در این بودجه ریزی، دستگاه اجرائی بر اساس انواع برنامه های مورد نیاز و ضروری خود و بر اساس سیاست های دولت ارقام درآمد و هزینه های خود را پیش بینی می کند. در اینصورت اهداف، امور و عملیات اصلی دولت در قالب برنامه ها از طریق دستگاه اجرائی عملی می شود. وظایف اساسی دولت بین برنامه ها و هر برنامه به چند فعالیت و طرح، طبقه بندی می شود. بدین ترتیب برای برنامه ریزان، قانونگذاران و دولت معلوم می شود که در سال بودجه ای اولا چه اهداف و سیاستهای مورد نظر است، ثانیا برای تحقق این اهداف و سیاستها چه برنامه ها، عملیات و فعالیتهائی انجام خواهد گرفت، ثالثا هر برنامه نیاز به چه میزان اعتبارات دارد و این اعتبارات از کدام منابع مالی(بودجه عمومی یا اختصاصی) باید تامین شود، و رابعا هر برنامه را کدام دستگاه اجرائی باید به اجرا درآورد. بدین ترتیب شفافیت بودجه بیشتر می شود و مجلس ارقام بودجه هر دستگاه اجرائی را پس از تائید برنامه هایش و همسوئی بر نامه ها با اهداف و سیاستهای دولت به تفکیک هر برنامه به تصویب می رساند(همان منبع، ص ۳۷).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
نظام طرح ریزی، برنامه ریزی، بودجه ریزی[۱۲]
روشی است که برای تکمیل بودجه برنامه ای در همه کشورها معمول شده است. این اصطلاح ابتدا در اوایل سال ۱۹۶۰ توسط وزارت دفاع امریکا به کار برده شده و سپس تحت شرایط متفاوت به دستگاه های دیگر دولتی راه یافت. با بهره گرفتن از این سیستم می توان برنامه ریزی، طرح ریزی، بودجه ریزی اطلاعات مدیریت، کنترل مدیریت و ارزش یابی برنامه ها را به هم مرتبط ساخت(عزیزی، ۱۳۸۵، ص ۲۱۹).
منظور از برنامه ریزی، تولید مجموعه ای از قابلیت ها معنی دار برای انتخاب اقدام های مناسب بین راه کارهای مختلف است و منظور از طرح ریزی تعیین نیروی انسانی، مواد، تجهیزات و تسهیلات مورد نیاز برای اجرای آن در امریکا می توان بودجه ریزی ستاد محور، هزینه یابی بر مبنای فعالیت، بودجه ریزی عملیاتی و تجزیه و تحلیل های هزینه-فایده از آثار اجرای این نظام علیرغم اجرای ناکام این طرح در امریکا بود (کردبچه،۱۳۸۲،۱۲). اما کلید درک مناسب، کامل و جامع مفهوم PPBS این است که به حرف “S” در PPBS تاکید شود، این مجموعه باید یک سیستم تلقی شود نه روش و فن خاص، سیستمی که شامل مبنای تصمیمگیری مناسب و معقول در مرحله سیاست سازی و اعلام خط مشی، طراحی برنامه های اجرائی و تخصیص منابع محدود میان نیازهای نامحدود بوده و برقراری ارتباط مداوم بین این عوامل را فراهم می سازد. طبعا هر یک از اجزای سیستم از لحاظ نیل به هدف های سیستم در ارتباط با جزء دیگر نقشی دارد(صراف،۱۳۵۴، ص ۱۴۱).
نمودار ۲-۱ اجزای سیستم PPBS
. بودجه بندی بر مبنای صفر[۱۳]
این بودجه بندی نخستین بار در سال ۱۹۷۳ در امریکا به کار گرفته شد و پس از آن در سازمانهای بخش دولتی و خصوصی. بسیاری از موسسات مورد استفاده قرار گرفت. در این روش هر سازمان برای بودجه بندی باید کلیه فعالیتهای جدید خود را مورد ارزیابی و تجدید نظر قرار دهد. بنابراین اساس این روش مبتنی بر نوسازی و تحول در سازمانهاست.
