فضایی محدود شده، کیفیت زیبا شناسانه از فضا، عملکرد ها و فعالیت های اجتماعی که در آن فضا در حال اجراست.
فضای محدود شده: دهانه و گشودگی در میان ساختمان به وسیله ایجاد فضاهای باز یا سبز در امتداد طول برج؛ تغییر ارتفاع نسبت به تخصیص و مجاورت ساختمان های بلند و کوتاه.
کیفیت زیبا شناسانه از فضا: ارتفاع ساختمان باید در لفاف اصلی کاهش بیابد.
عملکرد های اجتماعی: ساختمان های بلند دورتر از فضاهای اطراف آن واقع می شود به طوری که تاثیرات قابل اندازه گیری خود را در فضاهای شهری کاهش دهد.
تاثیر بلندمرتبه ها بر چشم انداز شهری
ساختمان های بلند دارای برخی از اثرات نامطلوب بر محیط مجاور چون: انسداد دید و منظر، سایه اندازی، کاهش حریم خصوصی در فضاهای داخلی ساختمان های مجاور و نفوذ در مناطق سبز را سبب می شود که همه این اثرات عمدتاً در مناطقی با تراکم بالا اتفاق می افتد.
جلوه های بصری ذکر شده در بالا مربوط به برخی از عواملند که عبارتند از: ارتفاع و ارتفاع نسبی (مقیاس)، فرم ساختمان، حفظ حریم خصوصی، تزیینات و نوع پوسته.
مطالعات انجام شده بر روی تاثیرات بصری بناهای بلند در تهران نشان می دهد که فاکتور مقیاس در ساختمان های بلند یک پدیده حیاتی در کیفیت آن ها می باشد.
مقیاس
منظور از مقیاس رابطه بین اندازه یک فضا یا شی با فضاها و یا اشیا اطراف آن می باشد. در معماری و طراحی شهری همواره مقیاس انسانی به عنوان موجه ترین مقیاس اندازه گیری ابعاد ساختمان با فضا مطرح بوده است. انسان با رعایت این مقیاس ها احساسی از دوستی، مجاورت، حفاظت و امنیت را در میان ساکنین و عابرین به وجود می آورد.
بنابراین اگر بخواهیم ساختمان ها دارای ابعاد انسانی باشند باید کوتاه، و یا آنکه در طبقات بالایی ساختمان عقب نشینی هایی صورت بگیرد. همچنین در برخی موارد جزییات یک ساختمان بلند مثل در، پنجره و یا اجزایی که در نماسازی به کار می روند ممکن است خارج از مقیاس باشند. در واقع ارتباط با مقیاس انسانی را نه فقط در رابطه با ارتفاع ساختمان بلکه با تمامی آن چه که انسان درک می کند قابل جستجو است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
سلسله مراتب
مقیاس
سلسله مراتب مقیاس در سه بخش زیر مورد توجه هستند:
مقیاس همسایگی
مقیاس بلوک شهری
مقیاس اجزای نمای شهری
مقیاس همسایگی ساختمان های بلند در بافت های شهری موضوعی بسیار با اهمیت تر از مقیاس این ساختمان ها به تنهایی می باشد. مقیاس همسایگی ساختمان های بلند را با اندازه و ساختمان ها در همسایگی و مجاورت آنها ربط می دهند.
مقیاس همسایگی: قرارگیری در بافت های کوتاه باید با تغییر تدریجی ارتفاع، ناهمگونی نما را تا حدی رفع کند. وجود مرز مشترک ساختمان های بلند و کوتاه باید با قرار گرفتن فضای باز در حد فاصل بین ساختمان های بلند و کوتاه قرار می گرفتند.
مقیاس بلوک شهری: ایجاد پایه ساختمان با مقیاسی متناسب با ساختمان های اطراف و خیابان؛ مفصل بندی پایه ساختمان با پلاک های همجوار؛ تخصیص کاربری های مناسب با فعالیت های طبقه همکف
مقیاس اجزای نمای شهری: برای کم کردن از ابعاد این پدیده و به مقیاس در آوردن رابطه انسان با ساختمان باید اجزا منفرد و متنوع را در گروه های کوچکتری دسته بندی نمود.
استقرار، همجواری، موقعیت
اشراف به معنی مشرف بودن و دید داشتن به فضای خصوصی خانه ها می باشد. واحدهای بلند مرتبه خود به تنهایی مشکلی در این رابطه ندارند اما زمانی که در جوار یکدیگر و یا همسایگی واحدهای کوتاه مرتبه واقع می گردند پدیده اشراف رخ می دهد.
تضییع حقوق همسایگان، اشراف، محروم شدن از نور خورشید، کاهش روشنایی، سایه افکنی،
از جمله راهکارها تغییرات تدریجی در مقیاس های میانی بین بناهای بلند مرتبه و متعارف
کالبد ساختمان بلندمرتبه
بررسی ساختمان های بلند به لحاظ تاثیرات آشکار بصری آن، حایز اهمیت می باشد.
طبق بررسی های صورت گرفته نوعی حرکت برای تیپولوژی ساختمان های بلند در قرن بیستم به دور از دغدغه های آن، در جهت دستیابی به فرمی پایدار شکل می گیرد. برای تقویت این امر از اصول زیر برای شکل گرفتن یک تیپولوژی جدید در ارتباط با ساختمان های بلند عنوان می گردد.
