هدف مدیریت ارتباط با مشتری، بهبود روابط با مشتریان، و برآوردن نیازهای آنهاست.
سیستم بازاریابی تحت وب دارای قابلیت اجرایی میباشد.
مشتریان تحت یک سیستم الکترونیکی نظرات خود در مورد وضعیت خدمات سازمان را ارائه مینمایند.
۱-۵ مدل تحقیق
همانطور که در شکل ۱-۲ هم قابل مشاهده است. ابتدا با مشخص کردن خواستههای مشتریان تحت سیستمی الکترونیکی و شناسایی نقاط اثر آن در سازمان به عمل بازمهندسی (با در نظر گرفتن محدودیتهای سازمان) پرداخته میشود. سپس جهت ارتقای مفاهیم بهرهوری و اثربخشی و نیز توسعه سوددهی حاصل از خدمات سازمان استراتژیهای متمرکز بر متدلوژیهای بازاریابی ارائه میگردد. بنابراین مرور کامل روشهای بازاریابی مبتنی بر وب نیز ضروری میباشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شکل ۱-۲ مدل تحقیق
۱-۶ کلمات کلیدی و تعاریف
در این بخش به توضیح مختصری از کلمات استفاده شده میپردازیم:
مدیریت ارتباط با مشتری: فرایند جذب مشتریان جدید، نگهداری مشتریان موجود، و سرمایه گذاری بر روی مشتریان تعریف است که به وجود آورندهی فضایی است که سازمان تحت آن در تعامل با مشتریانش میباشد.
مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی: همان فرایند مدیریت ارتباط با مشتری در بستری الکترونیکی (مبتنی بر) و با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات[۵] (IT) که اشتقاقی از تجارت الکترونیکی[۶] میباشد.
بازمهندسی[۷]: تفکر مجدد بنیادین و طراحی مجدد اساسی فرآیندها برای دست یافتن به اصلاحات چشمگیر در موارد حساس و سنجش همزمان کارایی پارامترهایی مانند هزینهها؛ کیفیت؛ خدمات و سرعت.
برنامهریزی استراتژیک[۸]: فرآیندی که سازمانها برای پیشبرد برنامه ها و فعالیتهای خود جهت دستیابی به اهداف، و تحقق مأموریت سازمانی بهره میگیرند.
بازاریابی[۹]: بازاریابی شامل درک خواستههای مشتری و تطابق محصولات شرکت، برای برآورده ساختن آن نیازها و در برگیرنده فرایند سودآوری برای شرکت است.
بازاریابی الکترونیکی[۱۰]: بکارگیری کانالهای الکترونیکی ارتباط با مشتریان به منظور نشر پیامهای بازاریابی
تجارت الکترونیکی: فرایند خرید، فروش یا تبادل محصولات، خدمات و اطلاعات از طریق شبکههای کامپیوتری و اینترنت میباشد.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱ مقدمه
با توجه به یکپارچه شدن عناصر فناوری و بازاریابی در مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی، همه جنبههای تجربه برخط مشتری در طول چرخه تعامل تحت پوشش قرار میگیرد، لذا در این پایاننامه با تکیه بر بازمهندسی فرایندهای مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی به ارائه استراتژیهای بازاریابی میپردازیم. از این رو در این فصل مروری بر ادبیات موضوعی در حوزه مدیریت ارتباط با مشتری و ترکیب آن با مباحث بازاریابی و بازمهندسی در سه بخش مجزا مطرح خواهند شد.
۲-۲ بازاریابی و بازمهندسی
بخش اول مربوط به مباحث بازاریابی و بازمهندسی است که در آن با بهره گرفتن از تکینیکهای بازمهندسی فرآیندها، به بهبود بازاریابی سیستم کنونی پرداخته میشود که از نتایج آن میتوان به افزایش گستره بازار مشتریان الکترونیکی و سود حاصل از آن اشاره کرد. با توجه به نقاط ضعفی که در ساختار فعلی سازمان در زمینه بازاریابی وجود دارد تکنیک بازمهندسی بهترین راه برای بهبود روشهای موجود است زیرا با بهره گرفتن از نقاط قوت موجود و تقویت نقاط ضعف بیشترین کارایی را نتیجه خواهد داد.
