تمرین ۵: اهداف فردی، زوجی و خانوادگی
تعیین و سپس در میان نهادن اهداف به عنوان یک زوج، افزایش ارتباطات، صمیمیت نیز پیوند عاطفی را در پی میآورد. در تمرین ۵ به هر یک از زوجین یک تکلیف جداگانه داده میشود به این صورت که باید به تعیین دو یا سه هدف فردی، زوجی و خانوادگی بپردازند. سپس با بهره گرفتن از الگویی که تغییر[۱۴۵] نام دارد سعی کننند تا برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود کوشش کنند. اهداف باید ظرف یک مدت ۱ تا۵ ساله قابل دستیابی باشند. مشاور در خلال جلسه بازخورد دهی از زوجین درخواست میکند تا به نوبت اهداف خود را با یکدیگر در میان گذارده و به شباهت و تفاوتهای موجود بین آنها توجه کنند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۴- پیشینه پژوهشی
بر اساس بررسیهای محقق مشخص گردید که تا کنون در داخل کشور، پژوهشی در خصوص تاثیر مداخلات غنیسازی بر تعهد و تابآوری توامان انجام نشده است. در اینجا سعی میشود به تحقیقات نزدیک به موضوع، اشاره شود.
۲-۴-۱- تحقیقات انجام شده پیرامون اثربخشی غنیسازی بر تعهد زناشویی در خارج از کشور
بروکس و همکاران (۲۰۰۱) زوج درمانی گروهی به شکل غنیسازی روابط را روی۲۲ زوج اجرا کردند. نتایج نشان داد که این دوره باعث افزایش صمیمیت، تعهد، اعتماد و سازگاری زناشویی شده است.
موری، رز، بلیویا، هولمز و دیگران (۲۰۰۲) اثربخشی غنیسازی روابط را بر بهبود عزت نفس و ابعاد ارتباط زوجین بررسی نمودهاند. یافتههای پژوهش نشان داد که غنیسازی روابط عزت نفس زوجین را افزایش داده است. همچنین صمیمیت، تعهد و سازگاری زوجین افزایش یافت.
بررسیهای محقق در خصوص تحقیقات انجام شده پیرامون اثربخشی غنیسازی بر تابآوری، نتیجهای در برنداشت. هر چند این موضوع با توجه به جدید بودن حوزهی مطالعات تابآوری دور از انتظار نبود.
۲-۴-۲- نتایج حاصل از پژوهشهای انجام شده در زمینه غنیسازی زوجین در خارج از کشور
ماتسون و انگلند (۱۹۹۰؛ به نقل از کانفلید، ۱۹۹۹) مطالعهای در خصوص اثربخشی آموزش غنیسازی ازدواج انجام دادند. نتایج این مطالعه که دربردارندهی یک طرح ارزیابی پیش بینی- پسآزمون مربوط به ۳۸ زوج بود، نشان داد که برنامه آموزش غنیسازی ازدواج تاثیر مثببت بر ادراک شرکت کنندگان در حیطههای خودارزیابی، ارتباطات زناشویی، سازگاری زناشویی و تغییر رابطه داشته است.
آکاردینو و جورنی (۱۹۹۸) اثر بخشی برنامه غنیسازی روابط را بر کیفیت زناشویی افراد زندانی و همسران آنها بررسی نمودند. یافتهها نشان داد که این دوره باعث افزایش سازگاری زناشویی، سازگاری عمومی و سلامت روانی زندانیان و همسران آنها شده است.
الیزابت و همکاران (۲۰۰۲) ازدواجهای مدرن در معرض استرسهای مختلفی قرار دارند وسازگاری کمتری دیده میشود. در آفریقای جنوبی به علت نبود برنامههای جامع و عدم برآورده شدن نیازهای زوجین نرخ طلاق بالا است. بنابراین انجام تحقیقات و توسعه برنامه غنیسازی زناشویی مدنظر قرار گرفت. هدف از این پژوهش ارائه برنامههای غنیسازی زوجین برای زوجها با محوریت گروه های رشد بود. نتایج این پژوهش نشان داد که رضایت زناشویی زوجین بعد از شرکت در این برنامه بهبود داشت.
