پژوهشها نشان میدهند که رویکردهای یادگیری دانش آموزان که عادات یا مهارتهای مطالعه را نیز در برمیگیرد، موفقیت دانشآموز یا فراگیر را پیشبینی میکند (بهلر[۷۲]، اسچویند[۷۳] و فولس[۷۴]،۲۰۰۱). در همین رابطه مطالعات انجامگرفته در حیطه روانشناسی شناختی نشان دادهاند که راهبردهای مطالعه و یادگیری، با تسهیل یادگیری، عملکرد تحصیلی دانشجویان را بهبود میبخشد (خدیوزاده، سیف و والایی،۲۰۰۴).
نوریان و همکاران (۱۳۸۵) با استناد به مطالعه استارک مینویسند که شرکت دانشجویان در سمینارهای دانشگاهی در زمینه مهارتهای مطالعه، میزان حفظ مطالب علمی را بیشتر میکند. بهعلاوه مطالعات متعدد نشان دادهاند که نارسایی در مهارتهای یادگیری و مطالعه میتواند تمامی مزایای یک محیط آموزشی مطلوب و حتی قابلیتهای هوشی، شخصی و سلامت جسمی-روانی افراد را به طور منفی تحتالشعاع خود قرار دهد و از طرفی در صورت کارآمدی میتواند و بسیاری از نارساییهای احتمالی در محیطهای آموزشی و یا حتی کاستی در انگیزش تحصیلی و سلامت جسمی-روانی را که میتواند تأثیر مطلوبی بر عملکرد تحصیلی فرد داشته باشد را تعدیل یا جبران کند (کوشان و حیدری،۲۰۰۶).
در پژوهش فریدونی مقدم و چراغیان (۱۳۸۷) عادتها و مهارتهای مطالعه دانشجویان پرستاری آبادان و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی و برخی متغیرهای دیگر موردبررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دستآمده اکثر دانشجویان عادات مطالعه نسبتاً مطلوب یا متوسط (یعنی مجموع نمرات آن ها در محدوده ۶۰-۳۱ بوده است) داشتند، بهطوریکه میانگین نمره آن ها ۲۶/۴۸ از مجموع ۸۸ بود که با توجه به اهمیت عادات مطالعه در فرایند یادگیری، این وضعیت نمیتواند وضعیت ایده آلی باشد و به نظر میرسد که امکانات و آموزشهای لازم جهت ارتقاء مهارتها و عادات مطالعه در آن ها فراهم نشده است. این وضعیت نه تنها در دانشجویان دانشکده پرستاری آبادان بلکه در مطالعات انجامگرفته در سایر دانشگاههای ورودی سایر دانشجویان نیز نشان میدهد که مهارتها و عادات مطالعه اکثر دانشجویان در حد نسبتاً مطلوب بوده که با وضعیت ایده آل فاصله دارد (نوریان، موسوی نسب و فاحری،۲۰۰۶).
در بررسی انجامگرفته توسط کوشان و حیدری (۱۳۸۵) بر روی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار نیز میانگین عادات مطالعه در دانشجویان دختر و پسر به تربیت ۴۸/۵۱ و ۸۷/۵۰ از مجموع ۹۰ بود.
بهلر و همکاران (۲۰۰۱) نیز در مطالعه خود نشان دادند دانشجویانی که مهارتهای مطالعه بهتری دارند عملکرد تحصیلی بهتری نیز دارند. نجی[۷۵] (۲۰۰۲) نیز با استناد به برخی از مطالعات انجامگرفته در زمینه ارتباط عادتهای مطالعه و عملکرد تحصیلی مینویسد: عادتهای مطالعه ضعف بزرگترین دلیل شکست دانشجویان دانشگاههای نیجریه است. برعکس عادتهای مطلوب مطالعه تأثیر بسیار مثبتی بر عملکرد تحصیلی افراد دارد.
