت ژنهای خاص سازگاری آن افراد نسبت به تنشهای محیطی مشخصی به شمار آید و افراد مذکور را به عنوان یک جمعیت زیرگونهای متفاوت از بقیه که نسبت به تنشهای محیطی مشخصی پاسخ شیمیایی ویژهای دارند معرفی کند (فیتر و هی، ۱۹۸۷). طی مطالعهای با هدف بررسی تودههای محلی مرزه تابستانه نتایج نشان داد که تنوع قابل توجهی از نظر صفات بیوشیمیایی بین تودهها وجود دارد، میانگین بازده اسانس تودههای مختلف بین ۵۷/۰ و ۹/۲ درصد متنوع بود که کمترین مقدار آن در توده ارومیه و بیشترین آن متعلق به توده اهواز بود، تودههای اراک، نیشابور، مریوان و اهواز به ترتیب با میزان کارواکرول ۳/۸۳، ۳/۸۳، ۹/۷۶ و ۶۷ درصد در گروه تودههای غنی از کارواکرول قرار گرفتند (هادیان، ۱۳۸۷).
نتایج تحقیقی با موضوع ارزیابی درصد و اجزای اسانس چندین اکوتیپ آویشن کرمانی از مناطق مختلف کشور با ارتفاع مختلف نشان داد که بازده اسانس بر حسب حجم اسانس در ۱۰۰ گرم سرشاخه خشک در اکوتیپ کرمان- راین، ۵/۲ درصد، در اکوتیپ کرمان- سیرچ، ۹/۱ درصد، در اکوتیپ یزد، ۲ درصد، در اکوتیپ شاهرود، ۸/۱ درصد و در اکوتیپ اصفهان، ۵/۱ درصد بود. همچنین در بررسی میزان ترکیبات غالب اسانس، بیشترین میزان کارواکرول در اکوتیپ کرمان- راین و بیشترین میزان تیمول در اکوتیپ شاهرود مشاهده شد (مکیزادهتفتی و همکاران، ۱۳۸۹). زینلی و همکاران (۱۳۸۶) در بررسی ژنوتیپهای مختلف دو گونه نعناع لانگیفولیا و اسپیکاتا پس از استخراج اسانس، شناسایی و تعیین مقدار اجزای اسانس با بهره گرفتن از دستگاه کروماتوگرافی گازی، گزارش کردند که تودههای مختلف از لحاظ میزان اسانس و ترکیبات اسانس با هم اختلاف قابل توجهی داشتند، این محققین اختلاف در میزان اسانس را مربوط به بالا بودن تعداد برگ و ارتفاع زیاد در تیمارهای با اسانس بالا اعلام کرد و پیشنهاد کردند که از این فاکتورها میتوان به عنوان معیار انتخاب در بین ژنوتیپها در جهت افزایش عملکرد اسانس استفاده نمود. نری و همکاران (۲۰۰۹) در آزمایشی به منظور بررسی خصوصیات بیوشیمیایی اکوتیپهای مختلف شاهبلوط شیرین مناطق مختلف ایتالیا به این نتیجه رسیدند که بالاترین میزان ساکارز در اکوتیپ والکاستلانا و کمترین در اکوتیپ کاستلدلریو بود درحالیکه بیشترین میزان پروتئین در اکوتیپ کاستلدلریو و کمترین میزان در اکوتیپ والکاستلانا مشاهده شد، همچنین درصد اسید مالیک، پلیفنلها و خواص آنتیاکسیدانتی در اکوتیپ کاستلدلریو به طور معنیداری بالاتر از اکوتیپ والکاستلانا بود. طی مطالعهای مقایسهای اکوتیپهای مختلف سیر از مناطق مختلف کشور از لحاظ میزان ماده آلیسین مورد مقایسه قرار داده شدند و نشان داده شد که اختلاف در میزان آلیسین در بین اکوتیپها نسبتاً زیاد بود به طوری که بالاترین میزان (۱۳ درصد) در اکوتیپ گرگان و کمترین میزان (۶۱/۱ درصد) در اکوتیپ تالش یک بود، و اکوتیپهای تارم ۱، تربتجام، بهشهر و تالش ۲ از لحاظ میزان آلیسین با هم اختلاف معنیداری نداشتند.