تامی و امی لین (۲۰۰۴) پژوهشی تحت عنوان تغییرات زوجین پس از اتمام برنامه غنیسازی زوجین انجام دادند. هدف از این مطالعه سنجش تغییرات زوجین تازه ازدواج کرده پس از دریافت ۱۴ جلسه برنامه غنیسازی است. این برنامه به دنبال پیچیدگیهای تازه زندگی زن و شوهر در طول زمان بود و طبق آن برنامه تغییر داده میشد تا به نیازهای زوجین بهتر پرداخته شود. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که پس از اتمام برنامه بسیاری از الگوهای رفتاری تغییر یافته بود و زوجها افزایش توانایی حل تعارض و ارتباط موثرتر با یکدیگر را نشان دادند و همچنین زوجین از مجموعه برنامهها رضایت داشتند. برنامه غنیسازی برای رسیدگی به نیازهای خاص زن و شوهرها و همچنین ارائه مداخله مفید و بهنگام با تمرکز بر نیازهای جدید زوجین برنامه بسیار موفقی است.
ویرجینیا (۲۰۰۵) پژوهشی در کلیسای کاتولیک لس آنجلیس زیر نظر اسقف اعظم با برنامه غنیسازی ازدواج انجام شد. هدف توسعهی یک برنامه غنیسازی ازدواج شامل مسائل مهم زناشویی برای زوجین جوان بود. جزواتی برای تقویت مفاهیم تدریس داده شد و زوجین اجازه شرکت در گروه و پرسش و ارائه اطلاعات را داشتند. نتایج این تحقیق رضایت بخش بود.
در پژوهشی که توسط استنلی، آماتور، جانسون و مارکمن (۲۰۰۶) صورت گرفت به بررسی رابطه آموزش پیش از ازدواج، کیفیت زناشویی و ثبات زناشویی پرداخته شد. نمونه تحقیق شامل زوجین سطح متوسط آمریکایی بود. نتایج نشان داد که شرکت کنندگان در برنامه آموزشی پیش از ازدواج سطوح بالایی از رضایت و تعهد در ازدواج و سطوح پایین تعارض و همچنین طلاق را نشان میدادند
۲-۴-۳- پژوهشهای انجام شده در زمینهی غنیسازی ازدواج در داخل کشور
نظری (۱۳۸۳) در پژوهشی به بررسی و مقایسه اثربخشی برنامه غنیسازی ارتباط و مشاوره راه حل محور بر رضایت زناشویی زوجین هر دو شاغل پرداخته است. نتایج این پژوهش که بر روی ۳۴ زوج صورت گرفت، نشان داد که هر دو رویکرد تاثیر معنیداری بر افزایش ابعاد مختلف سازگاری داشتهاند، ولی غنیسازی روابط بر ابعاد پرخاشگری، زمان با هم بودن و مسائل مالی اثربخشی بیشتری را نشان داده است.
عدالتی شاطری (۱۳۸۸) پژوهشی با هدف اثربخشی غنیسازی ازدواج بر رضایت زناشویی زوجهای دانشجو انجام داد. نتایج این مطالعه حاکی از تاثیر آموزش با رویکرد غنیسازی ازدواج، در رضایتمندی زناشویی زوجها بود. علاوه بر این، بهبود مشاهده شده در ارتباط زناشویی زوجهای شرکت کننده، تغییری محدود به زمان مداخله نبوده و تاثیرات آن تا ده هفته بعد از اتمام دوره نیز حفظ شده بود. این امر تاییدی بر صرفه بودن کاربرد چنین آموزشهایی است.
