کشتی در گردابهها
شکل (۴- ۲۴) فضای آیندههای بدیل تک قطبی
۴-۷-۶- شرح آیندههای بدیل قطبی در قالب روایتهایی از آینده
در این بخش، چهار آیندهی بدیل قطبیدر قالب
روایت معرفی میشود. منظور از آیندههای قطبی این است که آنها در منتهی الیه طیف قرار دارند. بر این اساس،پس از معرفی چهار آیندهی بدیل قطبی، هر یک از آنها شرح داده میشود.
۴-۷-۶-۱- آینده بدیل قطبی شماره ۱:کشتی در گردابهها
در این جهان[۱۹۹] خلق شده از گفتمان، مراقبت از سالمندان کاملاٌتکلیفی دولت است، مردم، خانوادهها، خویشاوندان، و گروههای غیر رسمی و غیر دولتی هیچ نقشی ندارند، بخش خصوصی نیز وجود ندارد.همچنین نظام بازنشستگی و سیاستهای مرتبط از نظر حمایتی بودن(از طریق برداشت از منابع بین نسلی) در منتهی الیه طیف قرار دارند. در این آینده، منابع عمومی از قبیل نفت و گاز، و خام فروشی درتامین منابع مالی بازنشستگی نقش محوری دارند، گروههاو اقشار برای تصاحب منابع ملی، سخت رقابت دارند. جریانات سیاسی با دادن وعدههای رفاهی فراتر از آستانه تحمل اقتصاد ملی، رای دهندگان را به مشارکت جلب میکنند. مفروض این آینده، تسلط گفتمان کوتاهمدت و فروپاشی است. در این جهان آینده، ما شاهد تخریب منابع بین نسلی و برداشت بیش از حد از ذخایر مشاء هستیم. درگیریهای بین نسلی، جناحی، و… بر سر تقسیم منابع وثروت کشور، کشور را در بینظمی و بیقانونی فرو میبرد. به دلیل جلوگیری از اطاله کلام، شرح کامل ظهور و ساخت قدرت و جهتگیری سیاستهای بازنشستگی در این آینده در پیوستهای انتهای رساله بیان میشود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۴-۷-۶-۲- آینده بدیل قطبی شماره ۲: کارآیی بازار
در این جهان[۲۰۰] خلق شده از گفتمان،دولت عمدتاً مشوق کارآیی بازار است، بنابراین بسیار محدود و به صورت حداقلی معیشت سالمندان و بازنشستگان را برعهده میگیرد. از طرف دیگر، نقش الگوهای نوعدوستی مبتنی بر زیستجهان نیز در سطح حداقل است، در واقع غالباً زیستجهان بطور ابزاری عقلانی شده است. چراکه تسلط اخلاق کاری بازار آزاد، ارزشهای خانوادگی، الگوهای مبتنی بر بافت سنتی را به حاشیه برده است. در این آینده، سطح بسیار پایینی از بودجه عمومی صرف بازنشستگان و سالمندان میشود، چراکه تصور غالب این است که ورود دولت به سیاستهای حمایتی از قبیل حمایت از بازنشستگان و سالمندانموجب افول رشد اقتصادی، از بین رفتن اخلاق کار و فعالیت و سرانجام کاهش رشد تولید و توسعه میشود، در این صورت همه از جمله بازنشستگان و سالمندان متضرر خواهند شد. بنابراین منابع کشور صرف حمایتهای اجتماعی نخواهد شد، مگر به صورت واکنشی و مصلحتی برای فرونشاندن اعتراضات اجتماعی، آن هم بطور مقطعی خواهد بود. جریانات سیاسی غالباً وعدههای تولید، و اشتغال را مطرح میکنند. به منظور جلوگیری از اطاله کلام شرح کامل ظهور و ساخت قدرت و جهتگیری سیاستهای بازنشستگی در این آینده بدیل در پیوستهای انتهای رساله آمده است.
