همان ج ۹ ص ۳۹
با بررسی کارکردهای پهلوانی که البته به طور مختصر به بعضی از آنها اشاره شد، اهمیت و پایگاه اجتماعی پهلوانان در حد منظور ما روشن می شود و حال در ادامه این بحث(اهمیت و جایگاه ورزش) به محبوبیت طبقه پهلوان و الگوبودن آنان در جامعه می پردازیم. برای اثبات این کار نشان می دهیم که اکثر صفات و خصلتهای پهلوانان به عنوان ارزش و در کنار سایر ارزش های اجتماعی قرار داشته است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۵-۵. صفات و خصلتهای پهلوانی
۵-۵-۱. تنومندی
تنومندی و بر و بالا یکی از خصوصیات فیزیکی و ظاهری پهلوانان است. با مطالعه شاهنامه ملاحظه می شود که این خصوصیت به عنوان یک ارزش یک صفت ظاهری مطلوب و وصف کردنی به حساب می آید و پدران و مادارن و نزدیکان یک نوزاد متولد شده در باره قد و قامت برو بالای نوزاد خود داد سخن داده اند و از اینکه خداوند به آنها فرزندی با چنین خصوصیات، یعنی خصوصیت فیزیکی پهلوانی عنایت کرده است شکرگزاری، می کنند. در مواردی این چنینی بارها مشاهده می شود که از واژه ترکیبی «پهلوان بچه» استفاده شده است و این بیش از هر چیز نشان دهنده این نکته است که پدران و مادران دوست داشتند فرزندانی همچون پهلوانان داشته باشند.
در تعریف و صفت زال به هنگام تولد
یکی پهلوان بچه شیر دل
نماند بدین کودکی چیردل
همان ج ۱ ص ۲۸
به هنگام زاده شدن کیخسرو
سپهبد بیامد بر شهریار
بسی آفرین کرد بر کردگار
همان ج ۱ ص ۱۲۳
برآن برز و بالا و آن شاخ و یال
که گفتی بر او بر گذشت است سال
همان ج ۱ص ۱۲۳
مسئله تنومندی و سینه ستبری تا آنجا اهمیت دارد که حتما اگر نوزاد به طور غیر طبیعی هم بزرگ باشد و رشد کند مورد تمسخر کسی قرار نمی گیرد و موجب نگرانی والدین هم نمی شود. چنانکه در داستان زاده شدن رستم و اوصاف اطرافیان درباره او چنین دستگیر خواننده می شود که نوزاد از حد طبیعی بزرگتر، سنگین تر و تنومندتر است اما در کلام اطرافیان علیرغم شگفت زده شدن از این بابت، جز شعف و تحسین و شکرگزاری چیز دیگری دیده نمی شود. و در اعمال و حرکات آنان جز برپایی جشن و سرور کار دیگری سر نمی زند.
وصف ظاهری رستم در هنگام تولد از نگاه پدر(زال)
به رستم نیا در شگفتی بماند
بدان بازو و یال و آن کتف و شاخ
دو رانش چو ران هیونان ستبر
برو هر زمان نام یزدان بخواند
میان چون قلم سینه ای بر فراخ
دل شیر و نیروی ببر هژبر