عیسی نژاد (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان اثربخشی غنیسازی بر بهبود کیفیت روابط زناشویی زوجین بر روی ۳۶ زوج مرکز جامع پزشکی و مشاوره اصفهان انجام گرفت. غنیسازی روابط بر بهبود نمره کل کیفیت زناشویی زوجین و ابعاد آن شامل توافق زناشویی، رضایت زناشویی و انسجام زناشویی موثر بود. همچنین بین گروه آزمایش و گواه در میزان کیفیت روابط زناشویی و ابعاد آن تفاوت معناداری وجود داشت و اثر غنیسازی بعد از یک ماه باقی مانده بود.
۲-۴-۴- پژوهشهای انجام شده در درزمینهی تعهد زناشویی خارج از کشور
برایان، جک (۱۹۸۸) در تحقیقی که با عنوان بررسی استقلال ۳ تعهد صورت گرفت. ۳ تعهد سازمانی، شغلی و اجتماعی و متغیرهای کار، برنامهریزی شغلی، ثبات زناشویی، رفتارهای مقابلهای و وضعیت مالی در هر کدام از انواع تعهد سنجیده شد. نمونه شامل ۱۸ زن ازدواج کرده شاغل بود. یافتهها نشان دادند که کار اضافه عامل رشد تعهد شغلی و نفوذ سازمانی و تعهد ضعیف اجتماعی است. امنیت مالی، مقابله با رفتار و رضایت زناشویی پیشبینی مثبت تعهد حرفهای است. تعهد سازمانی در زنانی که احساس ناامنی مالی و مشارکت در برنامهریزی کارهای شخصی دارند، بالاتر بود. خانمی که درآمدی بیشتر از همسرش داشت به سازمان متعهدتر و به جامعه تعهد کمتری داشت.
گائو (۲۰۰۰) در پژوهشی با عنوان صمیمیت، شهوت و تعهد در روابط رومانتیک در چین و آمریکا، نظریه مثلثی عشق را در دو کشور بررسی کرده است. اطلاعات از ۹۰ زوج چینی در چین و ۷۷ زوج آمریکایی در ایالات متحده جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با بهره گرفتن از واریانس چند متغیره و جمع نمرات انجام شد، نتایج نشان داد که تعهد، عشق و صمیمیت باعث افزایش رابطه عاشقانه بطور جدی شد. همچنین شهوت به طور معنیداری در زوجین ایالات متحده آمریکایی بالاتر از زوجین چینی است، اما میزان تعهد و صمیمیت در دو فرهنگ تفاوتی نداشت.
ریویز (۲۰۰۶) در تحقیقی با موضوع تعهد زناشویی به این نتیجه رسید که در روابط زناشویی پستی و بلندیهایی وجود دارد که برای حفظ یک رابطه متعهدانه، لازم است زوجین با کمک یکدیگر روی مشکلات و حل آنها کار کنند. وی کلید ساخت یک ازدواج موفق را در تعهد و وفاداری، تفکرمثبت، ارتباط مناسب، مهربانی، درک واحترام و اهداف مشترک میداند.
گالنا و استنلی (۲۰۰۶) تحقیقی با عنوان تعامل فبل از ازدواج و تعهد در افراد متاهل پرداختند. نویسندگان به بررسی طولی سطح تعهد فردی ۱۹۷ فرد متاهل بر اساس تعاملات قبل از ازدواج پرداختند. نتایج نشان داد مردانی که قبل ازدواج با همسر خود تعامل و همزیستی داشتهاند، سطح تعهد کمتری را نشان دادند و مردان نسبت به همسرانشان این گونه بودند. همچنین بین تعهد و دینداری نیز رابطه وجود داشت.
سارا، اسکات واستنلی (۲۰۰۸) تحقیقی با عنوان اثرات طلاق بر اعتماد به نفس و تعهد زناشویی انجام دادند. تحقیق بر روی کسانی که والدین شان طلاق گرفته بودند و کسانی که تجربه طلاق والدین نداشتند، نشان داد کسانی که والدین طلاق گرفته داشتند، نگرش منفی به ازدواج دارند. همچنین کسانی که والدینشان طلاق گرفتهاند، هنگام ورود به ازدواج تعهد شخصی کمتری داشتهاند واعتماد به نفس کمتری نسبت به توانایی خود برای حفظ یک ازدواج شاد و سالم دارند. و احتمال خطر بالقوه بالایی برای طلاق دارند.