در مطالعه سیروهی[۷۶] (۲۰۰۴) نیز یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار برافت عملکرد تحصیلی واحدهای موردپژوهش، عادتهای ضعیف مطالعه بود. بهطوریکه در مطالعه وی کلیه افرادی که عملکرد تحصیلی ضعیفی داشتند، از عادتهای مطالعه ضعیفی برخوردار بودند. همچنین دروسیس و همکاران (۲۰۰۴) در مطالعه خود بر روی دستیاران جراحی گزارش کردند که ارتباط مستقیم و معنیداری بین عادتهای مطالعه افراد و عملکرد تحصیلی آن ها وجود دارد و نیز نشان دادند که نه تنها بین عملکرد تحصیلی افراد و نمره کلی عادتهای مطالعه آن ها ارتباط وجود دارد بلکه بین اجزاء مختلف عادتها و مهارتهایی مانند به یادسپاری درست مطالب، برقراری ارتباط بین مطالب و شرایط برگزاری امتحان، ارتباط بیشتری با عملکرد تحصیلی افراد داشت، همچنین در این مطالعه افرادی که نکات مهم را به هنگام مطالعه درسی با تفسیر و برداشت خود یادداشت کرده بودند نسبت به افرادی که فقط مطالب را برجسته نموده بودند، در امتحانات به طور معنیداری عملکرد بهتری داشتند.
۲-۱-۱۳- عملکرد تحصیلی و مؤلفههای فراشناختی
مؤلفههای فراشناختی دربرگیرندهی کلیترین اندیشهها و باورها و مهارتهای اجرایی مستقل از محتوی هستند که در حافظه بلندمدت شخص اندوخته میشوند و به هنگام مواجهه با تکالیف شناختی، فراخوانده میشوند. مؤلفههای فراشناختی دو کارکرد مهم بر عهدهدارند: هم شامل دانش مربوط به موضوعهای شناختی میشوند و شخص را نسبت به ویژگیهای تفکر و شناخت خودآگاه میسازند و هم فعالیتهای شناختی را تنظیم میکنند. تنظیم شناخت شامل سه مهارت اساسی برنامهریزی، بازبینی و ارزشیابی است (محسنی،۱۳۸۳). حالت فراشناختی، نوعی از فراشناخت است که دارای چهار مؤلفه آگاهی شناختی، راهبرد شناختی، برنامهریزی و خود بازبینی است. حالت فراشناختی به عنوان یک حالت انتقالی از موقعیتهای فکری یا عقلانی شخص تعریف میشود که در شدت، دارای نوسان است و در طول زمان تغییر میکند. ولی صفت فراشناختی به یک تفاوت فردی نسبتاً پایدار در اشخاص و پاسخ آنان به موقعیتهای عقلانی با درجات مختلفی از حالت فراشناختی اطلاق میشود (ستین کایا[۷۷] و اکتین[۷۸]،۲۰۰۲). کنترل فراشناختی، تصمیمات هشیار یا ناهشیاری است که ما آن را بر اساس نتایج فرایندهای بازبینی، بنا میکنیم. مبانی نظری و نتایج پژوهشها حاکی از آن است که فراشناخت و مؤلفههای آن با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد. پیشرفت تحصیلی به معنای موفقیت است و برای تعیین پیشرفت آموزشی به صورتی که از آزمونهای حساب، دیکته و غیره منتج میشوند، به کار میرود. پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی به عوامل گوناگونی بستگی دارد که هرکدام میتوانند در شرایط خاصی عملکرد شخص را در محیط آموزشی تحت تأثیر قرار دهند. فراشناخت ازجمله متغیرهایی است که باانگیزه پیشرفت و متغیرهای مرتبط با آن رابطه دارد. فراشناخت با یادگیری و درک مطلب رابطه مثبت دارد و فرایندهای کنترل و بازبینی فراشناختی با یکدیگر ارتباط تعاملی دارند. بنابرین شناخت شخص درباره تواناییهایش و آگاهی از راهبردهای شناختی و فراشناختی، باعث بهبود یادگیری و افزایش عملکرد تحصیلی میشود. رابطه فراشناخت با پیشرفت تحصیلی، تصمیمگیری، شادکامی و یادگیری متون سخت نیز مثبت است (لارکین[۷۹]،۲۰۰۹).
“