۴-۷-۶-۳-آینده بدیل قطبی شماره ۳: سالمند مولد
دولت وارد سیاستهای حمایت میشود
حمایتهامحدود به افراد از کارافتاده و ناتوان است
در اینجهان[۲۰۱] خلق شده ازگفتمان،مفهوم سالمندی فعال و مولد در دستور کار سیاستگذاری وارد میشود، بنابراین، دولت وارد عرصه سیاست اجتماعی و حمایت و مراقبت از سالمندان میشود. اما این مراقبت برگرفته از الگوهای بومی و سنتی اسلامی و ایرانی است. دراین آینده، دولت اسلامی مکلف است از محل درآمدهای عمومی و یا درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، معیشت افراد پیر، ناتوان، و ازکار افتاده،راتامین کند. مطابق آراء کلامی و فقهی و تفاسیر قرآن کریم اصولی بر این تکلیف دولتی حاکم است. به عنوان مثالنوعدوستی و قائل به کرامت ذاتی یکی از این اصول مهم است. یعنی همه افراد از کارافتاده و ناتوان و مستحق کمک درجامعهاز هر رنگ، نژاد، مذهب و غیره حق برخوداری از حمایت دولتی را دارند.شاهد این مدعا اهتمام امیر مومنان در دوره خلافت خود نسبت به تخصیص سهمی از بیت المال به پیر مرد ازکارافتاده و نابینای نصرانی است(هزار جریبی و صفری شالی،۱۳۹۱: ۱۱۳). اصل دیگر قسط و عدالت است. اصل بعدی مذموم بودن فقر در تعالیم دینی است. اما آنچه که از متون دینی استنباط میشود، حمایتهای دولتی شامل افراد ناتوان و از کارافتاده میشود نه افراد سالم که توانایی فعالیت و تولید دارند. بنابراین در این آینده، با توجه به این که در اسلام و سنتهای بومی کار و فعالیت ارزش محوری است، بازنشستگی بطور کلی از جامعه، ودولت رخت بر میبندد. در حقیقت وظیفه بگیری که همان از کارافتادگی است جایگزین بازنشستگی میگردد. یعنی افراد تا زمانی که شرایط جسمانی و روحی برای ادامه کاررا دارند، به فعالیت خود ادامه میدهند اما وقتی به هر دلیلی از کار افتاده شوند و امکان ادامه فعالیت برای آنها وجود نداشته باشد، درآن صورت حقوق و مستمری دریافت میکنند. در این آینده بدیل، کسانی که به دلیل از دست دادن عضوی از بدن، فقدان سلامتی یا بیماری صعب العلاج توانایی ادامه خدمت را برای مدت موقت یا همیشه را از دست میدهند، با توجه شرایط آنها، بطور موقت یا دایمی حقوق وظیفه و از کار افتادگی در دوره توقف خدمت دریافت میکننند. به منظور جلوگیری از اطاله کلام، شرح مفصل چگونگی ظهور و ساخت قدرت و جهتگیری سیاستهای بازنشتگی در این آیندهدر پیوستهای انتهای رساله آمده است.
لیتانی | مساله-نارضایتی سالمندان ناشی از دست دادن نقش آفرینی، احساسات منفی نسبت به بازنشستگی، تحمیل بارهای هرینهای، فقدان نیروهای کیفی و تخصصی، راه حل – راه حلهای کارشناسی و فنی مثل طرحهای افزایش روحیه سالمندان بدون توجه به سیاستها و گفتمانها |
علل اجتماعی (در این تحقیق محیط نهادی و سیاستهای بازنشستگی مد نظر است) | غلبه رویکردهای سیاستی ناسازگار با تحولات، وابستگی سیاستها به مسیر گذشته، و تحول رویکرد سیاستی بر اساس گفتمان سالمند فعال |
گفتمانها | سالمند مولد |
استعاره | جامعه فعال و سالم |
۴-۷-۶-۴-آینده بدیل قطبی ۴: سالمندبه مثابه کانون وحدتعاطفی و اجتماعی
دولت وارد سیاستهای اجتماعی از جمله مراقبت از سالمندان نمیشود
بخش خصوصی و مکانیزم بازار نیز وارد حوزه مراقبت از سالمندان نمیشود
الگوهای مردمی متناسب با زیست جهان اسلامی ایرانی، از قبیل خانواده، گروههای محلی و غیره احیاء میگردند.
