لذت: محرک بهعنوان یک پیش بینیکننده پاسخهای عاطفی، مانند لذت یا برانگیختگی و همچنین عامل مهمی در پیش بینی رفتار مصرف کننده میباشد (نوربخش، ۱۳۹۱). از نظر هلبروک و هیرشمن، لذت، دارای ویژگیهای ذهنی و غیرمحسوس است. مصرف لذتجویانه بهدنبال تفریح، سرگرمی، خیال و توهم، برانگیختگی، انگیزش حسی و لذت میباشد و در ابتدا به وسیله یک تجربه موثر مشخص می شود (حیدرزاده و حسنیپارسا، ۱۳۹۱).
نفوذ: نفوذ، احساس فردی از میزان موقعیت خاص و ویژه و تأثیری که بر فرد می گذارد، است (عابدین و سلیم، ۲۰۱۱).
برانگیختگی: تاثیر نافذ واکنشهای هیجانی از قبیل تبلیغات تجاری، مصرف محصول و خرید، در متون مختلف توسط پژوهشگران بازاریابی ، برانگیختگی تعبیر شده است و به طور کل میتوان گفت آگاهی از هیجانات مثبت تحت عنوان برانگیختگی از آن یاد می شود (نوربخش، ۱۳۹۱).
تداعی برند: تداعی (یادآوری) برند، که هویت برند را تشکیل میدهد، به چیزی اطلاق می شود که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در ذهن مشتری با برند مرتبط است و یک دارایی است که می تواند دلایل متمایز برای خرید ایجاد کند، بر احساسات درباره یک محصول تأثیر بگذارد و پایه های گسترش برند را ایجاد کند. تداعیگرهای برند شامل کیفیتهای عملکردی، مزایا، وضعیتهای خرید و مصرف است (رومانییوک و ننیز، ۲۰۱۱).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
پاسخ محیطی: پاسخهای محیطی به معنی نگرش محیطی است که در برگیرنده عقاید و باورهاست. پاسخهای محیطی از لحاظ تئوری نگرشی مفهومسازی می شود چون آنها از اعتقادات تشکیل شده اند. ارتباط محیطی بهعنوان یک اعتقاد خاص ظاهر می شود که جمعیت زیادی در ساختار ادراکی تنظیم می شود و باید بهعنوان یک ایده در نظر گرفته شود تا یک نگرش. متغیرهای محیطی میتوانند بر رفتارهای خرید مصرف کننده تاثیر بگذارند (عابدین و سلیم، ۲۰۱۱).
شیبهسازی اطلاعات: شبیهسازی می تواند نوعی مکانیزم کنترل برای رفتار مشتریان باشد. افراد از طریق شبیهسازی نیز اطلاعاتی از محصول به دست میآورند که میتوانند مکانیزم های خود کنترلی را کاهش دهند که این می تواند توانایی مصرف کنند گان در برابر مقاومت وسوسه در درگیری در لحظه ی خواستن را ممانعت کنند یا حتی کاهش دهد (عابدین و سلیم، ۲۰۱۱).
میزان اطلاعات: مصرف کننده بهمنظور خرید یک محصول یا خدمت، مجموعه اقداماتی را تحت عنوان فرایند تصمیم گیری انجام میدهد. او پس از تشخیص نیاز خود، به جمعآوری اطلاعات می پردازد و بر اساس این اطلاعات گزینه های خرید را ارزیابی کرده و در نهایت اقدام به تصمیم گیری مینماید (بحرالعلومی و همکاران، ۱۳۹۰).
تعریف عملیاتی
رفتار خرید مصرف کنندگان: اصطلاح رفتار خرید مصرف کننده به این معناست که مصرف کننده به طور واقعی حس خرید آن محصول یا خدمات را پیدا می کند. در این پژوهش رفتار خرید مصرف کننده به معنای دریافت خدمات از شرکت در هر زمان که نیاز به آن نوع از خدمات مطرح باشد و نیز معتقد بودن به ارائه خدمات خوب به مشتریان تعبیر شده است (عابدین و سلیم، ۲۰۱۱).
