مکان × نسبتهای کشت
۳
ns22/0
ns90/0
ns78/22
مکان ×کود فسفری
۳
ns57/0
ns20/1
ns36/25
مکان×نسبتهای کشت × کود فسفری
۹
ns33/0
ns74/2
ns99/11
خطا
۹۰
۶۹/۰
۵۵/۱
۸۴/۳۱
*و **: به ترتیب معنی دار در سطح ۵ و ۱ درصد و :ns عدم وجود اختلاف معنی دار.
نمودار ۴-۶: متوسط عملکرد دانه ذرت تحت تاثیر مکان کاشت
طبق نتایج به دست آمده مشخص شد که عملکرد دانه به طور بسیار معنی داری تحت تاثیر نسبتهای کشت قرار گرفت (جدول ۴-۲). عملکرد دانه در مخلوط ۵۰:۵۰ و ۲۵:۷۵ خلر و ذرت از نظر آماری اختلاف معنیداری نداشت، اگرچه در مقایسه با شاهد به ترتیب ۲۲/۱۷ و ۳۵/۱۹ درصد عملکرد دانه در آن افزایش یافت. بیشترین عملکرد دانه ۹ تن در هکتار، در مخلوط ۷۵:۲۵ خلر و ذرت بدست آمد که نسبت به کاشت خالص ذرت، ۲۵ درصد افزایش داشت (نمودار ۴-۷).
افزایش عملکرد ذرت در کشت مخلوط نسبت به کشت خالص، به علت توان رقابتی بالاتر ذرت در جذب منابع غذایی در مقایسه با خلر میباشد. توحیدی نژاد و همکاران (۱۳۸۳) نیز در کشت مخلوط ذرت و آفتابگردان، بیشترین عملکرد دانه ذرت را در مخلوط ۷۵:۲۵ ذرت و آفتابگردان گزارش نمودند. Oveysi (2005) در بررسی کشت مخلوط دو رقم هیبرید ذرت میزان عملکرد را در کشت مخلوط بیشتر از تک کشتی دو گیاه گزارش کرد. افزایش عملکرد در کشت مخلوط نسبت به کشت خالص، همچنین در جو و شبدر برسیم (راهنما و پوری، ۱۳۷۴) و گندم و نخود (Banik et al., ۲۰۰۶) گزارش شده است.
از جمله علل افزایش محصول در زراعت مخلوط استفاده بهتر گیاهان از عوامل محیطی مانند آب، مواد غذایی و نور است. در کشت مخلوط، جامعه گیاهی در زمانی کوتاهتر زمین را پوشانده و بدین ترتیب جذب یا کارایی استفاده از تشعشع افزایش مییابد (Rajeswara Rao, 2002). بانیک و همکاران (۲۰۰۶) کشت مخلوط را به عنوان یک روش اقتصادی جهت تولید بالاتر با نسبتهای نهادههای خارجی کمتر، مطرح کردهاند. افزایش تولید در کشت مخلوط را میتوان به کاهش رشد علفهای هرز، کاهش خسارت آفات و بیماریها، سرعت رشد بهتر و استفاده بهتر از منابع در دسترس به دلیل تفاوت گونه های مختلف نسبت داد (Liebman and Davis, 2000).
Hadijichris (1973) بیان نمود که ماده خشک مخلوطهای غلات و بقولات بطور معنیداری از عملکرد کشت خالص آنها بیشتر است. همچنین خزاعی (۱۳۷۱) در تحقیقی روی کشت مخلوط ماشک علوفهای و جو اظهار داشت که یکی از فواید کشت مخلوط جو و ماشک علوفهای امکان دستیابی به عملکرد بیشتر ماده خشک میباشد. صدر آبادی حقیقی (۱۳۷۸) در بررسی کشت مخلوط گندم و ماشک گل خوشه ای بیان داشت که تفاوت معنیداری بین تیمارهای مختلف کشت مخلوط از نظر عملکرد دانه وجود داشت.