فایده اصلی این روش در وضع مطلوب آن است که شخص بودجه را انجام می دهد همه هزینه های مورد نظر و شناخته شده را در بودجه می گنجاند. در واقع بودجه بندی بر مبنای صفر تجزیه و تحلیل و ارزشیابی تمام برنامه های فعالیت های سازمان است و هرگاه در این ارزشیابی فعالیتی بی ثمر تشخیص داده شود مسلما کنار گذارده خواهد شد. در این روش نقطه شروع صفر است ولی این بدان معنی نیست که بودجه بندی بر مبنای صفر، تمام فعالیتهای گذشته را کنار نهاده و همه چیز را از ابتدا شروع می نماید. در اغلب موارد فعالیتهای گذشته ادامه می یابند و تنها تغییرات و اصلاحات لازم در آنها به عمل می آید و در پاره ای از موارد بعضی فعالیت ها حذف می گردند (سعیدی، ۱۳۸۵، ص ۵۰).
به طور کلی فرایند بودجه ریزی بر مبنای صفر شامل :
شناخت واحدهای فعالیت در سازمان
تقسیم فعالیت ها به فعالیت های فرعی تر
ارزیابی فعالیت ها بر اساس مزایای آنها و اولویت بندی فعالت ها
تخصیص منابع بر اساس ترجیحات و اولویت برنامه ها(انصاری، ۱۳۷۸، ص ۱۳۰).
بودجه ریزی انعطاف پذیر یا سایه ای[۱۴]
هر قدر محیط پیرامون بی ثبات، متغیر و بحرانی تر باشد ضرورت بودجه ریزی انعطاف پذیر بیشتر است. بودجه در این روش ابزار و برنامه ای برای مواجهه با محیط متغیر است. برای این منظور باید رویدادهای آتی را بتوان با احتمالاتی پیش بینی کرد. شرایط بودجه ریزی متغیر شرایط ریسکی است یعنی تصمیم گیری و بودجه ریزی برای سناریوهای مختلف با توزیع احتمالات با توجه به امکانات و منابع محدود. در این روش باید بتوان رویدادهای آینده را با احتمال پیش بینی کرد و منابع مالی و امکانات دستگاه اجرائی را برای هر یک از سطوح حوادث احتمالی تجهیز و هدایت کرد. در سطح کلان و برای بودجه ریزی کل کشور می توان بودجه ریزی سایه ای[۱۵] داشت. یعنی بر حسب اوضاع اقتصادی و سیاسی متفاوت برای سال آینده اعتبارات هزینه ای و اعتبار طرح های تملک دارائی های سرمایه ای را با بودجه های متفاوتی پیش بینی کرد(عباسی، ۱۳۸۷، ص ۴۶).
روش بودجه ریزی مدیریت بر مبنای هدف[۱۶]
این روش بودجه ریزی در پی آن بود تا اهداف بیان شده از طریق دستگاه های اجرائی را به تقاضاهای اجرائی را به تقاضاهای بودجه ای آنها پیوند دهد. این نام به گونه ای طراحی شده بود تا مسئولیت دستیابی به خروجی ها و نتایج مورد توافق را بر عهده مدیران آن دستگاه ها قرار دهد. در این نظام فرآیندهایی طراحی می شود که جهت نیل به این خروجی ها مورد نیاز است. ارزیابی نتایج هزینه های دولت در این دوره آغاز شد که امروزه به آن ارزیابی نتایج[۱۷] (پیامدها) می گویند. در این بودجه ریزی هدفمند یا بر مبنای هدف، مشکل اصلی تعیین سهم هر یک از مدیریت ها در کمک به تولید اهداف است. این سهم را مدیریت بر مبنای هدف تعیین می کند. مسئله دیگر استفاده از شاخص های مناسب برای تسهیم هزینه ها بر مبنای هدف است. در سازمان ها و پروژه های بزرگ که خدمات و محصولات متفاوتی تولید می شود نمی توان از یک شاخص برای تسهیم هزینه ها استفاده کرد(عباسی، ۱۳۸۷، ص ۴۶).
