وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
دانشکده علوم انسانی
مبانی کانتی تفکر نیچه در نقد متافیزیک
پایاننامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در رشته فلسفه
حسین محمددوست
استاد راهنما:
دکتر علی فتح طاهری
شهریور ۹۴
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
دانشکده علوم انسانی
مبانی کانتی تفکر نیچه در نقد متافیزیک
پایاننامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد
در رشته فلسفه
حسین محمددوست
استاد راهنما:
دکتر علی فتح طاهری
استاد مشاور:
دکتر علینقی باقرشاهی
شهریور ۹۴
بسم الله الرحمن الرحیم
به ایمانوئل کانت
با سپاس از جناب دکتر علی فتح طاهری که فهم خویش از فلسفه کانت را مرهون ایشان هستم و در کلاس ایشان بود که ایده این رساله در ذهنم ایجاد گردید وهمچنین با راهنمایی و دقت نظر خویش مرا در پیش برد این رساله یاری رساندند.
و سپاس از جناب دکتر علینقی باقرشاهی، استاد محترم مشاور که هم در طول دوره تحصیلی و هم طی انجام این تحقیق از ایشان بسیار آموختم.
همچنین از خانم پروفسور مادماری کلارک مفسر فلسفه نیچه و استاد دانشگاه کولگیت تشکر میکنم که لطف نمودند نوشتاری از خویش را که دسترسی به آن میسر نبود برایم ارسال نمودند و همچنین مطالعه کتاب ایشان افقی جدید در مواجهه با آثار نیچه روبرویم گشود.
و نیز تشکر و سپاس از همه کسانی که سهمی در تکوین این تحقیق داشتند از جمله خانواده محترمام، تک تک دوستانی که درباره فلسفه کانت و نیچه با آنها گفتگو کرده ام وکسانی که در ویراستاری وتدوین نسخه نهایی رساله به من مدد رساندهاند.
چکیده
فلسفه نقادی کانت نقطه عطفی در تاریخ اندیشه غربی است. جریان های مهم فلسفی پس از کانت همگی به نوعی متاثر از فلسفه نقادی اند. فریدریش نیچه هم اگرچه به دلیل مخالفت ها و نقدهای فراوان خود به اندیشه های کانت عموماً بعنوان متفکری ضد کانت شناخته می شود، ولی با فراتر رفتن از سطح رتوریک اندیشه او به خوبی می توان دریافت که اسکلت فلسفه او به طور وسیعی کانتی است.
در این پژوهش میکوشیم تا مبانی کانتی نقد نیچه به متافیزیک را نشان دهیم و همچنین تأثیر نقد اول کانت را بر اندیشه نیچه و خوانش وی را از نقد اول مورد بررسی قراردهیم. به طور کلی این تحقیق در پی نشان دادن این نکته است که نقدهای نیچه بر مفاهیم بنیادی اندیشه متافیزیکی عمیقاً ریشه در فلسفه نقادی دارد. برای انجام این کار ارتباط افکار نیچه با بخش هایی از حسیات استعلایی و تحلیل استعلایی نقد عقل محض و تاثیر انقلاب کانتی بر نقدهای نیچه علیه مفهوم سنتی حقیقت تبیین میگردد. همچنین برای بررسی نقد نیچه به مفهوم حقیقت، ضمن تببین نقد او به مفهوم شی فی نفسه در دوره های مختلف حیات فکری نیچه ، تلاش می شود تا به کمک نظریه چشم اندازباوری نیچه تصویری از توصیف او از معرفت ما و اعتبار آن ارائه گردد. در بررسی ارتباط اندیشه نیچه با حسیات استعلایی نظرات نیچه درباره زمان و مکان تببین می شود و نشان داده می شود که زمان و مکان نیچه ای ریشه در زمان و مکان کانت دارد. در بررسی نسبت نیچه با تحلیل استعلایی نیز نقش مقولات و «من» استعلایی در توصیف نیچه از سازوکار تجربه حسی تبیین میگردد.
واژگان کلیدی: نقد متافیزیک، مبانی کانتی، شی فی نفسه، حقیقت، چشم انداز باوری، مکان و زمان
فهرست مطالب
۱
۳
۱۰
۱-۱) نقد متافیزیک ۱۱
۱-۱-۱) معنای متافیزیک ۱۱
۲-۱-۱) کانت و نقد متافیزیک ۱۳
۳-۱-۱) نیچه ونقد متافیزیک ۱۸
۲-۱) مبانی کانتی اندیشه نیچه ۲۱
۳-۱) مواجهه نیچه با کانت ۲۶
۱-۳-۱) دشواری های روش شناسی در جمع آوری آرای نیچه ۲۸
۳۳
۱-۲) نظریه حقیقت ۳۴
۲-۲) حضور کانت در رساله «حقیقت و دروغ» ۳۶
۳-۲) شیء فی نفسه ۴۲
۱-۳-۲) چشم انداز باوری ۴۶
۱-۱-۳-۲) خرده حقیقت ۴۷
۲-۱-۳-۲) «حقیقت» ۴۸
۳-۱-۳-۲) حقایق ما و حقیقت نیچه ۵۰
۲-۳-۲) صورتبندی دوگانه جدید با حذف شیء فینفسه ۵۱
۴-۲) ارتباط حقیقت نیچهای و فلسفه نقدی ۵۴
۱-۴-۲) شیء فینفسه ۵۴