انواع اشکال بلند مرتبه ها
به طور کلی ساختمان های بلند به دو شکل زیر ساخته می شوند:
- باریک و بلند به صورت برج
- حجیم به صورت نواری
ساختمان های بلند و باریک بسیار بیشتر از انواع ساختمان های بزرگ ترجیح دارند. علت ترجیح داشتن ساختمان های بلند و باریک نه تنها وجود تناسبات زیبا و مطلوب تر در ساختمان به صورت منفرد نسبت به دید انسانی می باشد، بلکه این ساختمان ها به لحاظ همجواری با بافت، خصوصاً هنگامی که بافت کوتاه مرتبه باشد، ارتباط مطلوب تری برقرار می کنند. ساختمان مرتفع و حجیم برای هر سیمای شهری مشکلات جدید طراحی به وجود می آوردند.
پایه ساختمان: بخشی از ساختمان که اگر در مقیاس صحیحی ساخته شود می تواند به عنوان شناسایی و ارتباط ساختمان، خیابان ها، پارک ها و فضاهای باز اطراف عمل نموده، انسجام ساختمان را با ساختمان های اطراف حفظ نموده و میزان کاربری های پارکینگ در مقابل آن را به حداقل برساند.
تنه ساختمان: بخشی از ساختمان که قسمت عمده حجم آن را در بر می گیرد و می بایست ارتباطی مناسب و رضایت بخشی با پایه ساختمان چه از لحاظ مقیاس و چه از لحاظ فرم داشته باشد.
کلاهک ساختمان: بخش انتهایی ساختمان که طراحی مناسب برای آن می تواند نقش موثر در هویت خط آسمان آن محدوده داشته باشد ضمن آنکه می تواند بخش تاسیسات مکانیکی ساختمان را در درون خود جای دهد.
ساخت برج های منفرد و آزاد بدون در نظر گرفتن بخش پایه ساختمان باید اجتناب و از مساحت ساختمان های بزرگ جعبه مانند با حجم توده مسلط جلوگیری می شود.
تنوع و تغییرات در فرم با ارتفاع: مغایرت در فرم باید از برنامه داخلی ساختمان و یا ویژگی های مکان خارجی که سازگار با ویژگی های زیست محیطی و اجتماعی است الهام بگیرد. از آنجا که یک ساختمان بلند یک ارتباط بصری با بسیاری از مکان های دور و گسترده در شهر ایجاد می کند، گفتگوی تصویری با مکان های مجزا در شهر می تواند کمک به مغایرت در فرم برای اتصال بیشتر ساختمان به مکان و محل بنا کند.
تنوع در بافت و مقیاس: همچنین باید مغایرت در بافت در سراسر ساختمان وجود داشته باشد، که بستگی به جوابگوی های هر یک از افق های مختلف در داخل فرم دارد. مفهوم مقیاس باید در سراسر ساختمان معرفی شود؛ پس هر افقی از ساختمان ها دارای پتانسیل ها و فرصت های مختلف می باشد.
عملکرد جدید: نوعی از عملکردها که به طور سنتی درون ساختمان های بلند جای می گیرد و تعدادی از عملکردها که تنها در یک ساختمان بلند جای می گیرد. ما می توانیم تلفیقی افراطی از عملکرد های چون ورزشی را ببینیم (پوسته خارجی خورشیدی به عنوان دیوار سنگ نوردی ) و… . علاوه بر این، استفاده های ترکیبی در ساختمان های بلند باید تشویق شوند، تا فرصت هایی برای الگوهای زندگی پایدار بدهند (چند منظوره بودن پارکینگ، عملکردهای پشتیبانی، خدماتی و … ).
فضاهای عمومی: بیشتر فضاهای باز جمعی، عمومی، تفریحی، نیاز به معرفی درون ساختمان های بلند دارد. چنین فضاهای اثبات می کند که به منظور بهبود کیفیت محیط های داخلی که تاثیر بر بهره وری کارکنان و رضایت ساکنین می شود، دارند.
لفاف کدر: ساختمان های بلند باید با لفافی کدر و نه به عنوان یک جعبه شیشه شفاف طراحی شوند، اگرچه تاثیر بر دو دیدگاه روشنایی طبیعی داخلی باید نوعی تعادل برقرار شود، در ضمن از افزایش انرژی خورشیدی بیش از حد (تابش خیره کننده) باید کاسته شود. علاوه بر این، بیشتر پوسته های کدر فرصت هایی برای افزایش جرم حرارتی را می دهد و اجازه می دهد تا لفافی عایق بندی شده از دمای خارجی و تغییرات آب و هوایی فراهم شود.
ماده اساسی: پوشش گیاهی باید تبدیل به بخش مهمی از پالت مواد و متریال ها برای ساختمان های بلند در هر دو قسمت داخلی و خارجی باشد. وجود پوشش گیاهی در هر دو مقیاس محلی سبب بهبود کیفیت محیط زیست می شود.
پل آسمانی: این پتانسیل را دارند که به غنی سازی ساختمان های بلند و شهرها کمک کند. ارتباطات اجتماعی و برنامه ریزی فیزیکی، جریان گردشی بیشتری مورد نیاز دارند، تا برای کمک به تشدید قلمروی عمودی و برای ساختن هر جز از ساختمان های بلند، به عنوان چارچوب کلی شهر در نظر گرفته شود.