تبلیغات: تبلیغات شکلی از ارتباطات است که قصد متقاعد کردن یک مخاطب (بینندهها، خوانندهها، یا شنوندهها) را برای خرید یا انجام عملی در مورد محصولات، اطلاعات و یا خدمات و… دارد در این پژوهش پاسخهای محیطی و پاسخهای عاطفی حاصل از تبلیغات مطرح شده است (ابیدین و سلیم، ۲۰۱۱). در ذیل به تعریف عملیاتی آنها پرداخته شده است.
پاسخ عاطفی: پاسخهای عاطفی جنبه های مربوط به ارزشهای لذت جویانه، سرگرمی، هیجان و… را شامل می شود و توانایی مصرف کننده برای فراخوانی آن آگاهی برند میباشد. در این پژوهش مؤلفه های تشکیل دهنده پاسخهای عاطفی عبارنتد از: لذت، نفوذ (تسلط)، برانگیختگی و تداعی برند (عابدین و سلیم، ۲۰۱۱).
لذت: حالتی که شخص احساس خوبی دارد، خوشحال است یا در یک شرایط خاص شاد به نظر میرسد. در این پژوهش لذت به معنای بهتر شدن تصویر اجتماعی مشتری از طریق اطلاع یافتن از خدمات پرکاربرد به واسه تبلیغات و نیز تجربه یک احساس خوب تعبیر شده است (عابدین و سلیم، ۲۰۱۱).
نفوذ: احساسات فردی را تعریف می کند که تحت کنترل میباشند یا رشد آزادانه رفتار می کنند و اینها زمانی ظاهر میشوند که مشتری به تبلیغات آن برند نگاه می کند و علاقه به آن برند را در ذهنش توسعه میدهد و بالاخره میخواهد آن را بخرد. در این پژوهش نفوذ به معنای اعتقاد یافتن به برتری کیفیت خدمات شرکت نسبت به شرکتهای رقیب به واسطه تبلیغات میباشد (عابدین و سلیم، ۲۰۱۱).
برانگیختگی: حالتی از احساس میباشد که از شخصی به شخص دیگر در شرایط متقابل تغییر می کند، احساس هیجان، فعال بودن، کسل بودن یا خوابآلود بودن. در این پژوهش برانگیختگی به معنای استفاده مجدد از خدمات شرکت حتی در صورت ارائه قیمتهای پایینتر رقبا میباشد (ابیدین و سلیم، ۲۰۱۱).
تداعی برند: جز ء دیگری از تبلیغات موثر که پاسخهای عاطفی را به وجود می آورد توانایی مصرف کننده برای فراخوانی آن آگاهی برند می باشد در این پژوهش تداعی برند (آگاهی از برند) به معنای مثبت بودن تصویر ذهنی مصرف کننده از خدمات به واسطه تبلیغات و متفاوت نمودن خدمات در ذهن وی نسبت به شرکتهای رقیب میباشد (عابدین و سلیم، ۲۰۱۱).
پاسخ محیطی: محیط نه تنها می تواند واکنشهای عاطفی (لذت، انگیختگی) و پاسخهای رفتاری مصرف کننده را تحت تاثیر قرار دهد، بلکه او را وادار به پاسخهای شناختی یا ادراکی مینماید (روی و هان، ۲۰۱۰). در این پژوهش مؤلفه های پاسخهای محیطی عبارتند از: شبیهسازی اطلاعات و میزان اطلاعات (عابدین و سلیم، ۲۰۱۱) که در ذیل تعریف عملیاتی آنها ارائه میگردد:
شیبهسازی اطلاعات: در این پژوهش شبیهسازی اطلاعات به معنای آگاهی کافی از خدمات ارائه شده شرکت توسط تبلیغات انجام گرفته و نیز شبیهسازی درباره اطلاعاتی در خصوص تاکید بر وظیفه پاسخگویی کارمندان درقبال مشکلات و سوالات مشتریان بو واسطه تبلیغات تعریف شده است (عابدین و سلیم، ۲۰۱۱).