نمودار۴-۷: متوسط عملکرد دانه ذرت تحت تاثیر نسبتهای مختلف کشت
عملکرد دانه ذرت به طور بسیار معنیداری تحت تاثیر کود فسفری قرار گرفت (جدول ۴-۲). به طوریکه تیمارهای کود فسفر زیستی و شیمیایی، بدون تفاوت معنیداری با یکدیگر، به ترتیب عملکرد دانه را ۳۸/۱۷ و ۵۸/۲۰ درصد نسبت به شاهد افزایش دادند (نمودار ۴-۸). بیشترین تاثیر مثبت بر عملکرد دانه با مصرف ۵۰ درصد فسفر زیستی+۵۰ درصد فسفر شیمیایی بدست آمد که نسبت به شاهد ۲۵ درصد افزایش یافت (نمودار ۴-۸). در این راستا گزارش شده است که کاربرد میکروارگانیسمهای حل کننده فسفات و ریزجانداران و باکتریهای پیش برنده رشد گیاه، توأم با مقادیر مناسب کود شیمیایی رشد رویشی را بهبود بخشید و سبب افزایش معنیدار عملکرد دانه ذرت گردید (Mehrvarz and Chaichi, ۲۰۰۸). در حضور باکتریهای حل کننده فسفات میزان مصرف کودهای شیمیایی فسفات در باقلا تا ۵۰ درصد کاهش یافت (El-Habbasha et al., ۲۰۰۷). کاربرد باکتریهای حل کنند فسفات، موجب افزایش حلالیت فسفر غیر محلول، افزایش جذب فسفر، افزایش محتوای نیتروژن و پتاسیم در بافتهای گیاهی و در نتیجه افزایش عملکرد میگردد (Peix et al., 2001).
فسفر یکی از مهمترین عناصر حیات است که به اشکال معدنی و آلی در طبیعت وجود دارد. کمبود فسفر نه تنها در میزان رشد گیاه تأثیر دارد، بلکه بر تشکیل بذر و کمیت و کیفیت آن نیز بسیار تاثیر گذار است (Peix et al., 2001). در کشاورزی متداول از کودهای فسفاته شیمیایی برای رفع کمبود خاک استفاده میشود، ولی در عمل در صد بالایی از کودهای مصرفی با یون های خاک ترکیب و به صورت غیر محلول و غیر قابل جذب برای گیاه در میآیند (Rokhzadi et al., ۲۰۰۴).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
نتایج نشان داد برهمکنش نسبتهای کشت، کودهای فسفری و برهمکنش مکان در تیمارهای آزمایشی، بر عملکرد دانه تأثیر آماری معنیداری نداشتند (جدول ۴-۲).
نمودار ۴-۸: متوسط عملکرد دانه ذرت تحت تاثیر تیمارهای کود فسفری
۴-۱-۵ - عملکرد بیولوژیک ذرت
عملکرد بیولوژیک به شدت تحت تاثیر مکان کاشت قرار گرفت (جدول ۴-۲). میانگین عملکرد بیولوژیک ذرت در کرمان و بردسیر به ترتیب ۱۵ و ۱۳ تن در هکتار بدست آمد (نمودار ۴-۹). عملکرد بیولوژیک در کرمان نسبت به بردسیر ۱۲/۱۴ درصد افزایش داشت که احتمالاً به دلیل شرایط اقلیمی مناسب آن نسبت به بردسیر بوده است.
نمودار ۴-۹: متوسط عملکرد بیولوژیک ذرت تحت تاثیر مکان کاشت
تأثیر نسبتهای مختلف کشت بر عملکرد بیولوژیک ذرت بسیار معنیداری شد (جدول ۴-۲). بیشترین و کمترین عملکرد بیولوژیک به ترتیب از مخلوط ۷۵:۲۵ خلر و ذرت و کاشت خالص ذرت، به ترتیب ۶۴/۱۶ و ۶۹/۱۲ تن در هکتار بدست آمد (نمودار ۴-۱۰). نسبتهای مخلوط ۵۰:۵۰ و ۲۵:۷۵ خلر و ذرت اختلاف آماری معنیداری نداشتند (نمودار ۴-۱۰). قشم و تاج بخش (۱۳۸۰) نیز در تحقیقی در کشت مخلوط سویا و ذرت بیان داشتند که بیشترین عملکرد بیولوژیک ذرت از کشت مخلوطی که تراکم آن در حد متوسط و تراکم سویا پایین بوده بدست آمد.
