بخش مسکن به دلیل نداشتن خصوصیات زیر می تواند به جذب نقدینگی وخروج اقتصاد از شرایط رکود و تورم کمک نماید:
الف) عدم وابستگی به ارز؛
ب)داشتن سهم قابل توجه در تولید ناخالص ملی و ثروت ملی ؛
ج)تخصیص حدود ۳۰% از هزینه خانوار به این بخش ؛
د)ایجاد تحرک در بیش از ۳۰۰ رشته ی صنعتی که مستقیم یا غیر مستقیم به صنعت ساختمان وابسته اند؛
ه)افزایش در سرمایه گذاری بخش ساختمان باعث ارزش افزوده در کل بخشهای اقتصادی می شودبه طوری که یک درصدافزایش در سرمایه گذاری بخش ساختمانی ،موجبات رشد۲۶/۱ درصدی از کل ارزش افزوده سایر بخشها را فراهم می سازد(نیکوسرشت،۱۳۷۴: ۱۲-۱۰) .
۲-۵.روش های اساسی تامین مسکن
از تجاربی که در امر تامین مسکن کشورهای درحال توسعه به دست آمده و با در نظر داشتن نتایج تحقیقات و پژوهشهایی که در مورد جوامع کم درآمد انجام شده است ، برنامه ریزان مسکن ، دو روش اساسی را برای تامین حداقل مسکن پیشنهاد کرده اند که عبارتند از روش ((ارتقای کیفیت سکونت )) و روش ((تامین زمین و خدمات)). هر دو روش برای حل مسایل سکونتی خانوارهای کم درآمد شهری طرح شده و بر تامین زمین و خدمات شهری تاکید دارد نه تامین سرپناه . هرکدام از این روشها متکی بر منابع و توانهای مردم است و نقش دولت به صورت حمایت و تشویق در این روش شناخته شده است(دلال پورمحمدی ،۱۲۲: ۱۳۷۹).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۵-۱.ارتقای کیفیت سکونت
در این روش خدمات اولیه در اختیار زاغه نشینان و حاشیه نشینان (در محل زندگی آنان)گذارده می شود. این خدمات عمدتا شامل آب شرب ،فاضلاب ،سیستم دفع آبهای سطحی ،جمع آوری و دفع زباله ،برق ،مدرسه ،خیابانها و معابر سواره و پیاده و مراکز اجتماعی و فرهنگی است (لاکویان،۳۳:۱۳۶۴). در نقاطی که برخی از این تاسیسات و تسهیلات وجود دارد ، بهبود آنها بیشتر مورد نظر است به نظر ون هایچ[۲]فلسفه ارتقای کیفیت سکونت بر آن است که در اغلب کشورهای در حال توسعه دولتها قادر به پاسخگویی به نیاز فزاینده مسکن نیستند. بنابراین حفظ و نگهداری و بهبود بخشیدن به وضع خانه های موجود ،حتی اگر زیر استاندارد هم باشند، بسیار مهم و اساسی است.در کنفرانس جهانی محیط زیست و توسعه که در بهار ۱۹۹۲ توسط سازمان ملل در شهر ریودوژانیرو برگزار شد ارتقای وضعیت سکونتگاه های غیر متعارف و زاغه های شهری به عنوان یک راه حل عملی و مناسب برای کمبود مسکن شهری مورد تاکید قرار گرفت (احمدی ،۲۶:۱۳۸۷) .
۲-۵-۲.تامین زمین و خدمات
در راستای حل مشکل مسکن و تامین زمین و خدمات برای گروه های کم درآمد در شهرها از دهه ۱۹۷۰ به بعد در بیش از ۵۰ کشور جهان روشهایی معمول شده و طرحهایی به مرحله اجرا در آمده است که نتایج آن در تامین مسکن افراد کم درآمد شهری مفید بوده است . تعقیب این روشها می تواند در تامین زمین و خدمات لازم برای نیازهای سکونتی موثر باشد و دستیابی به زمین و خدمات لازم نظیر آب آشامیدنی ، برق ،سیستم فضلاب ، شبکه ارتباطات و حمل و نقل و مخصوصا خدمات اجتماعی نظیر مدارس ،کلینیک ، مراکز خرید و سایر تسهیلات محلی را برای گروه های کم درآمد متقاضی مسکن امکان پذیر سازد( Merrill,1977:165-176) .
۲-۵-۳.اهداف روش تامین زمین و خدمات
اهداف روش تامین زمین و خدمات عبارت است از تامین نیازهای خانوارهای کم درآمد شهری به نحوی که توان و نیروی آنها را در فراهم آوردن خانه های ارزان قیمت منظم و قانونمند سازد و در عین حال به موجودی خانه ها نیز اضافه کند . روش ارتقای کیفیت سکونت بر تغییر و مرمت خانه های موجود و درمناطق فقیر شهری تاکید داشت ،در صورتی که روش تامین زمین و خدمات بر عرضهی قطعه هایی از زمین که مجهز به خدمات شهری هستند تاکید دارد. به تعبیر دیگر روش تامین زمین و خدمات مستلزم توسعه زمینهای شهری و افزایش فضاهای مسکونی در شهر است (cheema,1987:109-133) .