میزان اطلاعات: در این پژوهش منظور از میزان اطلاعات تبلیغات شرکت درباره میزان اطلاعرسانی در خصوص تماس با مشتری جهت یادآوری زمان انقضای بیمهنامه، اعزام کارشناس به محل به جای مراجعه بیمهگذار جهت بازدید از مورد بیمه خسارتی و… میباشد (عابدین و سلیم، ۲۰۱۱).
جمعبندی فصل اول
یکی از مهمترین فصول هر پایاننامه فصل اول آن است و اگر فصل اول را ستون اصلی هر پایاننامه بنامیم سخنی به گزاف نگفتهایم چرا که در این فصل مسیر کلی حرکت محقق که میبایستی در فصلهای دیگر صورت پذیرد مشخص میشود، از سوی دیگر خوانندگان نیز با مطالعه این فصل بخش اعظمی از موضوعات و مطالب مرتبط با آن را درک میکنند. دراین فصل در ابتدا به شرح و بیان مسأله پژوهش پرداخته شده، سپس مدل مفهومی پژوهش، اهمیت ضروت انجام پژوهش، اهداف و فرضیه های پژوهش، و در نهایت تعریف عملیاتی متغیرها بیان گردیده است. هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی تاثیر عوامل عاطفی و محیطی موثر بر تبلیغات در رفتار خرید مصرف کنندگان میباشد، این پژوهش از نوع پژوهشهای کاربردی میباشد. قلمرو موضوعی تحقیق شامل مباحث عوامل عاطفی و محیطی موثر در تبلیغات بر روی رفتار خرید مصرف کنندگان در حوزه صنعت بیمه بوده است. قلمرو مکانی پژوهش شرکتهای بیمه ایران، آسیا و البرز و قلمرو زمانی آن نیمسال دوم سال تحصیلی ۹۴-۹۳ میباشد. در ادامه در فصل دوم مبانی نظری و پیشینه پژوهش بیان میگردد.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
مقدمه
درحالحاضر شرکتها با دشوارترین شرایط رقابتی روبهرو هستند. چنانچه شرکتها بتوانند از فلسفه توجه به کالا و فروش فاصله گرفته و به فلسفه تبلیغات صحیح توسل جویند، از رقبای خود پیشی خواهند گرفت. شرکتهای خدماتی نیز میتوانند با مورد توجه قراردادن تصویر ذهنی متمایز و یا نحوه ارائه خدمت، ارائه خدمات با کیفیتی بیش از انتظارات مشتریان و انجام وظایف کارکنان به صورت ماهرانه، بهرهوری خود را افزایش دهند. همچنین با ایجاد روابط رضایتبخش و بلندمدت با مشتریان باعث می شود که آ نها همواره در انتخابهای خود شرکت را به رقبا ترجیح دهند. امروزه قدرت انتخاب و گزینشگری مخاطبان افزایش یافته و دیگر به راحتی در معرض هر پیام تبلیغی قرار نمیگیرند. بیمه نیز از جمله فعالیتهای اقتصادی کلیدی هر کشوری است که در اقتصاد نقش بسزایی دارد. تقویت صنعت بیمه، زمینه ساز رونق سایر فعالیتهای اقتصادی است. اما باتوجهبه این نقش اساسی، صنعت بیمه از جایگاه مطلوب خود فاصله زیادی دارد و در حوزه مسائل بازاریابی و تبلیغات فعالیتهای محدودی صورت گرفته است. در اصل میتوان بیان کرد که شرکتهای بیمه به مسائل بازاریابی و تبلیغات توجه زیادی نمیکنند. باتوجهبه آنچه که بیان شد در این فصل بر آنیم تا با ارائه تعاریف و مفاهیمی از تبلیغات و رفتار خرید مصرف کننده و عوامل مؤثر بر آن و نیز با تمرکز بر عوامل عاطفی و محیطی حاصل از تبلیغات و تاثیر این عوامل بر رفتار خرید مصرف کننده به ارائه مدلی دقیق بپردازیم و سعی شده تا نقش تبلیغات در توسعه صنعت بیمه بررسی شود و تاثیرگذاری این عامل در رفتار خرید مشتریان بیمه سنجیده شود.
