¨ آداب و رسوم
_________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
______________
■ عناصر روانشناسی
این قصه شبیه به قصهی ۳۱ است، از لحاظ روانشناسی هم همان مضمون قصهی ۳۱ را دارد با این تفاوت که نماد ناخودآگاه خطرناک در این قصه خرس هست و دیگر اینکه شخصیت مرد قصه پس از پناه بردن به کوه، همانجا میماند.
■ باورهای عامیانه و خرافی
__________
■ سایر عناصر
۳-۶۲- افسانهی لری
* خلاصهی قصه
در زمان های قدیم مردی به نام پرویز، زنی به نام گلپری داشت. مرد بسیار تنبل بود و هیچ وقت دنبال کار نمیرفت. یک روز گلپری، پرویز را از خانه بیرون کرد و در را به رویش بست. مرد رو به صحرا رفت تا به چشمهای رسید. مقداری آب خورد و بالای درختی نشست. درویشی کنار چشمه آمد و با گِل مجسمهای ساخت. درویش مجسمه را عُمَر نامید و او را بازخواست کرد. پس از آن چوبش را بلند کرد و مجسمه را از بین برد. به همین ترتیب مجسمهی ابوبکر، عثمان، حضرت علی(ع) و پیغمبر(ص) را ساخت و هر بار آنها را خراب کرد تا اینکه مجسمهی خدا را ساخت و مورد بازجویی قرار داد. پرویز خیال کرد، اگر درویش مجسمهی خدا را خراب کند، زمین و آسمان زیرورو میشود ناگهان فریاد زد:«خدا را نکش». درویش تا این صدا را شنید، از ترس زهرهاش ترکید و مرد. پرویز هم پایین آمد لباس و پولهای درویش را برداشت و به خانه رفت. گلپری هم در را به رویش باز کرد و او را به خانه راه داد.
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
___________
¨ کنشهای اساطیری
____________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
____________
■ عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
شخصیت اصلی این قصه، مردی تنبل و بیکارهای است که از موقعیتی که در طول قصه برای او ایجاد میشود، سوءاستفاده میکند و در پایان قصه تغییری در شخصیت وی به وجود نمیآید. درویش یکی از شخصیتهای مطرح قصههای ایرانی است که مارزلف خصوصیات او را در طبقهبندی قصههای ایرانی ذکر کرده؛ اما درویشی که در این قصه ذکرش آمده، بیشتر شبیه به شخصیتهایی است که پایه و اساس اعتقادی محکمی ندارند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
به طور کلی یکی از مواردی که در قصههای عامیانه دیدهمیشود، نکوهش تنبلی و بیکاری است و این به دلیل اهمیت کار و تلاش در فرهنگ اسلامی- ایرانی جامعهی ماست.
در اسلام، کار از اهمیت ویژهای برخوردار است و خود نوعی عبادت تلقی میشود. از این منظر، کار یک وظیفه و مسئولیت اجتماعی نیز هست. کار در فرهنگ ایران جایگاه والایی دارد، این فرهنگ متأثر از آموزههای دینی، در حوزهها و بخشهای مختلف فرهنگ عامه، به شکلهای مختلف نمود دارد. یکی از بارزترین جلوههای اهمیت کار در فرهنگ عامه، حضور این مفهوم در قصههای عامیانه است (ثواقب،۱۳۸۹: ۵۲).
¨ آداب و رسوم
_________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
__________________
■ عناصر روانشناسی
_____________
■ باورهای عامیانه و خرافی
_____________
■ سایر عناصر
_____________
۳-۶۳-الاغ آوازهخوان و شتر رقاص
* خلاصهی قصه
شتر و خری را به دلیل لاغری در صحرایی رها کرده بودند. آن دو در مدتی خوردند و خوابیدند تا سالم و فربه شدند. شبی قافلهای از آنجا میگذشت. خر صدای زنگ قافله را شنید و شروع کرد به عرعر خواندن. شتر هر چه گفت: «نخوان». خر بیتوجه به حرفهای شتر عرعر میخواند و میگفت:«من آوازم گرفتهاست». صبح چند نفر آمدند. شتر و خر را با خود بردند و بار بر پشت آنها گذاشتند. مدتی رفتند. خر خسته شد و نمیتوانست راه برود. بار خر را برداشتند و بر پشت شتر گذاشتند. کاروان رفتند تا به رودخانهای رسیدند. هر کار کردند، خر تکان نخورد. خر را بر پشت شتر گذاشتند. شتر به میان رودخانه که رسید، شروع به لگدپراندن کرد. خر گفت:«چهکار میکنی؟» شتر گفت: «حالا من رقصم گرفته، میخواهم برقصم». شتر بارها و خر را انداخت توی رودخانه و فرار کرد.
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتها اساطیری
____________
¨ کنشهای اساطیری
__________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
____________
■ عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی،شخصیتها و روابط بین آنها
محمد تقوی در کتاب حمایتهای حیوانات در ادب پارسی این قصه را اقتباسی از حکایتی در روضهالخلد مجد خوافی میداند (نقل به مضمون، تقوی، ۳۰۱:۱۳۷۶). این قصه، تمثیلی برای بیان نکات اخلاقی و تربیتی است. شخصیتهای این قصه شتر، نماد انسانهای ناصح و خر، نماد انسانهای نادان هستند. در این قصه زیان همنشینی با نادان و گفتار بیموقع و نسنجیده را بیان میکند.
¨ آداب و رسوم
_________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
_________
■ عناصر روانشناسی
__________
■ باورهای عامیانه و خرافی
____________
■ سایر عناصر
_________