در بعضی از کشورها تحت عنوان «بودجه پاکتی»[۱۸] نامیده می شود. بودجه بندی بر مبنای هدف، بودجه ریزی با فرایند جیره بندی از بالا به پائین است که در آن تعیین اولویت ها و محدودیت ها در بالا، اساس انتخاب راه کارها در پائین است. این نوع بودجه بندی نه بر عقلائی بودن اقتصادی که بر عقلائی بودن سیاسی تکیه می کند (الماسی، ۱۳۸۷، ص ۱۷۹ و ۱۸۰).
روش بودجه ریزی عملیاتی[۱۹]
بودجه ریزی عملیاتی برنامه سالانه ای است که در آن رابطه بین منابع مالی تخصیص یافته و نتایج حاصل از اجرای هر برنامه با شاخص های کمیت پذیر نشان داده می شود. از نظر فیلدینگ اسمیت، بودجه عملیاتی منابع را بر مبنای نیل به نتایج مشخص و قابل سنجش تخصیص می دهد.
در بودجه عملیاتی اعتبارات به برنامه ها، فعالیتها، طرحها تفکیک می شود. به علاوه حجم عملیات و هزینه ای اجرای هر یک از عملیات طبق روش های علمی مانند حسابداری قیمت تمام شده[۲۰]، روش اندازه گیری حجم کار[۲۱]و هزینه یابی بر منای فعالیت اندازه گیری شده و این هزینه ها مبنائی برای انعقاد قرارداد با دستگاه اجرائی برای تصویب و تخصیص اعتبارات خواهد بود.
در بودجه ریزی عملیاتی رابطه دولت با دستگاه اجرائی شبیه رابطه کارفرما با پیمانکار است. اعتبارات در قبال عملیات و نتایج کار مورد انتظار به دستگاه های اجرائی تخصیص می یابد و دستگاه اجرائی در قبال دریافت بودجه پاسخگو خواهد بود.
بطور کلی می توان گفت که بودجه عملیاتی همان بودجه برنامه ای است که بنحو دقیقتر و روشن تری اجرای برنامه ها را از دیدگاه ((هزینه- فایده)) تجزیه و تحلیل می کند (عباسی، ۱۳۸۷، صص ۴۹-۴۸).
بودجه ریزی عملیاتی
از بودجه ریزی عملیاتی تعاریف متفاوتی انجام شده است که تعدادی از آنها به قرار زیر است :
بودجه ریزی عملیاتی فرآیندی مستمر است که تمامی مدیران دولتی در همه سطوح در آن مشارکت دارند. این نوع مشارکت مستلزم وجود حلقه های بازخورد در درون سازمانهاست تا مدیران ارشد همواره از امکانات بیشتر و بهتری برای اخذ تصمیمات صحیح تر و اداره بهتر سازمان متبوع خود برخوردار باشد.
بودجه ریزی عملیاتی نهایتا به تخصیص موثرتر منابع در درون وزارتخانه ها و سازمان ها منجر می شود و مدیران را قادر می سازد به نحو موثرتری از منابع اختصاص یافته به سازمان تحت امر خود برای رسیدن به اهداف و نتایجی که برنامه ریزان و سیاستگذاران مدنظر داشته اند بهره برداری کنند(ورمزیار، ۱۳۸۵، ص ۳).
بودجه ریزی عملیاتی عبارت است از یک برنامه سالانه به همراه بودجه سالانه که رابطه میان وجه تخصیص یافته به هر برنامه با نتایج به دست آمده از اجرای آن را نشان می دهد(پناهی، ۱۳۸۵، ص ۱).
