-
-
- تصمیمات استراتژیک: تصمیم گیری برای مسایل زیرساختی مرتبط با شبکه های حملونقل شهری که برای درازمدت طراحی میشوند، مانند توسعه معابر موجود از طریق افزایش عرض آنها یا ایجاد معابر جدید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
- تصمیمات میان مدت: تصمیم گیری برای به کارگیری موثر منابع و زیرساختهای سیستم حملونقل هستند، مانند تعیین یک طرفه یا دوطرفه بودن خیابانها در سیستمهای حملونقل شهری، یا تعیین نحوه تخصیص خطها در معابر برای جهتهای رفت و برگشت.
- تصمیمات عملیاتی: تصمیات مربوط به دوره های زمانی کوتاه مدت که بیشتر در رابطه با کنترل جریانهای ترافیکی در معابر هستند، مانند تنظیم چراغهای راهنمایی، تعیین میزان عوارض تعیین شده برای استفاده از بعضی بزرگراه ها، تعیین فرکانسهای سرویسدهی وسایل حملونقل عمومی.
طراحی شبکه های معابر جادهای
به آن دسته از مسایل طراحی شبکه حملونقل شهری که دربرگیرنده تصمیمات مرتبط با معابر شبکه هستند، میتوان عبارت Road Network Design Problem (RNDP) یا “طراحی شبکه های معابرجادهای” را اطلاق کرد. مسایل RNDP را میتوان بر اساس ماهیت متغیرهای مورد استفاده در سه گروه طبقه بندی کرد.
- مساله “طراحی شبکه حملونقل گسسته[۱۰]” (DNDP): این نوع مسایل با متغیرهای گسسته سروکار دارند. مانند ایجاد معابر جدید، توسعه ظرفیت معابر جدید با افزودن خط به آنها یا تعریض و بهبود طراحی آنها، تعیین یک طرفه یا دو طرفه بودن معابر.
- مساله"طراحی شبکه حملونقل پیوسته[۱۱]” (CNDP): این نوع مسایل با متغیرهای پیوسته سروکار دارند، مانند توسعه ظرفیت معابر از نوع متغیر پیوسته، تنظیم چراغهای راهنمایی و یا تعیین عوارض عبور از برخی معابر خاص.
- مساله"طراحی شبکه حملونقل ترکیبی[۱۲]” (MNDP): این نوع مسایل با ترکیبی از متغیرهای پیوسته و گسسته یاد شده در موارد قبلی سروکار دارند.
مطالعات این پایان نامه MNDPرا در بر میگیرد. بر اساس شکل ۱-۲، محدوده مسایل مورد مطالعه در این پایان نامه، شامل انواع تصمیمات بلندمدت و میان مدت خواهد بود.
تصمیمات مورد مطالعه در این پایان نامه
میان مدت
بلندمدت
جهتدهی معابر
توسعه معابر موجود
تعیین تعداد خطهای رفت و برگشت معابر
کوتاه مدت
تنظیم سیگنال
شکل ۱‑۲ تصمیمات مورد مطالعه
جهتدهی به معابر
جهت دادن به حرکت در معابر سیستمهای حمل ونقل، یکی از تصمیمات میان مدت مطرح شده در زمینه مسایل طراحی شبکه است که در دهههای پس از جنگ جهانی دوم به منظور افزایش کارایی شبکه و کاهش ازدحام ترافیک مطرح شد. جهتدهی به یال های شبکه با این دیدگاه عبارتست از تعیین جهت حرکت در یالهای شبکه حمل ونقل به طوری که امکان سفر بین هر دو نقطه از شبکه با توجه به محدودیتهای ایجاد شده برای حرکت در برخی مسیرها از بین نرود. به عبارت دیگر، شبکه حمل ونقل پس از تعیین جهت یالها همبند باقی بماند.
تنظیم چراغ راهنمایی
سیستمهای کنترلی یکی از ارکان سه گانه یک سیستم حمل ونقل هستند که خود به دو زیر مجموعه سیستمهای کنترل جریان و سیستمهای کنترل وسیله نقلیه تقسیم میشوند. سیستمهای کنترل جریان در شبکه، باید برآورد کننده شاخص متضاد حرکت وایمنی در کنار هم باشند. استفاده از چراغ راهنمایی در تقاطعها یکی از مهمترین ابزارهای کنترل جریان در شبکه است. چراغ راهنما باعث تاخیر کاربران (توقف زمانی که چراغ قرمز است) در تقاطعها میشود. افزایش تاخیر سبب آلودگی هوا، آلودگی صوتی و افزایش مصرف سوخت میشود. تنظیم بهینه زمان بندی چراغ راهنما باعث کاهش اثرات منفی تاخیر در تقاطعها میشود.
در واقع، اهداف اصلی استفاده از چراغ راهنما عبارتست از:
- بیشینهسازی ظرفیت ذخیزه کل شبکه.
- بیشینهسازی ظرفیت معابر پرازدحام در تقاطعها.
- کمینهسازی اثرات منفی ترافیک بر محیط زیست و مصرف سوخت.
- کمینهسازی زمان سفر.
- افزایش امنیت .