همتی و همکاران (۱۳۸۶) با بررسی تاثیر اقلیم و اندامهای مختلف روی برخی فلاونوییدهای درختچه سرخ ولیک، نشان دادند که اثرات متقابلی بین مکان و صفات وجود دارد و آنها به این نتیجه رسیدند که میزان کوئرستین در اندام کل گیاه سرخ ولیک در کلاردشت مازندران بیشتر از گرگان بود. در بررسی دیگری که جایمند و همکاران (۱۳۸۸) با بهره گرفتن از استخراج و اندازه گیری ترکیبهای فلاونوئیدی کامفرول و کوئرستین در گلبرگ ده ژنوتیپ از گل محمدی در مناطق غربی ایران انجام دادند دریافتند که بهترین اکشنها از نظر میزان ترکیبهای کامفرول و کوئرستین به ترتیب شامل آذربایجان غربی، ایلام و اردبیل بودند.
یکی از محققان در سال ۱۹۷۳ نسبت به کاشت گونهای گل انگشتانه در چهار نقطه که از نظر ارتفاع متفاوت بودند (بین ۶۶۰ تا ۱۸۴۰ متر ارتفاع از سطح دریا) اقدام نموده و پس از مطالعات لازم به این نتیجه رسید که کاشت این گیاه در ارتفاعات بالا بویژه سبب کاهش برخی کلیکوزیدها میگردد (امیدبیگی، ۱۳۸۴). در تحقیقاتی که در سال ۱۹۷۵ در اتیوپی روی گونهای از ریحان انجام گرفت معلوم گردید که در ارتفاعات پایین مقدار لینالول موجود در اسانس گیاه مذکور افزایش مییابد، در حالی که کاشت این گیاه در ارتفاعات باعث افزایش تولید اوژنول موجود در اسانس میگردد (امید بیگی، ۱۳۸۴).
تجلی و همکاران (۲۰۰۲) با بررسی تأثیر ارتفاع و اندامها بر روی فنول و فلاونوئید گیاه Carateagus Microphylla بیان داشتند که این گیاه در ارتفاع ۱۰۰۰ متری، دارای بیشترین سطح فنول و فلاونوئید نسبت به گیاهان رشد یافته در ارتفاعات پست بوده است. قاسمی و همکاران (۲۰۱۰) با بررسی تاٌثیر فاکتورهای محیطی بر روی فعالیت آنتی اکسیدان و میزان فنول و فلاونوئید کل در گیاه گردو Juglans Regia به این نتیجه رسیدند که بیشترین میزان فنول و فلاونوئید در منطقه آبعلی با بیشترین ارتفاع و کمترین میانگین دمای روزانه بدست آمد.
گاریما کیشر و همکاران (۲۰۱۰) با بررسی تأثیر ارتفاعهای مختلف روی میزان فعالیتهای آنتیکسیدانی و مقدار فنول و فلاونوئید کل در گیاه Tartar Buckwhat در هیمالیای غربی نشان دادند که مقدار فنول و فلاونوئید با افزایش ارتفاع افزایش مییابد.
سپهریفر و حسنلو (۱۳۸۸) با بررسی مقایسهای مقدار ترکیبات فنلی، آنتوسیانینی و فلاونوئیدی در عصاره متانولی برگ و میوه گیاه قرهقاط جمعآوری شده از استانهای اردبیل، گیلان و مازندران دریافتند که بیشترین مقدار ترکیبات فنلی و آنتوسیانین مربوط به میوه قرهقاط منطقه کلاردشت مازندران و بیشترین مقدار ترکیبات فلاونوئیدی بر حسب کوئرستین مربوط به برگ منطقه ماسوله گیلان میباشد.