۱۶۱۷۷
۱۷۶۳۱
۲۴۰۱۱
۲۷۹۷۹
۲۸۳۳۰
تعداد دانشآموزان همه مقاطع تحصیلی
۲۱۴۰۸۲۰
۲۳۲۷۴۵۵
۲۶۹۹۰۵۲
۳۰۵۷۴۹۲
۳۴۱۸۲۵۰
در برنامه عمرانی چهارم که از سال ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۵۱ اجرا شد، رشد آموزش و پرورش بیشتر مورد توجه قرار گرفته بود. در سال ۱۳۵۲ همزمان با افزایش ۴ برابری درآمد نفت، آموزش دوره راهنمایی اجباری شد.[۴۰۶] (آموزش دوره دبستان قبلاً در سال ۱۳۲۲ اجباری شده بود) در پی ایجاد مدارس جدید و افزایش کارکنان آموزشی، حوزه نفوذ آموزش و پرورش در دهه ۱۳۵۰ بازهم بیشتر شد و در نتیجه تعداد دانشآموزان که در سال تحصیلی ۵۱-۱۳۵۰، ۵۴۲/۲۷۲/۴ نفر بود، در سال تحصیلی ۵۸-۱۳۵۷ به ۲۹۱/۲۷۷/۷نفر رسید.[۴۰۷]
این روند در سالهای بعد نیز ادامه داشت اما از زمانی که آموزش و پرورش دولتی تقریباً همه شهرستانها را تحت پوشش قرار داد، افزایش تعداد دانشآموزان بیشتر تابع افزایش جمعیت بود و نمیتوان آن را ناشی از نفوذ آموزش دولتی به مناطق بیشتر (با بهره گرفتن از پول نفت) قلمداد کرد. به عنوان مثال در دوره جمهوری اسلامی تحت تأثیر سیاستهای دولت مبنی بر افزایش جمعیت که در دهه ۱۳۶۰ اجرا شد، در سال های نیمه دهه ۱۳۷۰ تعداد دانشآموزان تا مرز ۱۹میلیون نفر بالا رفت اما درسال ۱۳۸۷ به کمتر از ۵/۱۴ میلیون نفر کاهش یافت.[۴۰۸] و این کاهش که در پردرآمدترین دوره تاریخ نفت صورت گرفته ناشی از کمبود امکانات آموزشی نبوده بلکه از کاهش جمعیت لازمالتعلیم نشات گرفته است
آموزش عالی
آموزش عالی دولتی نیز به موازات افزایش درآمد نفت، گسترش یافت. نفت باعث پیدایش صنایع جدید، بورورکراسی وافزایش فعالیتهای عمرانی شد و همۀ این موارد تقاضا برای نیروی انسانی ماهر و متخصّص را افزایش دادند. هزینه تربیت نیروی تحصیل کرده و تخصصی نیز از محل فروش نفت تأمین میشد. تا دهه ۱۳۳۰ تعداد دانشجویان کشور رقم قابل توجهی نبود. برخی منابع، تعداد دانشجویان مشغول به تحصیل در موسسات آموزش عالی داخل کشور را در سال ۱۳۳۹، ۲۳۹۵ نفر ذکر کردهاند.[۴۰۹] این رقم در دهه ۱۳۴۰ به سرعت رشد کرد. در سال تحصیلی ۴۶-۱۳۴۵ تعداد دانشجویان به ۷۴۷/۳۶ نفر رسید. در سال تحصیلی ۵۵-۱۳۵۴ پس از افزایش درآمد نفت تعداد دانشجویان دانشگاهها به ۹۰۵/۱۵۱ نفر افزایش یافت.[۴۱۰] در دهه ۱۳۵۰ که درآمد هنگفت نفت به خزانه کشور سرازیر شد، تعداد دانشجویان دانشگاههای دولتی نیز حدود ۸۰ درصد افزایش یافت، تعداد دانشجویان مؤسسات آموزشی دولتی در سال ۱۳۵۰،به ۹۷۳۳۸ نفر رسید.[۴۱۱]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در دورۀ جمهوری اسلامی تعداد دانشجویان با سرعت بیشتری افزایش یافت. تعداد دانشجویان دانشگاههای دولتی که در سال ۱۳۶۱، ۱۱۷/۱۴۸ نفر بود، در سال ۱۳۷۰ به ۳۴۴۰۴۵ نفر و در سال ۱۳۸۰ به ۷۵۹۸۷۰ نفر و درسال ۱۳۸۷ به ۳/۳ میلیون نفر رسید.[۴۱۲] اما سایر شاخصها مانند تعداد اعضای هیأت علمی، نسبت اعضاء هیأت علمی به دانشجویان، کیفیّت آموزشی، تحقیقات و پژوهشهای علمی و … متناسب با درآمد نفت و تعداد دانشجویان، رشد نکرده است. در دهه ۱۳۷۰ که یکی از دورههای رونق نفت است، آهنگ رشد تعداد اعضای هیأت علمی دانشگاهها کاهش یافته است. در همین دهه نسبت دانشجویان به اساتید در ایران در مقایسه با ۱۰ کشور منتخب که از میان کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه انتخاب شدهاند، رتبه نهم را کسب کرده است. (تعداد دانشجویان نسبت به اساتید در ایران در سال ۱۳۷۴، ۳۵ نفر بود) [۴۱۳]درزمینه تحقیقات علمی نیز وضعیت مشابهی دیده میشود. براساس یک مطالعه تطبیقی (جدول شماره ۲۱) تعداد افرادی که درسال ۱۹۸۵ (۱۳۶۴) در ایران مشغول کارهای تحقیقاتی و پژوهشهای توسعهای بودهاند، ۵۰۴۸ نفر بوده است. این رقم در میان ۱۴ کشورمنتخب که تعداد زیادی از آنها کشورهای در حال توسعه میباشند، کمترین رقم بوده است.
جدول شماره ۲۱- تعداد دانشمندان و مهندسان شاغل در تحقیقات علمی[۴۱۴]
کشور
سال
تعداد افراد
کشور
سال
تعداد افراد
ایران
۱۹۸۵
۵۰۴۸
پاکستان
۱۹۸۶
۲۳۳۵۳
ونزوئلا
۱۹۸۳
۷۲۶۰
کره جنوبی