۲-۲-۱ مفاهیم پایهای در حوزه بازاریابی و بازمهندسی
بازاریابی الکترونیک عبارتست از بکارگیری کانالهای الکترونیکی ارتباط با مشتریان به منظور نشر پیامهای بازاریابی [۹]. در همین ارتباط، بازاریابی اینترنتی اصطلاحی است که عموما بدین معنی است: دستیابی به اهداف شرکت از طریق برآوردن و فراتر رفتن از نیازهای مشتریان به نحوی بهتر از رقبا با بهره گرفتن از فنآوریهای دیجیتالی اینترنت [۱۰]. بازاریابی اینترنتی عبارتست از فرایند ایجاد و حفظ روابط مفید متقابل با مشتریان از طریق فعالیتهای اینترنتی به منظور تسهیل تبادل ایدهها کالاها و خدمات به نحوی که اهداف هر دو طرف را محقق سازد [۱۱]. این تعریف شامل بخشهای زیر است: فرایند، ایجاد و حفظ روابط مفید متقابل با مشتریان، استفاده از اینترنت درانجام فعالیتهای بازاریابی، مبادله، تحقق اهداف طرفین. همچنین بازاریابی آنلاین به شرکتهای عضو شبکههای لجستیک بازاریابی که حاوی جریانی از اطلاعات کالاها خدمات، تجارب و پرداختها و اعتبارات میباشند اشاره دارد [۱۰].
بازمهندسی فرایندهای سازمانی راهی است برای تطابق سریع و آنی با شرایط محیطی. بازمهندسی از طریق ابزارهایی که در اختیار دارد باعث تغییر فرایندها و در نهایت کل سازمان در ابعاد وسیع میشود و با همین ابزار که به اهرمهای تغییر بازمهندسی فرایندها نیز معروف است بازمهندسی عملی می شود. نقطه شروع برای کسب موفقیت در بازاریابی الکترونیک مانند راهبرد بازاریابی یا کسب و کار خلق یک فرایند راهبردی است که به خوبی تعریف شده باشد تا اهداف بازاریابی را از طریق ارتباطات بازاریابی پیوند داده و روشهایی را برای کسب اهداف مورد نظر طراحی کند. [۱]
همچنین با توجه به تعاریفی که از مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار ارائه شده، فناوری اطلاعات نقش حساس و برجستهای در مهندسی مجدد سازمان ایفا میکند، خلق نیازهای جدید، لزوم توسعه محصولات جدید و صدور رویهها و مقررات اجرایی بهتر از عمده تأثیرات مهم فناوری اطلاعات در مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار خواهد بود. بهوسیله پیادهسازی کامل فناوری اطلاعات در سازمان، این تغییرات داخلی باعث تسریع روند کاری و هدایت تغییرات به نوع محصولات، خدمات و بازار، صنعت و حتی جامعه خواهد شد. چهارچوب نقشهای فناوری اطلاعات در مهندسی مجدد را میتوان بصورت آغازکننده، تسهیلکننده و توانمندساز تصور کرد. [۳۷]
۲-۲-۲ کارهای مرتبط در حوزه بازاریابی و بازمهندسی
در ادامه این بخش به بیان چند مورد مطالعه انجام شده در زمینه پیوند دو شاخه بازاریابی و بازمهندسی خواهیم پرداخت.
شانون اسکالین، جری جرمستاد و نیکولاس رومانو مطالعهای راجع به ارتباط الکترونیکی در بازاریابی و جایگزینی مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی با بازاریابی سنتی ارائه دادند. این مطالعه نشان میدهد که مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی جدیدترین تکنیکی است که شرکتها برای افزایش مهارت و ظرفیتهای بازاریابی استفاده میکنند. همچنین نشان میدهد که چگونه مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی تعاریف مفاهیم بازاریابی سنتی را گسترش میدهد و یک شرکت را قادر میسازد تا اهداف بازاریابی داخلی شرکت آشنا شود. در این مطالعه برای موثر و کارامد بودن یک سازمان به مواردی همچون خرید مشتری، استراتژی بازاریابی و تکامل مراکز تماس مشتری به مراکز تماس الکترونیکی مشتری در اجرای مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی پرداخته شد. [۱۲]
در سال ۲۰۱۰ در مقالهای تحت عنوان «زیرساخت های فناوری اطلاعات، طراحی مجدد فرایند سازمانی، ارزش کسب و کار» رونالد رامیرز، نایجل ملویل، ادوارد لاولر در مطالعهای فنآوری اطلاعات و طراحی مجدد فرایند و عملکرد شرکتها را در سه روش بیان کردند: تجزیه و تحلیل فناوری اطلاعات و بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار یک شرکت، برآورد مفاهیم عملکرد ارزش بازاریابی و تولید، تجزیه و تحلیل رفتار (با بهره گرفتن از مجموعه داده های ۲۲۸ شرکت بین سالهای ۱۹۹۶-۱۹۹۹). [۱۳]
آنها ارتباطی بین فناوری اطلاعات و بازمهندسی و عملکرد فرایند یافتند. تعامل بین فناوری اطلاعات و اوراق بهادار بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار، با بهرهوری شرکت و ارزش بازار همراه میباشد. همچنین در این مقاله دیدگاهی برای سرمایه گذاری کسب و کار در فناوری اطلاعات و باز طراحی فرایند مورد بررسی قرار گرفت. دو گروه اصلی طراحی مجدد فرایند یعنی توجیه اقتصادی[۱۱] و بازسازی کار در این مقاله بررسی شد. تحقیقات نشان میدهد که فناوری اطلاعات نقش مهم و مکملی در طراحی مجدد فرایند دارد. شرکتها با سطوح بالای سرمایه گذاری فناوری اطلاعات که دارای کاربرد بیشتری در تصمیمهای غیر متمرکز دارند، از سیستمهای خودمحور و کارکرد متقابل استفاده میکنند.