رفتار خرید مصرف کنندگان
مبانی و مفاهیم رفتار خریدمصرف کنندگان
امروزه بهمنظور موفقیت در بازارها فهمیدن ارزشهای مصرفی مشتریان و تاثیر آنها بر رفتار مصرف کنندگان از موضوعات حیاتی میباشد. افراد فرضیه های ذهنی و سبک زندگی خود را بر پایه عوامل تأثیرگذار درونی (به طور عمده عاطفی و احساسی) و برونی (به طور عمده محیطی) شکل می دهند. هرگاه افراد با موقعیتهای مرتبط مواجه میشوند، فرایند تصمیم گیری خرید ناخودآگاه در ذهن آنها فعال می شود. این فرایندها و دستاوردهای حاصل از آن از طریق تاثیرگذاری بر عوامل درونی و بیرونی به نوبه خود بر نوع نگرش افراد نسبت به خود و سبک زندگی آنها تاثیر می گذارد. از بین همه خریداران از خریدی که انجام دادهاند، درصد خاصی راضی هستند. به اعتقاد بازاریابان بسیاری از مشتریان راضی در عین رضایت باز هم ممکن است به هر دلیلی به نامهای تجاری رقیب روی آورند؛ بنابراین هر چقدر تعداد مشتریان راضی بیشتر باشد شرکت می تواند از تکرار خرید خود اطمینان بیشتری یابد (چادهوری و هالبروک، ۲۰۰۴). یکی از ویژگیهای انسانها در طول حیات بشری رفتار مصرفی آنهاست. هر فرد برای آ نکه به حیات فردی و اجتماعی خود ادامه دهد، لازم است که در حوزه های گوناگون زندگی مقداری از تولیدات بشری را مصر ف کند. مصرف ابعاد گوناگونی را در بر میگیرد و تمامی مظاهر مادی ومعنوی تولیدات بشری را در برمی گیرد. هر یک از ما بر مبنای نظم خاصی، غذا، لباس، مسکن، حمل و نقل، وسایل خانه، ایده ها و خدمات را استفاده یا مصرف میکنیم. رفتارهای مصرفی انسانها، از یک سو بر جنبه های گوناگون زندگی اقتصادی و اجتماعی تأثیر گذاشته و از سوی دیگر، تحت تأثیر عوامل گوناگونی قرار دارد. میزان و نوع مصرف می تواند بیانگر مسائلی چون سبک زندگی، طبقه و حتی نوع نگرش افراد باشد و از سوی دیگر، میتوان با توجه به موارد یاد شده مقدار و نوع مصرف را سنجید .ویلکی و سالمون رفتارهای مصرف کننده را فعالیتهای فیزیکی، احساسی و ذهنیای که افراد هنگام انتخاب، خرید، استفاده و دور انداختن کالاها وخدمات در جهت ارضای نیازها و خواسته های خود درگیر آنها هستند، میدانند. بهعبارت دیگر رفتار مصرف کننده فعالیتهایی هستند که در آنها افراد درگیر استفاده واقعی یا باالقوه از اقلام مختلف بازار که شامل محصولات، خدمات، ایده ها و محیط فروشگاهها می شود، هستند. از دیدگاه ویلکی و سالمون رفتار مصرف کننده، فعالیتهای فیزیکی، احساسی و ذهنیای که افراد هنگام انتخاب، خرید، استفاده و دورانداختن کالاها و خدمات در جهت ارضای نیازها و خواسته های خود درگیر آنها هستند اطلاق می شود (ویلکی و سالمون به نقل از صمدی، ۲۰۰۹). چالش عمدهای که پیشروی بازاریان قرار دارد، این است که چگونه متناسب با محصول یا خدمتی که به مصرف کنندگان ارائه می شود، بر رفتار خرید آنها تاثیر بگذارند. آنها میدانند که عمل خرید تنها بخشی از فرایند