این نوع بودجه ریزی، منابع را بر مبنای نیل به نتایج مشخص و قابل سنجش تخصیص می دهد. بودجه ریزی عملیاتی، ابزاری است که اهداف و نتایج سرمایه گذاری های مورد نیاز اعم از دولتی و خصوصی، هزینه برنامه های پیشنهاد شده برای حصول به اهداف و اطلاعات کمی را برای اندازه گیری عملکرد هر عملیات نشان می دهد.
بودجه بندی عملیاتی بودجه ای است که بر اساس وظایف، عملیات و پروژه هایی که سازمان تصدی آن را بر عهده دارد تنظیم می شود(سعیدی، ۱۳۸۵، ص ۳). بودجه ریزی عملیاتی روشی است برای تخصیص منابع به منظور دستیابی به اهداف برنامه ها و نتایج ارزیابی شده. در این روش منابع بودجه به اهداف مورد نظر در قالب برنامه به نحوی کارآ و اثربخش تخصیص می یابد و به عبارتی در این روش بودجه ریزی عوامل صرفه جوئی و اثربخشی به ابعاد سنتی بودجه ریزی اضافه می گردد و باعث می شود تا هدف ها شفاف تر بیان و ارزیابی بودجه سهل تر شود.
ماهیت بودجه ریزی عملیاتی
همانطور که عنوان شد بودجه عملیاتی عبارتست از برنامه سالانه به همراه بودجه سالانه که رابطه میان میزان وجوه تخصیص یافته به هر برنامه با نتایج به دست آمده از اجرای آن برنامه را نشان می دهد. این بدان معنی است که با میزان مشخص مخارج انجان شده در هر برنامه، باید مجموعه معینی از اهداف تامین شود.
یک بودجه عملیاتی، شامل دو فرایند یکی از بالا به پایین[۲۲] و دیگری از پایین به بالا[۲۳] که به طور همزمان به اجرا در می آیند. وظیفه برنامه ریزان ارشد و سیاستگذاران (در سطوح بالا) تعیین اهداف و مقاصد برنامه هاست. آنها باید به طور تقریبی میزان منابعی را که انتظار می رود برای پشتیبانی و کمک به تحقق این اهداف مورد نیاز است را تعیین کنند. علاوه بر این سیاستگذاران باید شاخص های نتیجه[۲۴] را که مشخص کننده درجه تحقق اهداف با توجه به میزان منابع به مصرف رسیده است، تعریف کنند. مدیران سطوح پایین تر باید اهداف، مقاصد، میزان منابع و شاخص های سنجش نتایج را تدوین کرده باشند. این مدیران و سازمان های تحت پوشش آنها در موقعیتی قرار دارند که می توانند برنامه سالانه ارائه شده از سوی برنامه ریزان و سیاستگذاران را تحقق بخشند؛ آنان به خوبی ساز و کار اجرایی برنامه ها را می شناسند و می توانند فعالانه به سیاستگذاران در تعریف و بازنگری برنامه های سالانه سازمان های خود یاری رسانند.
بودجه ریزی عملیاتی با آگاه کردن تصمیم گیران به اطلاعات بهتر درباره نتایج هر برنامه و مجموعه برنامه هایی که برای رسیدن به اهداف مشترکی به کار می رود، توانائی تصمیم گیران را در ارزیابی درخواست های بودجه ای دستگاه های اجرائی افزایش می دهد. این موضوع ابعاد فنی مسئله را تشکیل می دهد؛ در حالی که تخصیص منابع نیازمند انتخاب سیاسی نیز هست.
یک بودجه عملیاتی تمامی فعالیت های مستقیم و غیرمستقیم مورد نیاز در برنامه ها و نیز تخمین دقیقی از هزینه فعالیت ها را در بر میگیرد. به عنوان مثال اگر شاخصی فعالیت (واحد حجم کار) «تحقیقات جنائی» در یک ارگان دولتی، تعداد پرونده هایی باشد که به نتیجه رسیده است، مراحل انجام کار و فعالیت های تشکیل دهنده آن، حلقه رابطی است که منابع را به نتایج مرتبط می سازد. با ثبت و اندازه گیری منابع به مصرف رسیده در هر فعالیت و در هر مرحله، هزینه کل و هزینه سرانه هر واحد از اطلاعات بدست آمده را می توان محاسبه کرد و آن را به نتایج نهائی مرتبط ساخت.