برنان و همکاران (۲۰۰۹) در پژوهشی با عنوان کاربرد مقبولیت و تعهد درمانی در رفتار اضطرابی زوجین، مطالعه موردی با دو زوج، به این نتیجه رسیدند که تعهد درمانی در افزایش سازگاری و رضایت زناشویی موثر بوده و اضطراب فردی و روانی در زن و شوهر را کاهش میدهد.
اسکات و هریس (۲۰۰۹) تحقیقی با عنوان دینداری و تعهد مذهبی در جمعیت مذهبی همگن در ایالات اوکلاهاما انجام دادند. نتایج نشان داد که بین تعهد زناشویی و داشتن ارزشهای مشترک رابطه مثبت وجود دارد.
آوریل (۲۰۱۰) در تحقیقی با عنوان گرایش به تعهد و مراسم مذهبی در زوجین، ۵۵ زوج برای اندازهگیری مشارکت در آیینها و میزان تعهد انتخاب کرد. این مطالعه دو تعهد شخصی و اخلاقی را سنجید و این بررسی مشخص کرد که برای مردان بین تمایل مراسم مذهبی و تعهد رابطه وجود دارد، در حالی که برای زنان رابطه خاصی دیده نشد.
شلی و جوهان (۲۰۱۱) تحقیقی با عنوان تعهد مذهبی، دلبستگی و سازگاری زناشویی در زوجهای تازه ازدواج کرده انجام داد. به دلیل استفاده مکرر از نمونه دردسترس و عدم وجود یک چارچوب نظری تعیین نقش دینداری در عملکرد زناشویی اغلب دشوار است. مطالعه حاضر به بررسی اثر تعهد مذهبی و وابستگی بر سازگاری زناشویی میپردازد. جامعه این تحقیق ۹۲ زوج بدون فرزند هستند. ارتباط مثبتی بین تعهد مذهبی و تعهد زناشویی وجود داشت و همچنین ارتباط منفی بین اجتناب از دلبستگی و تعهد و سازگاری زناشویی وجود داشت.
۲-۴-۵- نتایج حاصل از پژوهشهای انجام شده در زمینهی تعهد زناشویی در داخل کشور
تبعه امامی (۱۳۸۲) در پژوهشی با عنوان تعیین و بررسی رابطه بین ویژگیهای مرکزی و پیرامونی عشق و تعهد در بزرگسالان جوان متاهل شهر اصفهان، به این نتیجه رسید که نمرات میانگین درجهبندی ویژگیهای مرکزی عشق و تعهد، همچنین نمرات میانگین درجهبندی ویژگیهای پیرامونی عشق و تعهد در حد بالایی رابطه داشتند. میانگین درجهبندی زنان و مردان از طریق تحلیل واریانس مقایسه شد. هر چند در مورد ویژگیهای مرکزی عشق و تعهد در بین زنان و مردان تفاوت دیده شد، ولی در ویژگیهای پیرامونی عشق و تعهد تفاوت معنیداری بین دو جنس دیده نشد. نتیجه قابل توجه از این دادهها این شد که آزمودنیها برخی ویژگیها را بیشتر معرف هر مفهوم دانسته و بر آن توافق داشتند. بر اساس این فرضیه ها، سازماندهی عشق و تعهد بر مبنای پیش نمونهها اعتبار مییابد.
