انسان–اسب سوار–بز-شمشیر
۳-۳ معرفی منطقه تیمره
تیمره نام کهن بخشی از ایران است که امروزه بخش شمالی استان اصفهان و بخش جنوبی استان مرکزی (اراک) را تشکیل می دهد. چنین به نظر می رسد که تیمره در زمان ساسانیان منطقه وسیعی بوده که نیمه شمالی استان اصفهان را تا دریاچه قم شامل می شده است.در قرون اولیه اسلامی، تیمره کوچکتر شده و شامل شهرستان های فعلی خمین،گلپایگان ، خوانسار، نیمه ور و محلات می شده است. تیمره یا دقیق تر بگوییم تیمره بزرگ و کوچک در قرون نخستین اولیه، دورستاق(شهرستان) از شهرستانهای اصفهان بوده که در اواخر قرن دوم هجری از اصفهان جدا و به استان جدید التأسیس قم می پیوندند و بالاخره در اواخر قرن سوم جزو استان تازه ساز کرج و ایغارین(اراک فعلی) می شود. مرکز دیگر جمعیتی منطقه تیمره، نیمه ور، دلیجان و خورهه … بوده اند .
۳-۳-۱ معرفی محل نگاره ها
الف_«غرقاب – قیدو»
تنگه «غرقاب- قیدو» امروز در مرز طبیعی دو شهرستان گلپایگان و حمین و در مرز دو استان اصفهان و مرکزی (اراک) و در پایین ترین سطح دشت گلپایگان واقع شده و آب رودخانه های خوانسار و گلپایگان را به پایین دشت خمین هدایت می کند .
ب_ تپه مورهای «خوار- هاجیله» و «هاجیله و آشناخور»
جالب آنکه شش فرسنگ به خط مستقیم - بالاتر از تنگ «غرقاب – قیدو» ، داستان تنگ غرقاب در دره ها و تپه های ماهور های کوه «شاه نشین» و «بیلتون» (Beleytun) و سرشاخه های رودخانه خمین و گلپایگان در جبهه جنوبی و غربی کوه دِز و کوه هفت سواران و در پیرامون روستای کوچ ری و هاجیله ، «قرغن» (Qorqan)، از رضا آباد ، حسین آباد، آشنا خور، خوار ، نصر آباد، فرنام تا فرنق و گرسلک، برگله و باباقله و آشمیسان تکرار می شود .
«هاجیله» (Hajile) روستایی کوچک و کوهپایه ای بوده و در پیرامون آن تپه ماهورهایی است که کوههای دز – با ۲۹۱۵ متر مربع ارتفاع و کلیشه را به قله نسبتاً کوچک «بلیون» (Beleytun) در جنوب و قله کوچک اما پر تپه ماهور شاه نشین در جنوب غرب و کوه های آشناخور و «ویلو»(Veylu) با ۳۲۸۵ متر ارتفاع (همان منبع) بلند ترین قله منطقه – را به یکدیگر متصل می کند.
ج_ دره مورهای «فرنق= هاجیله»
فرنق، روستایی بزرگ و کهن در ۱۸ کیلومتری جنوب غربی خمین و بر سر جاده اسفالته خمین به الیگودرز واقع شده و رودخانه آشناخور از جنوب آن می گذرد . فاصله فرنق تا هاجیله نیز ۹ کیلومتر (همان منبع) بوده و راه مالرو آن، فرنق به«هاجیله» و «هورستانه» بارها شاخه شاخه شده و دوباره به هم می پیوندند بخشی از این جاده مالرو از کنار رود کوچکی که یکی از سر شاحه های فرعی رودخانه خمین به شمار می آید، گذشته و تمامی این فاصله پر از تپه ، ماهور است .
د_ «گَراسِلَک» (منظریه)
گراسلک، دهکده ای کوهپایه ای است که در ۱۵ کیلومتری جوب غربی خمین و در جبهه جنوب غربی قله «در» قرار دارد . این دهکده نزدیکترین همسایه شمالی هاجیله به حساب آمده و از موقعیتی شبیه به آن بر خوردار است.
ه_«بَرگَله» ،«باباقُلّه» و «آشمسیان»
«برگله» و «باباقلّه» دور دهکده از دهستان جاپلق شرقی شهرستان خمین می باشند که تا پیش از سال ۱۳۸۶ جزو شهرستان الیگودرز بشمار می آمده اند.
برگله و باباقله در میان تپه مورهای فراوان (در غرب و جنوب غربی کوه هت سواران) واقع شده اند.
نقوشی از جانوران و آدمی در سمت غربی و بر سر راه «آشمسیان» در محلی به نام چشمه «تُک تُکو»(Toktoku) و هم همچنین در محل دیگری در سمت شرق باباقله و به طرف جاده فرنق به نام «دره پیش ده» شناسایی شدند.
و_ مور سیاه «فرنام» (فرنق)
در جنوب فرنام موری است که به مور سیاه فرنق معروف گردیده هر چند به فرنام نزدیک تر است. بر خلاف دره های قبلی، در دره غربی این مور جز یکی دو مورد، سنگ نگاره ای دیده نشده. اما در خط الراس و جبهه رو به آفتاب آن، نگاره های فراوان تر، یک نماد نمایان جدید و یک سنگ نبشته یادگاری کوتاه رویت شده.
ز:«قُرغَن» و «کوچ ری»
سر جایگاه در پیرامون «کوچ ری» درای چنین نقوشی هستند، محلی به نام «گاو کش» در کنار رودخانه کوچ ری و محلی به نام «سخت زرد» و تخته سنگ بزرگی به نام «تخت ظل السلطان» در چشمه بادام، در شمال غربی «کوچ ری» که تقریباً در مرز مراتع دو روستای کوچ ری و قرغن قرار دارد.