بازمهندسی فرایند کسب و کار، فرایندهای کسب و کار نوآورانه و جدید را در بر میگیرد و باعث میشود که شرکتها در محیطهای رقابتی، با تغییرات سازگار شوند. مخصوصا بازمهندسی در فضای کسب و کار کنونی، شرکتها را قادر میسازد که فرایندهای کسب و کار انعطافپذیر ایجاد کنند که با خواستههای پویا و اطلاعات فشرده و بازار جهانی همخوانی داشته باشد. بازطراحی فرایند یکی از برنامههایی است که میتواند تغییرات سازمانی مثبتی ایجاد کند. دیگر برنامه های مورد استفاده توسط شرکتها، شامل مشارکت کارمندان، مدیریت کیفیت جامع و مدیریت فرایند کسب و کار میباشد. [۱۴]
فنآوری اطلاعات، سازمانها را برای طراحی مجدد فرایندها آماده میکند و طراحی سازمانی با عملکرد بالایی را نشان میدهد. قابلیتهای اطلاعاتی که توسط فناوری اطلاعات ایجاد میشود، باعث میشود که سرمایهگذاری اطلاعاتی، یک مؤلفه مهم در شیوههای کاریای باشد که با تغییرات سازمانی در ارتباط است. در این مقاله فرضیههای زیر نتیجه شد:
-
- تعامل بین فناوری اطلاعات سازمان و طراحی مجدد فرایند به طور مثبت و قابل توجهی با عملکرد سازمانی ارتباط دارد.
-
- ارتباط بین عملکرد سازمانی و تعامل بین فناوری اطلاعات با توجه به طراحی مجدد فرایند به دو عامل توجیه اقتصادی و بازسازی کار بستگی دارد.
نتایج حاصل از این تحقیقات نشان میدهد که:
-
- مدیران باید سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و طراحی مجدد فرایند را به عنوان وسیلهای برای بهبود عملکرد شرکت در نظر بگیرند. در کوتاه مدت، با تمرکز بر چگونگی ساختار کار در شرکت، میتوانند بهرهوری تولید و همچنین عملکرد را بهبود بخشند.
-
- برای اثرات دراز مدت، مدیران باید محافظه کارانه تر با تغییرات برخورد کنند. به جای تلاش برای پیادهسازی تغییرات زیاد در شرکت، طراحی مجدد فرایند میتواند موثر واقع شود.
محیط مجازی ارتباطی و شبکه جهانی اینترنت موجب افزایش سرعت و توسعه ارتباطهای پیشرفته در همه جا، دسترسی در هر لحظه و ابزاری ساده از طریق مرورگرهای وب گردیده است. سازمانها پیشرو با بهره گرفتن از تکنولوژیهای نوین در ارتباطی پا به عرصه بازاریابی الکترونیکی گذاشتهاند و بدین ترتیب از طریق محیط مجازی با مشتریها، فروشندهها و شرکای خود تماس برقرار میکنند. اینترنت و اینترانت موجب تغییر حرکت اطلاعات در سازمانها، تغییر نحوه تبادل اطلاعات تجاری و ارتباطات گردیدهاند. این شرایط نوین موجب ایجاد ارزشهای جدید در دنیای کسب و کار گردیده است.
بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار برای بازاریابی الکترونیکی نقش بیشتری نسبت به توانمندیهای وب دارد. این مطلب دکتر زرگر در کتاب اصول و مفاهیم فنآوری اطلاعات به این ترتیب بیان شده که بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار شامل طراحی مجدد فرآیندها در سرتاسر حلقههای ارتباطی درون سازمانی و بین سازمانی است. این شرکتها چه در ابتدای زنجیر ارتباطی باشند (مانند سفارشگذاری، مدیریت انبارداری و تولید) و چه در انتهای این حلقه (مانند فروش، بازاریابی و خدمات مشتری) باید به یکدیگر متصل شوند. وقتی سازمانها بتوانند اطلاعات را به موقع و در هر لحظه به راحتی مبادله کنند، کارها در یک شبکه ارتباطی بین سازمانها از قبیل مدیریت زنجیره تأمین نیز بهتر انجام میشود. [۲]
بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار در بازاریابی الکترونیکی شامل فکر نو و طراحی مجدد فرآیندها در سطح یک سازمان و سطح ارتباطهای زنجیرهای سازمانها، معروف به مدیریت زنجیره تأمین، برای بهرهبرداری بیشتر از مزایای ارتباطی، فضای مجازی اینترنت و راههای نوین ایجاد ارزش است. با بهره گرفتن از بازاریابی الکترونیکی، اطلاعات فرآیندها هر لحظه در اختیار مشتری قرار میگیرد. علاوه بر این، اطلاعات مشتری به سازنده نیز ارسال شده است تا نظر و سلیقه مشتری مستقیماً در طراحی محصول مدنظر واقع شود. از این رو قواعد کاری سازمانها تغییر میکند؛ انجام سفارش، فرآیندهای کاری و فروش نیز برای تجارت الکترونیکی باید طراحی مجدد شوند. بنابراین در تجارت الکترونیک، اگر به مانند بسیاری از سازمانهایی که هماکنون در این زمینه سرمایهگذاری کردهاند عمل شده و توجهی به تغییرات فرآیندی نگردد، نتیجهای جز شکست عاید سازمان نخواهد شد. [۳]
در سال ۲۰۰۸ پژوهشی در رابطه با مدل اندازهگیری عملکرد بازمهندسی فرایند مدیریت ساخت[۱۲] (CMPRPM) ، که بر اساس استفاده از فلسفه مهندسی مجدد فرایند کسب و کار است، انجام شد. در این پژوهش زمان عملیات فرایند و رضایت مشتری به عنوان شاخصهای ارزیابی کارایی و اثربخشی استفاده میشود. مدل CMPRPM برای محاسبه زمان عملیات فرایند، از نظریه صفبندی استفاده میکند. [۱۵]
به منظور دستیابی به رضایت مشتری، خواستههای مشتری شناسایی میشود و شاخص حصول هدف[۱۳] برای محاسبه اثر بخشی فرایند مورد استفاده قرار میگیرد. پس از یکپارچه سازی نتایج ارزیابی کارایی و اثربخشی، شاخصهای ارزش فرایند و بهبود ارزش برای اندازهگیری قبل و بعد مهندسی مجدد، مورد استفاده قرار میگیرند.
مدل CMPRPM پیشنهاد داده شده در این مقاله، عملکرد (AS-IS) اولیه و فرایندهای مهندسی مجدد (TO-Be) را برای تسهیل طراحی موفقیت آمیز بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار نشان میدهد. نتایج نشان میدهد که با اتخاذ مدل ارائه شده، صنعت ساخت و ساز به طور قابل توجهی در طراحی بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار سودمند است.
نویسندگان این مقاله بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار را که یک ابتکار سازمانی استراتژی محور طراحی شده برای بهبود طراحی مجدد فرایند های کسب و کار میباشد، شامل چهار مرحله اصلی زیر میدانند:
-
- ارائه فرایند:در مهندسی مجدد فرایند یکی از سختترین و مهمترین وظایف، شناسایی و توصیف روند کلی شرکت هاست. به طور دقیق، توصیف فرایند عملیاتی طبقهبندی شده، یک گام اساسی در برنامه مهندسی مجدد میباشد. ارائه فرایند یک تعریف سیستماتیک برای کمک به شرکتها به منظور روشن ساختن و انتخاب فرایند برای مهندسی مجدد میباشد.
-
- انتقال فرایند:انتقال فرایند به طور عمده نشان دهنده کاربرد تجزیه و تحلیل عملیاتی و مدلسازی فرایند است. هدف اولیه از تجزیه و تحلیل عملیاتی، تعریف پردازش دسته بندی عملیاتی و سپس بعد از تجزیه و تحلیل عملیاتی و مدلسازی، فرایند کسب و کار (TO-Be) آینده را فرموله میکند.
-
- ارزیابی:همانطور که فعالیتهای مهندسی مجدد، بر فعالیتهای ناکارامد تمرکز دارد، تا تغییراتی را در راستای بدست آوردن بیشترین تأثیر، قبل از اجرا، ایجاد کند، روند کنونی باید برای موانع فرایندها مورد بررسی قرار گیرند تا از طراحی مجدد فرایندها اطمینان حاصل شود. ارزش فرایند به منظور برآورد عملکرد فرایند مورد استفاده قرار میگیرد، میتواند در ۲ دیدگاه بررسی شود: دیدگاه اول بهرهوری در هر واحد هزینه و دیدگاه دوم بهرهوری در هر واحد زمان.