دانشپور و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهشی با عنوان پیشبینی صمیمیت اجتماعی بر اساس سبکهای هویت، تعهد هویت و جنسیت، به این نتایج رسیدند که سبک هویت اطلاعاتی بر تعهد و صمیمیت اجتماعی اثر مستقیم وثبت و معنادار؛ سبک هویت هنجاری بر تعهد و صمیمیت اجتماعی اثرمستقیم مثبت و معنادار؛ جنس و سبک هویت سردرگم- اجتنابی بر تعهد و صمیمیت اجتماعی اثر مستقیم مثبت و معنادار؛ جنس و سبک هویت سردرگم- اجتنابی بر تعهد اثر مستقیم منفی و معنادار دارد. اثر غیر مستقیم سبکهای هویت اطلاعاتی و هنجاری از طریق تعهد بر صمیمیت اجتماعی مثبت و غیر معنادار؛ اثر غیر مستقیم جنس و سبک سردرگم از طریق تعهد بر صمیمیت اجتماعی منفی و غیر معنادار است. در مجموع، یافتههای پژوهش نشان داد که متغیر تعهد هویت نتوانست رابطه بین سبکهای هویت و صمییمیت اجتماعی را در دو جنس میانجی گری کند.
شاه سیاه (۱۳۸۷) در پژوهش خود، باعنوان بررسی رابطهی رضایت جنسی و تعهد زناشویی، نتیجه گرفتند که بین تعهد زناشویی و رضایت جنسی رابطه معنادار وجود دارد و بین طول مدت ازدواج و تعهد زناشویی و رضایت جنسی رابطه است و هر چه طول مدت ازدواج کمتر باشد رضایت جنسی نیز بیشتر است.
نجارپوریان (۱۳۸۷) درپژوهشی تحت عنوان تاثیر آموزش تعهد پیش از ازدواج بر بهبود ویژگیهای تعهد در دختران دانشجوی دانشگاه آزاد فسا، که بر روی ۳۰ نفر دانشجود دختر دانشگاه به صورت تصادفی انجام گرفت، نشان داد که آموزش تعهد بر بهبود ویژگیهای تعهد در میان دانشجویان تاثیرگذار بوده است و همچنین نمرات پسآزمون گروه آزمایش به طور معنیداری نسبت به نمرات گروه کنترل بیشتر بوده است. این پژوهش پیشنهاد میکند که در برنامه آموزش قبل از ازدواج، اهمیت و نقش تعهد و ویژگیهای آن گنجانده شود تا زوجین با احساس مسئولیت بیشتری وارد پیوند زناشویی شوند.
عباسی مولید (۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان بررسی تاثیر آموزش گروهی واقعیت درمانی بر تعهد زناشویی زوجین شهرستان خمینی شهر، به این نتیجه رسید که آموزش به شیوه واقعیت درمانی تعهد زناشویی را افزایش داد. همچنین آموزش به شیوه واقعیت درمانی ابعاد تعهد زناشویی (تهعد شخصی، تعهد اخلاقی، تعهد ساختاری) را افزایش داد.
رضایی (۱۳۸۹) پژوهشی تحت عنوان رویکرد اسلامی برتعهد و صمیمیت زوجین انجام داد. نتایج نشان دهنده موفقیت این رویکرد در افزایش تعهد و صمیمیت زوجین است. همچنین نتایج این نکته را تایید میکند که هر چه زوجین تعهد مذهبی بالاتری داشته باشند، تعهد زناشویی بالاتری نیز دارند.
۲-۴-۶- نتایج حاصل از پژوهشهای انجام شده در زمینه تابآوری در خارج کشور
فورمن و آدلر (۱۹۸۹) نشان دادند که روابط درون خانواده میتواند به کسب مهارتهای اجتماعی و شناختی که در رشد سالم عوامل کلیدی هستند کمک کند و این عوامل در افزایش تابآوری در افراد حائز اهمیت است
لوتاروزیگلر (۱۹۹۱) نشان دادند برخی از ویژگیهای ارتباطی نظیر مثلثسازی در سیستم خانواده مانع از رشد هیجانی موفقیت آمیز در فرزندان میشود، این گونه روابط مانع خوشبینی و کاهش توانایی سازگاری موفقیت آمیز در هنگام رویارویی با دشواریها شده است. و از تابآوری به دلیل انزوای فیزیکی و هیجانی میکاهد. روابط خانوادگی درونی شده، تاثیرنیرومندی بر نحوهی ادراک فرزندان در مورد دنیای پیرامونشان و نیز نحوهی ادراک آنها از خودشان دارد.