نمودار ۴-۱۰: متوسط عملکرد بیولوژیک ذرت تحت تاثیر نسبتهای مختلف کشت
طبق نتایج به دست آمده مشخص گردید که عملکرد بیولوژیک به شدت تحت تاثیر تیمارهای کود فسفری قرار گرفت (جدول ۴-۲)، به طوریکه استفاده از کود فسفری، سبب بهبود عملکرد بیولوژیک گردید. بیشترین عملکرد بیولوژیک (۹۲/۱۷ تن در هکتار) با مصرف ۵۰ درصد فسفر زیستی +۵۰ درصد فسفر شیمیایی، بدست آمد. تحت تاثیر تیمارهای فسفر زیستی، فسفر شمیایی و ۵۰ درصد فسفر زیستی +۵۰ درصد فسفر شیمیایی، عملکرد بیولوژیک نسبت به شاهد به ترتیب ۱۲/۳۰، ۵۱/۱۹ و ۰۳/۳۹ درصد افزایش داشتند (نمودار ۴-۱۱). مصرف کودهای بیولوژیک علاوه بر بهبود وضعیت غذایی گیاه، سبب بهبود خصوصیات خاک میگردید (Mehrvarz et al., ۲۰۰۸). همچنین میکروارگانیسمهای حل کننده فسفات افزایش رشد گیاه را از طریق تولید هورمونهای گیاهی همانند ایندول استیک اسید سبب میشوند، به این ترتیب مراحل اولیه رشد گیاهی را تحت تأثیر قرار میدهند و ریشه حجم بیشتری از خاک را اشغال میکند و سطح جذب بالا میرود و به دنبال آن عملکرد بیولوژیک افزایش مییابد (Fankem et al., ۲۰۰۶).
نمودار ۴-۱۱: متوسط عملکرد بیولوژیک ذرت تحت تاثیر تیمارهای کود فسفری
۴-۱-۶ - شاخص برداشت ذرت
نتایج تجزیه واریانس حاصله نشان داد که شاخص برداشت ذرت به طور معنیداری تحت تاثیر مکان کشت قرار گرفت (جدول۴-۲) و مقدار آن برای ذرت در کرمان ۰۹/۲۱ درصد بیشتر از بردسیر بود (نمودار ۴-۱۲).
نمودار ۴-۱۲: متوسط شاخص برداشت ذرت تحت تاثیر مکان کاشت
نتایج بدست آمده حاکی از آن است که شاخص برداشت ذرت به شدت تحت تاثیر نسبتهای مختلف کشت قرار گرفت (جدول ۴-۲). بیشترین و کمترین شاخص برداشت به ترتیب در مخلوط ۷۵:۲۵ خلر و ذرت و کاشت خالص ذرت، به میزان ۶۴/۵۴ و ۰۱/۴۰ درصد مشاهده گردید. بین مخلوطهای ۵۰:۵۰ و ۲۵:۷۵ خلر و ذرت، اختلاف معنیداری مشاهده نشد و در یک گروه آماری قرار گرفتند. در مجموع شاخص برداشت ذرت در تیمارهای کشت مخلوط بیشتر از کشت خالص بود (نمودار ۴-۱۳).
بالاتر بودن شاخص برداشت در تیمارهای مخلوط نشان میدهد که تخصیص مواد فتوسنتزی بین مخزنهای اقتصادی نسبت به سایر مخزنهای موجود در گیاه بیشتر بوده است، بنابراین در این سیستمها نسبت عملکرد دانه به عملکرد بیولوژیک بیشتر شده است (Ngoc Son et al., ۲۰۰۱). پس میتوان نتیجه گرفت که اختلاف در اجزای عملکرد ذرت از جمله تعداد بلال، تعداد دانه در بلال و وزن هزار دانه میباشد که در کشت مخلوط نسبت به کشت خالص بیشتر بوده است. شاخص برداشت بالاتر در تیمارهای کشت مخلوط نسبت به کشت خالص نشان از برتری این نوع کشت نسبت به کشت خالص دارد.
نمودار ۴-۱۳: متوسط شاخص برداشت ذرت تحت تاثیر نسبتهای مختلف کشت