رفتار مصرف کننده است. رفتار مصرف کننده را میتوان به صورت فرایند و فعالیتهایی از قبیل جستجو، انتخاب، خرید، استفاده، ارزیابی و کنارگذاری کالا یا خدمت خاصی که نیاز یا خواستهای را برآورده سازد، تعریف کرد. رفتار مصرف کننده حوزه پیچیدهای است که محدوده وسیعی از مفاهیم را پوشش میدهد و در قلب همه مسائل بازاریابی قرار دارد. بهطورکلی رفتار تصمیم گیری خرید مصرف کننده را میتوان به صورت سه مرحله مجزا ولی مرتبط با یکدیگر در نظر گرفت. مرحله اول مربوط به تلاش های بازاریابی شرکت بهمنظور تأمین نیازها وخواستههای مصرف کننده است. مرحله دوم یعنی فرایند مدل برنحوه اتخاذ تصمیم مصرف کننده و عوامل محیطی که بر تصمیمات مصرف کننده تأثیر میگذارند، تأکید دارد. عوامل فردی شامل عوامل روانی و عوامل شخصی است. عوامل روانی ذاتی مصرف کننده یعنی یادگیری، شخصیت، ادراک، انگیز ش و باورها و نگر شها در نحوه تأثیرگذاری عوامل مؤثر محیطی روی اطلاعات مصرف کننده در مورد محصول یا خدمت تأثیر خواهد داشت. مرحله سوم که آنرا خروجی مدل میگوییم رفتار تصمیم گیری خرید مصرف کننده است که اهداف سازمان نیز در این مرحله تحقق مییابد. در این مرحله از منظر تلاش های سازمانی عمل فروش و از منظر رفتارمصرف کننده عمل خرید انجام می شود و پس از مصرف کالا مسئله رضایت از خرید و در صورت تکرار خرید مسئله وفاداری نسبت به محصول یا مارک تجاری مطرح میگردد. دراینصورت اگر مرحله سوم به صورت کامل انجام گیرد و رضایت مشتری و وفاداری او تحقق یابد سازمان نیز به اهداف خود خواهد رسید (خانمحمدی و محمدی، ۱۳۸۵).
به لحاظ سنتی، محققانِ رفتار مصرف کننده، مشاهده کرده اند که رفتار خرید یک کالا یا خدمت پس از شکل گیری باورها و نگرشها سرمیزند. با این وجود، مطابق دیدگاه تأثیر رفتاری، رفتار ممکن است به طور مستقیم بیآنکه ابتدا مصرف کنندگان باورها یا نگرشهای قویای درمورد محصول ایجاد کرده باشند، تحت تأثیر قرار گیرد. رفتار هنگامی مستقیماً تحت تأثیر قرار میگیرد که نیروهای پرقدرت موقعیتی یا محیطی، مصرف کننده را وادار به عمل کند. به اعتقادپژوهشگران، از باورها، شناخت و رفتار مشتریها این گونه بر می آید که هر سه میتوانند به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار بگیرند. بنابراین، افراد گاهی با شکل گیری باورها، رفتار متناسب با آن را نیز نشان می دهند (مولینر و همکاران، ۲۰۰۷). سازمانهای امروزی بدلیل خاص و محدود بودن مشتری و منافع فراوان ایجاد مشتری وفادار برای سازمان خود،همواره بدنبال ایجاد راهکارهایی برای دستیابی به اینگونه مشتریان هستند. با افزایش شدید رقابت تجاری و روند قدرتمند جهانی شدن، نقش مشتری از یک مصرف کننده صرف به یک عنصر چند وجهی با نقش مصرف کننده کمک تولیدکننده، کمک ایجاد کننده ارزش، کمک توسعه دهنده دانش و رقابتها تبدیل شده است که نشان دهنده موقعیت خیلی مهم برای مشتری