ح_ دریاچه سد اختخوان تا کوه هنده و در بند گلپایگان
پیرامون رودخانه گلپایگان از دریاچه سد اختخوان تا دره واقع در حد فاصل دو کوه هنده و در بند برخی نقوش موجود مشاهده شده. احتمال می رود این نقوش تا سرچشمه های رودخانه قمرود «که در این منطقه رودخانه دربند نامیده می شود» تا دره ساری ، کوه قلعه خلیل «در جنوب شرقی الیگودر» دره های جنوبی کوه های هزار جریب تا اخچه و دره های کوه خوانسار و الشگر درشرق شهرستان الیگودرز ادامه داشته باشد .
ط_ «قره دره» و«قلعه ابراهیم» گلپایگان
افزون بر کتیبه ها و نقوش «چم اسبه »، دو منطقه نقش در دیگر در سرشاخه های فرعی رودخانه گلپایگان در قره دره حد فاصل عباس آباد، کوچ ری و قلعه ابراهیم در غرب «ماکوله» توسط آقای علی حسینی کشف و اعلام شد.
ی_ «دره تخت» و «سنگ اسپید» الیگودرز
در محلی واقع در «سنگ اسپید»رو بروی روستای عسگران، در سر شاخه روستای الیگودرز – و نیز در «دره تخت» و در کنار ه های آن حکاکی ها و نقوش جدیدی توسط رضا سرفرازی نویسنده و پژوهشگر جوان شناسایی شدند .
ک_ نقوش صخره ای شانق هفتاد قله و سوسن آباد و ساروق اراک
در فروردین ۱۳۷۷ یکی از دانشجویان به نام احمد سعیدی از نقوش صخره ای سوسن آباد عکس برداری و نقوش تازه ای را در پیرامون روستای ساروق کشف کردند.(فرهادی،۱۳۷۷: ۷۴-۶۶)
۳-۳-۲ شرح نقوش سنگ نگاره های تیمره
۱-گله نر بز های کوهی: این صفحه که به نظر می رسد برروی نقوش محو شده قبلی نقر شده است احتمالاً به نیت زایش و افزایش انجام پذیرفته و به نظر می رسد که همه نقوش کار یک تن نمی باشد . طرح میانی از واقع گرایی و مهارت بسیاری برخوردار است. (محل صخره کتیبه دار) (تصویر۳-۴۲)
۲-شکار با کمند: اسب سواری که کمندش به دور بز کوهی پیچیده است. در این نگاره لگام اسب و تیردان سوار نیز نموده شده است. در ردیف بالا جانوری گوشتخوار به دنبال قوچی کوهی است.تصاویر این تابلو از تحرک و مهارت برخوردار است.(سمت راست تنگ غرقاب و نزدیک بند مزاین) (تصویر۳-۴۳)
۳-نگاره کمیاب شکار گوزن: در این تابلو گوزن با دقت و مهارت بیشتری حکاکی شده است، در این جا نیز طرحهای جدیدتر بر روی طرح های بسیار کهن نقاشی شده اند. برای مثال پشت سر و کمی بالا تر از شکارچی کمان انداز، آثاری از شاخ یک بز به چشم می خورد.(سمت راست تنگ غرقاب نزدیک بند مزاین) (تصویر۳-۴۴)
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۴-نگاره ای از شکار و ابزار ناشناخته:در این بخش تابلو سه شکارچی با نیزه و کمان و ابزاری ناشناخته و سه بز کوهی با سبک معمولی و دو جانور دیگر با سبک متفاوت در میان و سمت راست دیده می شود. در ضمن، نقش بز بالایی و سمت راست بر روی نگاره بسیار قدیمی یک گوزن حکاکی شده است . بین دو تصویر بز ردیف بالا چند کلمه نا خوانا نیز به چشم می خورد. (تصویر۳-۴۵)
۵- سوار شمشیر به دست یا بومرنگ انداز: تصویری که در آن سوار را با شمشیر و یا بومرنگ و احتمالا سگش نشان می دهد. در این تابلو، علامت ۸ مانندی نیز دیده می شود که درجاهای دیگر نیز تکرار شده است و معنی آن مشخص نیست.(بند مزاین) (تصویر۳-۴۶)
۶- سواران در ماهتاب و یا بومرنگ اندازان در برف؟!: در این تابلو، زین اسب سوار دست راست به شکل مبالغه آمیزی نموده شده است.(صخره کتیبه دار) (تصویر ۳-۴۷)
۷- خطر کردن در کام خرس؟! :این جانور هم به خاطر جثه درشت و هم به خاطر دم کوتاهش نمی تواند از راسته گربه سانان همچون شیر و پلنگ باشد. حیوان سمت چپ به میمون شبیه تر است. (بند قیدو) (تصویر۳-۴۸)
۸- اسب سوار ی با تجهیزات در حال شکار: در این تابلو که از نظر سبک متفاوت باهمه اسب سواران دیگر می باشد. لگام و زین اسب و کمان و تیر رها شده به خوبی نشان داده شده است.(تنگ غرقاب -قیدو) (تصویر۳-۴۹)
۹-مردی که با گراز می جنگد: این صحنه بخش کوچکی از یک تابلو بزرگ یا بهتر بگوییم بزرگترین تابلو منطقه است که شکارچی خونسردی را نشان می هد که دست چپ را به کمر زده و با بوکس سنگی بر فرق گراز می کوبد. (بند مزاین) (تصویر۳-۵۰)