در واقع بودجه ریزی عملیاتی به دنبال افزایش درک تصمیم گیران از پیوندهای منابع درخواستی و نتایج عملیات مورد نظر است. این مسئله برای نهادینه کردن اصلاح مدیریت عملیاتی نیز دارای اهمیت است. اگر نتیجه این عمل، اطلاعات عملکرد بهتر و قابل اتکاتر باشد، می تواند فرایند بودجه ریزی را به عنوان مهمترین فرایند مالی سالیانه دولت بهبود بخشد.(پناهی، ۱۳۸۴، ص ۲۷).
ویژگی های بودجه ریزی عملیاتی
عدم توانائی روش های سنتی بودجه بندی در حل مسائل بودجه ای کشورهای پیشرفته و در حال توسعه منجر به ظهور روش جدیدی شد که به «ایدئولوژی مدیریت جدید» موسوم است. این ایدئولوژی تاکید بیشتری بر عملکرد، عدم تمرکز، کاربرد اصول بازار، افزایش انضباط مالی و ایجاد و توسعه نظامهای اطلاعاتی دارد. تاکید بر عملکرد در واقع حرکت از فرهنگ سنتی نظارت به روشهائی است که بر صرفه جوئی و بهره برداری حداکثر از منابع و افزایش کارائی خدمات ارائه شده به جامعه تاکید دارد.
ویژگی کلیدی نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد، تلفیق اهداف نظام مدیریت بودجه با پاسخ گویی مناسب است. مهمترین عامل نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد «برنامه» است. برنامه مجموعه ای از فعالیتها یا پروزه ها، طرح های تحت نظارت دستگاه یا واحد اجرای خاص است که با بهره گرفتن از منابع موجود به دستیابی روش ها و هذف ها کمک می کنند(شقاقی، ۱۳۸۶، ص ۱).
سایر ویژگی های بودجه ریزی عملیاتی به طور مختصر به شرح ذیل می باشد :
-
- چارچوب زمانی برای انجام بودجه ریزی عملیاتی باید واقع گرایانه باشد.
-
- شکل بودجه عملیاتی باید ساده و قابل فهم باشد تا اجرای آن بهتر و ساده تر صورت گیرد.
-
- قوه مجریه و مقننه نیازمند فهم هدف و روابط حاکم بر بودجه عملیاتی هستند به طوری که تعهدات اجرای بودجه عملیاتی نمایان شود(ورمزیار، نشریه جهاد اقتصاد، ۱۳۸۶).
-
- بودجه ریزی عملیاتی هدف یا مجموعه ای از اهداف را تعریف می کند به پول آنها اختصاص می یابد. از این پس اهداف موضوعات و مقاصد خاصی مطرح شده و سپس هزینه های جزء به جزء بین آنها تقسیم می شود.
-
- بودجه ریزی عملیاتی اطلاعات و داده های عملکرد گذشته را تهیه و بدین وسیله اجازه مقایسه بین پیشرفت واقعی بدست آمده و مورد انتظار را نشان می دهد.
-
- در مجموع توجه به این مسئله مهم است که اطلاعات و داده های عملیاتی استفاده شده در بودجه بندی ادارات دولتی، مدیران را در مقابل کیفیت خدمات، هزینه کارائی و اثربخشی برنامه ها حمایت می کند و تمرکز روی نتیجه هاست نه داده ها (یانگ، ۲۰۰۳، ص۱۲).
وظایف بودجه عملیاتی
فرایند بودجه عمومی، سه نوع متفاوت از وظایف را در بر دارد. : ۱٫وظیفه برنامه ربزی ۲٫ وظیفه مدیریتی ۳٫ وظیفه کنترلی