است (نیکولز، ۲۰۱۰). برای اینکه بتوان مشتریان وفادار را درسازمان حفظ کرد و به مشتریان امیدوار ، خدمات بهتری ارائه داد باید در اولین قدم آنها را شناخت، با شناخت هر دسته از مشتریان میتوان متناسب با نیاز آنها خدمات شرکت را بهبود داد و به این صورت مشتریان را حفظ کرد. پس از تشخیص مشتریان، مشخصات آنها، خواسته ها، نیازها و انتظارات هر طبقه از آنها و سپس شناخت خدمات شرکت، ایرادات و اتلافات حین خدمت، یافتن فرصتها و تهدیدها میتوان سود آوری شرکت را بالا برد (مور و همکاران، ۲۰۰۵). در بخش ارائه خدمات، روابط میان فردی عاملی مهم به حساب می آید و تحقیقات حاکی از آن است که ایجاد رابطه میان مشتری و ارائه کنندگان خدمات تاثیر مثبتی بر رابطه مشتری با شرکت خواهد داشت. در حقیقت با ارائه اطمینان و مزایای اجتماعی، وجود این نوع ارتباط به ایجاد ارزش میانجامد و وفاداری مشتری را به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق نقش رضایتمندی او میسر میسازد. آنها همچنین ارتباطی مستقیم را میان رضایت مشتری ومیزان خرید انجام شده نشان دادند (کیمیاوگلو و زیلیلی، ۲۰۰۹).
چگونگی شکل گیری رفتارها، تمایلات و باورها
موون و مینور (۱۳۸۴) معتقدند که «رفتارها، باورها، تمایلات، نگرشها می توانند به سه شیوه مجزا شکل گیرند. ابتدا از طریق شکل گیری مستقیم که در آن یک باور، نگرش یا رفتار مستقیماً شکل گرفته، حالتها بر روی یکدیگر بنا میشوند و سلسله مراتب اثرات خلق می شود و سپس سلسله مراتب اثرات نظمی را که در چارچوب آن باورها، نگر شها و رفتارها اتفاق میافتد، معرفی می کند.»
۱) شکلدهی مستقیم باورها و تمایلات: دیدگاه تصمیم گیری به توضیح چگونگی شکل گیری مستقیم باورها می پردازد. بنابراین، باورها مستقیماً از دل فعالیتهای پردازش اطلاعات و فعالیتهای یادگیری شناختی مصرف کننده بیرون می آید.
۲) شکلدهی مستقیم شناخت: سه سازوکار دیدگاه تجربی نحوه شکل گیری نگرشها به طور مستقیم شامل شرطی شدن کلاسیک، پدیده مواجه سازی محض و تأثیر حالات خلقی را توضیح میدهد.
۳) خلق رفتار به طور مستقیم: به لحاظ سنتی، محققانِ رفتار مصرف کننده، مشاهده کرده اند که رفتار خرید یک کالا یا خدمت پس از شکل گیری باورها و نگرشها سر میزند. با این وجود، مطابق دیدگاه تأثیر رفتاری، رفتار ممکن است به طور مستقیم بی آن که ابتدا مصرف کنندگان باورها یا نگرشهای قویای درمورد محصول ایجاد کرده باشند، تحت تأثیر قرار گیرد. رفتار هنگامی مستقیماً تحت تأثیر قرار میگیرد که نیروهای پرقدرت موقعیتی یا محیطی، مصرف کننده را وادار به عمل کند. به اعتقادپژوهشگران، از باورها، شناخت و رفتار مشتریها این گونه برمیآید که هر سه میتوانند به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار بگیرند. بنابراین، افراد گاهی با شکل گیری باورها، رفتار متناسب با آن را نیز نشان می دهند (مولینر و همکاران، ۲۰۰۷).
