در این میان نقش وجود اطلاعات یکپارچه و همچنین سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی به عنوان سامانه بلوغ یافته اطلاعات مدیریتی قبل ازپیاده سازی هوش تجاری مورد بررسی قرار گرفته است . سؤال اصلی این است که آیا یکپارچگی اطلاعاتی در سازمان بر روند و گامهای مختلف پیاده سازی هوش تجاری در سازمان موثر است ؟ اگر یکپارچگی اطلاعاتی و وجود سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی بر پیاده سازی هوش تجاری موثر است این تأثیر از چه طریقی و با چه سازوکاری صورت میگیرد؟
۱-۲ اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به اهمیت روز افزون تصمیم گیریهای سریع و مناسب با شرایط برای توسعه و پیشرفت فعالیتهای سازمانهای مختلف و جایگاه سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان و راهبرد یکپارچگی اطلاعات در سازمانها برای اخذ تصمیمهای درست و به موقع بررسی نقش این سیستمها و مؤلفه های تأثیر گذاری آن ها در این سیستمها دارای اهمیت بالا و ضرورت میباشد .با شناخت دقیق این نقش میتوان راهبرد های مناسبی را برای پیاده سازی هوش تجاری تدوین و اجرا نمود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۳ اهداف
تبیین نقش یکپارچگی اطلاعات در گامهای پیاده سازی هوش تجاری در سازمان
تبیین نقش سیستمهای ERP در گامهای پیاده سازی هوش تجاری در سازمان
۱-۴ سؤالات تحقیق
یکپارچگی اطلاعاتی چه نقشی در فرایند پیاده سازی هوش تجاری در سازمان دارد ؟
نقش سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی در پیاده سازی هوش تجاری در سازمان چیست ؟
تأثیر یکپارچگی اطلاعاتی و وجود سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی در پیاده سازی هوش تجاری از چه الگویی پیروی می کند ؟
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه مطالعات
۲-۱ برنامه ریزی منابع سازمانی
۲-۱-۱- مقدمه
بر اساس یک تعریف عمومی ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ریزی ﺳﺎزﻣﺎن، یک ﺑﺴﺘﻪ ﻧﺮم افزاری ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻨﻈﻴﻢ و از ﭘـﻴﺶ اﺳـﺘﺎﻧﺪارد ﺷـﺪه ﺗﺠﺎری اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺪف آن ﻳﻜﭙﺎرﭼﮕﻲ اﻃﻼﻋـﺎت و ﺟﺮﻳـﺎن اﻃﻼﻋـﺎت ﺑـﻴﻦ ﺗﻤـﺎﻣﻲ ﺑﺨـﺸﻬﺎی ﺳﺎزﻣﺎن از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺎﻟﻲ، ﺣﺴﺎﺑﺪاری، ﻣﻨـﺎﺑﻊ اﻧـﺴﺎﻧﻲ، زﻧﺠﻴـﺮه ﻋﺮﺿـﻪ و ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣـﺸﺘﺮﻳﺎن ﺑـﺎ روﻳﻜﺮد ﻣﺸﺘﺮی ﮔﺮاﻳﻲ و ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺑﺎزار ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. (داون پورت[۵], ١٩٩٨ , کومار و هیلزلبرگ[۶], ٢٠٠٠).
ارائه تعریفی جامع برای سیستم برنامه ریزی منابع سازمان [۷]مشکل است. صاحب نظران تعاریف مختلفی برای ERP ارائه دادهاند که هر کدام جنبه های خاصی از این سیستم را مورد توجه قرار میدهد. شاید آشنایی با ویژگیها، قابلیتها و کارکردهای ERP در بخشهای مختلف سازمان در آینده بتواند کمک خوبی برای شناخت کامل این سیستم باشد اما در این بخش برای اینکه بتوانیم زمینه های لازم را برای پرداختن به بخشهای بعدی فراهم آوریم، تعاریف مختلفی را که برای این سیستم ارائه شده است، مورد بررسی قرار میدهیم.
سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی را میتوان به عنوان نرم افزار یکپارچهای تعریف نمود که دارای اجزا و یا ماژولهایی برای برنامه ریزی، تولید، فروش، بازاریابی،توزیع، حسابداری، مدیریت منابع انسانی، مدیریت پروژه، مدیریت موجودی، مدیریت خدمات و نگهداری و تعمیرات، مدیریت حمل و نقل و بازرگانی الکترونیک است. ( سوفی[۸] ،۲۰۰۳؛مون[۹] ،۲۰۰۷).
یک بسته نرم افزاری تجاری است که هدف آن یکپارچگی اطلاعات و جریان اطلاعات بین تمامی بخشهای سازمان از جمله مالی، حسابداری، منابع انسانی، زنجیر عرضه و مدیریت مشتریان است. (ناظمی، ۱۳۸۵) (شه و تورایسینگام[۱۰]، ۲۰۰۷)
معماری و ساختار سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان به گونه ای است که یکپارچگی و جامعیت اطلاعات سطح سازمان را فراهم کرده و جریان روان اطلاعات بین بخشهای مختلف سازمان را فراهم میآورد. سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان در واقع تکامل یافته سیستمهای اطلاعاتی جامع هستند.
تفاوت عمده این سیستمها با سیستمهای اطلاعات مدیریت و سیستمهای جامع سازمانی در رویکرد فرایند گرا و یکپارچگی عملیاتی، فرآیندی و داد ه ای سازمانهاست. این سیستمها به گونه ای توسعه مییابند که تمامی منابع اطلاعاتی سازمان با یکدیگر یکپارچه شود تا بتوان در راستای انجام مأموریتهای سازمان از این سیستمها بهره جست.(رزمن و وایز[۱۱]، ۱۹۹۹)
۲-۱-۲ تاریخچه برنامه ریزی منابع سازمانی
ERP در واقع نسل جدیدی از سیستمهای اطلاعاتی است که [۱۲](MIS) نسل قدیمیتر آن به حساب میآید. به طور کلی روند رشد و تغییر سیستمهای کامپیوتری را میتوان به سه نسل تقسیم کرد. (رشید و همکاران[۱۳]، ۲۰۰۲)
۲-۱-۲-۱ سیستمهای جزیره ای
از دهه ۶۰ میلادی به بعد، با ارزانتر شدن کامپیوترها و تجهیزات آن (در آن زمان هنوز کامپیوترهای Mainframe یکه تاز دنیای کامپیوتر بودند) و همچنین با توجه به قدرتی که این سیستمها در پردازش اطلاعات از خود نشان میدادند. شرکتهای بزرگ مایل به استفاده از این سیستمها شدند. در مرحله اول این سیستمها بیشتر در مکانهایی که پردازش اطلاعات مهم بود، مورد استفاده قرار میگرفتند. امور مالی، محاسبه حقوق و دستمزد و انبارداری از این نوع سیستمها میباشند، روند رو به گسترش استفاده از کامپیوترها به خصوص در دهه ۷۰ میلادی با پا به عرصه گذاشتن کامپیوترهای شخصی وارد دوره جدیدی شد. در این دوره علاوه بر قدرت محاسباتی کامپیوترها، ظرفیت نگهداری اطلاعات آن ها و سرعت دسترسی به این گونه اطلاعات نیز مورد توجه قرار گرفت. در دهه ۸۰ میلادی با فراگیر شدن کامپیوترهای شخصی حتی مؤسسات کوچک نیز قادر به اتوماسیون سیستمهای خود بودند. هر چند راه اندازی چنین سیستمهایی نیاز به پرداخت هزینه های آن داشت ولی خیلی زود باعث کاهش شدید هزینه های بخشی که از این سیستمها استفاده میکردند، میشد. در این دوره هر بخش سازمان دارای سیستمهای کامپیوتری بود و این سیستمها مستقل از یکدیگر به کار خود مشغول بودند، به همین دلیل این سیستمها را سیستمهای جزیره ای میخوانند.(موسکاتلو و همکاران[۱۴]، ۲۰۰۳)