روبینز و دانیل (۲۰۰۱) تحقیقی با عنوان ریسکپذیری و تابآوری در وظایف خانواده انجام دادند. هدف این تحقیق بررسی عوامل خطر و تابآوری بود. زیرا این عوامل در یک خانواده متقابلا عمل میکنند و پی آمدهای عملکرد و وظایف خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد. جمع آوری اطلاعات بر اساس مصاحبه و مشاهده رودررو بود. نتایج نشان میدهد که اندازهگیری و ارزیابی ریسک عملکرد خانوادههای سالم و عادی با تغییر عوامل حمایتی و منابع تغییر میکند. این تحقیق سه عامل که در تابآوری موثر هستند شامل: توان و نیروی اجرایی، وظایف والدینی و همبستگی خانوادگی و حمایت اجتماعی را نشان داد.
نورلن (۱۹۹۳) تحقیقی با عنوان تابآوری در خانوادههای تک والدینی به همراه فرزندان با نیازهای خاص انجام داد. نتایج نشان داد تابآوری که عبارت است از توانایی فبول کردن و کنار آمدن با استرسهای قابل توجهی که هم ریشه درونی و هم ریشه بیرونی دارد، ترکیبی از فاکتورهای حمایتی وفاکتورهای ریسک در یک فرد میباشد. تابآوری در خانوادههای تک والدی و دو والدینی بررسی شد و تفاوت فاحشی در حمایت از کودک بین خانوادههای تک والدی و دو والدینی وجود نداشت. خانوادههای که با خطر بیششتری مواجه هستند و از عوامل حمایتی کمتری برخوردار هستند، با اقدامات لازم و مناسب میتوان یاریشان کرد.
تایلر و همکاران (۲۰۰۴) برخی از ابعاد خاص محیط خانواده میتواند با تابآوری در ارتباط باشد گرمی والدین به عنوان یک بعد کلیدی در فرزندپروری شناسایی شده است که با سلامت روانی و اجتماعی فرزندان رابطه دارد.
کلیت من (۲۰۰۶) در پژوهشی که هدف آن بررسی عوامل پیشبینی کننده استرس وتابآوری در مادران دارای کودک معلول بود. حس انسجام، سازگاری خانواده، همبستگی پدر و مادر را در نمونهای شامل ۷۰ زن بررسی نمودند. بعد از یک سال شرکت در برنامه مداخله زود هنگام که شامل متغیرهای احساس پیوستگی، سبک مقابلهای و انسجام خانواده و ارزیلبی اولیه بود. گروهی از مادران تابآور شناسایی شدند که احساس پیوستگی بالا، کاهش استرس و افزایش انسجام خانواده داشتند. نتایج موفقیت برنامه مداخله را نشان داد.
هابر، ناوارو و همکاران (۲۰۰۷) تحقیقی با عنوان تابآوری خانواده و رضایت زناشویی در میانسالی انجام دادند. نتایج نشان داد که رابطه مهمی بین متغیرهای معیار (بازسازی قرابت سببی و حفظ روابط خویشاوندی) و متغیرهای پیشگو (ارزیابی انطباقی، تجارب جبرانی و حمایت اجتماعی) وجود دارد. بنابراین تامین حمایت در هنگام مواجهه با مشکلات و دورههای میانسالی زندگی زناشویی، و در سطوح بالاتری از فاکتورهای محافظتی اولیه که به تابآوری خانواده کمک میکند تا حد زیادی به وظایف رشدی همراه با رضایت زناشویی در میانسالی مربوط میشود.
