• • • • • 1. 1. توسعه مدل

           

       

   

«کاپلان» و «نورتون»^[۱۱۸] اندیشه ارزیابی متوازن را اولین بار در سال ۱۹۹۲ میلادی در مجله Harvard Business Review مطرح کردند. عدم کفایت معیارهای مالی برای سنجش عملکرد سازمان ها را بر آن داشت که سایر فعالیت های خود مانند ارتباط با مشتری، نوآوری در فرآیندها و آموزش کارکنان را نیز ارزیابی نمایند و برای سنجش عملکرد آنها معیارهای دیگری را به معیارهای مالی بیفزایند. گرچه مجموعه فعالیت های فوق زیربنای موفقی هر سازمان را شکل می دهد، اما افراد کمی قادرند با مدیریت کارآ معیارهای مناسب مربوط به این فعالیت ها را آن چنان برگزینند که این معیارها به شکلی متوازن سازمان ها را به سوی چشم انداز و رسالت خویش راهبری نمایند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

چشم انداز آینده سازمان هسته اصلی فعالیت های BSC است. BSC رسالت و استراتژی را به اهداف و معیارها ترجمه می کند و از چهار وجه به این مهم می پردازد: مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی و یادگیری و رشد نیروی انسانی. باید بر این نکته تأکید نمود که BSC صرفاً در نقش یک سیستم کنترلی نیست. معیارهای آن نیز تنها برای توصیف عملکرد گذشته به کار نمی رود، بلکه این معیارها ابزاری برای تبیین و انتقال استراتژی سازمان خواهند بود. همچنین این معیارها برای کمک به تنظیم و هم راستا نمودن ابتکارات در سطح افراد، واحدهای مختلف و کل سازمان طراحی می­شوند تا دستیابی به اهداف مشترک را ممکن سازند. بنابراین مدیران با به کارگیری BSC نه تنها به روشنی از عملکرد گذشته شرکت آگاه می شوند بلکه درمی یابند که اکنون در کجای مسیر قرار دارند و چگونه می­توانند با چالش های آینده رو به رو شوند. BSC یک چارچوب مفهومی است که وظیفه آن ترجمه اهداف استراتژیک سازمان به یک مجموعه از شاخص­ های عملکردی است. این شاخص ها به طور معمول از میان چهار وجه مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی و یادگیری و رشد انتخاب می شوند. تعدادی از این شاخص ها برای سنجش پیشرفت سازمان به سوی چشم انداز آن به کار می روند. بعضی دیگر از شاخص ها برای سنجش پیشرفت سازمان در دستیابی به اهداف بلند مدت به کار می روند. با به کارگیری BSC یک سازمان قادر است از عملکرد کنونی (مالی، رضایت مشتری و نتایج فرآیندهای داخلی) و نیز از تلاش­ های خود برای بهبود فرآیندها، انگیزش، آموزش کارکنان و بهبود سیستم های اطلاعاتی (توانایی سازمان برای بهبود و یادگیری) مطلع شود.
BSC بخشی از یک مجموعه مرتبط از شاخص ها است. استراتژی یک سازمان معمولاً در حول یک مجموعه BSC که به خوبی طراحی شده اند دور می زند. BSC باید بازتاب پیوندهای ذاتی بین هر جنبه از استراتژی و معیارهایی که آن را ارزیابی می کند باشد. همچنین BSC دارای این مزیت است که شاخص های پیشرو^[۱۱۹] و با تأخیر^[۱۲۰] سازمان را در اختیار مدیران قرار می دهد.
واژه متوازن^[۱۲۱] نیز به این دلیل در BSC به کار رفته است که وظیفه این روش ایجاد توازن بین شاخص های مالی و غیرمالی، معیارهای قابل اندازه گیری و غیرقابل اندازه گیری، جنبه­ های داخلی و خارجی، محرک های عملکرد و نتایج است.

• • • • • 1. 1. وجوه مدل BSC