به نظر پتی[۳] ( (۱۹۸۳در روش تامین زمین و خدمات ، دولت نقش یک جمع آوری کنندهی زمین را دارد و اگر این کار توسط دولت صورت نگیرد افراد فقیر شهری آنها را به صورت غیرقانونی تصرف خواهند کرد. دولت قطعات زمین را پس از خریداری آماده میسازد، تاسیسات شهری را بنا میکند و سپس به متقاضیان عرضه می دارد. این روش با شیوه های دولتی خانه سازی به دودلیل متفاوت است : اولا در این روش استفاده کنندگان از طرح ، فقط یک خانه ناتمام را مالک میشوند، در صورتی که در پروژه های حداقل استاندارد ، فقط به قطعه زمین و انشعاب آب مالک میشوند. در حالی که در پروژه های گرانتر سایر امکانات از جمله سرپناه (چهاردیواری و سقف) جزء فضای مورد تملک است . اما صرفنظر از میزان خدمات ارائه شده ، که در پروژه های مختلف متفاوت است ، هدف عمده ساختمان فراهم آوردن تدریجی تاسیسات است و در واقع سرمایه گذاری اساسی به مرحله تصرف زمین موکول میشود . ثانیا در روش تامین زمین و خدمات خانوارها مستقیما روی ملک شخصی متناسب با سلیقه و توانایی مالی خود سرمایه گذاری می کنند، نه اینکه خانه ای در اختیار بگیرند که با سلیقه و تصمیم دیگران ساخته شده باشد(pettie,1982:133).
۲-۵-۴.روش توانمند سازی
تاکنون برنامه ریزیهای مسکن با نگرش بر عرضه بوده است. بدیهی است در سیاستهای تحقق این برنامه ها بر ساخت و ساز مستقیم توسط دولت و ایجاد مشوقهایی توسط دولت برای تشویق بخش خصوصی تاکید شده است . اکنون سیاستهای تامین مسکن با نگرش بر تقاضا است . در این روش ، دولت به جای کمک به ساخت و ساز ، امکانات خود را در جهت کمک به متقاضی مسکن و یا نیازمند به مسکن (گروه های هدف ) متمرکز میکند تا بالا بردن سطح تقاضا یا به تعبیر دقیقتر تقاضای موثر بخودی خود موجب فعال شدن بازار مسکن و افزایش عرضه شود(Pugh,1994:357).
در آخر دهه ۱۹۸۰، سیاستهای آزادسازی به طور عام و سیاستهای مربوط به مسکن به طور خاص مورد نقد قرار گرفت . این روندبه طور کلی بر لزوم تعادل بین نقش بخش عمومی و خصوصی تاکید داشت . در رویکرد جدید ، بانک جهانی با مرکز اسکان بشر سازمان ملل متحد[۴]و برنامه توسعه سازمان ملل متحد۲ هم نظر شد. این رویکرد که توانمند سازی نام گرفت در سال ۱۹۸۷ با تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد به استراتژی جهانی سرپناه۳ مبدل شد(اطهاری، ۵:۱۳۷۵) .
همچنین در سند کنفرانس جهانی محیط زیست و توسعه که در بهار ۱۹۹۲ توسط سازمان ملل در ریو دوژانیرو برگزار شدو به نام ((دستور کار ۲۱)) معروف است ، تاکید شد که مهمترین روش و رویکرد تامین سرپناه مناسب برای همه ، روش توانمند سازی۴ است . تاکید این روش بر این است که افراد و گروه های فاقد مسکن مناسب بر ساخت و بهبود مسکن خویش قادر سازد . نه این که مسکن ساخته و پرداخته شده را تحویل آنان نماید. در راهبردهای جهانی سرپناه (کمیسیون جهانی اسکان بشر) در دههی اخیر توانمندسازی گروه های نیازمند سرپناه ،جای عرضه مستقیم مسکن توسط دولت را گرفته است (خاتم،۶۴:۱۳۷۴) .
محورهای اصلی این رویکرد عبارتند از :
برقراری ارتباط کامل بین بخش مسکن و برنامه های کلان اقتصادی؛
برقراری پیوند همه جانبه بین برنامه ریزی مسکن و برنامه های کلان اقتصادی؛
برقراری پیوند همه جانبه بین برنامه ریزی مسکن و برنامه ریزی شهری ؛
تدوین سیاست هایی به منظور تحقق توانمند سازی خانوارها ، با بهره گرفتن از سازمانهای غیردولتی و سازمانهای مبتنی بر اجتماعات (مانند تشکلهای خودیار ، که با فعالیتهای دولت و عملکرد بازار همبسته باشند ) ؛
توجه ویژه به فقرا ، محیط زیست و بهداشت در برنامه های مسکن بوسیله دولت ؛
فراهم آوردن شبکه های زیر بنایی و اعطای حقوق مالکیت در مسکن غیر رسمی موجود .