در این جهان[۲۰۲] خلق شده از گفتمان، الگوهای بومی و سنتی مبتنی بر زیستجهان احیاء شده، و محور اصلی مراقبت از سالمندان قرار میگیرد. این آیندهی بدیل در پی بروز شرایطمساله خیزی (پروبلماتیک) و به مثابه پاسخ به این شرایطمساله خیز مطرح میشود. شرایطمساله خیزی کشور عبارتست ازاین که از یک طرف کشور با سالخوردگی جمعیت، وابستگی روزافزون جمعیت بهسالمندی مواجه است، بنابراین مراقبت از سالمندان بر اساس آراء کلامی و فقهی و دینی، و همچنین آموزههای سنتی جامعهی ایرانی امری ضروری است، و عدم توجه کافی به مراقبت از سالمندان برای جامعه پیآمدهای غیرقابل جبرانی خواهد داشت، اما از سوی دیگر، گرایش به الگوهای دولت رفاه در سیاستهای اجتماعیایران، و وابستگی روزافزون مراقبت از سالمندان به منابع عمومی(که بازنشستگی وتامین هزینه زندگی نیز بخشی از آن است) موجب فشار بر دولتها، انباشت بار تکفل، و نهایتاً منجر بهعقب نشینیدولت از سیاستهای حمایت اجتماعی در قالب بازنشستگی شده است. همچنین هزینه های مالی سنگین ناشی از سالمندی فراتر از توان و منابع بخش خصوصی در ایران است، و بخش خصوصی علاقهای به ورود به این حوزه را ندارد، ومکانیزم بازار بهدلیل عدم استطاعت مالی،و سخاوتمندانه بودن حمایتهاو غیرهاز ورود به این عرصه خودداری میکند. در واقع دولت از سیاستهای حمایتی از سالمندان در قالب بازنشستگی و غیره عقبنشینی میکند، اما بدیل سنتی دولت رفاه، که مکانیزم بازار است، نیز جایگزین نمیشود.در اینجا پرسشی اساسی مطرح میشود که چگونه میتوان نیازهای سالمندان را از قبیلتامین زندگی، مراقبت و غیره پاسخ داد، و در همان حال بار تکفل را مهار کرد. در این آینده، بر الگوهای نهادی و زیست جهان که غیر رسمی هستند تأکیدمیشود. این الگوهای برخاسته از زیستجهان به این دلیل تازگی دارند، که مردممحوری به جای دولتمحوری، استحقاق محوری به جای عامهمحوری، محله محوری را به جای تمرکز محوری جایگزین میکنند. به منظور جلوگیری از اطاله کلام، شرح مفصل چگونگی ظهور و ساخت قدرت و جهتگیری سیاستهای بازنشتگی در این آینده در پیوستهای انتهای رساله آمده است.
۴-۷-۷–فضای آیندههای بدیل ترکیبی
دو عدم قطعیت کلیدی حاصله از تحلیل گفتمانی، ابعادآیندههای بدیل ترکیبی را در فضای آینده را در بر میگیرد. به این ترتیب، این فضا آیندههای ترکیبی را کهدر حالت ترکیب و تلفیق قطببندیهای گفتمانی نشان میدهد.شکل ۴-۲۵،فضای آیندههای بدیل ترکیبی را بر اساس تسلط گفتمانهایتلفیقی نشان میدهد.
مراقبت از سالمندان و بازنشستگان بر اساس الگوهای بومی سازگار با زیست جهان
مراقبت دولتی از سالمندان و بازنشستگان
مراقبت مردمی از سالمندان و بازنشستگان
مراقبت از سالمندان و بازنشستگان بر اساس سیستمهای مدرن