۲-۱-۲-۲ سیستمهای استخراج اطلاعات
در دهه ۹۰ میلادی با گسترش استفاده از کامپیوترهای شخصی کمکم استفاده از شبکه های محلی در سازمانها نیز مرسوم شد. در اینجا بود که مدیران به کمبود سیستمی جهت تهیه گزارشات لازم از میان انبوه اطلاعات سیستمهای جزیره ای موجود در سازمانشان پی بردند. این کمبودها باعث به وجود آمدن سیستمی به نام MIS یا سیستم اطلاعات مدیریت شد . این سیستم سرآغاز روند تکامل سیستمهای تجاری نسل دوم بود. سیستمهای دیگر این نسل عبارتند از : سیستم اطلاعات بهم پیوسته[۱۵] (IIS) ، سیستم اطلاعات اجرائی[۱۶] (EIS) ، سیستم اطلاعات سازمانی[۱۷] (CIS) و سیستم گسترده شرکتها[۱۸] (EWS) . با بهره گرفتن از این سیستمها مؤسسهها توانستند ، کارکرد درون سازمانی خود را بهبود بخشند. که این بهبود باعث کاهش شدید هزینهها، در دسترس بودن اطلاعات برای مدیران، تعریف ساختارهای اجرائی، سرعت بخشیدن به اجرای کار در درون سازمان و موارد مشابه دیگر شد.در مجموع این سیستمها جهت جمع آوری اطلاعات موجود در سطح سازمان تهیه شده بودند و در دوره خود به خوبی به مدیران خدمت کردند. (روزنتال و پارک[۱۹]، ۲۰۰۹)
۲-۱-۲-۳ سیستمهای تسهیل کننده
با به پایان رسیدن دهه ۹۰ و آغاز هزاره جدید میلادی، مدیران هوشیار شرکتها و مؤسسات به این نتیجه رسیدند که حالا با بهره گرفتن از کامپیوتر میتوانند یک قدم از جمع آوری اطلاعات جلوتر رفته و نسبت به ساده کردن روال کارهای درون سازمانی و جلوگیری از کارهای تکراری در جهت بهرهوری کامل از نیروی انسانی، منابع مالی و دیگر منابع مورد استفاده سازمان پیشرفت کنند. اگر بخواهیم روند رشد این گونه سیستمهای تسهیل کننده را در نظر بگیریم به ترتیب عبارتند از : برنامه ریزی تدارکات موارد اولیه[۲۰] (MRP) ، برنامه ریزی منابع تولید (MRPII) [۲۱]، برنامه ریزی منابع مالی) [۲۲](MRPIII ، برنامه ریزی منابع سازمانی(ERP) » (موستاکیس[۲۳]،۲۰۰۰)
با توجه به این تاریخچه ، مشاهده میشود که ERP در واقع ادامه راه MIS میباشد. لیکن نیازی نیست که هر سازمان دقیقاً تمام این مسیر را پله به پله طی کند. بلکه میتواند مستقیماً وارد مقوله ERP شود.این موضوع برای سازمانهایی که هنوز MIS خود را راه اندازی نکردهاند بسیار مفید است و باعث کاهش هزینهها میشود. (روزنتال و پارک[۲۴]، ۲۰۰۹)
جدول ۲- ۱ مسیر تاریخی ERP
۲۰۰۰s | ERP [۲۵]توسعه یافته |
۱۹۹۰s | برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) |
۱۹۸۰s | برنامه ریزی ظرفیت مورد نیاز (CRP) |
برنامه ریزی منابع تولید (MRP II) | |
۱۹۷۰s |