اقدامات لازم برای تامین سرپناه مناسب برای همه در دستور کار ۲۱، با توجه به روش توانمند سازی چنین آمده است:
انجام برآوردهای مستقیم به منظور تامین سرپناه برای افراد فقیر و فاقد مسکن ؛
- تهیه و تقویت استراتژی ملی سرپناه ، با اهداف مبتنی بر اصول و توصیه های استراتژی سرپناه تا سال ۲۰۰ (دلال پور محمدی ،۱۳۷۹: ۱۳۳-۱۳۲)
۲-۶.عوامل موثر در تدوین استاندارد های مسکن
عوامل اولیه موثر در تدوین استاندارد های مسکن رامی توان به شرح زیر خلاصه کرد:
الف) عوامل اقتصادی: سطح درآمد،شیوه زندگی ،هزینه مسکن و تسهیلات عمومی در زمان و مکان معین ،هزینه های تولید ، قدرت خرید ساکنان ،منابع موجود ،دسترسی به منابع ،ظرفیت اقتصادی و عملی بودن اقتصادی.
ب) عوامل انسانی و اجتماعی:نیازهای اجتماعی و ارزشها واولویت های ساکنان ،تفاوت بین خانواده ها،بعد خانواده،محدودهی خصوصی،سازمان بندی خانواده ،نیازمندیهای کارکردی و خصوصیات دیگر از قبیل عمر متوسط ،روش زندگی ،آموزش و پرورش،تجربهی زندگی شهری واکنشهای اجتماعی.
ج)عوامل فرهنگی: الگوهای فرهنگی محلی،آداب و رسوم،روشها،مصالح و طرحهای ساختمانی محلی،سازش پذیری فرهنگی.
د)عوامل اقلیمی: وضعیت آب و هوایی،درجه ی حرارت،رطوبت ،باد و به طور کلی وضعیت جغرافیای طبیعی منطقه.
ه)تراکم :میزان تراکم در نقاط مختلف شهر،نحوه پراکندگی آنها،مقدار فضای باز و سبز.
و)فضا: تجزیه و تحلیل عملیات انسانی در خانه ،و طریق زندگی،فضای موجود و اشغال شده توسط خانوارها(دلال پورمحمدی،۷۱:۱۳۷۹) .
۲-۶-۱. زیانهای ناشی از بی دقتی در تدوین استانداردهای مسکن
تدوین استانداردها اگر با دقت وظرافت خاص و با در نظر گرفتن مسائل اقلیمی ،اقتصادی و فرهنگی صورت نگیرد مشکلات خاصی را ایجاد می کندبه طور مثال:استانداردهای سطح بالا هزینه مسکن را افزایش داده ،در نتیجه افراد کم درآمد شهری از عهده تامین آن برنمی آیندو به ناچار به مناطق حاشیه ای روی میآورندو درنتیجه مساله مشکلتر میشود و یا استانداردهای غیرقابل انعطاف باعث عدم مشارکت مردم در اجرای طرحها خواهد شد؛همچنین ممکن است استانداردهای مبتنی بر درآمد باعث افزایش فاصله طبقات اجتماعی شودو یا دوره ساخت را طولانی کند.
تجربهی تدوین واجرای استانداردها درکشورهای درحال توسعه نشان دهندهی نارساییهای عمده در برداشت های کنونی از استانداردها است به دلیل اینکه نیازهای خاص استفادهکنندگان به خدمات و تسهیلات بررسی نشده است و تدوین استانداردها بر این مبنا قرار ندارد،این گونه استانداردها فاقد ارتباط لازم با تقاضای موثر است (دلال پورمحمدی،۷۲:۱۳۷۹) .
۲-۶-۲.استانداردهای مسکن
استانداردهای محیطی و مکان یابی،نظیر استانداردهای تراکم،فضای باز،تاسیسات زیربنایی و غیره؛
استانداردهای مربوط به طراحی،تفکیک قطعات،نوع مسکن گروه های درآمدی؛
استانداردهای مربوط به حریم و امکانات واحدهای مسکونی؛
استانداردهای مربوط به نوع مصالح ساختمانی وآیین نامههای مربوط؛
استانداردهای مربوط به روش اجرا؛(همان منبع، ۱۳۷۴) .
۲-۶-۳.شکل مطلوب مسکن
از آنجایی که مسکن یکی از نیازهای اصلی انسان است ، شکل مناسب مسکن به نوبه خود نقش تعیین کنندهای در تامین این نیاز به عهده دارد . از این رو به منظور تامین آن و رسیدن به فرم مطلوب میبایست در این راستا حداقل ۵ عامل اساسی را مدنظر قرار داد که عبارتند از : زمین ، منابع مالی ، نیروی انسانی و فن آوری ، مصالح ساختمانی ، مدیریت و نظارت .