کلیدهای هفتگانه رفتار مصرف کننده
- رفتار مصرف کننده برانگیخته است، بدین معنی است که عموماً رفتار مصرف کننده در راستای رسیدن به هدف خاصی برانگیخته می شود.
- رفتار مصرف کننده در بر گیرنده فعالیتهای زیادی است.
- رفتار مصرف کننده یک فرایند است. فرایند رفتار مصرف کننده سه مرحله مرتبط فعالیتهای قبل از خرید، ضمن خرید و بعد از خرید را در بر میگیرد.
- رفتار مصرف کننده از نقطه نظر زمانی و پیچیدگی متفاوت است، منظور از پیچیدگی، تعداد فعالیتها و سختی یک تصمیم است.زمانبری و پیچیدگی نیز با یکدیگر مرتبطند. یعنی با در نظر گرفتن بقیه عوامل، هر چه تصمیمی پیچیدهتر باشد، زمان بیشتری صرف آن خواهد شد (قنبری نژاد، ۱۳۹۰).
- رفتار مصرف کننده نقشهای مختلفی را در بر میگیرد که این نقشها عبارتند از:
پیشقدم: کسی است که اولین قدم درباره ایده خرید کالا یا خدمت خاصی فکر کرده و آن را پیشنهاد می کند.
تاثیرگذار: کسی است که نظرات و پیشنهادات او نهایتاً بر تصمیم خرید تاثیر می گذارد.
تصمیمگیرنده: کسی است که نهایتاً درباره خرید قسمتی از آن تصمیم میگیرد، یعنی تصمیم گیری درباره خرید، آنچه که باید خریده شود، نحوه خرید و مکان خرید به عهده این شخص است.
خریدار: خرید عملاً توسط این شخص انجام می شود.
ذینفع یا استفاده کننده: کسی است که کالا یا خدمت را مصرف می کند یا مورد استفاده قرار میدهد (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۸۳).
- رفتار مصرف کننده تحت تاثیر عوامل خارجی است. اساساً این مفهوم منعکس کننده این نکته است که رفتار مصرف کنندگان ماهیت انطباقی دارد. یعنی مصرف کنندگان با محیط پیرامون خود منطبق میشوند و تصمیمات آنها تا حد زیادی تحت تاثیر نیروهای خارجی هستند.
- افراد مختلف، رفتار مصرف کنندگی مختلفی دارند. یعنی افراد مختلف با توجه به ترجیحات و تفاوتهای فردی که دارند رفتار مصرفی متفاوتی دارند (قنبری نژاد، ۱۳۹۰).
فرایند تصمیم گیری خرید مصرف کننده
زمانی که کالایی خریداری می شود مصرف کننده معمولاٌ از فرایند تصمیم گیری پیروی می کند. این فرایند نشان دهنده یک فرایند عمومی هستند که مصرف کننده از شناسایی یک محصول یا خدمت مورد نیاز تا ارزیابی آن و خرید طی می کند. این فرایند راهنمایی برای مطالعه نحوه تصمیم گیری مصرف کنندگان است که شامل ۵ مرحله بوده که در زیر به آنها اشاره خواهد شد.
- شناخت مشکل: اولین مرحله در فرایند تصمیم گیری مصرف کننده، شناخت مشکل است. مشکل زمانی شناسایی می شود که مصرف کننده اختلاف عمدهای میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب یا ایدهآل خود احساس کند. مصرف کننده این وضعیت را به عنوان مشکل تلقی و سعی می کند آن را برطرف کنند. شناسایی مشکل زمانی شروع می شود که مصرف کننده تحت تاثیر محرکهای درونی و بیرونی قرار دارد. این چنین خواسته هایی معمولاً توسط آگهیهای تجاری و دیگر اقدامات تبلیغاتی ایجاد میشوند.