مجموع زمانی توالی زمانی چراغ سبز را یک دور چراغ[۱۳] می نامند. نسبت زمان سبز چراغ راهنما را به کل زمان دور نرخ سبز[۱۴] چراغ گویند، که در اغلب مسایل مطرح شده در ادبیات موضوع، به عنوان عامل تصمیم گیری، برای بهبود سیستم کنترل بیشینه میشود. در هر تقاطع، به نسبت تعداد جریان مخالف ورودی، زمان دور به بخش های کوچکتری تقسیم میشود که هر بخش را یک فاز[۱۵] گویند. در خلال یک فاز، دسته ای از جریانهای موافق در تقاطعهای کنترلی دارای چراغ سبز و دیگر جریانهای مخالف دارای چراغ قرمز خواهند بود.
ظرفیت ذخیره شبکه حمل ونقل
در زمینه های طرحریزی، طراحی و عملیاتی تسهیلات ثابت یک شبکه حمل ونقل از مفهوم ظرفیت بسیار استفاده شده است. ظرفیت یک شبکه حمل ونقل با تعداد زیادی جفت مبدا-مقصد مانند ظرفیت یک تقاطع متغیر است و بدون در نظر گرفتن الگوی تقاضا بین مبادی-مقاصد نمی توان در مورد آن بحث کرد. برای مثال مقدار ظرفیت یک شبکه با افزایش تقاضای جفتهای مختلفی از مبادی و مقاصد متفاوت خواهد بود. برای بسط مفهوم ظرفیت برای یک شبکه حمل ونقل با تقاضای متعدد، مفهوم ظرفیت ذخیره معرفی می گردد. به نحوی که ظرفیت ذخیره یک شبکه، به صورت یک تقاضای مازاد که به سیستم تزریق کرد، تعریف می شود بدون اینکه خصوصیات های فیزیکی شبکه تغییر کند یا ظرفیت همه یالها افزایش یابد. به علاوه، این تقاضای اضافی با توجه به تقاضای موجودبرای هر جفت مبدا-مقصد، بین آنها تقسیم می شود[۷].
معمولاً ظرفیت ذخیره بزرگتر از صفر است. مقدار کم تر از برای یک ظرفیت ذخیره بدین معنی است که تقاضا در شبکه بیش از توان شبکه است و در شبکه حالت ازدحام ایجاد شده است. ظرفیت ذخیره بزرگ تر از یک بدین معنی است که شبکه در برخی از معابر هنوز ظرفیت خالی برای افزایش جریان را داراست.
بنابراین، میتوان ظرفیت ذخیره یک سیستم را نمایندهی از سطح خدمت شبکه دانست و از آن در جهت تعیین سیاستهای بهینه برای جلوگیری از ترافیک، کنترل رشد تقاضا، مدیریت و طرح ریزی شبکه حمل ونقل استفاده کرد.
در یک مساله حمل و نقل، چنان چه یک تقاضای برآوردی ثابت به صورت یک ماتریس OD برای کل شبکه حمل ونقل در نظر بگیریم، ظرفیت ذخیره سیستم، بیشترین افزایش قابل اعمال در تقاضای سفر در شبکه (به صورت ضریبی در کل ماتریس سفرها) با تغییر عامل های درگیر در شبکه خواهد بود، به طوریکه در این شرایط، جریان محاسبه شده معابر پس از افزایش تقاضا، از ظرفیت تعیین شده برای آنها تجاوز نکند.
مدل سازی مسایل طراحی شبکههای حملونقل جادهای
یکی از بزرگترین مسایلی که برنامه ریزان حملونقل با آن مواجه هستند، پیش بینی اثرات سناریوهای مختلف طراحی شبکه های حملونقل شهری است. کاربران سیستمهای حملونقل را عموماً انسانها تشکیل می دهند و هر نوع برنامه ریزی یا تدوین سناریو برای توسعه و اصلاح شبکه حملونقل نیازمند پیش بینی عکسالعملهای کابران در قالب تغییرات الگوی جریان ترافیک و مسیرهای مورد استفاده توسط آنها و چگونگی استفاده آنها از وسایل نقلیه است. حضور تصمیم گیری عامل انسانی در این مسایل، آنها را در زمره مسایل مطرح در نظریه بازیها قرار میدهد که ماهیت مدل سازی آنها را از بسیاری از مسایل تصمیم گیری که مساله عکسالعمل عامل انسانی در آنها مطرح نیست متفاوت می کند.
ماهیت این مسایل ایجاب می کند که آنها به صورت یک بازی رهبر- پیرو[۱۶] یا بازی استکلبرگ[۱۷]، و در نتیجه در قالب یک مدل برنامه ریزی دو سطحی[۱۸] مطرح شوند. در این بازی، برنامه ریزان شبکه و مسئولان شهری که طراحی شبکه را بر عهده دارند، نقش رهبر، و کاربران که آزادنه مسیرها را بر اساس طرح ایجاد شده در شبکه برای سفر انتخاب می کنند، نقش پیرو را دارند]۸[. این طور فرض می شود که برنامه ریزان حملونقل قادر به تاثیرگذاری روی رفتار کاربران در انتخاب مسیر هستند، اما نمی توانند آن را تحت کنترل خود درآورند. رفتار کاربران برای آنها قابل پیش بینی است، اما کاربران قادر به پیش بینی تصمیمات طراحی شبکه نیستند و به اقتضای طراحی انجام شده عکسالعمل نشان می دهند. این تعامل می تواند در قالب یک مدل کلی دو سطحی به صورت زیر نمایش داده شود:
(۱-۱)