۲-۴-۷- نتایج پژوهشهای انجام شده در زمینهی تابآوری و سرسختی روانشناختی در داخل کشور
کاوه (۱۳۸۶) در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه سرسختی با هوش هیجانی و مقایسهی آن در زنان و مردان دانشجوی شاغل دانشگاههای تهران که ۳۰۲ دانشجو بصورت تصادفی انتخاب شدند به این نتایج رسید. بین سرسختی و هوش هیجانی دانشجویان، رابطه معنادار وجود دارد؛ همچنین بین مولفههای تعهد، کنترل و چالش در سرسختی و مولفههای خودآگاهی، خودکنترلی، هشیاری اجتماعی و مهارت اجتماعی در هوش هیجانی رابطه وجود دارد. آخرین یافتهی این پژوهش حاکی از آن است که زنان و مردان از نظر سرسختی و هوش هیجانی تفاوتی ندارند.
سامانی (۱۳۸۶) در پژوهشی با عنوان تاب آوری، سلامت روانی و رضایتمندی از زندگی که بر روی ۲۸۷ دانشجوی دانشگاه شیراز انجام شد، نشان داد که متغیر تابآوری اثر مستقیم معناداری بر رضایتمندی از زندگی ندارد، اما دارای اثر غیر مستقیم چشمگیر بر آن است؛ یعنی افزایش توان تاب آوری، کاهش مشکلات هیجانی (فشار روانی، اضطراب و افسردگی) را در پی دارد و کاهش این مشکلات به افزایش میزان رضایتمندی از زندگی می انجامد.
کاوه (۱۳۸۸) در مقطع دکتری در پژوهشی تحت عنوان “تدوین برنامه افزایش تابآوری و مطالعه اثربخشی آن بر مولفههای کیفیت زندگی والدین دارای کودک دارای کم توان ذهنی خفیف ” برنامهای در مورد افزایش تابآوری و همچنین مدیریت و کاهش استرس والدین دارای کم توان ذهنی به صورت آزمایشی اجرا کرد نتایج نشان داد که برنامه افزایش تابآوری میتواند بر افزایش کیفیت زندگی والدین دارای کودک کم توان ذهنی اثرگذار باشد.
سلیمی (۱۳۸۸) در مقطع دکتری، پژوهشی با عنوان “مقایسه اثربخشی مشاوره آدلری و بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل بر افزایش سلامت روانی، تابآوری و امید دانشجویان” انجام داد. نتایج نشان داد که مد. مداخلات مشاوره آدلری در تابآوری افزایش معناداری ایجاد نمود، اما اثر مداخلات بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل در تابآوری معنادار نشد. در نهایت این که، در نتیجه این دو مداخله، میزان امیدواری دانشجویان معنیدار نشد. نتایج پیگیری نمرات دو گروه پس از دو ماه، حاکی از ماندگاری اثر مداخلات بود.
برازجانی (۱۳۸۹) پژوهشی با عنوان “رابطه خود تنظیمی با تابآوری دانشجویان” انجام داد. جامعه مورد نظر او کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیرازدر سال تحصیلی ۸۸-۸۷ بود. یافتهها نشان داد که خودتنظیمی یه طور مثبت و معنیدار قادر به پیشبینی تابآوری است. به این معنی که هر چه شخص قادر به استفاده از شیوههای خودتنظیمی در یادگیری باشد، در برابر مشکلات و مسائل زندگی یا سختیهای دوران تحصیل تحمل و تابآوری بیشتری از خود نشان میدهد.
مولوی و همکاران (۱۳۸۹) پژوهشی با عنوان تاثیر الگوهای ارتباطی خانواده بر تابآوری دانشجویان انجام دادند. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت بود، نتایج نشان داد که بین الگوهای ارتباطی از نظر میزان تابآوری تفاوت معنادار وجود دارد. به این ترتیب که بیشترین میزان تابآوری در هر دو جنس، به ترتیب الگوهای ارتباطی کثرتگرا و توافق کننده میباشد و الگوی ارتباطی خانواده محافظت کننده و بیقید و شرط از میزان تابآوری کمتری برخوردار است.
خلاصه و جمعبندی